پاورپوینت کامل در باب ایمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در باب ایمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در باب ایمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در باب ایمان ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۸۲

حقیقت ایمان

بدان که حقیقت ایمان آن است که به دل اعتقاد کند و به زبان اقرار کند به اصولی که به تفصیل ذکر
می کنیم و این مرتبه ای است از مراتب ایمان که اگر با این، عمل صالح نباشد، آن شخص، مؤمن
فاسق خواهد بود واصل درجه اول از ایمان [را] خواهد داشت هر چند ناقص باشد.

پس اگر با توبه از دنیا رفت البته گناهان او مغفور است.

و اگر بی توبه از دنیا امکان آن دارد که خدای عزّوجّل او را بیامرزد و به عذاب دوزخ معذب
نسازد و امکان آن دارد که خدای عزوجل او را به دوزخ برده، معذب سازد، اما بالاخره چون
باایمان از دنیا رفته به برکت نور ایمان از دوزخ نجات یافته و به بهشت داخل می شود.

و مدت مکث مؤمن در دوزخ مختلف است به حسب اختلاف گناهان، بعضی را بیشتر و
بعضی را کمتر، این است مذهب صحیح که علمای مذهب حق به آن رفته اند.

شناخت

اما اصولی که دانستن آن در تحقق ایمان معتبر است، شناختن خدا است و شناختن پیغمبر و
حضرات ائمه هدی علیهم السلام و اقرار کردن به روز جزا و محشور شدن در روز قیامت و اقرار کردن به
جمیع آنچه حضرت رسول صلی الله علیه و آله از جانب خدای عزّوجّل خبر داده، به وجهی که در هیچ چیز از
آنچه پیغمبر صلی الله علیه و آله خبر داده بود، او را شکی در حقیقت آن نباشد. این است مرتبه اول از
مراتب ایمان.

و در فصلی دیگر، بیان اختلاف مراتب و درجات ایمان خواهیم کرد و هرگاه کسی به زبان
اقرار کند به خدا و رسول و به دل، اعتقاد نداشته باشد، از جمله منافقان است و حال منافق از کافر
بدتر است.

و اصل اول از اصول دین، معرفت خدا است تعالی شأنه. و مقصود از ایجاد جمیع کائنات و
آفرینش جمیع مخلوقات حصول این اصل است؛ یعنی شناخت و معرفت الهی. چنانچه خدای
عزّوجّل فرموده: یعنی خدایی که آفرید هفت آسمان و از زمین مثل آنها (یعنی هفت طبقه زمین
نیز آفرید.) نازل می شود امر و حکم الهی در میانه ایشان. و آنها را جهت آن آفرید که بدانید و
بشناسید که خدای عزّوجّل بر همه چیز قادر و توانا است و اینکه خدای عزّوجّل احاطه کرده
است به هر چیز از راه علم.

* * *

پس در این آیه شریفه، خدای عزّوجّل غایت فایده و منفعت وجود آسمان ها و زمین ها را
شناخت و معرفت الهی ساخت.

لیکن این اصل را نهایت نیست و هیچ کس به منتهای سرچشمه معرفت الهی نرسیده و کسی
کنه ذات و حقیقت واجب متعال و معبود ذوالجلال را نفهمیده. هر کس به پایه عقل و اندازه فهم
خود چیزی فهمیده و قدری از شناخت و معرفت تحصیل نموده.

و آنچه فهم ها و عقل های جمیع مخلوقات، از ملائکه و رسل و انبیا و اولیا و حکما و علما و
جن و انس، از حقایق این اصل فهم کردند و دانستند و به عبارت درآوردند، نسبت آن همه، با
عظمت و جلالت معرفت آن حضرت، نسبت قطره ای است با دریای بیکران که «و ما قَدروا اللّه حقَّ
قَدره»؛ یعنی تقدیر نکردند خدای عزّوجّل را حق قدر او «وَ لایُحیطونَ بِهِ عِلما»؛ یعنی از روی علم به
خدای عزّوجّل احاطه نمی کنند. و حضرت رسول صلی الله علیه و آله که افضل عالمیان و بهترین مخلوقات هر
دو جهان است می فرماید که: «ما عَرِفناکَ حقَّ مَعرِفَتِک»؛ یعنی نشناختیم تو را چنانچه حقّ شناختن
است.

کتاب مشیّت

لیکن در شناخت خدای عزّوجّل چنان اعتقاد باید کرد که از قرآن و احادیث منقول از اصحاب
عصمت علیهم السلام فهمیده شده.

چنان اعتقاد باید داشت که خدای عزّوجّل که واجب الوجود است و آفریننده این جهان است،
یگانه ای است که او را شریک نیست. فردی است که او را مثل نیست و او را ضد نیست. قدیمی
است که او را اول نیست و او را آخر نیست. ازلی ای است که اولیت او را بدایت نیست، ابدی ای
است که وجود او را نهایت نیست. ظاهری است که وجود هر چیز دلیل الهیت و خالقیت او است.
باطنی است که بر کنه اسرار ذات او هیچ مخلوق را اطلاع نیست. حیّ ای است که حیات جمیع
کائنات، رشحه ای از فیض رحمت او است.

عالمی است که علم جمیع علما، بل جمله معلومات، پرتویی از عکس انوار دانش او است.
مریدی است که سلسله وجود جمیع مرادات منتهی به رقم کتاب مشیّت او اس