پاورپوینت کامل گوهر اندیشه(برگزیده متون اندیشمندان خارجی) ; در سایه فضیلت ها ۳۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گوهر اندیشه(برگزیده متون اندیشمندان خارجی) ; در سایه فضیلت ها ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گوهر اندیشه(برگزیده متون اندیشمندان خارجی) ; در سایه فضیلت ها ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گوهر اندیشه(برگزیده متون اندیشمندان خارجی) ; در سایه فضیلت ها ۳۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۱۵

نیک بختی، غایت سیاست است

چون غایت هر دانش و هر تحقیقی یک خیر است، اینک باید ببینیم دانش سیاست چیست و
برترین خیری که از طریقِ عمل می توان به آن دست یافت کدام است. در نام این خیر، بیشتر مردم
اتفاق نظر دارند و همه ـ اعم از عوام الناس و نخبگان و تربیت یافتگان ـ آن را نیک بختی می نامند و
زندگیِ نیک و رفتارِ نیک را با نیک بختی برابر می شمارند.

ترجیح حقیقت بر دوست

در حقیقت وظیفه ماست که برای دستیابی به حقیقت بر عواطف خود چیره گردیم؛ خاصّه از
این جهت که ما فیلسوف یا دوستدارِ دانشیم و با این که دوستان و حقیقت، هر دو برای ما
گرامی اند، حقیقت را بر دوستان برتری نهیم.

لذّتِ فضیلت

مردی که از اعمال شریف لذّت نمی برد، نیک نیست؛ زیرا هیچ کس مردی را که از اعمال
عادلانه لذّت نمی برد، عادل نمی نامد و کسی را که از کارهای سخاوتمندانه لذّت نمی برد، گشاده
دست نمی شمارد. همین طور است در موارد دیگر. اگر چنین است، پس اعمال موافق فضیلت،
فی نفسه لذیذند. این گونه اعمال، نیک و شریف نیز می باشند و این صفات را به حدّ اعلا دارا
هستند، چون مرد نیک آن ها را می پسندد. پس نیک بختی، بهترین و شریف ترین چیزهاست و این
سه صفت را نمی توان از هم جدا کرد.

فایده سیاست

گفتیم که غایتِ دانشِ سیاست، بهترین غایات است و دانشِ سیاست، همه نیروی خود را به
کار می برد برای این که شهروندان را از سیرتی خاص بهره ور سازد، یعنی دارای فضیلت کند و به
اعمالِ شریف توانا سازد. نیک بختی، مستلزم فضیلتِ کامل و زندگی کامل است…. فضیلت
انسانی چنین می نماید که مرد سیاسیِ حقیقی نیز پژوهش فضیلت را نخستین وظیفه خود
می داند؛ چون می خواهد شهروندان دارای فضیلت باشند و از قوانین پیروی کنند… به علاوه
روشن است که فضیلتی که می خواهیم بدانیم چیست، فضیلتی انسانی است؛ چون از آغاز، آن چه
را برای آدمی خیر است و سعادتی انسانی، می جوییم.

انواع فضایل

فضیلت بر دو نوع است: فضیلت عقلی و فضیلت اخلاقی. فضیلت عقلی از راه آموزش پدید
می آید و رشد می یابد و بدین سبب نیازمند تجربه و زمان است؛ در حالی که فضیلتِ اخلاقی،
نتیجه عادت است. از این جا پیدا است که هیچ یک از فضایل اخلاقی ناشی از طبیعتِ ما نیست؛
زیرا هیچ موجودِ طببیعی ممکن نیست عادتی بر خلاف طبیعتش بیابد. مثلاً سنگ که بر حسب
طبیعتش به پایین می گراید، هرگز ممکن نیست عادت کند که به بالا بگراید، هرچند هزار بار
بکوشند عادتش بدهند که به بالا بگراید. آتش نیز هرگز به سوی پایین نمی گراید و به هیچ موجودِ
دیگری هم نمی توان عادتی بر خلاف طبیعتش داد. پس فضایل نیز در ما نه بر حسب طبیعت پدید
می آیند و نه بر خلاف طببیعت. ما به حکم طبیعت، این قابلیت را داریم که فضایل را به خود
بپذیریم ولی آن ها را تنها از طریقِ عادت می توانیم کامل سازیم.

راه کسبِ فضایل

فضایل را بدین سان به چنگ می آوریم که نخست آن ها را تمرین می کنیم هم چنان که در فنون
مختلف نیز به سبب تمرین مهارت می یابیم. ما آن چه را نخست باید بیاموزیم تا بتوانیم عمل
کنیم، از طریق عمل می آموزیم. مثلاً از راه بنا کردن، معمار می شویم و از راه چنگ زدن، چنگ زن.
هم چنین از طریق اعمال عادلانه، عادل می شویم و از راهِ تمرینِ خویشتن داری، خویشتن دار
می گردیم و از طریق اعمالِ شجاعانه، شجاع.

یکی از دلایلِ درستی این سخن، جریان امور در جامعه است. قانونگذاران، با پدید آوردنِ
عادتِ پیروی از قانون، مردمان را با فضیلت می سازند و غرضِ هر قانونگذاری همین است و
کسانی که در این کار، سهل انگاری می ورزند بر خطا می روند و فرقِ نظامِ سیاسیِ خوب و بد از
همین جاست…. و اگر جز این بود، مردمان نیازی به آموزگار نمی داشتند بلکه به حکم طبیعت
نیک یا بد می بودند.

تعریف فضیلت

فضیلت، ملکه ای است که حدّ وسطی را انتخاب کند که برای ما درست و با موازین عقلی
سازگار است، موازینی که مرد دارای حکمت عملی،حدّ وسط را با توجه به آن ها معیّن می کند.
این حدِّ وسط، میان دو عیب، یعنی افراط و تفریط قرار دارد. بدین جهت، فضیلت از لحاظ
ماهیت و تعریف،حدّ وسط است و از حیث نیکی و کمال، بالاترین ارزش ها.

البته در مورد هر عمل و هر عاطفه نمی توان به حدّ وسطی قایل شد؛ زیرا نام بعضی از آن ها
حاکی از بدی و رذیلت است، مثلاً در عواطف، کینه و بی شرمی و حَسد و در اعمال، زنا و دزدی و
آدم کشی. همه این ها از این جهت نکوهیده می شوند که فی نفسه بَدند نه از این لحاظ که افراط یا
تفریطند. و به عبارت دیگر، در مورد آن ها نمی توان اندازه درست را یافت، بلکه دست یازیدن به
آنها همیشه خطاست. در این گونه امور، درست و نادرست وجود ندارد.

فضیلت و اراده

فضایلْ حدّ وسط (میان افراط و تفریط) هستند و در زمره ملکاتند و بر حسب ماهیّتشان
همیشه سبب آن نوع اعمالند که خود از همان نوع اعمال پدید آمده اند و امور ارادی و اختیاری
هستندو اثر می بخشند، بدان سان که قاعده درست حکم می کند. این نکته را نیز نباید ناگفته
گذاشت که اعمال و ملکات، ارادی به معنی واحد نیستند زیرا که ما بر اعمالمان از آغاز تا انجام
حاکم هستیم چون به یکایک مراحل آن ها دانا می باشیم؛ ولی در موردِ سیرت و ملکه، ما فقط بر
آغاز آن حاکم هستیم درحالی که تحوّل و پیشرفتِ تدریجی یکایک مراحل آن ـ بی آن که ما آگاه
باشیم ـ روی می دهد، هم چنان که در بیماری نیز چنین است. ولی چون ما اختیار داریم که چنین
عمل کنیم یا چنین عمل نکنیم، پس سیرت و ملکه نیز ارادی و اختیاری است.

شجاعت

شجاعت، حدّ وسط میانِ جُبن و بی باکی است. چیزهایی که ما از آن ها می ترسیم ترس آورنده
و به طور کلّی شَرّند و بدین جهت، ترس، انتظارِ شر نامیده می شود. ما از همه شرور مانند ننگ