پاورپوینت کامل اسوه های اخلاق (آیت اللّه محمدعلی شاه آبادی) ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسوه های اخلاق (آیت اللّه محمدعلی شاه آبادی) ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسوه های اخلاق (آیت اللّه محمدعلی شاه آبادی) ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسوه های اخلاق (آیت اللّه محمدعلی شاه آبادی) ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۷
| ;جمالت آفتاب هر نظر باد | ;ز خوبی روی خوبت، خوب تر باد |
حافظ
خلایق را گم شده ای است که در جست وجوی اویند و لازمه هر جست و جویی، عشق است.
پس انسان، ناخواسته عاشق است، ولی عشق، زمانی ملموس است که عاشق، مطابق میل معشوق،
خود را بیاراید.
| ;سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد | ;تا روی در این منزل ویرانه نهادیم |
انسان هایی را صحبت است که از سرچشمه زلال حقیقت دم زدند و به گفته هایشان نیز عمل
کردند؛ عملی با یقین کامل، همانان که یقینشان را از نور به ودیعه گرفته بودند تا چون ستارگانی
فروزان بدرخشند که در این ظلمت سرا، راه را گم نکنیم.
رسول ختمی مرتبت که صلوات خدا بر او باد، علمای امتش را همچون ستارگان آسمان تعبیر
کرده و فرمودند «مثلُ علماءِ اُمتی مثلُ نجوم السماءِ…». این مردان مرد چیزی جز محبت صدیقه
طاهره علیهاالسلام و اولاد پاکشان را سرمایه نداشتند و برای کسب چنین گنجینه ای، از همه چیزشان
گذشتند تا سرانجامی شیرین تر از عسل را بیابند؛ چون دانسته بودند: «مَنْ ماتَ علی حبِّ الِ مُحَمَّدٍ،
ماتَ شَهیدا؛ هر آن کس با محبت محمد و آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته است».
طریق بندگی
به سال ۱۲۹۲ ه . ق، کودکی نازدانه چشم به جهان گشود که نامش را «علی» نهادند تا همانند
صاحب نام مبارکش، علی علیه السلام ، طریق بندگی و اطاعت حضرت حق را پیش گیرد.
| ;مهر لب های مرا یاد علی وا می کند | ;طوطی خاموش دل را گرم آوا می کند |
| ;جامه آزادگی، مردانگی پوشیده است | ;آنکه خود را بنده درگاه مولا می کند |
وی تا ۱۲ سالگی، دروس مقدماتی حوزوی را نزد پدر بزرگوارش، حضرت آیت اللّه محمد
جواد اصفهانی که از شاگردان صاحب جواهر بود، به پایان رسانید. سپس تا ۱۸ سالگی محضر
مبارک استادان بنامی همچون آیت اللّه میرزا ابوالحسن طباطبایی مشهور به میرزای جلوه، میرزا
هاشم گیلانی و آیت اللّه میرزا محمد حسن آشتیانی شاگردی کرد و اجازه اجتهادشان را به دست
آورد. آن گاه در نجف اشرف، محضر بزرگانی نظیر آیه اللّه ملا محمد کاظم خراسانی (صاحب
کفایه) و آیت اللّه شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی را درک کرد و یک سال در سامرا در محضر
آیت اللّه میرزا محمد تقی شیرازی (میرزای دوم) به تحصیل پرداخت. وی رمز موفقیت
تحصیلی خود را چنین توصیف فرموده است:
در دیار وادی السلام، عزم چله نشینی در محضر مولی الموالی، علی علیه السلام را داشتم و بدین عزم
جامه عمل پوشاندم. پس از گذشت آن چهل روز دیدم که باب علم به رویم گشوده شد و همه چیز
برایم واضح و مبرهن گردید.
به راستی که چقدر عظیم بودی ای مرد خدا و چه رازها بین تو و محبوب بود که صفای
درونت چنین شاگردانت را مجذوب و مبهوت خود کرد تا آنجا که حتی زمانی که سخن از خوشه
چینان خرمن معارف بی کران تو به میان می آمد، نام هایی چون آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی
نجفی، آیت اللّه العظمی بهاء الدینی، آیت اللّه حاج میرزا عبد الکریم حق شناس و… در درس
فلسفه و فقه و اصول و منطق نور افشانی می کند.
| ;هر کس که به فرمان تو رام است و مُسَخَّر | ;از دولت اقبال تو کارش چو نگار است |
طریق سلوک
در جان عزیزت چه لطیف نقش بسته بود محبت حضرت صدیقه علیهاالسلام که چنین فرمودی:
اساس دین، حب فاطمه سلام الله علیهاست. اساس اسلام، بغض دشمنان فاطمه سلام اللّه
علیهاست و هر که فاطمه – که سلام خدا بر او باد – را بخواهد و بغض اعدای ایشان را، او حقاً
مسلمان است.
و چه زیبا بود توصیه این مرد خدا که:
در نوافل شب به مقام شامخ حضرت زهرا سلام اللّه علیها توجه کنید و بدانید استمداد گرفتن از
آن حضرت، موجب ترقی و قرب معنوی می شود و خداشناسی انسان را زیاد می کند.
همواره خداوند را به عصمت زهرا علیهاالسلام و به نور آن حضرت و به شرف حضرتش قسم می داد؛
زیرا آموخته بود درس حقیقت را.
| ;هستی بنا شده ز برای تو، فاطمه علیهاالسلام | ;باشد رضای حق به رضای تو، فاطمه علیهاالسلام |
و طریق سلوک را بر سالکان حقیقی طریق چنین بیان می فرمود:
سالک الی اللّه در صورتی می تواند به جایی برسد که در ضمن سیر، اول مرتبه، اتکا به خانم
حضرت صدیقه سلام اللّه علیها داشته باشد و این محبت خانم است که انسان را به راهی که باید
برود، هدایت می کند و اگر نباشد، اصلاً سیری وجود نخواهد داشت.
این چنین می توان به خود بشارت داد که پاک و پاکیزه شده ایم: «لِنُبِشِّرَ أنْفُسَنا بِأَنّا قَدْ طَهُرنا بِوِلایَتِکَ»
و ما خویشتن را بشارت می دهیم که به واسطه ولایت شما پاک شده ایم.
تا آرامگه یار
«أیْنَ وِجْهُ اللّهِ الَّذِی اِلَیْهِ یَتَوَجّهُ الْاَوْلِیاءُ؛ کجاست آن وجه خدا که اولیای الهی به سوی آن توجه می کنند».
وی صاحب مقام تشرف بود، ولی اسرار را در سینه پنهان داشت. فرزندش در کتاب عارف
کامل چنین نقل می کند:
یادم هست آیت اللّه صدر کوپایی که از علما و اساتید بزرگ اصفهان بودند، ارتباط خیلی نزدیکی با
مرحوم والد داشتند و مرتب با پدر مکاتبه می کردند، ولی مرحوم پدر هیچ یک از نامه های ایشان را
نگه نمی داشتند و همه را فوراً از بین می بردند. فقط یک مرتبه پدرم نامه ایشان را فراموش کرده
بودند از بین ببرند و گذاشته و رفته بودند که ما توانستیم آن نامه را بخوانیم. در آن نامه، آیت اللّه
صدر کوپایی اصرار کرده بودند در وقت تشرف، این مطالب یادتان نرود. مرحوم پدر که از نماز
برگشتند، با حالت اضطراب سراغ نامه رفتند و آن را پاره کردند. ما از این آثار فهمیدیم که ایشان،
ارتباطاتی با مقام ولی عصر (عج) دارند، ولی خودشان تظاهری نداشتند و صحبتی نمی کردند… .
| ;ای نسیم سحر، آرامگه یار کجاست؟ | ;منزل آن مه عاشق کش عیّار کجاست؟ |
حافظ
روح خدا در محضر استاد
بنابر فرمایش حضرت امام خمینی رحمه الله تنها همو بود که روزهای متوالی و پشت سر هم
خدمت استاد دلنوازش زانوی ادب بر زمین می زد و در درس عرفان ایشان شرکت می کرد
و می گفت: «حتی اگر هفتاد سال استادشان درس می گفتند بنده در درسشان شرکت
می کردم».
وی که شاگرد ممتاز مکتب حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود، چنین فرمود:
احساس می نمودم گم شده ای دارم و برای یافتنش نیز تلاش داشتم که از طریق یکی از دوستان،
افتخار آشنایی با این مرد خدا را پیدا نمودم و تا مدرسه فیضیه به دنبال ایشان آمدم و اصرار
کردم که با ایشان یک درس داشته باشم. آقای شاه آبادی ابتدا قبول نمی کردند. بالاخره فکر
کردند من فلسفه می خواهم و قبول کردند، ولی من به ایشان گفتم من فلسفه خوانده و عرفان
می خواهم. باز قبول نکردند و من باز اصرار کردم تا بالاخره قبول کردند و من حدود هفت سال
نزد ایشان فصوص و مفتاح الغیب نیز خواندم. بیشتر اوقات من تنها بودم که از درس عرفان
ایشان بهره می بردم.
گاهی اوقات من از آقای شاه آبادی سؤال می کردم مطالبی که شما می گویید در کتاب نیست، از
کجا می آورید؟ گفتند: گفته می شود؛ یعنی از خودم می گویم. و ایشان حق بزرگی بر گردن من
دارند و کاملاً وارد بودند چه در فلسفه و چه در عرفان.
| ;مجنون اسیر عشق شد، امّا چو من نشد | ;ای کاش کس چو من نشود مبتلای دوست |
ادب حضور
سه سال پیش از رحلت آیت اللّه شاه آبادی قدس سره ، حاج محسن لبّانی، تکبیرگوی مسجد جامع بازار
بود. ایشان در مورد عبادت آن بزرگوار چنین می گوید:
به دفعات می دیدم وقتی سر از سجده بر می دارد، اشک از چشمانش سرازیر شده بود: به طوری
که همه صورتش را خیس کرده بود و نورانیت عجیبی در صورت ایشان مشاهده م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 