پاورپوینت کامل فصل سوم; زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ; در هجرت سیّد صلی الله علیه و آله به مدینه ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فصل سوم; زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ; در هجرت سیّد صلی الله علیه و آله به مدینه ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل سوم; زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ; در هجرت سیّد صلی الله علیه و آله به مدینه ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل سوم; زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ; در هجرت سیّد صلی الله علیه و آله به مدینه ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۴۵
در انتظار
پس اهل مدینه چون بشنیدند که سیّد صلی الله علیه و آله از مکه به درآمده، است و عزم مدینه دارد هر روز چون
نماز بامداد بکردندی برخاستندی و بیرون آمدندی و به انتظار بنشستندی و چون آفتاب گرم
شدی و کسی نیامدی همه باز مدینه آمدندی تا آن روز که سید صلی الله علیه و آله خواست آمدن و ایشان به
قاعده آمده بودند تا آفتاب گرم شده بود و باز مدینه شده بودند و [بعد از آن به خانه ها باز رفته
بودند. در حال که ایشان به خانه رسیده بودند] یکی از مدینه بیرون شده بود و سید صلی الله علیه و آله را بدید که
می آمد و او را بشناخت و بدوید و آواز داد و گفت: ای اهل مدینه! بشارت باد شما را که سید صلی الله علیه و آله
رسید. اهل مدینه برخاستند و استقبال کردند.
* * *
نخست پیغمبر صلی الله علیه و آله از بیرون مدینه به قبا فرود آمد. به سرای کلثوم بن هدم وبعضی گویند به
سرای سعد بن خیثمه.
علی بعد از پیغمبر صلی الله علیه و آله سه روز در مکه بود تا ودیعت ها و امانت های مردم باز داد. بعد از آن از
دنبال سید صلی الله علیه و آله هنوز در قبا بود و به مدینه نرفته بودکه علی برسید. روز دوشنبه بود که سید صلی الله علیه و آله در
قبا فرود آمد و دوشنبه و سه شنبه و چهار شنبه و پنج شنبه در قبا مقام کرد و آن مسجد که این
ساعت در قبا بمانده است در این چند روز بنا کردند. چون روز جمعه بود برخاست و به مدینه
درآمد و نماز جمعه بگزارد در آن مسجد که در میان رودخانه ازبیرون مدینه بود.(ص ۴۷۳)
رفتن پیغمبر صلی الله علیه و آله به مدینه
پس چون سید صلی الله علیه و آله برنشست که به اندرون مدینه رود اول رئیسان و مهتران قوم بنی سالم، عتبان
بن مالک و عباس بن عباده و غیر هم درآمدند و زمام اشتر پیغمبر صلی الله علیه و آله بگرفتند و گفتند: یا رسول
اللّه ! پیش ما فرود آی که هرمال که تو را باید و هر لشکر که تو را باید ما از بهر تو ترتیب کنیم و شب
و روز جمله قوم به خدمت تو باز داریم و خود بایسیتیم و آن چه شرط مذمت است به جای
آوریم. سید صلی الله علیه و آله گفت: زمام اشتر من رها کنید که وی را فرموده اند که کجا رود.
بعد از آن زمام اشتر وی رها کردند تا نزدیک خانه ابوایوب انصاری رسیدند. چون به آن
جایگاه رسیدند. اشتر زانو فرو زد و بخفت و سید صلی الله علیه و آله از وی فرود نیامد. اشتر چون بدانست که
پیغمبر صلی الله علیه و آله از وی نمی نشیند برپای خاست و چند گام دیگر برفت وباز پس گردید و باز جای خود
آمد و بخفت و پای دراز کرد. پس سید صلی الله علیه و آله از وی فرود آمد و ابوایوب رخت ها فرو گرفت و به
خانه برد و سید صلی الله علیه و آله آن جایگاه فرود آمد. و بعد از آن سید صلی الله علیه و آله پرسید که این جایگاه که اشتر من فرود آمد و
بخفت ملک کیست؟ گفتند: ملک دو یتیم است که در قوم بنی النجار می باشند و مُقام آن جا دارند.
بعد از آن پیغمبر صلی الله علیه و آله ایشان را بخواند و آن ملک از ایشان بخرید و مسجد خود آن جا بنا کرد.
پس سید صلی الله علیه و آله در خانه ابوایوب می بود تا مسجد پرداخته شد و حَجَرها از بهر وی بپرداختند آن
وقت از خانه ابوایوب باز حجره خود نقل کرد. «والله هو الوهاب».
حکایت بنا کردن مسجد رسول صلی الله علیه و آله
چون سید صلی الله علیه و آله بفرمود که آن مسجد از بهر وی بنا کردند خود هر روز برفتی و ساعتی در آن کار
کردی تا مسلمانان را زیادت رغبت افتادی در عمارت آن بعد از آن مهاجر و انصار در کار
ایستادندی و کار همی کردندی و این رجز همی گفتندی:
| ;لا عیش الا عیش الاخره | ;اللهم ارحم الانصار و المهاجره |
بعد از آن سید صلی الله علیه و آله ، این دعا گفتنی، اما نه به وزن شعر گفتی:
لا عیش الا عیش الاخره، اللهم ارحم المهاجرین و الانصار.
و هم در آن روز عمار بن یاسر درآمد و خشت همی کشید. تا یک بار بسیار بر وی نهادند به
ظرافت گفت: یا رسول اللّه ! مرا بکشتند. پس سید صلی الله علیه و آله دست بر پشت وی نهاد و فرو مالید و خاک و
غبار از سر و روی وی پاک بکرد و گفت: ایشان تو را نکشتند که عماری، لیکن طایفه ای بعد از این
پیدا شوند و تو را بکشند که ایشان در دین یاغی شوند. و همچنان که سید صلی الله علیه و آله گفته بود عمار در
روزگار خلافت علی علیه السلام با وی بود و لشکر معاویه وی را بکشتند و از معجزه های پیغمبر صلی الله علیه و آله یکی
این بود که از احوال وی خبر داد که بعد از چندین سال قومی پیدا شوند که او را بکشند و همچنان
بود که وی گفته بود و سید صلی الله علیه و آله هم در آن روز در حق عمار بن یاسر گفت: «اِنَّ عمّارا جلْدَهٌ مابَینَ عَیْنَیَّ وَ
أنْفی» گفت: عمار ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 