پاورپوینت کامل حکایاتی از شهر بخار ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکایاتی از شهر بخار ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایاتی از شهر بخار ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایاتی از شهر بخار ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۳

شغل قضاوت

یکی از علمای بزرگ بخارا را قضاوت دادند، قبول نکرد، سلطان بخارا فرمود: اگر قضا نکنی
کسی را اختیار کن که به وی دهیم، این هم قبول نکرد. سلطان فرمود که اهل قضا را پیش او یاد
کنید هم چنان کردند و نام هر کسی که پیش او یاد کردندی، گفتی: نشاید. چون حسن همدانی را
پیش او یاد کردند، خاموش گشت. گفتند: خاموشی وی علامت رضا باشد. حسن همدانی را قضا
دادند. در عهد او در شهرهای خراسان به علم و زهد او هیچ کس را نشان ندادند.

امتحان کردن قاضی

ابوذر محمد بخاری با علم و زهد بود و قاضی بود، او را بسیار بیازمودند و به رشوت پنهان و به
هر معنی به هیچ چیز خویشتن را آلوده نکرد، بلکه هر روز عدل و انصاف از او ظاهرتر می شد، و
چون پیر شد از قضا عفو خواست و به حج رفت و طالب علم حدیث پیغمبر صلی الله علیه و آله بود.

فضیلت شهر بخارا

حضرت رسول صلی الله علیه و آله گفت: جبرئیل گفت: به زمین مشرق بقعه ای است که آن را خراسان گویند. سه
شهر از این خراسان برترند. حضرت رسول صلی الله علیه و آله گفت یا جبرئیل! نام این شهرها بگوی. جبرئیل
گفت: قاسمیه، سمران (سمرقند) و فاخره یا بخارا خوانند. رسول صلی الله علیه و آله گفت: یا جبرئیل چرا فاخره
خوانند؟ گفت: از بهر آنکه بخارا روز قیامت بر همه شهرها فخر کنند به بسیاری شهید.

جوی مولیان

بهتر از جوی مولیان در بخارا جای و منزلی نبوده است، چرا که همه جای او سراها باغ ها و
چمن ها، بوستان ها و آب های روان علی الدوام در مَرغزارهای او در هم پیچیده از میان دیگر
جوی ها می گذشته اند و به هزار جانب به طرف مرغزارها و به گلزارها می رفتند، و هرکس که
تماشای آب های روان می کرد در حیرت می شد.

خرما

وقتی حاکم بخارا به نام خاتون با فرمانده مسلمانان به نام سعید صلح کرد، سعید بیمار گشت.
خاتون به عیادت او درآمد، کیسه ای داشت پر زر، دست در کیسه کرد دو چیز از کیسه بیرون کرد و
گفت: این یکی از بهر خویش نگاه می دارم تا اگر بیمار شوم بخورم و آن دیگر ترا م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.