پاورپوینت کامل عارفانِ مصلح ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عارفانِ مصلح ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عارفانِ مصلح ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عارفانِ مصلح ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
>
۹۴
اویس قرنی
اویس قرنی از کبار مشایخ تصوف بود و اندر عهد رسول علیه السلام ، پیغمبر صلی الله علیه و آله مر صحابه را گفت:
مردیست از قَرَن، اویس نام که او را به قیامت شفاعت بباشد اندر امت من. شما مر او را ببینید و
چون بینیدَش سلام من بدو برسانید. او را در نَجْد یافتند به اطاعت و عبادت مشغول، سلام
پیغمبر صلی الله علیه و آله بدو برسانیدند و به دعا امّت وصیت کردند. دیگر او را ندیدند تا به وقت فِتَن و به
حرب علی علیه السلام بیامد و بر موافقت علی با اعدای وی حرب همی کرد تا روز حرب صفین شهادت
یافت. عاش حمیدا و مات شهیدا.
مالک بن دینار
مالک بن دینار از بزرگان طریقت است. ابتدا حالت وی آن بود که شبی که صبح دولت الهی شعله
از انوار خود بر جان مالک دینارْ نثار خواست کرد، وی آن شب که در میان گروهی حریفان و
جوانان به طَرَب مشغول بود چون جُمله بخفتند، حق جلّ جلاله بختش بیدار گردانید تا از میان
رودی که می زدی این چنین خوش آوازی برآمد که یا مالک ترا چه بوده است که توبه می نکنی،
دست از آن جمله بداشت اندر توبه قدمی درست کرد.
وقتی مالک بن دینار در کشتی نشسته بود، جوهری اندر کشتی غایب شد، وی مجهول تر [از[
همه قوم می نمود، وی را به بردن آن تهمت کردند، سر سوی آسمان کرد، اندر ساعت هر چه اندر
دریا ماهی بود همه بر سر آب آمدند و هر یک جوهری اندر دهان گرفته، از آن جمله یکی بستد و
بدان مرد داد و خود قدم بر سر آب نهاد و بر روی آب خوشی برفت تا به ساحل بیرون شد.
حبیب بن سلیم الراعی
حبیب بن سلیم صاحب گوسفندان بود بر کرانه فرات نشستی و طریقتش عزلت بود، یکی از
مشایخ روایت کند که من بدو برگذشتم، وی را یافتم اندر نماز و گرگی گوسفندان وی نگاه
می داشت. گفتم این پیر را زیارتی کنم که علامتی بزرگ می بینم. چون از نماز فارغ شد، بر وی
سلام گفتم. گفت: ای پسر! به چه کار آمدی؟ گفتم: به زیارت تو. گفت: خدا خیرت دهد. گفتم: ای
شیخ! گرگ با میش موافق می بینم! گفت: از آن که راعی میش با حق موافق است، این بگفت و کاسه
چوبین زیر سنگی داشت دو چشمه روان شد ی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 