پاورپوینت کامل حکایت های جوانمردان ۲۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حکایت های جوانمردان ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایت های جوانمردان ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایت های جوانمردان ۲۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۵۸
گدای گلاب
حکایت آورده اند که: گدایی به درِ دکان عطّاری رفت. دستِ آلوده پیش داشت که «گلابْ
پاره ای بر دستم ریز!»
عطّار گفت: «ای جوانمرد، گلاب به زیان آید و تو را سودی نکند. مرا بخیل مپندار و دستی
لایق به دست آر!»
چشم جوانمردان
حکایت آورده اند که:
جوانمردی غریبی را مهمانی کرد. چون از طعامْ خوردن فارغ شدند، کنیزکی بیامد و آب
بر دستِ ایشان می ریخت، تا دست می شستند.
آن مرد غریب گفت: «در فتوّت زشت است که زنی آب بر دست مردان ریزد.»
یکی از آن جوانمردان گفت: «چندین سال است تا در این مُقامم و هر روز به سفره این
جوانمرد حاضر شده ام و هرگز ندانسته ام که زن آب بر دست من می ریزد یا مرد؟ چشم بر هم
باید، تا ما را دل بدان نکشد که در حقِّ آزادْ مردی به طعن مدخل سازیم.»
اَجر اخلاص
حکایت آورده اند که جوانمردی غلام خویش را گفت: «مروّت نیست که صدقه به کسی دهند
که او را بشناسند. صد دینار بستان و به بازار بُرو، اوَّلْ درویشی را که ببینی، به وی ده!»
غلام زر برداشت و به بازار آمد. پیری را دید که حلاّقْ سرِ او می تراشید و مزدِ تراشیدن
نداشت. غلام آن زر به وی داد.
پیر گفت: «به حلاّق ده! که من نیّت کرده بودم که هر چه مرا فتوح شود، به وی دهم.»
غلام حلاّق را گفت: «زر بستان!»
حلاّق گفت: «من نیّت کرده بودم که سرِ او برای خدا بتراشم. اجر خود با خدای تعالی به
صد دینار نمی فروشم.»
و هر دو نستدند. غلام بازگشت و زر باز آورد.
مِهر مردان
حکایت آورده اند که:
جوانمردی سرایی را به دروازه هزار درهم بخرید. چون به خانه آمد، شبانگاه گریه عظیم
شنید.
غلام را گفت: «ببین تا کیست که می گرید و چرا می گرید؟»
غلام بیامد و تفحّص کرد. اصحابِ خانه بودند که آن خانه را فروخته بودند.
گفتند:«به سببِ اسْتیحاشْ از مُفارقتِ وطن می گرییم»
غلام باز آمد و خواجه را خبر کرد.
خواجه گفت:«برو و ایشان را بگو که خانه را صبحدم تسلیمِ شما کنم و آن دوازده هزار
درهم شما راست.»
غلام برفت و با ایشان بگفت. خرّم گشتند و هزار آفرین بر خواجه کردند و بامداد به خانه
باز آمدند.
زبانِ حال
حکایت آورده اند که:
جوانمردی قصد دوستی کرد و حاجت خود را بر رُقعه ای نبشت و در جیب نهاد. چون
نزد وی شد و بنشست، شرم داشت از عرضِ حاجت و قصّه بر او عرض نکرد و بعد از
لحظه ای به خواب رفت.
جوانمرد از حال تَفرُّس بدانست که احتیاج از او می پوشانَد. نزدِ او آمد و بنشست و دست
در جیب او کرد و رقعه به در آورد، بخوانْد. بعد از آن پنجاه دینار در صُرَّه ای کرد و به جای
رقعه در جیبش نهاد و کسوت و مایحتاج به خانه اش فرستاد.
جوانمرد چون بیدار گشت و بیرون آمد، چون به خانه خود آمد، مایحتاج در خانه دید و
زر در جیب.
پیشوای صادق
حکایت آورده اند که:
شخصی در مسجدی خفته بود. چون بیدار شد، پنداشت که هَمْیانِ زر با خود داشت و
بُرده اند. اتفاقا امام جعفر صادق (ع) نماز می کرد. آن شخص چون هیچ کس دیگر را در آن
مسجد ندید، ناچار به امام در آویخت.
امام فرمود که «تو را چه شده است؟»
گفت:«همیان زر داشتم و اینجا خفته بودم، اکنون که بیدار شدم، همیان نیست و به غیر از
تو کسی دیگر در این مسجد نیست.»
امام جعفر از او پرسید که: «همیان زر تو چند بود؟»
گفت: «هزار دینار.»
گفت: «با من به خانه آی و هزار دینار بستان!»
آن مرد با او برفت. امام هزار دینار به وی داد، بسیار بهتر از زرِ او. چون با نزدِ رفیقان آمد،
حال بگفت. ایشان او را ملامت کردند و گفتند: «همیان اینجاست.»
آن مرد تفحّص کرد که آن شخص که زر به من داد، کیست؟
گفتند: «او دخترْزاده رسول خدای امام جعفر صادق (ع) بود.»
آن مرد برخاست و نزد امام رفت و در قدمِ او افتاد و زاری کرد و عذر خواست و زر
باز داد.
امام قبول نکرد و گفت: «چیزی که خدای را از خود دور کردیم، دیگر باز نستانیم»
مردانِ ایثار
در باب ایثار از حذیفه عدی روایت است که گفت:
روز یَرْمُوکْ مردم از تشنگی هلاک می شدند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 