پاورپوینت کامل آغاز دعوت الهی ۲۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آغاز دعوت الهی ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آغاز دعوت الهی ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آغاز دعوت الهی ۲۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۴
اکثر روایات آن است که هفدهم ماه رمضان المبارک بود که آن حضرت بر کافه خلایق مبعوث
شد، در سال چهلم از ولادت. چون در آن زمان ورقه بن نوفل اعلم زمان بود، خدیجه خاتون
بعد از رخصت به خدمت [ابن [عم خود ورقه آمد که به علم کهانت مهارت تمام داشت و گفت:
ای ابن عم! چه شود که مرا از غم برهانی و خبر دهی که جبرئیل کیست و کار مهم او چیست؟
ورقه چون نام جبرئیل شنید فی الحال نعره ای بر زد و بیهوش گردید و چون به هوش آمد
گفت: سُبّوحٌ قُدّوسٌ! در دیاری که بت پرستند و بتکده ها ساخته باشند نام جبرئیل چون برند؟
خدیجه صورت واقعه آن حضرت را باز نمود. ورقه از استماع قول خدیجه به غایت
خوشحال شد و از غایت شوق و ذوق فغان برداشت و گفت:
| برو کاخر محمد سروری یافت | چو عیسی رتبه پیغمبری یافت |
ای خدیجه! بشارت باد تو را که محمّد مبعوث شد بر کافّه خلایق و عرب را سرافرازی
حاصل آمد و تو را عزّ ابدی و عزّت سرمدی به حصول پیوست و تو بهترین زنان عالم گشتی و
این دولت در خاندان تو باقی ماند تا به قیامت.
* * *
بعد از آن گفت: من پیر شده ام و به واسطه ضعف پیری نمی توانم که به خدمت محمّد رسم
چه شود که قدم رنجه فرمایند و مرا از راه ذلت به اوج عزّت رسانند؟
القصه آن حضرت نزد ورقه رسید و از آمدن جبرئیل و مکالمه ایشان او را واقف گردانید.
ورقه گفت: «اَبشِر یا مُحمّد ثُمَّ اَبْشِر ثُمَّ اَبشِر» پس به دست و پای آن حضرت افتاده روی خود را
بر پای آن حضرت می مالید و می گفت: گواهی می دهم که تو پیغمبری و بعد از چند روز وفات
کرد. پیغمبر گفت که جای وی در بهشت خواهد بود که تصدیق نبوت من کرده پیش از آنکه
مأمور شوم به دعوت.
* * *
نقل است که بعد از آمدن جبرئیل و واقف شدن آن حضرت به رسالت خود از نزد ربّ
جلیل، فتور وحی واقع شد تا سه سال و در این مدت جبرئیل دیر دیر خود را به آن سرور
می نمود اما تعلیم قرآن و تکلم نمی فرمود و آن حضرت از این واسطه متألّم بود و می ترسید که
خلق او را شاعر یا مجنون خوانند و زبان طعن دراز کنند و به عیب و ملامت دهن بگشایند. آن
حضرت می فرمایند: از این اندیشه گاهی در گوشه ای می نشستم و حرف ملال بر سینه خیال نقش
می بستم و گاهی در میان صحرا و کوه به صد غصه و الم می گشتم. چنانچه محنت و الم به نهایت
رسید و غم و غصه به مرتبه هلاکت انجامید.
در عین شدّت این حال و ملال، قصه پرغصه خود را به حضرت ذوالجلال باز نمودم که
آوازی عجیب و ندایی غریب از جانب آسمان شنیدم. نگاه کردم آن کس که در کوه حرا خود را به
من نموده بود دیدم. از او ترسیدم و به خانه آمده خود را به جامه خود پوشانیدم. جبرئیل آمد و
مرا از جامه خواب بیرون آورد و به لطف و خوشی فرمود: «یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ، وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ، وَ
ثِیابَکَ فَطَهِّرْ» بعد از آن وحی متواتر شد و دل آن حضرت قوت یافت و از آمد و شد جبرئیل
آرام و استیناس تمام به حصول پیوست.
روزی دیگر جبرئیل از نزد ربِّ جلیل باز آمد و گفت: ای سید کونین و ای رسول ثقلین! خدا
تو را سلام می رساند و بعد از سلام می فرماید که خلایق را به وحدانیت من و به رسالت خود
دعوت کن.
* * *
ناقلان آثار نبوی و راویان اخبار مصطفوی متفقند بر آن که چون آن حضرت مأمور به دعوت
شد به خانه آمد و چون چشم خدیجه خاتون بر آینه جمال جهان آرای محمّدی افتاد به فراست
معلوم کرد که آن حضرت سخنی می خواهد بگوید و در گفتن آن تأمل می فرماید. گفت: ای سید
و سرور و ای خواجه پاکیزه نظر! التماس دارم که تأمل نفرمایید و آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 