پاورپوینت کامل شرح عرفانی کلمات حق تعالی ۲۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شرح عرفانی کلمات حق تعالی ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرح عرفانی کلمات حق تعالی ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل شرح عرفانی کلمات حق تعالی ۲۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۳

در باب رجاء

امید به حق

قال اللّه تعالی: مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءاللّه فَاِنَ اَجَلَ اللّه ُ لآتٍ.

رجا دل در بستن بود به دوستی که اندر مستقبل خواهد بود.

عیش دل ها به امید بود و فرق است میان رجاء و تمنّا [تمنّا صاحبش] را کاهلی آرد و به راه جد و جهدش بیرون
نشود و صاحب رجاء به عکس این بود، شاه کرمانی گوید: نشانِ رجاء نیکویی طاعت بود.

گفته اند: رجاء ایمنی بود به جود کریم و گفته اند: رجاء رویت جلال بود به عین جمال و گفته اند که رجا نزدیکی دل
است از لطف حق جل جلاله و گفته اند: شادی دل بود به وعده های نیکو و گفته اند: نظر بود به بسیاری رحمت خدای.

انواع رجا

ابن خبیق گوید: رجا بر سه گونه است: ۱ـ مردی نیکویی کند و امید دارد که فرا پذیرند. ۲ـ مردی بود که زتشی کند،
توبه کند و امید دارد که وی را بیامرزند. ۳ـ رجای کاذب بود، اندر گناه می افتد و می گوید: امید دارم که خدای مرا
بیامرزد… ابوعلی رودباری گوید: خوف و رجا دو بالِ مرغ اند؛ چون راست باشند، مرغ راست پَرد و نیکو و چون یکی
به نقصان آید، دیگر ناقص شود و چون هر دو بشوند، مرغ اندر حدِّ هلاک افتد.

شادی معنوی

ابوعبداللّه خفیف گوید: رجا شادشدن است به وجودِ فضل او و گفته اند: راحتِ دل بود به دیدن کرم حق سبحانه و
تعالی… یحیی بن معاذ گوید: شیرین ترین عطاها اندردلِ من رجای تو است و خوش ترین سخن ها بر زبان من ثنای تو
است و دوست ترین زمان ها بر من دیدارتو است.

در بابِ حُزن

پاکی دل

قال اللّه تعالی: الحمدللّه ِ الذّی اذهب عنّا الحُزَن.

ابوسعید خُدری گوید که از پیغامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که هیچ چیز نبود که به بنده ی مؤمن رسد از دردی یا اندوهی یا
مصیبتی یا رنجی الا که بدان ایشان را که کفارتی باشد از گناه و اندوه، دل را پاک کند ازپراکندگی و غفلت و حزن از
اوصاف اهل سلوک باشد… و در خبر می آید که خدای تعالی دلِ اندهگنان دوست دارد و روایت کنند که پیغامبر صلی الله علیه و آله
پیوسته اندوهگین بودی و دایم به فکرت بودی.

اندوه آخرت

گفته اند: هر دل که اندر وی اندوه نباشد، خراب شود همچون سرایی که اندرو ساکن نباشد، خراب شود.

ابن خفیف گوید: اندوه باز داشتنِ نفس است در طلب طرب. سفیان بن عیینه گوید: اگر اندوهگنی اندر امتی بگرید
بر آن امت، حق رحمت کند به گریستن او… و گفتی چگونه تسلی بود از اندوه آن کس را که اندوهش هر ساعت زیادت
می شود و اندر حزن بسیار سخن گفته اند و بیشتر بر آنند که اندوه آخرت محمود بود و اندوه دنیا ناستوده…کسی از
گذشتگان گوید:

نفیس ترین چیزها که بنده اندر صحیفه ی خویش آورد، از نیکویی ها اندوه بود. فضیل عیاض گوید: پیران گفته اند: بر
هر چیزی زکات است و زکات عقل درازی اندوه بود.

در باب خضوع و خشوع

معنای خشوع

قال اللّه تعالی: قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤمِنوُنَ الَذینَ هُمْ فِی صَلَواتِهِمْ خاشِعُونَ.

خشوع فرمان بردن حق بودو تواضع گردن نهادن حق را و بر حکم اعتراض ناکردن

سهل عبداللّه گوید: هر که دل وی خاشع بود، دیو گردِ وی نگردد.

و گفته اند که از نشانه های خشوع آن است که چون بنده را به خشم آرند یا او را مخالفت کنند، خویشتن را بدان دارد
که به قبول پیش آن باز شود.

محمدبن علی الترمذی گوید: خاشع آن بود که آتش شهوتِ خویش فرو کشد و دود دل خویش بنشاند و انوار
تعظیم اندر دل خویش برافروزد تا شهوات مرده گردد و دل زنده گردد و اندام های وی خاشع بود. جنید را پرسدند از
خشوع، گفت: نرم ساری دل هاست پیش خدای رازدان.

جایگاه خشوع در دل

اتفاق کرده اند که: محل خشوع اندر دل است. کسی را دیدند خویشتن را فراهم کشیده و شکسته و سرِزانوها از سر
برگذاشته. او را گفتند: یا فلان! خشوع اندردل بود نه اندر سر زانو.

و پیغامبر صلی الله علیه و آله یکی را دید که اندر نماز با موی و روی بازی همی کرد. گفت: اگردل تو خاشع بودی، اندام های تو نیز
خاشع بودی.

گفته اند: خشوع اندر نماز آن است که نداند که بر راست و چپ او کیست… و گفته اند خشوع گداختن دل بود و
ناپیدا شدن به وقت سلطان حقیقت و گویند خشوع بیمی بود که در دل آید ناگاه به وقت کشفِ حقیقت… ابوسلیمان
دارانی گوید: اگر همه ی مردمان گردآیند تا مرا خوار کنند بر ین جمله که من خویشتن خوار کرده ام نتوانند.