پاورپوینت کامل مقالات آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقالات آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقالات آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مقالات آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۷

نور واحد

انبیا همه مُعرّف همدگرند. عیسی می گوید: ای جهود! موسی را نیکو نشناختی، بیا مرا ببین تا
موسی را بشناسی. محمد صلی الله علیه و آله می گوید: ای نصرانی! ای جهود! موسی و عیسی را نیکو نشناختید،
بیایید مرا ببینید تا ایشان را بشناسید. انبیا همه معرّف همدگرند. سخن انبیا شارح و مُبیّن همدگر
است. بعد از آن یاران گفتند که یا رسول اللّه ! هر نبی معرّف مَن قبلَه (قبل از خود) بود اکنون تو
خاتم النبیینی؛ معرّف تو که باشد؟ گفت: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرفَ رَبَّهُ» یعنی: «مَنْ عَرَفَ نَفْسی فَقَدْ عَرَفَ
رَبّی».

مرگ مؤمنان

مصطفی صلی الله علیه و آله می فرماید که: «المؤمنون لا یُموُتُونَ بَلْ یَنْقَلُونَ» (مؤمنان نمی میرند بلکه منتقل می شوند) پس
نقل دگر بُوَد و مرگ دگر بُود. مثلاً اگر تو در خانه ای تاریک باشی و تنگ نتوانی تفرّج کردن روشنایی
را در او و نتوانی که پای دراز کنی، نقل کردی از آن خانه به خانه ی بزرگ و سرای بزرگ که درو بُستان
باشد و آب روان، آن را مرگ نگویند. پس این سخن همچو آینه است روشن، اگر تو را روشنایی و
ذوقی هست که مشتاق مرگ می باشی، بارَکَ اللّه فیکَ مبارکت باد، ما را هم از دعا فراموش مکن و اگر
چنین نوری و ذوقی نداری پس تدارک بکن و بجو و جهد کن که قرآن خبر می دهد که اگر بجویی
چنین عدالت بیابی، پس بجوی.

عیب بزرگ

عیبی باشد در آدمی که هزار هنر را بپوشاند و یک هنر باشد که هزار عیب را بپوشاند. آن یکی را
همه عیب ها نبود الا کینه دار بُود. هنرهاش را پوشانید و سرانجامش چه شد؟ و نَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَهَ… خود
مردم نیک را نظر بر عیب کی باشد؟ شیخ بر مرداری گذر کرد، همه دست ها بر بینی نهاده بودند و رو
می گردانیدند و به شتاب می گذشتند. شیخ نه بینی گرفت نه روی گردانید نه گام تیز کرد. گفتند: چه
می نگری؟ گفت: آن دندانهایش چه سپید است و خوب و دیگر آن مردار به زبان حال جوابی
می گفت شما را!

بی آرامی در عشق

گفت: آن را که می جُنبید در حالت و با خود می پیچید، گفتم: جنبیدن بر دو نوع است: یکی را
شکنجه می کنند، هم می جنبد، از زخم چوب می جبند و آن دگر در لاله زار و ریاحین و نسرین هم
می جنبد، پی هر جنبش مرو

باطن و ظاهر

گفت: مرد آن است که چنان که باطنش بُود، ظاهر چنان نماید. باطن من همه یکرنگی است. اگر
ظاهر شود و مرا ولایتی باشد و حکمی، همه عالم یکرنگ شدی شمشیر نماندی، قهر نماندی و این
سُنَهُ اللّه نیست که این عالم چنین باشد.

صحبت اهل دنیا

صحبت اهل دنیا آتش است، ابراهیمی باید که او را آتش نسوزد. نمرود آتشی بر کرد از بیرون.
ابراهیم نیز آتشی بر کرد تا ببینی آتش که را می سوزد. ای نمرود! تو نتیجه ی