پاورپوینت کامل به بهانه ترک موادمخدر و روز مبارزه با آن; تغییر، توبه و عزم بازگشت ۷۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل به بهانه ترک موادمخدر و روز مبارزه با آن; تغییر، توبه و عزم بازگشت ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل به بهانه ترک موادمخدر و روز مبارزه با آن; تغییر، توبه و عزم بازگشت ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل به بهانه ترک موادمخدر و روز مبارزه با آن; تغییر، توبه و عزم بازگشت ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۱

اشاره

اعتیاد، فاصله گرفتن از مسیر نورانی الهی و از راه ثواب است و توبه، راه بازگشت به
آن مسیر. لذا، بر انسان واجب است که از آن توبه کند و توبه میسّر نمی­شود، مگر
اینکه شخص علم به ضرر و زیان دنیوی و اخروی اعتیاد پیدا کرده، از این زایل کننده تن
و روان و اراده متنفّر شود و عزم جدّی بر ترک آن گرفته و در عزم خود ثابت قدم باشد.
لذا ما پس از بیان تعریف توبه و اهمیت و ضرورت آن، به چگونگی توبه کردن از دیدگاه
قدما می­پردازیم.

تعریف توبه

نکته: «بدان که ضدِّ اصرار بر معاصی، توبه و پشیمانی است و اصل توبه، به معنای
بازگشت و رجوع است و مراد در اینجا بازگشت به خداست، به خالی ساختن دل از قصد
معصیت، و رجوع از دوری از درگاه الهی به قرب و نزدیکی، و حاصل آن ترک معاصی است در
حال و عزم بر ترک آنها در آینده.[۱]

و تصفیه دل ترک معاصی باشد و ترک معاصی اعراض[۲] است از هوا و احتراز.[۳]

از امتثال[۴] امرهای شیطانی و جستن نصیب هوای نفسانی، و این احتراز از معاصی، هم
اشتغال آرد، بلکه چنان باید که آدمی دیده دل باز کند و نور طاعت از ظلمت معصیت
بازشناسد، و بداند که هر لذّتی که امروز از معاصی برسد فردا حسرت و نِقْمَتی[۵]
خواهد بود در قیامت، پس رجوع کند از جمله معاصی و بازگردد و با راه طاعت آید».[۶]

عزّالدین محمود کاشانی نیز در تعریف توبه چنین می­گوید:

نکته: «اساس جمله مقامات و مفتاح جمیع خیرات و اهل همه منازلات[۷] و معاملات قلبی و
قالبی، توبت است و معنی توبه، شرعاً رجوع است از معصیت الله _سبحانه_ با طاعت
او».[۸]

ملّا احمد نراقی در معراج السعاده در مورد توبه چنین می­گوید:

نکته: «بدان که توبه از معاصی، سرمایه سالکین و اوّل مقامات دین است. مشرق[۹] و نور
قرب پروردگار عالمیان، و کلید استقامت در راه دین و ایمان است. موجب محبت حضرت
باری، و سبب نجات و رستگاری است».[۱۰]

و شیخ محمد غزالی در کتاب کیمیای سعادت توبه را این طور تعریف می­کند:

نکته: «توبه اوّل قدم مریدان است و بدایت راه سالکان است و هیچ آدمی را از این چاره
نیست؛ که پاک بودن از گناه، از اول تا آخر، کار فرشتگان است… پس توبه ضرورت
آدمیان است و اوّل قدم سالکان است و پس از بیداری که حاصل آید از نور عقل و شرع، تا
بدان راه از بیراهه بشناسد. هیچ فیضه[۱۱] نیست جز توبه، که معنی وی بازگشتن است از
بیراهی و بازآمدن با راه».[۱۲]

اهمیت و ضرورت توبه

حکمت: «خدای _تعالی_ می­فرماید: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»؛ یعنی: «به
درستی که خدا توبه کنندگان را دوست می­دارد.»[۱۳] و از حضرت پیغمبر(ص) مروی است که:
«توبه کننده دوست خداست و توبه کننده از گناه، مانند کسی است که هیچ گناهی از برای
او نباشد.»[۱۴] و از حضرت امام جعفر صادق(ع) مروی است که: «خدای ـ تعالی ـ سه چیز
از برای توبه کنندگان قرار داده است که اگر یکی از آنها را به جمیع اهل آسمان و
زمین عطا می­فرمود به سبب آن نجات می­یافتند؛ اول آنکه فرمود: خدا توبه کنندگان را
دوست دارد. دوم آنکه خبر داده است که: فرشتگان حاملین عرش و فرشتگانی که در حول
عرش­اند طلب آمرزش می­کنند از برای کسانی که توبه کرده­اند. سوم آنکه آمرزش و رحمت
خدا را از برای کسی که توبه کند.، قرار داده است».[۱۵]

حضرت رسول(ص) در این باره می­فرمایند:

حکمت: «هیچ صبحی طلوع نمی­کند و هیچ شامی شفق غروب نمی­نماید مگر اینکه دو فرشته به
چهار ندا جواب یکدیگر را می­دهند؛ یکی از ایشان می­گوید که ای کاش این خلق آفریده
نمی­شدند و دیگری می­گوید که: ای کاش که چون آفریده شدند می­دانستند که از برای چه
آفریده شدند. باز اولی می­گوید: ای کاش، حال که ندانستند از برای چه آفریده شدند هر
قدری که دانستند به آن عمل می­کردند. باز دوّمی می­گوید که ای کاش، چون به آنچه
دانستند و عمل نکردند توبه می­کردند از آنچه کرده­اند».[۱۶]

شیخ احمد جام در کتاب مفتاح النجات ضرورت توبه را این چنین ترسیم می­کند:

نکته: «بدان که هر شبانه روزی بیست و چهار ساعت است و در هر ساعتی آدمی هزار نفس
برزند و در هر شبانه روزی بیست و چهار هزار نفس از آدمی برآید، چون این نفس­ها در
رغبت دنیا و دوستی وی برزند، همه معصیت باشد، بیست و چهار هزار نفس هر روزی از
دیوان او برآید، که او آن را معصیت نداند، و از آن غافل باشد. چون احوال چنین باشد،
می­نگر تا توبه و استغفار می­باید کرد یا نه؟ چون مرد، تائب گردد و آنچه شرط توبه
است به جای آری و از حلاوت توبه خبر یابد، این همه انفاس وی طاعت گردد. اکنون
می­نگر، اگر این بضاعت[۱۷] بدین رنج می­ارزد، که شرط توبه به جای آرد؛ بشنو که شرط
توبه چیست و تائب را چون می­باید زیست؟ شرط توبه سه چیز است: پشیمانی به دل و عذر
به زفان[۱۸] و به تن باز ایستادن از گناه و اصل توبه در حقیقت این سه چیز است پس
این را شاخه­ها است، هر که دست به شاخه­های آن زند، و به اخلاص و به راستی آن را به
جا آرد این مقام که یاد گروه آمد، وی را به حاصل آید.[۱۹]

همچنین ملا احمد نراقی بر ضرورتِ توبه تأکید کرده و آن را به ۴ دلیل (۱. اجماع، ۲.
آیات قرآن، ۳. روایات و ۴. عقل) واجب می­داند و در کتاب معراج السعاده چنین
می­گوید:

نکته: «مخفی نماند که توبه کردن از همه گناهان واجب است به اجماع جمیع است و صریح
آیات قرآن است، چنان­که خدای _تعالی_ می­فرماید:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَهً نَّصُوحًا عَسَی
رَبُّکُمْ أَن یُکَفِّرَ عَنکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ»؛ یعنی: «ای گروهی که ایمان
آورده­اید! توبه کنید به سوی خدا توبه کردنی که نصوح باشد، شاید که پروردگار شما
بپوشاند بدی های شما را».[۲۰]

مراد از توبه نصوح توبه خالص است که از جمیع شَوایب[۲۱] و اَغْراض، از حبّ جاه و
مال، خوف از مردمان ی عدم قدرت بر گناه، خالی بوده باشد.

و اخبار بی حدّ وحصر نیز در وجوب توبه از هر گناهی وارد شده[۲۲] و عقل سلیم و طبع
مستقیم نیز دلالت بر وجوب آن می­کند؛ زیرا شکّی نیست که هر چیزی که رسیدن به سعادت
ابدیه و نجات از شقاوت سَرْمَدیه[۲۳] موقوف بر آن است که تحصیل آن واجب و لازم است،
و شبهه­ای نیست که سعادتی نیست به جز لقای پروردگار، و انس به او، پس هر که محروم
از قرب وصال، و ممنوع از مشاهده جلال و جمال ایزد متعال باشد، از جمله اشقیاء، و به
آتش دوری و آتش جهنّم، معذب است. و هیچ چیز باعث دوری و سبب مهجوری نمی­گردد مگر
معاصی و گناهان؛ و چاره آنها نیست مگر توبه و انابه».[۲۴]

«هر که در این خانه شبی داد کرد

خانه فردای خود آباد کرد»[۲۵]

تمثیل: «مثل تو چون کسی است که وی را گویند درختی از بیخ بکن، گوید این درخت قوی
است و من ضعیفم، صبر کنم تا سال دیگر؛ گویند این ابله نگر، درخت دیگر سال قوی­تر
شده و تو ضعیف­تر. درخت شهوت نیز هر روز قوی­تر باشد که به وی کار می­کنی و تو هر
روز از مخالفت عاجزتر باشی، و هر چند پیش­گیری آسان­تر».[۲۶]

ای یک دله، صد دله دل یک دله کن

مهر دگران را ز دل خود یله کن

یک صبح به اخلاص بیا بر در ما

برناید اگر کام تو، از ما گله کن[۲۷]

آداب توبه و مراحل تغییر و بازگشت

از عمده­ترین راه های ترک اعتیاد غیردارویی توبه و بازگشت از مسیر غلط می­باشد که
قدمای گرامی هر کدام به وجهی خاص مسیر بازگشت را ترسیم کرده و آدابِ حرکت در این
مسیر را به تائب آموزش داده­اند. شیخ احمد جام در کتاب مفتاح النجات در مورد آداب
توبه چنین می­گوید:

توصیه: «و تائب را چنان باید بود که نفسی را از آن خویش ضایع نگذارد، و قبله­ی دل و
خویش ار کردارید خویش کند، می­نگرد که چه کرده است، گفتار و کردارش چه بوده است، به
چشم انصاف در آن نگاه کرده و حکم کند که هر بنده­ای که با خدای خویش چنین کند
مکافات وی چه باشد و عذاب و عقوبت وی چون بود، همچنین سیاست ملک و بیم قطیعت[۲۸] و
عذاب دوزخ، قبله دل خویش کند تا آتش ندامت، هر زمان در دل وی بالاتر می­گیرد، و دل
به سوختن آید و چشم به گریستن آید، و زفان به نالیدن آید و تن فرا گداختن آید. چون
چنین کرد، چشم نگاه دارد از نادیدنی، و گوش نگاه دارد از ناشنودنی، و زفان نگاه
دارد از ناگفتنی، قرین ید بدرود کند، به پای نرود جایی که نباید رفت، و به دست
نگیرد چیزی که نباید گرفت. به هفت اندام خود در بند بندگی کند و هر خصمی[۲۹] که
می­خشنود تواند کرد. خشنود کرده و برگذشته حسرت و ندامت خورد و خوفی تمام بر دل
بنهد که آیا این خطاهای من و جفاهای من، درگذارند یا نی؟ آیا که با من چه خواهند
کرد؟ بیامرزند یا عذاب کنند؟ نفسی در بیم و یکی در امید می­گذارد و شب و روز به کار
خدای مشغول گردد؛ طعام خوردن به روز بدرود کند و خواب به شب بدرود کند و به همه
اوقات زفان به ذکر حق تعالی تر دارد. خاصه بامداد و شبانگاه که آن را خاصیتی است و
نیک جهد باید کرد تا تن را از آنچه خو فرا گرفته است بازپس آرد و از درگاه شیطان با
درگاه رحمن آورد».[۳۰]

عالم ربانی ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعاده حقیقت توبه را به سه چیز محقق
می­داند:

توصیه: «حقیقت توبه به سه چیز محقق می­گردد؛ اوّل: به قوّت ایمان و نور یقین؛ زیرا
هرگاه بنده­ای را ایمان به خدا و اعتقاد به پیغمبر او باشد به فرموده ایشان اعتماد
داشته باشد و بداند گناهی که از او صادر شده حجابی است میان او و آنچه خداوند وعده
فرموده است. از سعادت دنیویه و اخرویه و مراتب عالیه و درجات متعالیه، البته آتش
پشیمانی در دل او افروخته می­شود و از معاصی گذشته متألّم می­گردد. و اگر ایمان او
سست و اعتماد او نادرست باشد، از این حالت خالی، و پشیمان که یکی از اجزای توبه است
از برای او حاصل نمی­گردد.

دوّم: به پشیمانی و ندامت از کرده خود؛ به این معنی که دل به یاد آنچه از او صادر
شده از گناهان، متألّم و محزون شود و آرزو کند که ای کاش! آن عمل از او صادر نشده
بود. و به سبب صدور آن قرین تأسّف و الم باشد. و این نتیجه یقین سابق است؛ زیرا
مادامی که یقین به اینکه به واسطه معصیت در درجه هلاکت می­رسی، نداشته باشی،
پشیمانی از برای تو حاصل نمی­گردد.

سوّم: ترک آنچه مرتکب آن است از معصیت در حال، و عزم بر ترک آن در تتمه عمر خود و
قصد تلافی تقصیری که از او صادر شده؛ و این نتیجه پشیمانی مذکور است. پس مادامی که
این امر محقق نشود توبه حاصل نمی­گردد.

و بعضی توبه را عبارت از این سه می­دانند و جمعی دیگر می­گویند: توبه همان ندامت و
پشیمانی است و یقین مذکور مقدمه آن و ترک در مستقبل ثمره آن است».[۳۱]

عزّالدین محمود کاشانی در کتاب مصباح الهدایه با بیانی زیبا و جامع، چگونگی توبه را
به صورتی واضح بیان می­کند:

توصیه: «و حصولِ مقامِ توبتِ نصوح، موقوف است بر تقدّم سه حال و مقارنت چهار مقام و
مداخلت پنج رکن: امّا احوال سه گانه که بر وی متقدّم­اند؛ یکی تنبیه است، دوّم زجر،
سوّم هدایت. امّا تنبیه، حالی است که در بدایت توبت به دل فرود آید و او را از خواب
غفلت برانگیزد و به ضلالت طریق و غی[۳۲] خود بینا گرداند و این حال را تیقُّظ[۳۳]
نیز خوانند، و زجر، حالی است که او را از اقامت و سکون به ضلالت و غی، ازعاج[۳۴]
کند و بر طلب طریق مستقیم انگیزاند و هدایت، حالی است که بر وجدان طریق مستقیم
دلالت کند؛ بر مثال مسافری که راه گم کرده بود و در بیراهه خفته، ناگاه دلیلی بر سر
وی رسد و او را بیدادگر داند و از بیراه به قصد راه برخیزاند و با راه آرد.

و امّا مقامات چهارگانه که مقارن مقام توبت­اند و معاون بر آن، یکی رؤیت عیوب افعال
است، دوم رعایت، سوم محاسبه و چهارم مراقبت. امّا رؤیتِ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.