پاورپوینت کامل روز جهانی جهانگردی;فضیلت و آداب سفر ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روز جهانی جهانگردی;فضیلت و آداب سفر ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روز جهانی جهانگردی;فضیلت و آداب سفر ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روز جهانی جهانگردی;فضیلت و آداب سفر ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۸

شنبه

۶ مهر ۱۳۸۷

۲۶ رمضان ۱۴۲۹

۲۷ setamber 2008

اشاره

عالمان و عارفان مسلمان به مسافرت توجه ویژه ای داشته اند و آن را روشی برای کسب
فضائل معنوی دانسته اند. از دیدگاه آنان، سفر می تواند انسان را از حالت رکود و از
غفلت زندگی روزمره درآورد و آبی تازه در برکه حیات او جاری سازد. ازاین روست که
بزرگان عرفان در فضیلت سفر و آداب آن سخن ها گفته و آن را برای تربیت روح و جسم
سفارش کرده اند.

سفر و فواید آن

نکته: «سیاحت کردن در شهرها از بهر آن است تا آیات و عجایب بینند، و یا مکانی عزیز
باشد که آنجا خدمتی به جای آرند، یا کسی فاضل را یابند که به وی تقرب کنند، یا چیزی
بینند که به وی عبرت گیرند، یا این تن را گِردِ عالمْ گردان دارند تا با چیزی
نیارامد. طبع نفس آن است که با هر چه اُلف[۱] یافت نیز از خدای نیندیشد. هر روز او
را جایی نو ببرند تا خلقی نو بیند و جایی نو تا با هیچ چیز الف نگیرد».[۲]

انواع سفر

نکته: «سفر عام به نفس است و سفر خاص به سِرّ. آن که به نفس سفر کند گام گام رود؛ و
آن که به سِرّ سفر کند کَوْن کَوْن رود».[۳]

«و نیز سفر کردن را معانی است… لکن بباید دانست که سفر قلوب خلاف سفر نفوس است، و
بسیار کس هست که او را نفس مقیم است و دل مسافر، و بسیار کس هست که او را نفس مسافر
است و دل مقیم».[۴]

لزوم سفر (حکایت)

نکته: «اما لزوم سفر هم به ظاهر و هم به باطن باشد. سفر ظاهر، ریاضت نفس را [لازم
است] تا مقهور[۵] و مالیده[۶] گردد، که در حکایات چنین آورده اند که هر که به نزدیک
شبلی درآمدی و توبه کردی، شبلی او را بفرمودی که از سر تجرید برو و حج کن و باز
آی، تا با ما صحبت توانی داشت؛ و با یاران خود با آن کس به تشییع برفتی و او را
پیاده فرو فرستادی بی زاد و بی راحله، و بازگشتی. او را گفتند: خلق را هلاک می کنی؟
گفت: نه چنین است، بلکه آمدن ایشان نزدیک من و مراد ایشان نه منم؛ اگر مراد من باشم
بت پرست باشند، و هم آن مقام فاسقی شان بِهْ از این مقام تایبی؛ که فاسق موحد بِهْ
از رهبان زاهد. پس مراد ایشان حق است. اگر در راه هلاک شوند به مراد رسیدند؛ و اگر
باز آیند رنج این سفر ایشان را چنان راست کرده باشد که من به د َه سال راست نتوانم
کردن».[۷]

نکته: «یکی از ارکان ]عرفان عملی[ سفر کردن بسیار است از بهر اعتبار گرفتن را، تا
در آفاق و اقطار[۸] بنگرد و از آنها عبرت گیرد. و معنی این سخن آن است که اهل این
طایفه را بیشتر بر سفر باید بودن که در سفر آیت ها و عبرت ها ببینند، یا جای ببینند
که اهل آن جایگاه به سبب ترک حرمت و خدمت هلاک شده باشند. عبرت گیرند و حرمت نگاه
دارند و خدمت به جای آرند. یا جای بینند که اهل آن جایگاه حرمت نگاه داشته باشند تا
برکات حرمت یافته باشند، به ایشان اقتدا کنند، یا از آن برکات نصیب یابند، یا کسی
یابند از بزرگان که برکات صحبت آن بزرگان او را دریابد. یا به مکانی فاضل رسند که
در آن مکان به حق تقرب جویند، یا زیارت قبور انبیا و اولیا کنند. یا عجایبی بینند
که از آن عجایب بر صانع دلیل کنند».[۹]

اقسام مسافرت

نکته: «بدان که سفر ]ظاهر[ پنج قسم است:

سفر اول در طلب علم است. و این سفر فریضه بود چون تعلّمِ علم فریضه بود؛ و سنت بود
چون تعلم سنت بود.

و سفر برای طلب علم بر سه وجه بود:

وجه اول آنکه علم شرع بیاموزد…

لیکن باید که سفر برای علمی کند که زاد آخرت را شاید، و هر علمی که وی را از دنیا
به آخرت نخواند، و از حرص به قناعت نخواند، و از ریا به اخلاص نخواند، و از پرستیدن
خلق به پرستیدن حق نخواند، آن علم سبب نقصان وی بود.

وجه دوم آنکه سفر کند تا خویشتن و اخلاق خویشتن را بشناسد، تا به علاج صفاتی که در
وی مذموم است مشغول شود. و این نیز مهم است که مردم تا در خانه خویش بود و کار به
مراد وی می رود به خویشتن گمان نیکو برد و پندارد که نیکو اخلاق است، و در سفر پرده
از اخلاق باطن برخیزد و احوالی پیش آید که ضعف و بدخویی و عاجزی خویش بشناسد، و چون
علت باز داند به علاج مشغول تواند شد. و هر که سفر نکرده باشد، در کارها مردانه
نباشد… .

وجه سوم آنکه سفر کند تا عجایب صنع خدای ـ تعالی ـ در بر و بحر و کوه و بیابان و
اقالیم مختلف بیند، و انواع آفریده های مختلف ـ از حیوان و نبات و غیر آن ـ در
نواحی عالم بشناسد، و ببیند که همه، آفریدگار خویش را تسبیح می کنند و به یگانگی
گواهی می دهند… .

سفر دوم برای عبادت است، چون حج و غزو[۱۰] و زیارت گور انبیا و صحابه و تابعین؛
بلکه زیارت علما و بزرگان دین که نظر در روی ایشان عبادت بود و برکت دعای ایشان
بزرگ باشد. و یکی از برکات مشاهدت ایشان آن بود که رغبت اقتدا کردن بدیشان پدیدار
آید، پس دیدار ایشان، هم عبادت بود و هم تخم عبادت های بسیار بود… .

سفر سوم گریختن بود از چیزی که مشوِّش[۱۱] دین باشد، چون جاه و مال و ولایت و شغل
دنیا… .

سفر چهارم تجارت بود در طلب دنیا. و این سفر مباح است. و اگر نیتْ آن باشد تا خود
را و عیال

خود را از روی خلق بی نیاز دارد، این سفر طاعت باشد؛ و اگر زیادت دنیا طلب می کند ـ
برای تفاخر و تجمل ـ این سفر در راه شیطان است… .

سفر پنجم سفر تماشا و تفرج باشد. و این روا باشد چون اندکی باشد و گاه گاه. اما اگر
کسی در شهرها گردیدن عادت گیرد و وی را هیچ غرضی نباشد مگر آنکه شهرهای نو و مردمان
نو می بیند، علما را در چنین سفر خلاف[۱۲] است: گروهی گفته اند که این رنجانیدن خود
باشد بی فایده و این نشاید. و درست نزدیک ما آن است که این حرام نباشد که تماشا نیز
غرض است، اگرچه خسیس[۱۳] است، و مباحِ هر کسی در خور وی باشد».[۱۴]

آداب سفر عامه مردم

توصیه: «آداب سفر هشت ادب است:

ادب اول آنکه پیشین مظالم[۱۵] باز دهد، و ودیعت ها[۱۶] با خداوندان[۱۷] رساند، و هر
که را نفقه[۱۸] بر وی واجب است بنهد، و زادی حلال به دست آرد، و چندانی برگیرد که
با همراهان رفق[۱۹] تواند کرد که طعام دادن و سخن خوش گفتن و با مُکاری[۲۰] خُلق
نیکو کردن در سفر، از جمله مکارم اخلاق است.

ادب دوم آنکه رفیقی شایسته به دست آرد که در دین یاور او بود. رسول(ص) نهی کرده است
از تنها سفر کردن و گفته است که «سه تن جماعتی باشند.» و گفته است که «باید که یکی
را امیر کنند.» که در سفرها اندیشه های مختلف افتد، و هر کار که سربند آن کار با
یکی نبود تباه شود، و اگر سر و کار عالم با دو خدای بودی، سخت تباه بودی. و کسی را
امیر کنند که به خلق نیکو باشد و سفر بیش کرده بود.

ادب سوم آنکه رفیقان حاضر را وداع کند، … و باید که چون وداع کند همه را به
خدای ـ تعالی ـ سپارد… .

ادب چهارم آنکه دو نماز بکند: یکی نماز استخاره پیش از آنکه به سفر بیرون آید، و آن
نماز و دعا معروف است؛ و دیگر به وقت بیرون شدن چهار رکعت نماز بکند… .

در آن وقت که بار بسته باشد، در هر رکعتی الحمد یک بار و قل هو الله احد یک بار
برخواند… .

ادب پنجم آنکه چون به در سرای رسد بگوید: «بسم الله و بالله توکلت علی الله و لا
حول و لا قوه إلّا بالله…».

ادب ششم آنکه ستور[۲۱] را بار سبک کند، و بر پشت ستور بِنَایستد، چون ستور ایستاده
بود، و در خواب نشود، و چوب بر روی ستور نزند، و بامداد و شبانگاه یک ساعت پیاده
فرا رود تا پای سبک کند و ستور سبکبار شود و دل مُکاری شاد کند… .

ادب هفتم آنکه عایشه می گوید که رسول(ص) هرگاه که سفر کردی شانه و آینه و مسواک و
سرمه دان و ناخن پیرای[۲۲] برگرفتی… .

ادب هشتم آنکه چون رسول(ص) از سفر باز آمدی… آن گاه از پیش کسی بفرستادی؛ و نهی
کردی از آنکه کسی ناگاه از درِ خانه درْ شود؛ و چون باز رسیدی، اول در مسجد شدی و
دو رکعت نماز کردی… .

و سنتی مؤکد است ره آورد[۲۳] بردن مر اهل خانه را، و در خبر می آید که اگر چیزی
ندارد سنگی در توبره[۲۴] افکند ـ و این مثلی است تأکید این سنت ر این است آداب
ظاهر سفر».[۲۵]

آداب سفر خواص

نکته: «آداب خواص در باطن است که سفر نکند تا آن گاه که داند که زیادت دین وی در
سفر است؛ و چون در راه، در دل خود نقصانی بیند بازگردد. و نیت کند که در هر شهری که
رود تربت های بزرگان زیارت کند، و شیوخ بطلبد، و از هر یکی فایده ای برگیرد؛ نه
برای آنک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.