پاورپوینت کامل ای عزیز همدل ۱۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ای عزیز همدل ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ای عزیز همدل ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ای عزیز همدل ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۸

فرمان الهی

خلق را برای بندگی آورده اند نه برای دنیاپرستی. فرمان نیست که جز به بندگی مشغول باشند. اگر رخصتی بود یک لحظه به کاری دیگر مشغول بودن، آن به قدر حاجت و ضرورت بود؛ پیشه نشاید گرفتن. رخصتی که خلق خود را از مُفتی هوی ستانند دیگر است، رخصتی که دین مبین دهد دیگر.

خلق در آن چه می باید راه نمی برند، راه به خدای تعالی می باید رفت، و تا نروی نرسی و اگر نرسی اِلی الابد حسرت بر حسرت بود. آدم صفی صلی الله علیه و آله راه به هزار سال رفت.

تو را بدین عمر کوتاه می باید رفت و تو چنین غافل و به اغیار مشغول.

ای عزیز من! به جان و دل شنو و از فَرق تا قدم همه سَمع گرد که بس عزیز سخنی است: نصیب تو از قسمت ازل این قدر عُمر است؛ زیاد نخواهد شد. و چون فرا گذرد رَجعتی نتواند بود. اکنون تو مُخیری به هر چه خواهی صرف کن که حق است بر او، که بی واسطه این سؤال نکنند که عمرت را در چه چیزی صرف کردی؟

زنده به ذکر

ای عزیز من! چنان که در درون آدمی چیزی است که زنده به نان و آب بود، چیزی است که زنده به ذکر خدای تعالی بود، و همین حقیقت بود که به داود علیه السلام گفت: چاره ی بیچارگی تو منم. تو را از هر چیزی گریز است اِلاّ از من.

ای عزیز من! مرگ چون بیاید تو را با خود هیچ چیزی نیاورد و به تو هیچ چیز ندهد. از تو خواهدو از تو ستاند. هر جان که در روزگار دراز به جمال ذکر منور شده باشد و از آفاتِ علایق مُخلَص شده بود، چون طبل باز «اِرْجِعی» فرو کوبندو به دست ملک الموت در قفس برکشند، او مرغ شده است؛ پر و بال بزند و به افق غیب فرو شود و خلاص از زندان و قفس غنیمت شمرد. اما هر جان که او اسیر شهوات و بسته ی آمال و امانی (آرزوها) و بنده ی حُبّ الدنیا بود، او خَرِ لنگ است نه مرغ پرواز و بدان که چهار دیوار اِسطبل بربهیمه (چهارپا) افتد، او نه مرغ شود و نه پر یابد.

طلبِ خدای

ای عزیز من! استاد ابوعلی دقاق گفته است: