پاورپوینت کامل اسطوره نوروز در متون کهن ۲۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسطوره نوروز در متون کهن ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسطوره نوروز در متون کهن ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسطوره نوروز در متون کهن ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

>

نوروز ـ که سابقه ای دیرینه به موازات تاریخ ایران دارد ـ مانند دیگر شئون طبیعی و اجتماعی، دستخوش افسانه ها و اساطیر بسیاری گشته است. درباره علت پیدایش و فلسفه وجودی و تاریخ آن، اساطیر فراوانی گزارش شده، همچنین سخن در آداب و رسوم و جشن های آن نیز بسیار است.

شناخت اساطیر، گذشته از التذاذ معنوی، ما را در شناخت باورهای گذشتگان نسبت به پدیده های طبیعی و اجتماعی ـ که برای ایشان در حکم واقعیت بود ـ یاری می کند.

در این بخش، هفت گزارش اساطیری درباره نوروز از متون کهن فارسی به ترتیب تاریخ نگارش، خواهیم آورد. در متون تاریخی، نوروز به جمشید نسبت داده شده است؛ البته با اندکی اختلاف در جزئیات.

همچنین پس از بیان این گزارش های اساطیری، تعاریفی را که از سه ماه فصل بهار در یکی از متون کهن آمده، ذکر خواهد شد.


گزارش اول

چنین گویند که جمشید برادر طهمورث بود و همه جهان را او فرمانروایی می کرد و سخت نیکوروی بود؛ و معنی سید روشنایی بُوَد و وی را جمشید از بهر آن سید می خواندند که هر جا که می رفت، روشنایی از روی او می تافت… و نخستین کسی که سلاح ساخت او بود و سلاح مردمان [پیش از او] از چوب و سنگ بود، او شمشیر و حربه و کارد ساخت و کرباس و ابریشم و قزّ ساخت و رنگ های گوناگون از سیاه و سپید و سرخ و زمرد و کبود و آنچه بدین ماند جمشید به جهان آورد که پیش از او اینها نبود. و دیوان را فرمود که گرمابه ساختند و غوّاصی کردند و گوهرها از دریا برآوردند و مردمان را [خط] بیاموختند و از شهری به شهر دیگر راه کشیدند… و مردم جهان را بر چهار گروه [تقسیم] کرد: گروهی لشکریان و گروهی دانایان و دبیران و گروهی کشاورزان و گروهی پیشه وران، و هر گروهی را گفت که هیچ کس نباید جز به کار خود بپردازد و پس علما گِرد کرد و از ایشان پرسید که چیست که این پادشاهی بر من باقی و پاینده دارد؟ گفتند: داد کردن و در میان خلق نیکی [گستردن]، پس او داد بگسترد و علما را فرمود که روز مظالم [و دادخواهی] من بنشینم، شما نزد من آیید تا هرچه در آن داد باشد مرا نشان دهید تا من آن کنم. و نخستین روز که به دادخواهی [در میان خلق] نشست، روز هرمز بود از ماه فروردین، پس آن روز [را] نوروز نام کرد.۱


۱. تاریخ بلعمی، صص ۸۷ و ۸۸ (با اندکی تصرف).

گزارش دوم

جمشید، پادشاه اساطیری ایران، هفتصد سال حکومت کرد. نخست ادوات جنگی ساخت و پس از آن به مردم «رشتن و بافتن» آموخت. تقسیم مردم به اقشار و طبقات مختلف، اقدام دیگر جمشید بود، ساخت کاخ و گرمابه و گسترش علم پزشکی و دوا و درمان نیز از کارهای جمشید است. و اکنون نوبت تاج گذاری است و مناسب ترین زمان برای این امر نوروز است:

به فرّ کیانی یکی تخت ساخت

چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی

ز هامون به گردون برافراشتی

جهان انجمن شد بر آن تخت او

شگفتی فرو مانده از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روزِ نو خواندند

سر سال نو هرمز فرورین

بر آسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند

می و جام و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار

به ما مانْدْ از آن خسروان یادگار۱


۱. شاهنامه فردوسی، ج ۱، صص ۴۱ و ۴۲.

گزارش سوم

پس [جمشید] بفرمود تا جمله ملوک و پادشاهان اطراف و مردم جهان به اصطخر شوند؛ زیرا جمشید در سرای [خود] بر تخت خواهد نشست و جشن خواهد ساخت، همگان در وقت موعود آنجا حاضر شدند و [جمشید] طالع نگاه داشت و آن ساعت که شمس به درجه اعتدال ربیعی رسید، وقت سال. گردش در آن سرای به تخت نشست و تاج بر سر نهاد و همه بزرگان جهان در پیش او بایستادند و جمشید گفت بر سبیل خطبه که ایزد ـ تعالی ـ ارج و بهاء ما تمام گردانید و تأیید ارزانی داشت. در مقابل این نعمت ها [ی خداوند] بر خویشتن واجب گردانیدیم که با رعایا عدل و نیکویی کنیم… چون این سخنان بگفت، همگان او را دعای خیر گفتند و شادی ها کردند و آن روز جشن ساخت و نوروز نام نهاد و از آن روز نوروز آیین [رسم] شد و آنْ روزِ هرمز از ماهِ فروردین بود و در آن روز بسیار خیرات کرد و [مردمان] یک هفته متواتر به نشاط و خرّمی مشغول بودند و بعد از آن [جمشید] یک شبان روز در عبادت گاه رفت و یزدان را ـ عزّ ذکره ـ پرستش و شکر گزارد.۱


۱. فارسنامه ابن بلخی، صص ۳۲ و ۳۳.

گزارش چهارم

اما سبب نهادن نوروز آن بود که… چون جمشید، اول ملوک عجم، آن روز به پادشاهی بنشست، خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند. بنگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.