پاورپوینت کامل مقدمه; علم آموزی و کسب معرفت ۶۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مقدمه; علم آموزی و کسب معرفت ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقدمه; علم آموزی و کسب معرفت ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل مقدمه; علم آموزی و کسب معرفت ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

>

اهمیت علم آموزی

جمله نغز: مردِ بی علم، راهْ باز پس می رود.۱

توصیه: ای مؤمن! کار از سرِ علم کن که اندک آن بسیار بود. به جهل مرو که بسیارِ آن همه هیچ بود.۲

جمله نغز: بی علم هیچ کار نتوان کرد و هر چه کنی همه به زیان است.۳

علم سوی درِ اله برَد

نه سوی مال و نفس و جاه برد

علم بی حلم خاک کوی بود

علم با حلم آبروی بود

هر که را علم نیست گمراه است

دست او زان سرای کوتاه است

مرد را علمْ ره دهد به نعیم۴

مرد را جهل در بَرَد به جحیم۵

نکته: طالبِ علم، عزیز است و طالبِ مال، ذلیل.

علم، بر سر چون تاج است و جهل، بر گردن چون غل.

از آن علم که از قلم آید چه خیزد؟۶ علم آن است که حضرت حق بر دل ریزد.۷

حکمت: سرچشمه کلّ خیرات و حسنات و باقیات صالحات، علم است و بینایی باطنی است و سرمایه سعادت دو جهانی. عمر نازنین را به هر چه جز علم صرف نمایی، زیان کاری.

ز من جان پدر این پند می نوش۸

برو از جان و دل در علم دین کوش

که عالِم در دو عالَم سروری یافت

اگر کهتر بُد از وی مِهتری یافت۹

چو کردی کسب دانش، در عمل کوش

که علم بی عمل زهری است بی نوش۱۰

به رخش۱۱ علم و چوگان عبادت

ز میدان در ربا گوی سعادت۱۲

---

۱. مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج ۱، ص ۴۱۵.

۲. همان، ص ۸۴.

۳. مفتاح النجات، ص۱۳۶.

۴. نعیم: نعمت و ناز، خوشی.

۵. جحیم: دوزخ؛ خلاصه حدیقه (برگزیده حدیقه الحقیقه)، صص ۱۰۰ و ۱۰۱.

۶. علمی که از قلم و کسب برآید به کار نمی آید.

۷. مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج ۲، ص ۴۴۸.

۸. می نوش: بشنو.

۹. عالِم، حتی اگر کمترینِ افراد بود، با علم به سروَری رسید.

۱۰. نوش: عسل

۱۱. رخش: اسب رستم، در اینجا اسب در معنای کلی آن، مراد است.

۱۲. حُسن دل، صص ۴۱ و ۴۲.

نیت درست در علم آموزی

توصیه: راستی و درستی در آموختن آن باشد که از بهر خدای آموزد، و از بهر جهان دیگر، و از بهر عزت مسلمانی، نه از بهر جاه و ریاست و دنیا طلب کردن. چون چنین کند، از علم برخورداری یابد، و برکت علم به وی رسد.

علم حقیقی، علم شریعت۱ است که به شاگردی و جهد۲ توان آموخت. هر کس علم چنین آموزد که یاد کردیم، ثوابش ثواب پیغامبران: بود که این صفت پیغامبران است که در روایات آورده اند.

خدای تعالی، آدم(ع) را علم داد بی عبادت، و ملائکه را عبادت داد بی علم، و بفرمود تا آدم(ع) را سجود کردند تا بدانند که عالمِ ناعابد بهتر از عابدِ ناعالم است. و اگر علم را هیچ فضل نباشد جز این، بس است.

علم آدم که به اسماء چیزها بود، چندین فضل یافت؛ پس آن کس که علم او به شریعت بود، فضل او که داند؟! دین و دنیا را هر دو به علم توان یافتن. این مقام کسی باشد که چنان آموزد که ما یاد کردیم و هر که غیر آن آموزد که ما یاد کردیم، علم، بر او گرفتاری و بلا گردد.۳

توصیه: تو مقصود دلِ خود نگر که از علم چیست؟ جاه یا مال یا مباهات و بزرگ منشی و خوش کامی و خویشتن داری؟ نفی خود می طلبی یا اثباتِ خویش؟ در ترک هوای نفس خود می کوشی یا در برآوردن هوای خویش؟ عاشق نام و پیام و فرمان دوستی یا عاشق نام و کام خویش؟ خود را در راه رضای او می بازی یا رضای او را در راه متابعتِ نفس خویش؟۴

---

۱. شریعت: دین.

۲. جهد: کوشش.

۳. شرح التعرف، ج ۱، صص ۶۹ و ۷۰.

۴. مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج ۱، صص ۱۹۵ و ۱۹۶.

گذر از حجاب ها

توصیه: برای آنکه سالک از حجاب ها بگذرد و به مقامات عالی نائل گردد، از شناخت هجده چیز ناگزیر است: ۱. شناخت دنیا؛ ۲. شناخت کار دنیا؛ ۳. شناخت آخرت؛ ۴. شناخت کار آخرت؛ ۵. شناخت مرگ؛ ۶. شناخت حکمت: مرگ؛ ۷. شناخت شیطان؛ ۸. شناخت امر شیطان؛ ۹. شناخت مَلَک؛ ۱۰. شناخت امر مَلَک؛ ۱۱. شناخت نبی؛ ۱۲. شناخت سخن نبی؛ ۱۳. شناخت ولی؛ ۱۴. شناخت سخن ولی؛ ۱۵. شناخت خود؛ ۱۶. شناخت امر خود؛ ۱۷. شناخت خدا؛ ۱۸. شناخت امر خدا.۱

---

۱. انسان کامل (بازنویسی الانسان الکامل)، ص ۶۵.

اولویت بندی علوم

---

واجب ترین علوم

نکته: واجب ترین علم ها سه علم بود: یکی علم شناخت حق عزّوجلّ، و دیگر علم پرستش خدای عزّوجلّ، وسه دیگر علم معاملت۱ با خلق.۲

---

۱. معاملت: رفتار، برخورد، رابطه.

۲. گزیده در اخلاق و تصوف، ص ۱.

مهم ترین کار علمی

جمله نغز: مهم ترین کاری بر آدمی، طلبِ این علم است که بداند که او را از برای چه آفریده اند.۱

---

۱. نامه های عین القضات همدانی، ج ۲، ص ۷۲.

علم مفید

نکته: علمی که از قلم آید پیداست که از آن علم چه خیزد. علم آن است که الله بر دل بنده ریزد. یکی هفتاد سال علم آموخت؛ چراغی نیفروخت. یکی در همه عمر یک حرف بشنید؛ همه را از آن بسوخت.۱

حکمت: علامت علم سودمند آن است که آدمی را از آرزوی دنیا خالی سازد.

آنچه بر عالمان وبال بود

حُبّ دنیا و جمع مال بود

علم سوی درِ اِله کشد

نی سوی حبّ مال و جاه کشد۲

---

۱. مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج ۱، ص ۳۹۱.

۲. حُسن دل، ص ۴۲.

علم اصلی

حکایت:

شبلی۱ از پیر روزگار، جنید،۲

کرد نیکو سؤالی از پس صید

گفت پیرا، نهادِ جمله علوم!

مر مرا کن درین زمان معلوم

تا بدانم که راه عقبا چیست؟

مرد این راه زین خلایق کیست؟

گفت: برگیر خواجه زود قلم

تا بگویم ترا ز سِرّ قِدَم۳

شبلی اندر زمان قلم برداشت

و آنچه او گفت یک به یک بنگاشت

گفت: بنویس از این قلم الله

چون که بنوشت، شد سخن کوتاه

گفت دیگر چه؟ پیر گفت: جز این،

خود همین است، کردمت تلقین

علم ها جمله زیر این کلمه ست

هست صورت یکی و لیک همه ا ست

این بدان و ز قیل و قال گریز

جمله این است و زان دگر پرهیز۴

---

۱. ابوبکر شبلی عارف قرن ۳ و ۴ هـ. ق.

۲. جنید بغدادی عارف قرن ۳ هـ. ق.

۳. سِرّ قِدَم: راز قدیمی و دیرینه.

۴. خلاصه حدیقه (برگزیده حدیقه الحقیقه)، ص ۱۰۸.

کمال علم

توصیه: پس بر تو بادا علم آموختن و اندر آن، کمال طلبیدن. و کمال علم بنده، جهل بود به علم خداوند عزّ اسمه. باید که چندان بدانی که بدانی که نمی دانی.۱

---

• کشف المحجوب، ص۲۸.

سختی علم آموزی

نکته: سی سال مجاهدت کردم، هیچ چیز نیافتم که بر من سخت تر از علم و آموختن آن بودی، و اگر اختلاف علما نبودی، از همه چیزها بازماندمی و حق دین نتوانستمی گزارد و اختلاف علما رحمت است جز در باب یگانگی خداوند. و به حقیقت چنین است که طبیعت آدمی به جهل مایل تر باشد، و از جهل بسیار کارها توان کرد بی رنج، و با علم یک قدم بی رنج نتوان نهاد.۱

·

---

• ۱. همان، ص۱۶۳.
• جمله نغز: علم نعمتی است که بی جان کندن ندهند و بی رنج نیاید. و هر چیز که عزیزتر باشد در او رنج بیشتر باید بردن.۱
• جمله نغز: هر که در علم آموختن تن آسانی جوید، اندر رنج بماند.۲
• نکته: و تو خوی خود کرده ای که هرگز چیزی نیاموزی، الا چیزی که زود ادراک کنی. و بار تأمل و تفکر نتوانی کشیدن. و چون چیزی گویند که تأمل بسیار خواهد، یک ساعت تأمل کنی پس طبعت ملول گردد، و از آن روی گردان شوی و اگر خواهی که چیزی بدانی که در عالم کسی نداند الا تنی چند، رنج بر خود باید نهادن؛ این کار یک ساعت را است، و راحت صد هزار ساله. چرا از این باید گریخت؟ و با این همه، بدان که این علم هنوز کودکان را است، و راه مردان خود راه دیگر است. اگر رغبت کنی، آغاز آن به جان کندن است، و اگر نکنی جز خودت کسی را زیانی نرسد.۳
• ۱. شرح التعرف، ج ۲، ص ۱۱۲۳.
• ۲. گزیده در اخلاق و تصوف، صص ۶۲ و ۶۳.
• ۳. نامه های عین القضات همدانی، ج ۱، صص ۱۲۲ و ۱۲۳.

سخت کوشی در طلب علم

·

---

موانع علم آموزی

انواع حجاب

نکته و توصیه: حجاب ها۱ چهار است: دنیا و نفس و خَلق و شیطان. دنیا حجاب آخرت است، هر که با دنیا آرام گیرد آخرت را برهاند. و خلق حجاب طاعت است، هر که به ریای خلق مشغول گردد طاعت را برهاند. و شیطان حجاب دین است، هر که موافقت شیطان کند دین را برهاند. و نفس حجاب حق است، هر که به هوای نفس رود، خدای را برهاند. تا این چهار حجاب از پیش دل برنخیزد، نور معرفت در دل راه نیابد.۲

---

۱. حجاب: حائل میان دو چیز، پوشاننده.

۲. شرح التعرف، ج ۱، ص ۷۶.

غرور و نادانی

نیایش: الهی! بنده را از سه آفت نگاه دار: از وساوس شیطانی و از هوای نفسانی و از غرور نادانی.۱

---

۱. مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاری، ج ۱، ص ۷۵.

تقلید بی جا

حکمت و تمثیل: هرچه می خواهی در خود جست وجو کنْ از بیگانه چه می خواهی؟ معرفت حقیقی تقلیدی نیست که از راه شنیدن به آن برسی. مانند آنکه چاهی را آب نباشد و آب از دیگر چاه برکشی و در آن ریزی. زود است که آن آب فاسد شود و بوی نامطبوع از آن برخیزد و منبع بیماری گردد. پس بکوش آن معرفت از چاه وجود تو بجوشد که هر چه از آن برکشی و به دیگران دهی کاستی نگیرد و بلکه افزون تر شود و اگر بماند، نگندد و موجب شفا و بهبود بیماری های دیگران گردد.۱

---

۱. انسان کامل (بازنویسی الانسان الکامل)، صص ۶۲ و ۶۳.

مسئولیت صاحب علم

نکته: چون علما به جمع کردن مال حلال مشغول گردند، عوامِ خلق شبهه خوار۱ گردند و چون علما شبهه خوار باشند، عوامِ خلق حرام خوار گردند و چون علما حرام خوار گردند، عوامِ خلق کافر شوند.۲

---

۱. شُبهه خوار: آنکه مالی خورد که حرام یا حلال بودن آن معلوم نباشد.

۲. سِلک سلوک، صص ۱۴۸ و ۱۴۹.

فساد عالم

جمله نغز: فساد جاهل، خاص خودش بود، و فساد عالِم، عالَمی را هلاک کند.۱

---

۱. شرح التعرف، ج ۱، ص ۷۱.

به کار بستن علم

نکته: آموختن علم، راهْ دانستن است و کار بستن، راهْ رفتن است. هر چند کسی راه مکه داند و وصف کند، تا راه مکه نرود به مکه نرسد. قیمت، رفتن را باشد که عمل است، نه گفتن را. بلبل، گوینده است و باز، کننده.۱

نکته: علم که امروز تو را از معاصی باز ندارد و در طاعت نیارد فردا تو را از آتش دوزخ هم باز ندارد، پس در عمل جهد کن و در جهد، فضل بنگر۲. جمالِ فضل خدای را در آینه عملِ نیکو بتوان دید، هرچه آینه صاف تر و فراخ تر و بزرگ تر، جمال در او روشن تر توان دید و بیشتر توان دید.

این سخن اشارت نه بدان می کند که تو در عمل سستی کنی، بلکه اشارت بدان می کند که تو خود را بدین طریق در فضل و رحمت حق گُم کنی.۳

حکایت: گویند چون داود طایی علم حاصل کرد و مقتدا شد، نزد کسی آمد و گفت: اکنون چه کنم؟ گفت: بر تو بادا به کار بستن علم، به جهت آن که هر علمی که آن را به کار نبندند، چون تنی باشد که وی را جان نباشد.۴

<