پاورپوینت کامل حضرت عباس علیه السلام در صحنه ۵۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حضرت عباس علیه السلام در صحنه ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حضرت عباس علیه السلام در صحنه ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حضرت عباس علیه السلام در صحنه ۵۸ اسلاید در PowerPoint :
>
پاورپوینت کامل حضرت عباس علیه السلام در صحنه ۵۸ اسلاید در PowerPoint
پس عباس به خدمت برادر بزرگوار خود آمد و عرض کرد که لشکر مخالف روی به ما می آیند. حضرت فرمود: ای برادر، تو برو و از ایشان سؤال کن که مطلب ایشان چیست. پس عباس با بیست سوار استقبال ایشان نمود، گفت: غرض شما از این حرکت و شورش چیست؟ گفتند: حکم امیر رسیده است که بر شما عرض کنیم. اگر اطاعت امیر می کنید، شما را به نزد او بریم، والاّ با شما جنگ کنیم. عباس گفت: درنگ نمایید تا پیام شما را به خدمت امام خود برسانم. چون عباس پیام شوم آن ملاعین را به خدمت امام حسین علیه السلام عرض کرد، حضرت فرمود: ای برادر، اگر توانی ایشان را راضی کن که محاربه را به فردا قرار دهند که امشب وداع عبادت پروردگار خود به جا آورم؛ زیرا که پیوسته خواهان و مشتاق نماز و تلاوت و استغفار و دعا و عبادت بوده ام، و یک شب را برای مناجات و تضرع به درگاه قاضی الحاجات غنیمت می شمارم.
چون عباس به نزد آن منافقان رفت و استدعای مهلت یک شب نمود، مضایقه کردند، تا آنکه از لشکر آن کافران خروش برآمد اگر کافری از شما مهلت طلبد می دهید، و جگرگوشه حضرت رسول صلی الله علیه و آله از شما مهلت یک شب می طلبد و امتناع می نمایید. عمر در میان لشکر شقاوت اثر ندا کرد که حسین و اصحابش را امشب مهلت دادیم.۱
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که چون صبح آن روز مَیشوم طالع شد، آن امام مظلوم با اصحاب خود نماز صبح ادا کرد، و بعد از نماز رو به جانب اصحاب سعادت مآب خود گردانید و فرمود: گواهی می دهم که امروز همه شما شهید خواهید شد، به غیر از علی بن الحسین. پس، از خدا بترسید و صبر کنید تا به سعادت شهادت فایز گردید، از مشقت و مذلت دنیای فانی رهایی یابید.
حضرت، زهیر بن قین را در میمنه لشکر سعادت اثر، و حبیب بن مظاهر را در میسره مقرر فرمود، و علَم هدایت شیم را به دست عباس، برادر خود داد، و فرمود که آتش در خندق افروختند که آن کافران نزدیک خیام گرام محترم نیایند و جنگ از طرف دیگر باشد. عمر بداختر، لشکر شقاوت اثر خود را مرتب ساخت و میمنه را به عمرو بن حجاج، و میسره را به شمر بن ذی الجوشن سپرده، رایت۲ قساوت علامت خود را به ورید مولای۳ خود داد، و عروه بن قیس را سرکرده سواران، و شبث بن ربعی را سرکرده پیادگان گردانید، و بعد از ترتیب لشکر عمر مردود به آن جنود سقرورود با نهایت بی شرمی، رو به سپاه ملائکه پناه آن مقرب درگاه الهی آوردند.۴
۱. گزیده جلاءالعیون، ص ۱۲۱.
۲. رایت: پرچم.
۳. مولای: غلام، بنده.
۴. گزیده جلاءالعیون، صص ۱۲۲ و ۱۲۳.
آغاز نبردی خونین
پس عمر نحس نجس، تیری در کمان گذاشت و به جانب عسکر امام مؤمنان انداخت و گفت: گواه باشید که اول کسی که تیر به سوی ایشان انداخت، من بودم. پس به یک دفعه جمع آن کافران، تیرهای شقاق از کمان های نفاق به سوی امام آفاق انداختند، و کم کسی از اصحاب آن حضرت ماند که در این حمله مجروح نشد.
و به روایتی، در این حمله پنجاه نفر شربت شهادت از جام سعادت چشیدند و به سایر سعدا و شهدا ملحق شدند. حضرت فرمود به اصحاب خود که مردانه باشید که این تیرها، رسولان این گروه غدار است به سوی شما.
و بعد از آن، یک یک از اصحاب آن حضرت می آمدند و رخصت جهاد می طلبیدند، و آن امام مظلوم را وداع می کردند و می گفتند: السلام علیک یا بن رسول الله! حضرت می فرمود: و علیک السلام، برو که ما نیز به زودی از عقب تو می آییم، و این آیه را می خواند: «فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً؛۱ پس بعضی مرگ خود را دریافتند، و بعضی انتظار می کشند، و بدل نکردند دین خود را، و در دین خود ثابت قدم ماندند».۲
۱. احزاب: ۲۳.
۲. گزیده جلاءالعیون، صص ۱۲۴ و ۱۲۵.
تنهایی امام و اهل بیت او
چون به غیر اهل بیت رسالت و خویشان و اقارب گرام آن امام عالمیان کسی نماند، اهل بیت و اولاد امجاد۱ آن حضرت و اولاد امیر المؤمنین علیه السلام و اولاد امام حسن علیه السلام و اولاد جعفر بن ابی طالب و اولاد عقیل جمع شدند و یکدیگر را وداع کردند و عازم حرب شدند. پس برادران بزرگوار آن امام اخیار رخصت طلبیدند.۲
۱. امجاد: بزرگوار، جوانمرد.
۲. گزیده جلاءالعیون، صص ۱۲۴ و ۱۲۵.
رشادت های پاسبان حرم: عباس
چون حضرت عباس دید که کسی به غیر از آن مقام مظلوم و فرزندان معصوم او نماند، به خدمت برادر نامدار خود آمد و گفت: ای برادر! مرا رخصت فرما که جان خود را فدای تو گردانم و خود را به درجه رفیعه شهادت رسانم. حضرت از استماع سخنان جان سوز آن برادر مهربان، سیلاب اشک خونین از دیده های حق بین خود روان کرد و گفت: ای برادر! تو علم دار منی، و از رفتن تو لشکر من از هم می پاشد. عباس گفت: ای برادر بزرگوار! سینه من از کشته شدن برادران و یاران و دوستان تنگ شده است، و از زندگی ملول شده ام و آرزومند لقای حق تعالی گردیده ام، و دیگر تاب دیدن مصیبت دوستان ندارم، و می خواهم در طلب خون برادران و خویشان، دمار از مخالفان بر آرم. آن امام غریب فرمود: اگر البته عازم سفر آخرت گردیده ای، آبی جهت پردگیان سرادق عصمت و کودکان اهل بیت رسالت تحصیل کن که از تشنگی بی تاب گردیده اند. عباس به نزدیک آن سنگین دلان بی حیا رفت و گفت: ای بی شرمان، اگر به گمان شما، ما گناه کاریم، زنان و اطفال ما چه گناه دارند. بر ایشان ترحم کنید و شربت آبی به ایشان بدهید.
چون دید که نصیحت و پند در آن کافران اثر نمی کند، به خدمت حضرت برگشت. ناگاه از خیمه های حرم صدای «العطش» به گوش او رسید، بی تاب شد و بر اسب خود سوار شد و نیزه و مشکی برداشت و متوجه شط فرات گردید. چون به نزدیک نهر رسید، چهار هزار نامرد که بر آن موکل بودند، آن غریب مظلوم را در میان گرفتند و بدن شریفش را تیرباران کردند. آن شیر بیشه شجاعت، خود را بر آن سپاه بی قیاس زد و هشتاد نفر از ایشان را با تن تنها بر زمین افکند و خود را به آب رسانید.
چون کفی از آب برگرفت که بیاشامد، تشنگی آن امام مظلوم و اهل بیت او را به یاد آورد. آب را ریخت و مشک را پر کرد و بر دوش خود کشید و جنگ کنان متوجه خیمه های حرم گردید. آن کافران بی حیا سر راه بر او گرفتند و بر دور او احاطه کردند، و با ایشان محاربه می کرد و راه می پیمود، ناگاه یزید بن ورقا از کمین درآمد و حکم بن طفیل نیز او را مدد کرد. ضربتی بر آن سید بزرگوار زدند و دست راست او را جدا کردند. آن شیر بیشه شجاعت و نهال حدیقه امامت، مشک را بر دوش چپ کشید و شمشیر را به دست چپ گرفت، و جهاد می کرد و راه می پیمود. ناگاه حکم بن طفیل ضربتی بر او زد و دست چپش را جدا کرد. آن فرزند شیر خدا، مشک را به دندان گرفت و اسب را می دوانید که آب را به آن لب تشنگان برساند. ناگاه تیری بر مشک خورد و آب بر زمین ریخت، و تیر دیگر بر سینه بی کینه او آمد و از اسب درگردید. پس ندا کرد: که ای برادر بزرگوار، مرا دریاب.
به روایت دیگر: نوفل بن ازرق، عمود۱ بر سر آن سرور زد که به بال سعادت به ریاض جنت پرواز کرد و آب کوثر از دست پدر بزرگوار خود نوشید. چون امام حسین علیه السلام صدای آن برادر نیکوکردار را شنید، خود را به او رسانید. چون او را به آن حال مشاهده کرد، آه حسرت از دل پردرد کشید و قطرات اشک خونین از دیده بارید و فرمود: الان اِنْکسَرَ ظَهْرِی؛ یعنی: در این وقت پشت من شکست.۲
۱. عمود: گرز.
۲. گزیده جلاءالعیون، صص ۱۲۶ و ۱۲۷.
رشادت های اولاد حضرت حسین علیه السلام
چون حضرت عباس شهید شد و کسی از اهل بیت رسالت به غیر اولاد گرام آن حضرت نماند، علی اکبر به نزد پدر بزرگوار آمد و آهنگ میدان کرد، و آن خورشید فلک امامت، در آن وقت هجده سال از عمر شریفش گذشته بود؛ و بیست و پنج سال نیز گفته اند، و اول اصح است، و در حسن و جمال و فضل و کمال عدیل،۱ خود نداشت، و به صورت، شبیه ترین مردم بود به رسول خدا صلی الله علیه و آله، و هرگاه اهل مدینه مشتاق لقای آن حضرت می شدند به نزد آن امامزاده عدیم المثال۲ می آمدند و به جمال باکمالش نظر می کردند.
آن جگرگوشه سید شهدا و سبط شیر خدا خود را بر قلب لشکر اعدا زد و شصت نفر دیگر را از ایشان به درک اسفل نیران فرستاد، و در آخر کار، منقذ بن مره عبدی ضربتی بر سر آن سرور زد که بر روی زمین در افتاد و در گردن اسب چسبید، و اسب، او را به میان لشکر مخالفان برد. بی رحمان پرجفا آن جگرگوشه رسول خدا را به ضربت شمشیر پاره پاره کردند، پس فریاد کرد که ای پدر بزرگوار! اینک جد عالی مقدار، مرا از کاسه ای سیراب گردانید که هرگز تشنه نخواهم شد، و کاسه دیگر برای تو در کف گرفته و انتظار تو می کشد.
به روایتی دیگر: تیری بر حلق مبارکش آمد و سیلاب خون جاری شد، ناگاه فریاد زد که ای پدر مهربان بر تو باد سلام. اینک جد من، رسول خدا تو را سلام می رساند و انتظار تو می کشد. پس نعره ای زد و مرغ روح کثیرالفتوحش به ریاض جنان پرواز کرد.۳
۱. عدیل: نظیر.
۲. عدیم المثال: بی مانند.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 