پاورپوینت کامل فصل ششم: در سایه سار اخلاق (برگزیده متون اخلاقی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فصل ششم: در سایه سار اخلاق (برگزیده متون اخلاقی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل ششم: در سایه سار اخلاق (برگزیده متون اخلاقی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل ششم: در سایه سار اخلاق (برگزیده متون اخلاقی) ۸۸ اسلاید در PowerPoint :
>
کرانه های معرفت
نام نیک
کسی که بقای نام نیک را در صفحه ی روزگار و پاداش اعمال را در دارِ قرار و سرآمدنِ عمر ناپایدار، دانست، البتّه باقی را بر فانی اختیار می کند.
پس در حمایتِ دین و شریعت، سینه ی خود را سپر می کند و از تیغ ملامتِ اَبنای روزگار، حذر نمی کند و می داند که به آیین مردانِ شیر دل، در راه دین در خون تپیدن و به سعادت ابد رسیدن از دو روزی ذلیل و خوار در دنیا ماندن و عاقبت مُردن و از مرتبه ی شهادت، دور ماندن، بسی بهتر و بالاتر است و از این جهت شیر بیشه ی شجاعت و شاهِ سریر ولایت به اصحاب خود فرمودند: ای مردمان! به درستی که شما اگر کشته نشوید، خواهید مُرد. قسم به خدایی که جانِ پسرِ ابوطالب در دست اوست که هزار ضربتِ شمشیر بر سر، آسان تر و گواراتر است از این که آدمی در بسترش بمیرد.[۱]
معرفت در دنیا
مخفی نماند که به هر قدر که از برای نفس، تزکیه و صفا و علم به حقایق و اسرار و درک عظمت حضرت آفریدگار و معرفتِ صفات جلال و جمال پروردگار حاصل می شود به همان قدر سعادت و بهجت و لذّت و نعمت در آخرت از برای او هم می رسد و وسعتِ مملکت او در بهشت به حسبِ معرفت او به عظمت و صفات و افعال خداوند متعال خواهد بود. به این معنی که معرفت در دنیا باعث استحقاق این مراتب در آخرت خواهد شد.[۲]
تسبیح و تنزیه حق
بعضی از عُرفا گفته اند که خداوند عالم به قدرت کامله ی خود گویا نمود در حقِّ ارباب دل های آگاه و اصحابِ مشاهده، هر ذرّه را که در آسمان ها و زمین ها موجودند، تا این که تسبیح و تقدیس ایشان را شنیدند و گواهی ایشان را به شکست و عجز خود استماع نمودند که به آن ها گویا بودند به زبانِ واقع که نه عربی است و نه عجمی، نه متضمّن بانگ و آواز و نه مشتمل بر حروف و الفاظ است و آن را نمی توان شنید مگر به گوشِ هوش و سمع ملکوتی و این نوع مکالمه که ذرّات وجود را با ربّ قلوب است، مناجات نیز گویند و از برای آن نهایت و انجامی نیست زیرا که منبع آن از دریای محیط کلام حق است که نهایت ندارد.[۳]
در بساط قُرب
ای دوست! از خواب غفلت بیدار و از مستی طبیعت هوشیار شو.
دوستی دنیای دون را از دلِ خود بیرون کن و دل خود را به محبّت اُنس پروردگار آباد ساز و از دنیایی که خانه ی عاریت است، به قدرِ ضرورت قناعت کن و از منزلی که باید رفت، به مقدار حاجت کفایت نما.
از غذا و طعام تو را این قدر بس است که حفظ حیات کند و زیاده خوردن آدمی را از قُرب پروردگار دور و از بساطِ قُرب عزّت مهجور می سازد و از جامه به قدری که پوشاننده ی بدن باشد، تو را کافی است و افزون از آن انسان را از کارِ آخرت باز می دارد و از مسکن و خانه آن قدر که تو را از باران و آفتاب محافظت کند، کفایت می کند و از این بیشتر خانه ی جاوید را خراب می کند.
بند بگسل، باش آزاد ای پسر
چند باشی بندِ سیم و بند زر[۴]
رسیدن به مراد
ای جان من! به هوش باش تا شیطان، تو را فریب ندهد و از طاعت و عبادت باز ندارد و به اُمید و آرزو، روزگار تو را نگذارند تا زمامِ کار از دست تو در رَود و نظری به احوال انبیا و اولیا و بزرگانِ بارگاهِ خدا افکن، و سعی ایشان را در عبادات، ملاحظه نمای و ببین که چگونه عمر خود را در خدمتِ پروردگار صرف نمودند و روز و شب، بدنِ خود را در رنج افکندند و به عبادت و طاعت مشغول شدند و چشم از لذّات دنیوی پوشیدند و شربتِ بلا را نوشیدند و با وجود این از خوف خدا پیوسته در اضطراب و دیده ی ایشان غرق آب بود.
آیا ایشان امید به عفو و رحمت خداوند نداشتند؟ یا از وسعت کرمِ او آگاه نبودند؟ به خدا قسم که آگاهی آن ها از من و تو بیشتر و امیدواری آن ها بالاتر بود و لیکن می دانستند:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
آری آنان یافته بودند که امید رحمت، بی دست آویزی طاعت و عبادت، حُمْق و سَفاهت است.
آری:
شبانِ وادی اَیمَن، گهی رسد به مراد
که چند سال به جان، خدمت شُعَیب کند[۵]
نیکی و خوش رویی
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: نیکی و احسان کردن با مردم و خوشرویی با ایشان، باعث دوستی مردم می شوند و آدمی را از این جهت داخل بهشت می نمایند و بخل و عبوسی، صاحب خود را از خدا دور و وارد آتش می کنند. کسی که در این اخبار تأمل کند و به وجدان و تجربیات خود، رجوع کند و احوال کج خُلقان و خوش خُلقان را تتبّع کند، می یابد که: هر بد خلقی از خدا و رحمت او دور، و مردم از او متنفر می گردند و با او دشمن اند و به این سبب از بذل وعطای دیگران هم محروم است و هر خوش خلقی را خدا و خَلق دوست دارند و همیشه محل فیض و رحمت خدا و مرجع بندگان خداست. مؤمنان از او مَنْتَفِع می گردند و خیر او به ایشان می رسد و مقاصد و مطالب بندگان خدا از او برآورده می شود و از این جهت خداوند هیچ پیغمبری را بر نینگیخت مگر این که این صفت در او کامل و تام بود.
بلکه صفت خوش خلقی، افضل صفات پیغمبران و اشرف اخلاق برگزیدگان است.[۶]
غرور یا تواضع؟
مغرور نشدن
گویند: یکی از شجاعانِ روزگار، در هنگام کارزار، چون در برابر دشمن آمدی، رنگ روی او زرد شدی و دلش مضطرب شدی و اعضای او به لرزه درآمدی.
او را گفتندی که: این چه حالت است و حال آن که تو از شجاعانِ نامداری؟ گفت: خصمِ خود را آزمایش ننموده ام، شاید او از من شجاع تر باشد. علاوه بر این که استیلا و غلبه و عاقبتِ نیک از برای کسی است که خود را خوار و ذلیل ببیند نه آن که به قوّت و شجاعتِ خود مغرور شوند. خدا در نزد دل های شکسته است.
در این حضرت، آنان گرفتند صَدْر
که خود را فروتر نهادند، قَدْر
ره این است جانا که مردانِ راه
به عزّت نکردند در خود، نگاه[۷]
حکایتی از بلال
بلال حبشی چون روز فتح مکه بر بام کعبه، اذان گفت، جماعتی گفتند: این سیاه، اذان گفت؟
در آن وقت نازل شد: اِنَّ اَکرَمَکمْ عِنْدَ اللّهِ اَتْقیکمْ[۸]؛ کریم ترین و بهترین شما در نزد خدا، پرهیزگارترین شماست.[۹]
فخر به چیست؟
یکی از بزرگان یونان زمین، بر غلامی فخر کرد، آن غلام به او گفت: اگر فخر تو به پدران تو است، پس برتری برای ایشان است، نه برای تو.
اگر به جهت لباسی است که پوشیده ای، پس شرافت از برای لباس توست، نه تو.
اگر به مرکبی است که سوار شده ای، پس فضیلت از برای مرکب تو است و از برای تو چیزی نیست که به آن عُجب و افتخار کنی.
و از این جهت بود که صاحب مکارم اخلاق و سید اهل آفاق فرمود که: «حَسب و نَسب خود را نزد من نیاورید، بلکه اعمال خود را نزد من بیاورید.»
ذرّه ای کبر
روزی که حضرت سلیمان بن داود علیه السلام امر کرد که: مرغان و جن و اِنس بیرون آیند، پس بر بساط نشست و دویست هزار نفر از بنی آدم و دویست هزار نفر از جنیان با او بودند و بساط او به قدری بلند شد که صدای تسبیح ملایکه را در آسمان ها شنید.
سپس این قدر میل به پستی کرد که کف پای او به دریا رسید.
پس صدایی بلند شد که کسی می گوید:
اگر در دل صاحبِ شما به قدر ذرّه ای کبر می بود، او را به زمین فرو می بردند، بیشتر از آن چه بلند کردند او را.
تواضع امام رضا علیه السلام
شخصی از اهل بلخ روایت کند که: با سلطانِ سریر ارتضا، علی بن موسی الرضا علیه السلام در سفرِ خراسان همراه بودم. روزی سفره حاضر کردند، پس حضرت، همه ی ملازمان خود را از خادمان و غلامانِ سیاه را بر سفره، جمع کردند. من عرض کردم: فدای تو شوم، اگر سفره ی جدایی از برای ایشان قرار دهی بهتر است. فرمود: ساکت باش، به درستی که خدای همه یکی و دین همه یکی و پدر و مادر همه یکی است و جزای هر کس را به قدر عمل او می دهند.
تواضع چیست؟
از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام نقل شد ه است که: تواضع، اصل هر شرف و بزرگی نفیس و مرتبه ی بلندی است و اگر تواضع را زبانی بود که مردم می فهمیدند، از حقایق عاقبت های پنهان خبر می داد و تواضع آن است که از برای خدا و در راه خدا باشد و ماسوای این مکر است و هر که از برای خدا تواضع و فروتنی کند، خدا او را شرف و بزرگی می دهد بر بسیاری از بندگانش و از برای اهل تواضع، سیمایی است که ملائکه ی آسمان ها و دانایانِ اهل زمین ایشان را می شناسند و از برای خدا هیچ عبادتی نیست که آن را بپسندد و قبول کند مگر این که در آن تواضع است و نمی شناسد آن چه در حقیقت تواضع است، مگر بندگان مقرّبی که به وحدانیت خدا رسیده اند.[۱۰]
در مذمّت دنیا
دنیا، دشمنِ خدا و بندگان
بدان ای جانِ برادر! دنیا دشمن خدا و بندگان خداست؛ اعم از دوستان و دشمنان او، اما دشمنی او با خدا آن است که: راه بندگانِ او را زد و ایشان را به زخارفِ خود فریفت. و از این جهت، خدا از روزی که آن را آفریده، نظر بر آن نیفکند و اما عداوت آن با دوستانِ خدا به این است که: خود را هر لحظه به نوعی می آراید و در نظر ایشان، جلوه می دهد و نعمت های خود را بر ایشان، عرضه می کند، تا صبر بر ایشان دشوار گردد، و حلاوت ترک دنیا در کام ایشان، تلخ و ناگوار شود.
ای خداوندانِ طاق و طُمْطُراق!
صحبت دنیا نیرزد با فراق
اندک اندک، خانمان آراستن
پس به یکباره از سرش برخاستن
پس هان و هان! تا فریب دنیا را نخوری و به ریسمان آن به چاه، نَرَوی که دشمن خدا و بندگان اوست، و خانه ای است عاریت و بی وفا، سرایی است بی قدر و بی بقا.[۱۱]
گرفتارانِ دنیا
آری! گرفتارانِ دنیا را دیده ای که آرزوی ایشان به جایی بایستد؟
یا وقتی احتیاج ایشان، تمام شود؟ یا روزی گرفتاری ای از برای ایشان نباشد؟ تهی دستان بینوا را اگر یک غم است، گرفتاران دام دنیا را هر لحظه، صد غم، کم است. اگر فقرا را یک احتیاج، در پیش است، اغنیا را هر دم، صد حاجت بیش است.
آخری نیست، تمنّای سرو سامان را
سرو سامان، بِهْ از این بی سرو سامانی نیست[۱۲]
کوری دل دنیاپرستان
روزی حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله از خانه برآمد و اصحاب را مخاطب نموده و فرمود: آیا در میان شما کسی هست که بخواهد، خدا، کوری او را زایل کند و او را بینا گرداند؟ آگاه باشید که هر کس به دنیا مایل باشد و أَمل او در دنیا، طولانی باشد، خدا دل او را کور کند و به هر قدر که میل او به دنیا بیشتر می شود، کوری دل او بیشتر می شود و کسی که دوری از دنیا کند و از علایق آن اجتناب نماید و امید خود را کوتاه کند، خدا عطا کند به او علم را بدونِ آن که دیگری او را تعلیم کند، و هدایت را، بدونِ آن که دیگری او را راهنمایی کند.[۱۳]
در باب امر به معروف و نهی از منکر
کلام معصومین
رسول خدا صلی الله علیه و آله
۱ – به خدایی که جانِ من در قبضه ی قدرت اوست که البته شما را یکی دو چیز خواهد بود: یا آن که امر به معروف کنید وا هل معاصی را از منکرات باز دارید یا آن که حق – سبحانَهُ و تَعالی – عذابی از نزدِ خود بر شما گمارد و هر چند دعا کنید، اجابت نکند.
۲ – جمیع اعمالِ حسنه و جهاد در راه خدا، در پیش امر به معروف و نهی از منکر نیست مگر مثل جرعه ای در پیش دریای بی پایان.
حضرت علی علیه السلام
امر به معروف و نهی از منکر، اَجلِ کسی را نزدیک نمی کند و روزی کسی را کم نمی کند و بهتر از این کلامِ حقّی است که کسی در پیش حاکم جابری بگوید.
امام صادق علیه السلام
۱ – امر به معروف و نهی از منکر طریقه ی پیغمبران و شیوه ی نیکان است. فریضه ی عظیمه ای است که سایر فرایض به واسطه ی آن به پای، داشته می شود. و به آن راه ها، امن می گردد و مکاسب، حلال می شود.
۲ – به دل های خود بر معصیت و اهل آن، انکار کنید و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت کنندگان، خوف و اندیشه منمایید.
۳ – اگر [معصیت کنندگان] قول شما را قبول کردند و از معصیت باز ایستادند و به حق رجوع کردند، دیگر راهی و تسلّطی بر ایشان نیست. به درستی که تسلّط بر کسانی است که مردمان را ظلم می کنند و در زمین به ناحق، سرکشی می نمایند و ایشانند که عذابی دردناک از برای ایشان آماده است و با این کسان، جهاد کنید با بدن های خود و دشمن دارید ایشان را با دل های خود.[۱۴]
پرسش حضرت موسی علیه السلام
در بعضی اخبار وارد است که: موسی علیه السلام بر پروردگار عرض کرد که: کدام یک از بندگانِ تو در نزد تو محبوب تر است؟
خطاب رسید:آن که در تحصیل رضای، چنان کوشد که دیگران در تحصیل آرزوهای خود و کسی که به پناهِ بندگانِ صالح، درآید و کسی که چون معصیت مرا ببیند، چنان غضبناک گردد که پلنگ از برای خود، یعنی از اندک و بسیار خلق نیندیشد واز کشتن باک ندارد.[۱۵]
رسانیدن امر حق
مؤمن باید که در حال معاینه ی معاصی به جهت تحصیل رضای پروردگارِ جبّار، غیرت دین و عصبیت و حمیت چنان بر او مستولی گردد که از کثرت و قوّت مخالفان حق نیندیشد و به مَهابَت (بزرگی) و سَطْوَت (ابهت) ملوک و سلاطین التفات نکند و در نصرت حق از مال و جان و آبرو مضایقه ننماید.
رسانیدن امر حق، طاعت است
ز زندان نترسی که یک ساعت است[۱۶]
رضای حضرت حق
هر که طالبِ سعادت و رضای حضرت رب العزّه، باشد، باید در هر وقت از ملاحظه ی معاصی، خودداری نکند و چگونه کسی که خود را بنده ی خدا داند، در حین مشاهده ی او خودداری تواند کرد و حال این که دو نفر که با هم فی الجمله ربطی دارند، نمی توانند ملاحظه ی سهل انگاری در امر یکدیگر را بکنند و چه ربطی از خالقیت بالاتر و برتر است؟
و کسی که خود را وابسته به دیگری داند، مانند حاکم، نسبت به پادشاه یا ملازم حاکم نسبت به حاکم، یا امثال آن ها، اگر بیند که کسی مخالفتِ آن شخص را می کند، در صدد معارضه و منازعه بر می آید.
پس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 