پاورپوینت کامل بگو به عالم ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بگو به عالم ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بگو به عالم ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بگو به عالم ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۱

برای نوشتن داستانی درباره زندگی پیامبران لازم دیدم که به کتب تاریخی و جغرافیایی متعددی مراجعه کنم. برخی را به شور و شوق
خواندم «غالباً تاریخی»، و بعضی را از سر نیاز یا خواندم و یا تورق کردم. به این نتیجه هم رسیدم که چه حرف مفتی زده، آنکه گفته: «هر کتابی
به یک بار خواندن می ارزد». به هر صورت، از آنجا که عقل بنده تا به این جا قد کشیده که هر کس یکبار دروغ بگوید، احتمال دروغ گفتن او
برای بار دوم هم می رود؛ و از آن جا که پیامبران خدا به چندین و چند دلیل عقلی و نقلی دروغگو نبوده اند، و دروغی به خلق الله تحویل
نداده اند، و باز بر پایه یقین و نتیجه عقل و نقل هیچ کدام از آن بندگان خداوند اهل ستم نبوده اند و گرنه رسالتشان به «جوک» بیشتر شبیه می شد
تا رفع ستم فرهنگی و اجتماعی، این بنده نویسنده با عقیده عالمان بی شیله و پیله اسلام علوی «نه اموی و نه عباسی و نه وهابی» کاملاً موافق
هستم که رسولانِ حضرتِ حق دارای عصمت بوده اند. قبل از آنکه لوسیفر۱ غربی ها زیر گوشتان زمزمه کند که عصمت اسم پسر این بندگان
خدا بوده است یا دخترشان؛ خودم برایتان بگویم که مقصود بنده دقیقاً مفهوم همان شعری است که، از تالی تلو ناصر خسرو قبادیانی در سبک و
شیوه، یعنی سرکار علیه محترمه مرحومه، بانو پروین اعتصامی، به یادگار مانده است:

مریم بسی بنام بود لکن رتبت یکی است مریم عذرا را

از آن جا که قبول عصمت برای انبیا و اوصیای ایشان مانند جاده اتوبانی است که مستقیماً به آستان قبول توحید می رسد؛ و به خاطر همین
هم از آدم تا خاتم با هزار چم و خم کوشیده اند تا انبیا و اوصیا را هم مثل دیگر مردم جایزالخطا معرفی کنند، صریح، روشن، آشکار و بلند
می گویم که مقام عصمت برای بندگان برگزیده خداوند همان چیزی است که امثال بنده براساس مذهب جعفری از آن به پاکدامنی مطلق، مبرّی
بودن از هر گناه ریز و درشت تعبیر می کنیم. حالا خودتان بگردید و پیدا کنید آن هایی را که مثل آش در دیگ تحقیقات واقعاً مشعشع! جوش
می زنند که: الاّ و بالله، پیامبران خدا هم بعله!

اگر پیدا کردی، لطفاً ببینید چه ریگی به کف کفش سیاستشان چسبیده است؟ اصلاً به ما چه که گفته اند و می گویند: رسولان خدا خیلی هم
معصوم نیستند تا کسی به بازیگوشی های زیر جلی و آشکارشان نتواند ایرادی بگیرد. جداً که فکر بکر را هم آن ها کرده اند! نگفتند که عرق
(لطفاً با عرق بیدمشک و عرق نعنا و غیره اشتباه نگیرید) بعله، نگفتند که عرق خوردن کار بدی است و حرام است و ما برخلاف دستور
پیامبران خدا آن را به خندق بلا سرازیر می کنیم؛ آمدند و خیال خودشان را راحت کردند. گفتند: پیغمبر ما گفته که می توانید عرق بخورید؛ از
عرق سیب گرفته تا عرق خرما و انگور؛ هر نوعش را که یافتید و ساختید، نوش جانتان!! کی گفته بد است؟ بخورید که این خون من است…!

حالا بماند که خون آن بنده خدا را که می خورند، هیچ، خونش را با این تهمت به شیشه کرده اند و می کنند! جداً تماشایی است، مگر نه؟!
اصلاً به ما چه؟ ما که خالص و خلّص معتقدیم که هیچ پیغمبری عرق خور نبوده است و تمام رسولان بر حقی که ما می شناسیم ـ باز هم به حکم
عقل و نقلِ سالم ـ خوردن شراب را مثل هر مسکر دیگری حرام اعلام فرموده اند. چه می شود کرد؟ این هم یک نوع اعتقاد است.

تازه اول ماجرا است؛ به همان راحتی که آن ها خون پیامبرشان را به شیشه می کنند، ما معتقدیم که فرستادگان حضرت حق، حق نداشتند که
دور عسل گناه بچرخند و یا از دور به لفت و لیسی به آن دست بگشایند. خداوند بر نعمتشان در بهشت عنبر سرشت بیفزاید که دستشان به گناه
باز نشد و حلال خدا را حرام ـ و حرام خدا را حلال نکردند.۲ پاک پاک پاک زیستند و معصیت ها دیدند و رفتند، اما یک مشت از آن هایی که ده تا
قیصریه را به خاطر یک دستمال به آتش می کشند، و سر حقیقت و حق را مثل دسته گل پیش پای مصلحت و منفعت می برند، پا پیش گذاشتند و
به جان از دست رفته یهودای اسخریوطی۳ ـ در بالای صلیب ـ قسم که چه سختی ها دیدند و چه ستم ها کشیدند تا توانستند با «تبدیل کردن» و
«تغییر دادن» و «حذف نمودن» قسمت های مشکل آفرین عبادی ـ اجتماعی ـ سیاسی تورات و انجیل، دستورات دینی انبیای سلف را همچین
بفهمی نفهمی جابه جا کنند. به جان شما، همین خدمت شیطان پسند و خداناپسندانه را دیگران هم می خواستند با قرآن محمدی
(صلی الله علیه وآله) بکنند، اما دیدند که این بار این توبمیری از آن تو بمیری ها نیست؛ یک کلمه اش را اگر بردارند یا عوض کنند، گندِ کارشان فوری
در می آید. بنابراین رفتند توی نقشه های دیگر و اُسّ و اساس کارشان را در «سقیفه بنی ساعده» محکم محکم کردند. این سخن بگذار تا وقت
دگر.

داشتم به حضور انورالسرور و باهرالنور شما عرض می کردم که کتاب های آسمانی را ماستمالیزاسیون کردند! متوجه هستید که چه
می گویم؟! نتیجه زحمات طاقت فرسا! جانگداز! و بی نظیر آن صاحبان لِحیه این شد که در بهشت دنیا را به روی میلیون ها انسان گشودند تا به
هر نوعی که دلشان می خواهد، در آن شلنگ تخته بیندازند. صد البته، برای خالی نبودن عریضه، گاه گاهی حرف های خوب خوب هم می زدند.
یعنی بعضی از بیانات رسولان خدا را که پس و پیشش را با ماله صاف کرده بودند ـ که نه به درد دنیا می خورد و نه آخرت ـ به عنوان حکم بیشتر
اخلاقی تا اجرایی زیر گوش مردم تکرار می کردند؛ چون می دانست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.