پاورپوینت کامل رمز و رازهای نوشتن ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رمز و رازهای نوشتن ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رمز و رازهای نوشتن ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رمز و رازهای نوشتن ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۲

زمانی که نوشتن را آغاز کردم، فرزندانم همیشه مشتاق این بودند که در روند کار، «نقطه اوج» کتاب را به نگارش درآورم. آن ها به دنبال
مشاهده نشانه هایی بودند که نشان می داد من در سراشیبی منحنی خلق اثر قرار گرفته ام؛ زیرا آن ها می دانستند وقتی کتاب به اتمام برسد، من
کامپیوتر را رها کرده و جشنی به مناسبت «پایان کتاب» برپا خواهم کرد.

اما، «نقطه اوج» کتاب چیست؟ این بخش از رمان آن قسمتی است که خواننده بدون توجه به این که دیروقت است و یا اینکه صبح روز بعد
باید در محل کار خود حاضر شود، آن را به پایان برساند. این همان نقطه ای از داستان است که همه جریان ها به یکدیگر می رسند، یعنی جایی
که سرنوشت شخصیت های مثبت و منفی داستان در یک نقطه به هم رسیده و حوادث نقطه اوج داستان شکل می گیرد.

وقتی که به اوج داستان می رسید، دیگر نمی توانید ادامه ندهید.

چطور می توان به این نقطه رسید؟ متأسفانه باید گفت که رسیدن به این نقطه خیلی هم آسان نیست؛ زیرا نویسندگی حاصل تلاش است.
صحبت کردن درباره نویسنده شدن بسیار ساده تر و سرگرم کننده تر است تا اینکه بخواهیم در عمل این کار را انجام دهیم. افرادی که می گویند
قصد دارند نویسنده شوند، زیرا می خواهند رئیس خود باشند و به دلخواه خود کار کنند، اغلب فراموش می کنند که معنای واقعی این خواسته
چیست. آن ها مجبور می شوند پشت خود را به صندلی چسبانده و انگشتشان را روی صفحه کلید قرار دهند و به طور جدی کار کنند، یعنی به
نوبت روی یک کلمه، روی یک پاراگراف، و روی یک صفحه کار کنند. با وجود این بسیاری از افراد هم بدون پرداختن به این کارها نویسنده
می شوند. تألیف یک کتاب به معنی ادامه کار به شکل بی وقفه است، نه بازگشت به آغاز کار و بازنویسی مکرر جمله اول، صفحه اول، و یا حتی
فصل اول کتاب. بسیاری از افراد دست به نگارش کتاب می زنند و تعداد کمی از آنان کتاب خود را به پایان می رسانند. به همین جهت، هرگز از
رسیدن به نقطه اوج داستان غافل نشوید؛ زیرا زمانی که به این بخش از کتاب می رسید، در حقیقت تلاشتان به ثمر می رسد.

آغاز فرایند تألیف یک کتاب ـ بدون توجه به سبک آن ـ در واقع حاصل تلاش صادقانه نویسنده است.

طی حدودا سی دفعه ای که این کار عزلت طلبانه را به انجام رسانده ام، به سه رهنمود مهم دست یافتم که در طول این راه طولانی به من
کمک کرد.

این سه مورد عبارتند از:

۱) بر طبق برنامه ای منظم پیش بروید

وقتی در حال کار کردن روی کتابی هستم، هر روز می نویسم ـ بی استثناء همه روزها راـ بدون اینکه حتی یک روز را از دست بدهم.

مدت ها پیش از آن مهلتی که ناشر برایم تعیین کرده، من برای خودم مهلت تعیین می کنم.

دستیابی به این هدف که طی شش ماه یا یک سال نسخه اولیه را تهیه کنم، در واقع نوعی واقع بینی است. تألیف یک کتاب برای من تقریبا
ششصد ساعت به طول می انجامد، که سیصد ساعت صرف فکر کردن به موضوع و سیصد ساعت دیگر به حروفچینی آن اختصاص پیدا
می کند. من می توانم آزادانه و به هر نحوی که تمایل دارم، این ساعت ها را تقسیم بندی کنم.

ناشران فقط به یافتن یک کتاب واحد بسنده نمی کنند. آن ها در جستجوی شناسایی نویسندگانی هستند که آینده روشنی پیش رو دارند،
یعنی افرادی که بتوانند در راستای انجام کار با توجه به محتوای آن به آن ها یاری رسانند. اگر نویسنده ای برای نوشتن یک کتاب بیش تر از یک
سال وقت صرف کند – فرض کنید پنج یا ده سال را به این کار اختصاص دهدـ احتمال بسیار کمی دارد که ناشر به آن مؤلف به چشم یک فرد
خوش قول نگاه کند. حتی نویسندگانی خاص که به مرور زمان کار خود را در مهلت تعیین شده حاضر نمی کنند، به تدریج از فهرست
نویسنده ها کنار گذاشته می شوند.

نویسنده کسی است که همین امروز می نویسد.

معمولاً موفقیت مؤلف در انجام کار به این معنی است که سالی یک بار یک کتاب را سرموقع به ناشر تحویل دهد. در
حالی که سفارش یک کار دیگر را گرفته باشد.

۲) بر اساس برنامه روزانه کار را ادامه دهید

من ده سال از عمر خود را در زمینه بیمه فعالیت کرده ام. شعار مورد علاقه مدیران شرکت این بود که «هدفت را
بشناس، برای رسیدن به آن تلاش کن، و در مورد آن اطلاعات کسب کن. به این ترتیب هدف برایت ارزش بیشتری پیدا
می کند». در دنیای تجارت، کارمندان عالی رتبه برای رسیدن به هدف مورد نظر شرکت تلاش می کنند. به عنوان یک
نویسنده گوشه نشین، که تحت فشار نیروهای شدید تنبلی و به پایان رساندن کار قرار گرفته ام، آموخته ام که از هدف خود
دور نیفتم.

هر روز که می نویسم، تعداد لغت هایی که از آن ها استفاده کرده ام را در نظر دارم، گرچه صرفا به تعداد لغت یا صفحات
محدودی خود را مقید نمی کنم. در ابتدای کار، شاید نگارش یک صفحه به کندی پیش رفته وحتی یک روز کامل به طول
انجامد. اما در انتهای کتاب، گاهی اوقات حتی یک فصل را نیز، در کمترین زمان می نویسم؛ زیرا در این زمان
شخصیت های داستان در ذهنم به خودی خود با یکدیگر رفت و آمد و گفت و شنود می کنند، و من می دانم که آن ها در
موقعیت های خاص چه واکنش هایی را نسبت به یکدیگر بروز می دهند.

در ابتدای شروع هر کتابی، بر طبق سفارشی که مد نظر دارم، در کامپیوتر صفحه ای را به تعیین فصل های کتاب
اختصاص می دهم و آن ها را به ترتیب شماره مشخص می کنم. تعدا لغت های هر فصل را مشخص کرده و در آخر با هم
جمع کرده و زمانی که آن فصل را مرور می کنم، تعداد لغت های به کار رفته در آن را مجددا کنترل می کنم.

از آنجایی که می دانم ناشرم تمایل دارد که تعداد لغت های کتاب هایم در حدود یکصد هزار لغت باشد (امکان کم و
زیاد کردن تا پنج هزار لغت را نیز دارم)، تمایل دارم بدانم از چه تعداد لغت استفاده کرده و از چه تعداد لغت خود صرفنظر
کرده ام (در صحنه ها و فصل های مختلف کتاب). در بعضی از کتاب هایم، هر بخش دارای سه تا سه هزار و پانصد لغت
است. در بعضی دیگر از کتاب هایم، تعداد لغت های هر بخش به پنج هزار لغت هم می رسد. من سعی می کنم اندازه
بخش ها یکسان باشد؛ زیرا این کار به حفظ پویایی داستان بیشتر کمک می کند.

در ابتدای کار، به نگارش کل کتاب فکر نمی کنم. این کار بسیار سخت و تشویق برانگیز است. اما من می دانم که
می توانم از عهده نوشتن یک فصل برآیم. و این ضرب المثل به ذهنم می آید که «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود».

از آنجا که من تنها نویسنده ای هستم که تعداد لغت های به کار رفته در داستان های خود را محاسبه می کند و حتی شاید
این مرحله از کارم احمقانه به نظر برسد، اما در طول سال ها آموخته ام که نوشتن بیست درصد اولیه هر کتابی، مشکل ترین
مرحله نگارش آن است. یعنی زمانی که شخصیت ها و فضاهای مختلف در داستان معرفی می شوند.

درست مانند سنگ بنای هر خانه ای، فصل های اولیه کتاب باید از نظر ساختاری آن قدر منسجم و مستحکم باشند که
فصل های بعدی کتاب روی آن استوار شود. همچنین این فصل ها باید به اندازه کافی جالب و دلنشین باشند. سر آغاز هر
کتابی خواننده را برای ادامه مطالعه کتاب یا عدم آن تحت تأثیر قرار می دهد. نوشتن کتاب تا حدود چهل درصد از آن ـ که
در واقع پلی است بین آغاز و پایان کتاب ـ اندکی ساده تر است. نگارش چهل درصد نهایی کتاب ـ نقطه اوج داستان ـ در
مقایسه بسیار ساده تر است.

پس از آن، براساس انگیزه شخصی، زمانی که ۶/۱۸ درصد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.