پاورپوینت کامل یک سبد شکوفه – لطافت های قرآن کریم ۴۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یک سبد شکوفه – لطافت های قرآن کریم ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک سبد شکوفه – لطافت های قرآن کریم ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یک سبد شکوفه – لطافت های قرآن کریم ۴۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۸
مغناطیس قرآن
از همان لحظه نخستین، قرآن عرب را شگفت زده کرد؛ چه دین باوران و چه منکران دین را. بر همین اساس است که
در آغاز اسلام، که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) هیچ شکوهِ ظاهری و قدرتی نداشت، یکی از عوامل گرایش افراد به اسلام ـ
افزون بر محتوای ژرف قرآن کریم ـ افسونِ موسیقایی و اعجاز آن در ساختار واژگانی و جمله هایش بود. از میان
نمونه های فراوان در این زمینه، به دو مورد اشاره می کنیم:
«ابن هشام» یکی از تاریخ نگاران بزرگ اسلامی، در کتاب مشهور خود ـ سیره ابن هشام ـ مسلمان شدن «عمر» را از
زبان خودش چنین نقل می کند:
«نخست دشمن اسلام و مردی میگسار و در روزگار جاهلیت دلباخته شراب بودم. مجلسی داشتیم که بزرگان قریش
در آن گِرد می آمدند. روزی از خانه بیرون آمدم و در پی همدمان خود می گشتم. کسی از آن ها را نیافتم. با خودم گفتم:
کاش به خانه فلان می فروش می رفتم! بدانجا شدم و او را نیافتم. گفتم: کاش به کعبه می رفتم! و بر گرد آن هفت یا هفتاد
بار طواف می کردم! پس به آهنگ طواف به مسجدالحرام درآمدم و به ناگاه فرستاده خدا را به نماز ایستاده دیدم و چون
وی به نماز می ایستاد، رو به بیت المقدس می کرد و خانه کعبه را میان خود و شام قرار می داد و میان دو رکن
(حجرالاسود و یمانی) قرار می گرفت. چون او را دیدم، با خود گفتم: کاش می شد تا امشب به گوش باشم تا سخن
محمد (صلی الله علیه وآله) را بشنوم. ولی در دلم گذشت که اگر به او نزدیک شوم، شاید مایه ترس او گردد. پس از جانب
حجرالاسود درآمدم و خود را در زیر پوشش کعبه پنهان کردم ؛ به گونه ای که میان من و او حایلی جز پوشش خانه کعبه
نبود. چون به قرآن گوش فرا دادم، دلم نرم شد و گریستم و اسلام در دلم راه یافت». اما خلاصه روایت دیگر:
«عمر روزی با شمشیر آخته به قصد کشتن پیغمبر خدا (صلی الله وعلیه وآله) از خانه بیرون آمد و جمعی از بستگانش در
خانه ای در «صفا» اجتماع کرده بودند که نزدیک به چهل تن زن و مرد بودند. در میان راه، «نعیم» پسر «عبدالله» با «عمر»
برخورد کرد و از مقصدش پرسید و او را از خاندان «عبدمناف» برحذر داشت و او را وادار کرد تا به خانه بعضی از
بستگان خودش ـ یعنی دامادش «سعید» و خواهرش «فاطمه» زن او ـ برود که چگونه دین خود را ترک کرده اند و
مسلمان شده اند. پس عمر به سوی خانه آنان رهسپار شد و در آن جا آوای قرآن خواندن «خَبّاب» را شنید. در را به زور
گشود و به دامادش حمله برد و سر خواهرش را به دیوار زد و شکست و آن گاه صحیفه ای را که قرآن (سوره طه) در آن
نوشته شده بود، پس از داد و فریاد، از آنان گرفت و چون سرآغاز آن را خواند، گفت: این چه سخن زیبا و گرانبهایی
است! سپس به جانب پیامبر رفت و اسلام آورد.»
تردیدی نیست که عوامل روانی دیگری نیز ممکن است در اسلام آوردن عمر و دیگران مؤثر بوده باشد؛ اما بی
تردید تأثیر شگفت قرآن در سرعتِ اسلام آوردن آن ها بسیار بود.
در مورد مسلمان نشدن «ولیدبن مغیره» نیز روایات گوناگونی نقل کرده اند که چکیده آن ها چنین است:
«ولید اندکی از قرآن را شنید و گویی تمایلی بدان پیدا کرد. «قریش» گفتند: به خدا که ولید از دین برگشت و همین کار
باعث برگشتن تمام قریش خواهد شد!
بنابراین «ابوجهل» را نزد او فرستادند تا اشرافیت و غرور او را نوازش دهد. نَسَب و مالَش را به رخش کشانَد و در
ضمن از وی خواهش کند تا درباره قرآن سخنی که حاکی از نفرت اوست، بر زبان رانَد. ولید گفت: «درباره قرآن چه
بگویم. به خدا که در میان شما کسی داناتر از من در رَجَز و فن قصیده و حتی از اشعار مردم بیابانی نیست و به خدا که
آن چه را که وی می گوید، به هیچیک از این ها نمی مانَد و به پروردگار سوگند که در گفتارش، آن گونه شیرینی و چنان
گیرندگی است که همه سخنان را فروتر از خود قرار می دهد و بر همه چیره می گردد و چیزی فراتر از آن قابل تصور
نیست!»
«ابوجهل» گفت: به خدا تا درباره قرآن چیزی نگویی، قومت خشنود نخواهند شد! گفت: پس بگذار تا در این باره
بیندیشم. پس از اندیشه گفت: این سخن جز سحری که آموخته می شود، نیست! مگر نمی بینید چگونه میان آدم و
خانواده و بردگانش جدایی می اندازد؟!»
| باران که در لطافت طبعش خلاف نیست | از باغ لاله روید و از شورزار خس |
نیک سرشتان با شنیدن آوای دلنشین و مفاهیم عمیق آن، دین را پذیرفتند و جان خویش را از این بهار، عطرآگین
ساختند و تاریک اندیشان در بازار عطرفروشان، بینی خویش را گرفتند؛ چرا که سالیان درازی بود بینی جانشان از لجنِ
فرومایگی آکنده شده بود.
به راستی، چه زیباست که گاه، قرآن چنین تصاویری از حالت های یهودیان و ترسایان پس از شنیدن قرآن ارائه
می دهد: «و [مسیحیان] چون آن چه به پیامبر [اسلام] نازل شده است، بشنوند، می بینی که چشمانشان از اشک لبریز
می شود، از آن که حق را می شناسند.»
مائده، آیه ۸۳
این آیات، تصاویری است گویا از تأثیر شنیدن قرآن، و اشک ریزی کسانی را ترسیم می کند که پاره ای از حقیقت بر
آنان آشکار شده است. این شیوه را قرآن در سایر موارد باز به کار می بَرَد و اثر قطعی حقیقت را با قاطعیت رقم می زند:
«و [این] قرآنی است که آن را بخش بخش فرو فرستاده و چنان که باید و شاید نازل کرده ایم تا آن را به آهستگی و درنگ
بر مردم بخوانی. بگو: شما چه به آن ایمان بیاورید، چه نیاورید، کسانی که پیش از آن دانش یافته اند، چون بر آنان
خوانده شود، سجده کنان به رو درمی افتند، و می گویند: پاک و منزه است پرودگار ما، وعده پروردگار ما انجام یافتنی
است. و به روی درمی افتند و می گریند و بر خشوع و خشیت آنان می افزاید.»
اسراء، آیه ۱۰۹ تا ۱۰۷
و به این تابلو بنگرید: «خداوند بهترین سخن را در هیأت کتابی همگون و مکرر فرو فرستاده، که پوست های کسانی
که از پروردگارشان خشیت دارند، از آن به لرزه درآید، سپس [آرامش یابند و] پوست هایشان و دل هایشان با یاد خدا
نرم شود. این هدایت الهی است که به آن، هر کس را که بخواهد، به راه می آورد؛ و هر کس که خداوند بیراهش گذارده
باشد، رهنمایی ندارد.»
زُمَر، آیه ۲۳
و نیز در تمام آیاتی که بدن از بیم خدا می لرزد یا مؤمنان را سجده کنان به گریه می اندازد یا اشک از چشمانشان
جاری می کند، به خوبی اثر سخن خدا بر احساسات و روح آدمی آشکار می شود. آن هایی که آمادگی برای گرویدن
دارند، مانند افسون شدگان به سوی او می شتابند و آن هایی که از اعتراف سرباز می زنند و تکبر می ورزند، آن را
«افسونی آشکار» می نامند و یا به مردم می گویند: زمانی که قرآن را برای شما می خوانند، به آن گوش ندهید و سر و صدا
راه بیندازید و سخن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 