پاورپوینت کامل «تا یار که را خواهد و . . .» ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «تا یار که را خواهد و . . .» ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «تا یار که را خواهد و . . .» ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «تا یار که را خواهد و . . .» ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۶

امروز صبح، گل سرخ زیبایی به میهمانی ما آمد و از خدا برایمان استغاثه ی صبر کرد .

هنوز چند ساعتی از آمدنش نگذشته بود که فرشته ها، برای بردن او به میهمانی لاله ها آمدند .

گنجشک های خاکستری، پرهایشان را به گلبرگ های زخمی او تبرک می کردند . شاید توان پرواز به ملکوت را یابند و چلچله ی
کوچکی که در آستانه ی پنجره ایستاده بود از او راز پرواز می پرسید .

می خواستم لحظات غروب و تشنگی ام را بر صفحه ی سفید کاغذ یادداشت کنم که پیرمردی با موهای صاف و سفید در چار چوب
در قرار گرفت .

فانوس بی رمق چشم هایش بر شماره ی اتاق خیره شد و چشم های قهوه ای آرامش را تنگ کرد تا بهتر ببیند .

خنده ی کم رنگی بر روی لبانش نشسته بود . کنجکاوانه، اتاق را ورانداز کرد و دسته گل زیبایی که با عکس امام گلستان شده بود،
در دستش می فشرد .

روزهای بعد از عملیات بود و بیمارستان «جندی شاپور» از حضور مجروحین غرق در نور و صفا .

در هر گوشه ای گلی در بستر عشق آرمیده بود و فضا پر از عطر نفس های گرم بسیجیانی بود که برای دیدار آن ها رفت و آمد
می کردند .

صدای یک دست صلوات، دل های بی قرار مادران و پدران آسمانی را قرار می بخشید .

پیرمرد آرام به داخل آمد و کنار تخت «کاظم موسوی » که پاهایش را جلوتر از خودش به بهشت فرستاده بود، قرار گرفت .

سلام قهرمان!

صورتش را آرام به پیشانی کاظم نزدیک کرد و بو سه ای نثارش کرد .

به! چه بوی خوبی می دهی دلاور .

– علیکم السلام، پدر، ما مخلصیم .

خدا جزای خیر به شما عنایت کند که زندگی و جوانی خودتان را وقف امام حسین (ع) کردید .

– دعا کنید زودتر برگه ی مرخصی ما هم امضا بشود .

دستان بی رمق کاظم در دستان لرزان پیرمرد قرار گرفت; ای جوان! تا یار که را خواهد و میلش به که باشد .

به دنبال کسی هستی؟ ! جواب سؤال کاظم با آه جگر سوز پیرمرد همراه شد و گفت: آره، تنها پسرم . گفتند: جزو مجروحین
همین عملیات است . این پسر را امام رضا (ع) به من و مادرش عنایت کرد فقط خ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.