پاورپوینت کامل کعبه ی بلورین شلمچه ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کعبه ی بلورین شلمچه ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کعبه ی بلورین شلمچه ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کعبه ی بلورین شلمچه ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۳
شهر (۱) مه آلود است . درختان دیگر سبزی خود را به رخ جماعت نمی کشند . تنها از دور، هاله ای خاکستری می بینی که به همه
چیز رنگ بی تفاوتی زده است . نخل ها کمر راست کرده اند، اما سر بر شانه ی باد نهاده و مردم را نظاره می کنند . این نخل ها
زنده ترین شاهدان حماسه هایند . مه غلیظی دلم را پر کرده است . آزارم می دهند، دست های آلوده ای که در شهر و در هر کوی و
برزن، سبزینه ها را می زدایند و گل ها را از شاخه ها جدا می کنند .
این شهرها در میان باران آتش، سبز بودند . آن روزها هرگز دلی را خاکستری نمی دیدی . بی تفاوت ها جایشان در کنج
فراموش خانه ها و در پستوهای پنهان بود . اینک چرا چنین سرد و ساکت؟
دلم هوای بهشت را کرده است; هوای روی ماه بهشتیان را; هوای اهالی شلمچه را . یادگاران لاله ها این جا در این سفر کم نیستند،
خواهران و دختران شهیدان را می گویم . دیدار و زیارت این بهشتی ها حق آن هاست . ما نیز در گوشه ای از کاروان جای می گیریم،
پشت سر آن ها و بنا داریم هر چه غیر از صداقت و یک رنگی است، دور ریخته و با صفا و عشق، اهالی این شهر را سلام بگوییم .
غسل می کنیم و احرام می بندیم تا غیر حقیقت نبینیم و غیر خدا نطلبیم و دل هامان برای زنگوله های «رفاه » و «روزی » و «ریاست »
نتپد . احرام می بندیم تا به طواف «کعبه ای شیشه ای » رویم، کعبه ای که در آن پاره پاره های توحید و امامت و عشق دیده می شود .
از آن سو، صدایی در گوش ها می پیچید:
همه آمده اند؟ خواهران! کسی غایب نیست؟ !
دختری با صدای لرزان می گوید:
چرا، چرا! آقایمان غایب است، اما به یقین او پیش از ما به این زیارت شتافته است . بچه ها! اگر بشتابید دو زیارت خواهیم داشت;
زیارت آن که عشقش شلمچه آفرین بود و آنان که شلمچه را در دل جغرافیای تاریخ کاشتند و حماسه ی شلمچه آفریدند . با این
سخن، چشم ها بارانی می شود . راستی مبادا مسافر اصلی را فراموش کنیم، که هستی، به گوشه ی ابروی او چرخان است . این ها،
این مسافران را می گویم، «دختران عشق و اخلاص اند و مادران گریه و آه .»
× × ×
اینک همه با هم دل به جاده های خاکی می سپریم تا مسافران افلاکی را زیارت کنیم . جاده ی شلمچه چه هموار است امروز! پس
چرا برخی به بیراهه می روند؟ ! شنیده ام این جاده هنگام تولد شلمچه راهی سخت و ناهموار داشت، بر این خاک خون ها ریخته
شد و آرزوها در حاشیه ی آن ذبح شد . هزاران چشم منتظر با اشک خود جاده ای ساختند که امروز تو می بینی .
به همه ی خوبی ها سوگند! ضرر می کنی اگر پای در این جاده ننهی که سفره ای چنین مهیا برای رسیدن به خدا نخواهی یافت .
آری! جاده ها آغوش گشودند و زایران پلاک ها، استخوان های با زمین آشنا و خون های به آسمان فشانده را پذیرا شدند .
بر مرکب ما نوشته اند: «سیر و سفر آسمان، تعاونی هشت سال عشق » و ما با عبور از جاده ها و نظاره ی درخت ها و نخل های صبور،
خاطرات هشت بهار خونین را مرور می کنیم و مویه کنان می گذریم . به هر گوشه ای می نگریم، بسیجی آر . پی . جی به دستی را
می بینیم که سینه به آتش می سپرد تا در سر، سودای عشق به باورها و حفظ ناموس را بپروراند و نیز نوجوانانی، که رفتند و رفتند
تا با نوشیدن آب کوثر، بلوغ را تجربه کنند، ظرف های آب را بر لبان تشنه نزدیک می کنند اگر چه لب های ترک خورده ی آنان
آرزوی جرعه ای آب دارد .
ما در این جاده مادرانی را می بینیم که گل خنده ی رضایت بر لبانشان می شکفد . با دست راست قرآن را بالا می گیرند و کاسه ی آبی
در دست دیگر دارند تا در پی فرزند خود بریزند . آیا دیدی آب هایی را که این مادران پس از وداع با تن پاره ی خویش ریخته و ایران
عزیز جان گرفته و سبز شد؟ آیا این لحظه ها را دیده ای؟
آیا غروب شلمچه را دیده ای؟ ! دیدنی است . نمی گویم تا خود ببینی این نمایش رؤیا گونه را .
گوی سرخ و آتشینی انگار در میان دریای خون شناور است . خورشید و ماه، گویی در هم تنیده اند و ستاره های تازه متولد شده را
بر دامان خویش گرفته اند و همه به شهیدان، این عزیزان مصر شلمچه، به یوسف هایی که عزیز تاریخ شدند، سجده می کنند . من
تعبیر خواب یوسف را غروب امروز، پس از قرن ها به چشم خود دیدم!
آی اهالی شلمچه، سلام!
آی امیران شهر شهادت; آی اسیران سیمای ولایت، سلام و هزاران سلام! سلام از من که برای پیوستن به شما از خود و خاکیان
گسستم! سلام از من
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 