پاورپوینت کامل تحقق توسعه برای زنان افغان با حضور در کابینه ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحقق توسعه برای زنان افغان با حضور در کابینه ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحقق توسعه برای زنان افغان با حضور در کابینه ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تحقق توسعه برای زنان افغان با حضور در کابینه ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۳

یکی از محورهای اصلی قبل و بعد از حمله آمریکا به افغانستان که مورد بحث بیشتر رسانه های غربی قرار گرفت، موضوع حضور
زنان در سطح وزیر و در کابینه جدید این کشور بود. در سر فصل اخبار و تفسیرهای خبری مراکزی چون بی بی سی و سی ان ان به
عناوین ذیل بر می خوریم:

– زنان افغان هنوز منتظر آزادی اند;

– زنان افغان بی پرده سخن می گویند;

– درخواست زنان افغان برای رهبری پس از حکومت طالبان;

– زنان افغان می خواهند صدایشان به گوش جهان برسد.

حساسیت های ایجاد شده در رسانه ها به گونه ای طراحی شده که وضعیت زنان طی اشغال ارتش اتحاد جماهیر شوروی به نظر
خوشایندتر از حکومت طالبان برای این قشر بوده است. آنچه در پی می آید نمونه ای از اظهارات زنان افغان در رسانه های غربی در
این مورد می باشد.

«در سالهای ۱۹۷۶ که تانک های روسیه کابل را فتح کردند و انقلاب کمونیستی که از اهداف ایدئولوژیکی آن برابری زنان و مردان
بود، موجب شد تا زنان بتوانند با لباس های غربی و دامن های کوتاه بدون آنکه کسی به آنان خیره شود در خیابان ها راه بروند. اما
پس از روی کار آمدن طالبان سخت گیری ها و دستوراتی که موجب می شد حتی زنان با حضور در استادیوم ورزشی به سنگسار
محکوم شدند و چنان چه آرایش می کردند و یا بلند در مجامع عمومی می خندیدند با کابل های سیمی کتک می خوردند» . ^(۱)

تصویری که از زن افغان مجسم و بزرگ نمایی می شود بیشتر نیازهایی چون آزادی، فرار از قید لباس های سنتی (برقع) است.
گویی که جامعه افغانستان طی ۲۵ سال گذشته با تجاوز و کشتار بی امان دولت مقتدری چون روسیه و درگیری های مسلحانه،
آوارگی، گرسنگی و مرگ و میر هزاران کودک و زن به دلیل کمبودهای غذایی و دارو مواجه نبوده است و حیاتی ترین نیازهای آنان
طی پنج سال گذشته و طی حکومت دست نشانده طالبان ایجاد شده است. هر چند این امر برای تمام جهانیان روشن است که
منظور از به قدرت رساندن طالبان، نشان دادن چهره ای خشن و عقب مانده از اسلام در مقابل اسلام پیشرو در ایران اسلامی بوده
است.

حال چگونه اصلی ترین نیاز امروز زن افغان که بیشترین صدمات را طی سالها تحمل نمودن، اخذ پست های سیاسی در کابینه
دولت جدید می باشد؟ طرح این سؤال جالب به نظر می رسد که با طبقه بندی کمبودها و نیازهای جامعه افغانستان، حضور زن
افغان در کابینه ای که پس از ۲۵ سال جنگ روی کار آمده است در چه رتبه ای قرار خواهد گرفت؟

در این مختصر به بررسی رویکردهای متفاوت این موضوع پرداخته می شود:

۱. رویکرد تبلیغی

در این نگرش کیفیت حضور سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زنان به شکل نمادین و تبلیغاتی است که در حال حاضر برداشت غرب از
حضور زنان در پست های تصمیم گیری بیشتر به همین نحو می باشد. لذا بر اساس این برداشت برای تغییر نگرش جهان به حکومت
جدید افغانستان چنین نتیجه گیری می شود که:

وجود یک یا چند زن در دولت از نیازهای اصلی جامعه افغانستان می باشد. در این روند نتیجه مورد انتظار توسط رسانه ها و مجامع
بین المللی به تایید جهانیان رسانده می شود. فضای بوجود آمده در جامعه افغانستان بدون در نظر گرفتن اولویت ها، تفاوت ها،
امتیازها و مشترکات بین تفکرات و رفتارهای زنان در کشورهای به اصطلاح توسعه یافته با افغانستان است. جامعه ای که از یک سو
مذهب و از سوی دیگر آداب قومی و قبیله ای عوامل تعیین کننده در ساختارهای اجتماعی آن است ولی تنها با مبانی و
شاخص های رایج غربی جلوه هایی از توسعه یافتگی در این کشور و برخی جوامع بحران زده طرح می شود.

در این نوع برخورد، نظرات احزاب، گروه ها و شخصیت های سیاسی به گونه ای جمع بندی می شود که با مجموعه نظرات جامعه
همخوانی نداشته و منشاء تولید اشتباه و خطا در مورد جایگاه و مطالبات زنان و بزرگ نمایی شاخص های غیر ضروری در جامعه
بحرانی افغانستان شده است. در این رویکرد بیش از آن که برای شخصیت های پیشنهادی پست وزارت، شاخص های مدیریتی و
توانمندیهای اجرائی مد نظر قرار گرفته شود، «جهت گرایش های سیاسی افراد» به عنوان اصلی ترین بعد انتخاب لحاظ شده است،
لذا این گمان در اقشار مختلف زنان بوجود خواهد آمد که عامل اساسی برای رشد و موفقیت اجتماعی پای بندی به گرایشی خاص
در بعد سیاسی خواهد بود.

به علاوه، تحریک عمومی زنان برای احراز پست های مدیریتی در سطح بالا، در حالی که ظرفیت جامعه نهایتا برای واگذاری این
پست ها به زنان جز تعداد معدودی نخواهد بود، حاصلی را جز ایجاد نیاز کاذب و ناتوانی دولت در ارضاء آن در پی نخواهد داشت.

۱/۱. تولید و ارضای نیاز

مسلما تولید نیاز در انسان، در حالی که شرایط اجتماعی نتواند روش ارضاء آن را هم تولید کند، حاصلی جز حسد، رقابت و سایر
ناهنجاری های اخلاقی به همراه نمی آورد، البته این گونه صفات در جوامع مادی کار کردهای خاص خود را به همراه آورده و به
نوعی موجب تحریک اقشار مختلف از جمله زنان در مصرف و نهایتا به گردش در آمدن چرخشهای اقتصادی خواهد شد، ولی در
جوامعی چون افغانستان که وابستگی های قومی حتی در ساختارهای سیاسی نفوذ دارد، این گونه صفات در بلند مدت موجب
بحران هویت در طبقات مختلف از جمله زنان خواهد شد، لذا بجای حرکات تهییجی و تبلیغی، می توان نیاز فوق را برای عده
خاصی از زنان که شرایط احراز مناصب سطح بالا را در کشور دارند، ایجاد کرد که آن هم می بایست با برنامه های آموزشی و اخلاقی
همراه باشد.

۲/۱. حاصل تبلیغی

به فرض آن که با استفاده از نگرش تبلیغی بتوان وفاق عمومی را در جهت متقاعد نمودن کل جامعه به ضرورت حضور وزیران زن
در کابینه ایجاد نمود، ولی به دلیل عدم وجود شاخص های عینی در انتخاب مدیران اجرایی و نگرش مبنایی، راه حل عمده ای که
منشاء تغییر در الگوی توسعه برای زنان و تغییر در نگرش و رفتار اجتماعی و فرهنگی نسبت به توانمندی آنان باشد، صورت
نخواهد گرفت و محصول آن نهایتا تایید قیمومیت غرب در تصمیمات اساسی اخیر افغانستان به وسیله جنجال های تبلیغاتی و
تحت شعار آزادی زنان می باشد