پاورپوینت کامل پرواز در فاطمیه ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرواز در فاطمیه ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرواز در فاطمیه ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پرواز در فاطمیه ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۹

آنچه در ادامه از نظر می گذرد خاطراتی است از اولین بمباران هوایی شهر مقدس قم، به نقل از خانم زهرا سادات مؤمنی (از
اساتید محترم جامعه الزهرا) که انفجار در منزل پدری ایشان اتفاق افتاده است و البته همزمان با ایام فاطمیه و در مجلس عزاداری
حضرت زهرا ( علیهاالسلام) .

«چادر متبرک، کفنی برای ۳ شهید»

یکی از همسایه ها، چادر نو دوخته بود . با همان چادر هم وارد مجلس شد، و گفت: چون شنیدم مجلس نظر کرده بی بی فاطمه (
علیهاالسلام) است، گفتم: برای اولین بار، در مجلس حضرت ( علیهاالسلام) می پوشم .

حامله بود . یکی از بچه هایش را هم آورده بود . هر سه با هم شهید شدند .

بعد از شهادتش، دیدم که چادر نو و متبرک، کفن خودش شده بود و فرزندانش . چادرش را اولین بار در مجلس حضرت زهرا
پوشید و آخرین بار هم …

«مزد سجده های طولانی »

صبح از خواب بیدار شدیم و آماده برای روضه . خواهر ۱۳ ساله ام بغض کرده بود . انگار می خواست فقط گوشه ای بنشیند و گریه
کند . نه صبحانه خورد، نه ناهار . نماز ظهرش را که خواند، خم شد و رفت به سجده . همیشه سجده هایش طولانی بود . اما این بار
از همیشه طولانی تر . طاقت نیاوردم . در حالی که بچه در بغلم بود، بالای سرش رفتم و به شوخی پرسیدم: جعفر طیار می خوانی؟

این را چند بار تکرار کردم تا بالاخره آهسته سر از سجده بلند کرد . صورتش شده بود، سرخ سرخ . احساس کردم در این سجده
طولانی، حاجت بزرگی طلب کرده . اما چه حاجتی؟ در ۱۳ سالگی؟ نمی دانستم .

جنازه اش را که برای تدفین آوردند، کفنش را کمی باز کردیم . تربتی کنار صورتش بود . همه به هم نگاه می کردند; با تعجب و
حیرت . هیچ کس نمی دانست این تربت از کجا آمده، کنار صورت خواهرم!

تمام لحظات، فقط با خودم زمزمه می کردم: چه زیبا مزد سجده های طولانی اش را گرفت . شاید مادرم زهرا ( علیهاالسلام) … .

«حجاب در بیهوشی »

مادرم را که از زیر آوار بیرون آوردم، بیهوش بود . آنقدر بینی و دهانش از خاک و گل پر شده بود که نمی توانست نفس بکشد .
هیچ کس امید به زنده ماندنش نداشت . برانکارد آوردیم . برای بردنش سعی می کردیم تا می توانیم با انگشت گل ها را از دهانش
بیرون بکشیم تا نفس بکشد . اما نمی شد . کمی که گل ها را خارج کردیم، صدای بی رمقی که از گلویش خارج می شد، فقط می گفت:
چادرم … چادرم … چادرم …

احساس کردم که به هوش آمده است . چادرش را کشیدم روی صورتش و گفتم: چادرت همین جاست .

در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.