پاورپوینت کامل کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (۱) ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (۱) ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (۱) ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان (۱) ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۸
مقدمه
در طول تاریخ بی اعتنایی به حقوق مادی و معنوی زن موجب شد تا جنبش ها و حرکت های گوناگونی تحت عنوان دفاع از حقوق
زنان شکل بگیرد. هم زمان با جنبش هایی که با توجه به شان انسانی – مادری زن، خواهان احقاق حقوق طبیعی زن و حرمت
انسانی – دینی او بودند، دیدگاه های افراطی دیگری نیز در دوره های مختلف شکل گرفت و تا روی کار آمدن جنبش های رادیکال
فمینیسم پیش رفت. حرکت هایی که در ابتدا برای باز ستاندن حقوق حداقل زنان بود تا مرحله ی نادیده گرفتن طبیعی ترین
ساختارهای جسمی زن و مرد در قالب تشابه حقوقی زن و مرد تنزل یافت.
نتایج تمام تلاش های افراد و گروه های طرفدار احقاق حقوق زنان، در نهایت به صورت کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان،
شامل ۳۰ ماده (۱۶ ماده ی اصلی و ۱۴ ماده ی اجرایی و نظارتی) در دسامبر سال ۱۹۷۹ به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد
رسید.
طی ۲۵ سال گذشته ۵ کنفرانس جهانی مخصوص زنان از سوی سازمان ملل برپا شده که عبارتند از کنفرانس مکزیکوسیتی
(۱۹۷۵)، کپنهاک (۱۹۸۰)، نایروبی (۱۹۸۵)، پکن (۱۹۹۴) و نیویورک (۲۰۰۰) . هدف اساسی این کنوانسیون ها بررسی و تضمین
راهبردها و سیاست های جهانی مناسب جهت اجرا و تحقق مفاد کنوانسیون رفع تبعیض و ارزیابی میزان پیشرفت کشورها در این
راستا بوده است.
تا اوایل قرن بیستم آن چه مورد بحث و گفت و گو قرار می گرفت، به حقوق انسان ها و یا حقوق ملت ها در برابر دولت ها و یا حقوق
طبقه ی کارگر و زحمت کش در مقابل کارفرما و ارباب مربوط بود. در اوایل قرن بیستم مساله ی حقوق زن در برابر مرد مطرح شد.
مفاد کنوانسیون بر محور «ضرورت تساوی زنان و مردان در همه ی شؤون » استوار است. این ضرورت بر مبنای نادیده گرفتن
تفاوت های طبیعی و جنسیتی در مقابل قانون گذاری پایه ریزی شده است و ادعا می شود که تنها از این طریق رفاه، آسایش،
امنیت، عدالت و آزادی زنان تامین می شود.
معاهدات بین المللی اگر به صورت بی طرفانه و صحیح به اجرا درآیند، می توانند نتایج نسبتا قابل توجهی داشته باشند. اما اجازه
بدهید اعلام کنم که من به عنوان یک انسان به نتایج این گونه قراردادها و کنوانسیون ها چندان خوش بین نیستم. دنیایی که من
شاهد آن هستم سرشار از ظلم و تبعیض میان انسان ها است; نه فقط زنان بلکه مردان نیز از حقوق متساوی برخوردار نیستند. در
دنیایی که سرمایه و قدرت حکومت می کند، فقط صاحبان قدرت و ثروت، حقوقی تضمین شده دارند و دیگران (مردان و زنان فاقد
قدرت و ثروت) از بهره بری چندانی برخوردار نیستند.
به عقیده ی من در دنیایی که حق «وتو» بر آن حکومت می کند، فقط صاحبان حق «وتو» دارای حقوقی بی حد و مرز هستند و
دیگران تا اندازه ای از حقوق انسانی برخوردارند که منافع گروه اول محدود نشود. شاید این سخن با ادعاهای قرن حاضر سازگار
نباشد، اما حقیقت همین است. طبق مفاد اعلامیه ی حقوق بشر، کسی حق ندارد، دیگری را به قتل برساند. اما آیا عکس العمل
طرفداران حقوق بشر و مدافعان حق حیات انسان در مقابل کشته شدن افراد وابسته به صاحبان قدرت و ثروت و افرادی از
کشورهای فقیر یکسان است؟ گمان نمی کنم معتقد باشید که کشتارها و ترورهایی که توسط اسراییل و یا امریکا انجام می شود، با
اعمال تروریستی ای که توسط بعضی افراد خشمگین انجام می شود، به یک اندازه محکوم شده باشد. کشورهای غربی می توانند در
مقابل یک قتل، صد و یا هزار نفر را به قتل برسانند و پاسخ گو هم نباشند.
در همین جهانی که اندیشه ی تساوی حقوق زن و مرد را در سر می پروراند، یک کشور قدرتمند غربی می تواند از سرنگونی نظام
کشوری که در جهت منافع او نباشد، سخن بگوید و به کودتا مبادرت ورزد. اما بعضی از ملت ها حق ندارند، برای آزادی سرزمین
اشغال شده ی خود مبارزه کنند. این گونه مثال ها زیاد هستند و شما به راحتی می توانید مصادیق آن را در اطراف خود مشاهده
کنید.
من به عنوان یک انسان هیچ اعتمادی به صداقت و درستی این قانون گذاران ندارم و به عنوان یک زن نیز آن ها را دارای صلاحیت
کافی برای قانون گذاری نمی شناسم. چرا اگر یک زن بخواهد، نیمه برهنه باشد، بسیاری از قوانین لاییک از او حمایت می کنند. اما
اگر بخواهد پوشش اسلامی داشته باشد، عمل او تقبیح می شود و از بعضی از حقوق انسانی خود محروم می شود؟
سازمان ملل به عنوان پشتوانه ی اجرایی معاهدات بین المللی، اجازه ی تولید سلاح های کشتار جمعی را به کشورها نمی دهد و این
ممانعت البته صحیح است (هر چند بعضی کشورها از جمله اسراییل استثنا هستند و اگر محکوم نیز بشوند، حق «وتو» از آن ها
دفاع می کند) . از طرف دیگر، همه می دانیم که در جریان جنگ عراق علیه ایران، ۵ هزار نفر از مردم بی گناه (غیرنظامی) حلبچه،
در اثر بمباران گازهای شیمیایی تولید شده در کارخانه های اروپایی (توسط صدام حسین) در کمتر از چند ساعت کشته شدند. اما
تا کنون نه کسی خون خواه این بی گناهان بوده است و نه کسی صاحبان اروپایی این کارخانه ها را محکوم کرده است، در حالی که
سازمان هایی در غرب نه فقط مدعی دفاع از حقوق بشر بلکه مدعی دفاع از حقوق حیوانات نیز هستند.
این ها از دلایلی است که سبب عدم اعتماد من و دیگران به این کنوانسیون ها و اغراض بانیان آن می شود. علاوه بر آن، نهضت های
حامی زنان در هر عصری تابع ایدئولوژی حاکم بر آن عصر بوده اند و در این زمینه در اصول ثابت و معینی ریشه ندارند، به همین
دلیل هم از ارایه ی نظریات صحیح و جامع در باره ی حقوق انسان ها و زنان عاجز هستند. البته من قصد ندارم بعضی از نتایج
مثبت این نهضت ها را نادیده بگیرم و یا ظلمی را که در طول تاریخ بر زنان رفته است، انکار کنم. زنان همواره مورد ستم مضاعف
بوده اند; هم به عنوان یک انسان و هم به عنوان یک زن از حقوق خود محروم بوده اند. بنابراین، لزوم پی گیری مساله ی رفع تبعیض
بین انسان ها و بین زن و مرد امری ضروری است.
اما آن چه مهم است چگونگی رفع تبعیض است. البته پیش از آن باید روشن شود که چه کسی می تواند بایدها و نبایدها را تعیین
کند؟ چه کسی می تواند بگوید حق زن چیست و اساسا حق چیست؟ و چه کسی می تواند بگوید بهترین راه برای تامین این منظور
چیست؟ مسلما اگر انسان ها بدون درک صحیح از مسایل طبیعی و فطری به وضع قوانین بپردازند، به ناچار باید به آزمون و خطا
روی بیاورند و رسیدن به نتایج مطلوب نیز قطعی نیست. در این میان ممکن است صورت های ظاهری تبعیض از میان برود، اما
سعادت واقعی انسان فراهم نگردد.
به عقیده ی من جوامع اسلامی که قرآن راهنمای عمل آن هاست، مجبور نیستند راه ها و تجارب جوامع لاییک را تجربه کنند.
در جوامع غربی انسان هم خود را فراموش کرده است، هم خدای خود را. در دنیای غرب تمام توجه انسان به دنیای حسی مادی
معطوف شده است و از درون بینی و توجه به باطن و خیر خود غافل شده است و هدفی جز چشیدن لذات مادی برای خود متصور
نیست. مجموعه ی تفکرات غرب قادر به ساختن هر چیز عالی است، مگر ساختن انسان عالی.
اما من یک زن مسلمانم. روزی ۵ بار نماز می خوانم و به عبودیت خود در مقابل خداوند اقرار می کنم. این عبودیت و سجده در
مقابل خداوند به معنی این است که خدا را حاکم بر خود می دانم و مطیع او هستم. در این عبودیت مطالب ناگفته ی بسیاری
هست. من اقرار می کنم که خود را محدود به این جهان نمی دانم و معتقدم که زندگی من با مرگ من پایان نمی گیرد. همان طور
که در رحم بودم و از امروز خود خبر نداشتم، از آینده ی خود و چگونگی زندگی در آن جهان نیز خبر ندارم. حال آن که خداوند
همه ی نیازهای انسان را می داند و هنگامی که جنینی ناتوان است، غذایش را فراهم می کند و غذای روزهای ابتدای تولد را قبل از
تولد آماده می سازد. این کار سرافرازانه حتی از مادر نیز ساخته نیست. پس من نتیجه می گیرم که او به من آگاه تر است و نسبت به
من مهربان تر است و نیازهای مرا بهتر از من می داند. بنابر این حتما به من اجازه می دهید; قوانینی را که او برایم وضع می کند بر
قوانین ساخته ی انسان ها مقدم بدارم.
جایگاه زن و مرد در تعالیم اسلامی
من در این مبحث در مورد مفاد کنوانسیون و نگرش آن به زن و مرد سخن نمی گویم، زیرا بسیار از آن سخن رفته است. نگرش
کنوانسیون به زن و مرد تقریبا برای همگان روشن است. مفاد کنوانسیون بر اساس تساوی کامل زن و مرد، بدون توجه به
تفاوت های طبیعی، فطری و جنسی پایه ریزی شده است. در این جا سعی می کنم در مورد نگرش اسلام به زن و مرد سخن بگویم.
قرآن، حقیقت انسان را روح او دانسته و بدن را ابزار می داند. بدن را به خاک نسبت می دهد و روح را که اصل است به خداوند اسناد
می دهد.
«قل الروح من امر ربی » (۱) از نظر اسلام روح مجرد است و مذکر و مؤنث ندارد. در دین نیز سخن از تزکیه ی روح است. اسلام از
حیث کمالات انسان را به دو جنس تقسیم نکرده است، در حالی که در تفکرات الحادی حقیقت انسان همین بدن اوست و بدن نیز
به دو شکل مؤنث و مذکر تقسیم شده است.
موافقان و مخالفان اسلام همه اعتراف می کنند که قرآن کریم در زمانی که زن نه در شرق و نه در غرب هیچ گونه ارزش و حقی
نداشت و هم چون بردگان محسوب می شد، به احیای حقوق زن پرداخت و گام های بلندی در ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 