پاورپوینت کامل جاری آیینه ها ; به مناسبت ولادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جاری آیینه ها ; به مناسبت ولادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جاری آیینه ها ; به مناسبت ولادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل جاری آیینه ها ; به مناسبت ولادت رسول الله(صلی الله علیه وآله) ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۶

باور خاک

در باور سبز آینه صاف تویی

در برکه ذهن ماه شفاف تویی

وقتی دل آینه گذر کرد ز تو

می دید که چشمه چشمه انصاف تویی

در فصل سپیده باور خاک تویی

خورشید به گل نشسته تاک تویی

فرمود خدا به وصفت ای سبزترین

لولاک لما خلقتُ الافلاک تویی

مهری حسینی

به مناسبت شهادت امام رضا(علیه السلام)

نگاه عاشقانه

شبیه چشم توست آسمان، چقدر صاف و بی کرانه ای

و ته نشین شده است در زلالی ات نگاه عاشقانه ای

سپیده در سپیده، از زمین و آسمان و هر چه کهکشان

تمام عمر کُرنشی کنند پیش نور، چون جوانه ای

تمام دست ها برای تو پرنده می شوند مهربان!

بریز دانه دانه دانه در چنین هوای شاعرانه ای

پرنده های روی گنبدت چه قدر عاشقانه می پَرند

به شوق دست هات کرده اند آب ودانه را بهانه ای

برای خلوت دل غریب ما غزل غزل ترانه ای

رواست بی شما، نماند از زمین و زمان هم نشانه ای

مهری حسینی

طلوع هشتمین

آسمان چشم هایت بس اهوراییست، ماه!

می کشاند هر دلی را سمت صحن و بارگاه

دل به یاد مهربانی ات به شوق آید عزیز!

گوشه چشمت می تکاند هر دل غرق گناه

دست هایم را بگیر ای ضامن آهوی دل!

این دل از خود رمیده، این دل بی سرپناه

بال در بال کبوترها طوافت می کنم

در هوای چشم های عاشق و غرق نگاه

ای طلوع هشتمین آیینه در ذهن زمین!

تا ابد دل را بخوان پابوس خاکت گاه گاه

مهری حسینی

باران گرفت… بانو بیا باران

آرام، ساده، مثل دعا باران

بر این کویر تف زده می ریزد

چیزی شبیه عطر شما باران

در ماورای این همه بی دردی

می گرید آن چنان که خدا… باران

***

وقتی مرا به گریه می اندازد

این خنده های بی سر و پا، باران

حس می کنم به مهر تو محتاجم

بانو بگو کجاست،… کجا باران؟

سعیده خلیل نژاد ـ دامغان

خاتم قبیله نور

زمان جوان شود و رنگ بوستان گیرد

دمی که ساعد سلطان ما جهان گیرد

ز فرّ شوکت او هر چه در زمین بینی

نشان ز رفعت جاوید آسمان گیرد

هزار دست برآید به یاری مطرب

«که گه عراق زند، گاهی اصفهان گیرد»

ز دشت سوخته، صدها هزار لاله سرخ

سراغ خانه سر سبز باغبان گیرد

به صوت دلکش قمری مست، در دل باغ

نسیم دست گل و یاس و ارغوان گیرد

به جای زاغ و زغن، بلبل خجسته دهن

به روی دست گل سرخ، آشیان گیرد

امیر دولت گل، می کُشد زمستان را

تقاص پیکر مجروح ناروان گیرد

چه دودها که برانگیزد او ز دوده کفر

چون آن شرار پَری رنگ جانستان گیرد

قضا به قبضه شمشیر او زند بوسه

که عدل مرده ز برقش دوباره جان گیرد

ب