پاورپوینت کامل جاری آیینه ها; به مناسبت روز مادر و روز زن ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جاری آیینه ها; به مناسبت روز مادر و روز زن ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جاری آیینه ها; به مناسبت روز مادر و روز زن ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

---

بخشی از متن پاورپوینت کامل جاری آیینه ها; به مناسبت روز مادر و روز زن ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۴

مضمون زندگی

زندگی همرنگ چشمانت شکوفا می شود

زیر باران نگاهت سبز و زیبا می شود

ساحل سبز نگاهت وسعتی پر از صفاست

غرق در مهر تو مادر حجم دریا می شود

کاش هرگز فصل غم از کوچه دل نَگْذرد

چون دل احساس بی تو سخت تنها می شود

در کویر تشنه روحم که مضمونش تویی

چشمه سبز محبت با تو معنا می شود

با من ای شعر بلند زندگی ساده بگو

پنجره کی رو به باغی بی تماشا می شود

مهربانم! گر چه شعرم بی صدا روییده است

قلب من سرشار عشقت باغ فردا می شود

مهری حسینی

به بهانه سال پیامبر اعظم (ص)

او مثل چشمه بود که جوشید از کویر

مردی بزرگ مثل درختانِ سر به زیر

مردی فراتر از همه مردهای مرد

در پاکی و نجابت و ایثار، بی نظیر

بار امانتی که خدا داده بود، او

بر دوش می کشید، شجاعانه و دلیر

دلداده خدا و رها گشته از زمین

این گونه بر تمام جهان می شود امیر

خورشید عمر او که به سمت غروب بود

عمر دوباره یافته در چشمه غدیر

آیندگان و رفتگان، همه مردم زمین

از سفره محبت او می شوند سیر

ای تکیه گاه روشن هر عاشقِ خدا

ای سر پناه محکم خرد و جوان و پیر

آقا، رسول مکرم! بزرگمرد!

از ما درود بر تو، تو ای ماه بی نظیر

سعیده خلیل نژاد، دامغان

عالمیان مرثیه خوانی کنید

آدمیان جامه درانی کنید

عرش خدا در تب و تاب امشب است

شیون بی حد و حساب امشب است

کودک محزون، گل افسرده است

قافله سالار زنان مرده است

نیمه شب فاطمه را بوتراب

با جگری ز آتش حسرت کباب

رو به بیابان خدا می رود

بی خبر از خلق دغا می برد

این که در این غربت پر رمز و راز

خانه کند در دل خاک حجاز

دختر سردار بشر فاطمه است

ام ابیهای پدر فاطمه است

گر چه جوان بود که رفت از جهان

شعله به جان داشت ز جور خسان

دشمن پر کین سیه قلب و دست

پهلوی او را از شرارت شکست

جام بلا هر چه به مولا رسید

نیمی از آن بر لب زهرا رسید

در غم هجران پدر بی امان

غرقه دریای گُهر دیدگان

ناله چنان زد که روان خسته شد

تا که ز زندان جهان رسته شد

فاطمه یعنی همه حجب و حیا

عفت مطلوب رضای خدا

فاطمه یعنی همه صبر و شکیب

دلشده آنچه پسندد حبیب

فاطمه یعنی زن بی ادعا

راحتی زندگی مرتضی

فاطمه یعنی گل باغ بهشت

این چه گلی بود که یزدان سرشت

فاطمه یعنی شرف مادری

بحر شفاعت به گه داوری

فاطمه یک معرفت بی ریاست

فاطمه تفسیر کلام خداست

با همه شوکت پیغمبری

فاطمه را مفخر اِنس و پری

بوسه مریدانه به دستان زند

یک نه دو صد از دل و از جان زند

سوگ زنی با همه این خصال

دل شکند، جان گسلد بی مقال

فاطمه جان! راه تو سر منزل است

پرتو تو روشنی محفل است

عبدالحمید مفتخر / اهواز

تو را می شناسم تو را می شناسم

تو مهر زمینی و ماه زمانی

تو را می شنا