پاورپوینت کامل آفتاب گیتی فروز; گذری بر حیات علمی و عبادی امام باقر(علیه السلام) و دیدگاه اندیشمندان اهل سنت ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آفتاب گیتی فروز; گذری بر حیات علمی و عبادی امام باقر(علیه السلام) و دیدگاه اندیشمندان اهل سنت ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آفتاب گیتی فروز; گذری بر حیات علمی و عبادی امام باقر(علیه السلام) و دیدگاه اندیشمندان اهل سنت ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آفتاب گیتی فروز; گذری بر حیات علمی و عبادی امام باقر(علیه السلام) و دیدگاه اندیشمندان اهل سنت ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۸
اشاره
علم و عصمت دو ویژگی بزرگ امامان معصوم است که تمسک به این
دو خصوصیت بشریت را از کوره راههای جهل و انحراف نجات داده، به سر منزل هدایت
می رساند. امام باقر (علیه السلام) شکافنده دانشها لقب داشته و این لقب گویا،
بیانگر دانش بیکران ایشان می باشد. عبادت امام نیز زبانزد خاص و عام و الگوی
کاملی برای خلوتگران سجاده های نیایش بود.
سجاده ای بر برکه نیلوفر
امام صادق (علیه السلام) در توصیف مقام شامخ عبادی پدر
بزرگوار خویش می فرماید:
«پدرم، امام محمد باقر (علیه السلام) همواره مشغول ذکر خدا
بود. هنگام خوردن غذا ذکر خدا می گفت. وقتی با مردم صحبت می کرد از یاد خدا باز
نمی ماند و کلمه «لا اله الاّ اللّه » همواره بر زبانش جاری بود. سحرگاهان ما
را به عبادت و شب زنده داری تا برآمدن آفتاب فرا می خواند. به آن دسته از اعضای
خانواده که قرائت قرآن می دانستند خواندن قرآن را دستور می داد و بقیه را به
گفتن ذکر خدا سفارش می نمود».
«افلح» خدمتکار امام می گوید:
«با محمد بن علی (علیه السلام) برای انجام مناسک حج بار
سفر بستم. وقتی رسیدیم و امام داخل مسجدالحرام شد و نگاهش به کعبه افتاد، شروع
به اشک ریختن کرد. او با صدای بلند می گریست. تا جایی که شگفتی من برانگیخته شد
[که چرا امام معصوم این گونه می گرید. گفتم: پدر و مادرم فدایت باد! مردم دارند
شما را نگاه می کنند. اگر ممکن است کمی آهسته تر گریه کنید. امام فرمود: وای بر
تو! چرا صدایم را به گریه بلند نکنم تا شاید [مورد بخشایش و مهرورزی پروردگار
قرار گیرم و در من نظر لطف کند و فردای رستاخیز به مهربانی و لطفش درآویزم.
سپس مشغول طواف خانه خدا شد و نزد مقام به نماز ایستاد.
هنگامی که نمازش پایان یافت] به سجده رفت و آن هنگام که سر از خاکساری درگاه
خدا برداشت سجده گاهش از اشک تر شده بود. او در هر شبانه روز یکصد و پنجاه رکعت
نماز می گذارد».
امام صادق(علیه السلام) در بیان خداترسی ایشان می فرماید:
«پدرم نیمه های شب خدا را با سوز و گداز می خواند: بارالها!
خواندی، کوتاهی کردم، رماندی سرباز زدم، ببین، اینک منم، بنده تو، سرافکنده به
درگاهت و هیچ عذر موجّهی ندارم».
لذت شراب ناب الهی
لذت مناجات با پروردگار آن چنان در دل این امام رحمت جا
کرده بود که لذت زندگی مادی را به کلی از چشم ایشان دور داشته بود. از این روی
زندگی فردی امام(علیه السلام) همواره به دور از زیور و زینت دنیایی و اتاق امام
بسیار ساده و کوچک بود و هرگز خویش را از اندیشه در امور دنیایی نمی آشفت. جابر
بن یزید جعفی» می گوید:
«روزی محمد بن علی(علیه السلام) به من فرمود: ای جابر!
اندوهگینم و دلم گرفته است. گفتم: اندوهتان به خاطر چیست؟ فرمود: ای جابر! کسی
که لذت شراب ناب الهی را چشیده باشد، از غیر خدا روی برتافته و دلش گرفتار او
می شود. ای جابر! مگر این تحفه دنیا چیست؟ مگر دنیا جز مرکبی که بر آن سوار
می شوی یا لباسی که می پوشی و یا همسری که اختیار می کنی چیز دیگری هم هست؟ ای
جابر! خدا جویان بر این دنیا تکیه نمی کنند و به آن دل نمی بندند و خیال خود را
از آخرت و سختی آن خوش نمی دارند. دل فریبیهای دنیا، دل آنان را هرگز از یاد
خدا باز نمی دارد، گوش آنان را بر ذکر خدا نمی بندد، و زرق و برق دنیا چشمشان
را از دیدن نور الهی کور نمی کند. از این روست که نیکان پاداش دریافت می کنند و
رستگار می شوند … پس بکوش آنچه خدا نزد تو از دین و حکمتش به زینهار گذاشته
پاس داری». حضرت می فرمود:
«دنیا را مانند کاروانسرایی فروگذار که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرموده:
مَثَل من و دنیا مَثَل سواری است که ساعتی زیر سایه درختی فرود می آید و بر
می خیزد و از آن جا می رود».
بر قله دانش
بی گمان شخصیت علمی امام باقر(علیه السلام) بسیار برجسته و
محضر او همواره مملو از دانشمندان و دانشورانی بوده است که در جست وجوی سرچشمه
دانش بوده اند. آن چنان که از کودکی «شکافنده دانشها» شناخته شده و سرآمد
دانشمندان و عالمان روزگار خود بود. تا آن جا که در ستایش دانش او شاعران
قصیده ها سروده و نویسندگان قلم بر خروارها کاغذ رانده اند.
آوازه دانش امام(علیه السلام) بر تمامی سرزمینهای اسلامی سایه افکنده بود و
مردم، به ویژه دانشوران شیفته نام و آوازه او بودند و این شیفتگی در بین مردم
عراق بیش تر به چشم می خورد و دوست و دشمن زبان به ستایش دانایی او گشوده
بودند. آمده است: هشام بن عبدالملک ـ خلیفه وقت ـ او را در مسجدالحرام دید، در
حالی که بر دست غلامش تکیه کرده بود. پرسید: «آیا او همان کسی است که مردم عراق
شیفته و بهت زده [علم] اویند؟» پاسخ داد: «آری». سپس به غلامش دستور داد تا نزد
او برود و امام را برای پاسخ به پرسشهای خلیفه فرا خواند. خلیفه پرسشهایش را
مطرح کرد و امام به گونه ای پاسخ داد که هشام خاموش ماند و هیچ نتوانست بگوید.
آوازه شهرت او تا دوردستهای سرزمین های اسلامی رسیده بود. همچنان که راوی
می گوید: «دیدم در حلقه درس او مردم خراسان حضور دارند و اشکالات علمی خود را
مطرح می کنند».
محمد بن مُنکدر ـ از دانشمندان اهل سنت ـ می گوید: «باور نداشتم که علی بن
الحسین (علیه السلام) فرزندی به یادگار گذارد که دانش و بینشش مانند خود او
باشد؛ تا این که پسرش محمد بن علی (علیه السلام) را دیدم. آن سان که من
می خواستم او را اندرز دهم، ولی او مرا اندرز داد».
«عبداللّه بن عطاء» نیز در مورد گستردگی دانش امام می گوید:
«هرگز دانشمندان را بی مقدار جز در محضر محمد بن
علی(علیه السلام) ندیدم و من خود «حَکَم بن عُتَیبه» را ـ با آن جایگاه بلندی
که در دانش نزد مردم داشت ـ در برابر آن جناب به سان کودکی یافتم که پیش روی
استاد زانو زده باشد.»
ایمان راستین
امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «سزاوارترین خلق
خدا که به آنچه خدا خواسته تسلیم شود، کسی است که خدای بزرگ را شناخته است. پس
هر کس به قضای الهی خشنود است، قضای الهی بر سر او خواهد آمد و خدا نیز اجر
بزرگی به او خواهد داد، و هر کس از قضای الهی خشنود نیست، قضای الهی از سر او
رفع خواهد شد، ولی خدا اجرش را ساقط می کند».
جابر بن عبداللّه انصاری، صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر بستر
بیماری افتاده و آخرین لحظات زندگانی خود را می گذراند. امام باقر(علیه السلام)
به عیادت او رفت و با مهربانی کنارش نشست و فرمود: ای جابر! حالت چه طور است؟
جابر، پیرمردی که عمری را در رکاب پیشوایان معصوم (علیهم السلام) گذرانیده بود،
عرض کرد: حال پیرمردی را دارم که پیری را
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 