پاورپوینت کامل خلوتی غریبانه ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خلوتی غریبانه ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلوتی غریبانه ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل خلوتی غریبانه ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵

نامت را از این و آن زیاد شنیده بودم. از حماسه آفرینی هایت
برایم گفته بودند. کمابیش می شناختمت امّا هیچ گاه دل نوشته هایت را نخوانده
بودم. راستی هنوز هم نمی دانم چه شد؟ من کجا و نوشتن برای تو کجا؟ هنوز هم
نمی دانم چگونه در آشفته بازار ذهنم وارد شدی، در قلبم خانه کردی و مرا به سوی
خدا کشاندی تا دست از خمودی بردارم و با زمزمه های عاشقانه ات همنوا شوم.

گفتی: «خدایا! تو را شکر می کنم که غم را آفریدی و بندگان
مخلصت را به آتش آن انداختی و مرا از این نعمت بزرگ توانگر کردی!»

و من به یاد آوردم:

«هرکه در این بزم مقرب تر است

جام بلا بیشترش می دهند»

گفتی: «خدایا! من نمی توانم این نعمت را شکر کنم ولی
می توانم به خود جرئت دهم از تو بخواهم که این درد و غم را از من نگیری.»

و من باز به یاد آوردم:

«مرا دردی است اندر دل که درمانش نمی خواهم

گرفتار همین باشم که پایانش نمی خواهم»

گفتی: «درد، دل آدمی را بیدار می کند، روح را صفا می دهد،
غرور و خودخواهی را نابود می کند، نخوت و فراموشی را از بین می برد. انسان را
متوجه وجود خود می کند. انسان گاه خودش را فراموش می کند. فراموش می کند که
مسافر الی اللّه است که باید کجا برود.»

و ندایی آسمانی در جانم زمزمه کرد: «اِنَّ الانسانِ
لَیَطْغی أنْ رَءاهُ اسْتَغْنی»

گفتی: «خدایا! از این دنیای فریب، از این دنیای سیاست و تزویر خسته و اندوهگین
شده ام، فقط سعی می کنم به دنبال حق بروم و خود را به هیچ معبود دیگری جز تو
نفروشم».

و من دانستم بهترین مشتری جانم و مالم خداست.

دانستم که اگر خود را به دنیا بفروشم زیانکارترین مردم
خواهم بود: «الَّذینَ ضَلَّ سعیهم فی الحیاه الدنیا» گفتی: «پروردگارا! آن چنان
ما را از دنیا و ما فیها بی نیاز کن که در قربانگاه عشق تو، همچون ابراهیم
مشتاقانه حاضر شویم، تا اسماعیل وجود خود را در راه هدف مقدست قربانی کنیم.»

و من کوشیدم تا نفسم را تسلیم کنم و شاهد و شهید را در وجود
خو