پاورپوینت کامل صهبای دانش (دانش اندوزی در سیره عملی امام صادق «علیه السلام» ۶۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صهبای دانش (دانش اندوزی در سیره عملی امام صادق «علیه السلام» ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صهبای دانش (دانش اندوزی در سیره عملی امام صادق «علیه السلام» ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صهبای دانش (دانش اندوزی در سیره عملی امام صادق «علیه السلام» ۶۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۶

اشاره

اسلام عزیز، علم و دانش را نور می داند. نوری که خدا آن را
در قلب های مستعد می پروراند و او را به راه راست و بندگی عاشقانه و عارفانه
فرا می خواند. سعادت و نیک فرجامی آدمی در سایه این دانش به دست می آید. علم،
آدمی را از تاریکی و ظلمت می رهاند و او را به سوی نور و روشنایی رهنمون
می سازد. آدمی چگونه می تواند از این منبع درخشان، روی گردان و بی بهره بماند،
در حالی که در آموزه های روایی، پی گیری آن حتی در دوردست ترین سرزمین ها که
چین کنایه ای از آن بوده سفارش شده است. اصولاً آدمی برای رسیدن به گوهری
ارزشمند، تا اعماق زمین و دره ها را می کاود و دانش نیز چنین است؛ گوهری
ارزشمند و عاقبت آفرین که هر رنج و زحمتی برای به دست آوردن آن رواست. باید
کوشید و لباس زیبای دانش را بر تن کرد و خود را به زیور ارزش ها آراست که اگر
چنین شود، منزلت دنیوی و سعادت اخروی نصیب آدمی می شود. علم ارزشی، مسیر زندگی
را به درستی می نمایاند و بهترین یار و یاور آدمی در حل مشکلات و آراستن به
فضایل اخلاقی است. انسان دانشمند، بسیار دقیق است و هر چیزی را آن گونه که
باید، ادا می کند. مقاله حاضر می کوشد این ویژگی مهم و صفت پسندیده را در سیره
امام صادقان و نیک سیرتان بررسی کند.

دانش در گستره دین

دانش همانند آب دریاست. هر چه از آن می آشامند، همچنان خود
را تشنه تر و نیازمندتر می بینند. پیامبر گرامی اسلام در توصیه به فراگیری دانش
می فرماید: دانشمندترین شخص آن است که علم دیگران را بر علم خود بیفزاید.

دانشجو باید از تنبلی و بی کاری دوری کند و با پشتکار به کسب دانش بپردازد.
دانشجو باید از هر فرصتی که پیش می آید بیشترین بهره را ببرد تا موفقیت لازم را
به دست آورد. دانش طلبان از شتاب نکردن در بهره گیری از زمان، بیشترین زیان را
می بینند؛ زیرا دانشجو باید در طلب علم همچون تیری از چله کمان رها شود و از
امّا و اگرها و امروز و فرداها رها باشد. پیامبر گرامی اسلام که پی جویی و
پی گیری علم را تا راه های دوردست توصیه می کرد، درباره حد و جهت فراگیری دانش،
سخنی نیکو به یادگار گذاشته است: «اُغْدُوا فِی طَلَبِ العِلْمِ فَانَّ فی
الغُدُوِّ بَرَکَهٌ وَ نَجاحٌ»؛ «در طلب دانش زودخیز باشید؛ زیرا در زودخیزی،
برکت و کام یابی است.»

دانشمند نیز دارای تعریف مشخصی در دین اسلام است و هر داننده ای را دانشمند
اسلامی نمی گویند. همچنان که نوشته اند روزی مردم گرد مردی حلقه زده بودند و به
سخنانش گوش می دادند و طنین صدای او فضای مسجد را پر کرده بود. پیامبر اکرم
«صلی الله علیه و آله» وارد مسجد شد و مردم را دید که دور او حلقه زده اند.
پرسید: این شخص کیست؟ پاسخ گفتند: او علامه است. پیامبر پرسید: «علامه یعنی چه
و به چه کسی گفته می شود؟» گفتند: علامه کسی است که از همه مردم بیشتر به
نسب های عرب و رخدادهای انسانی آگاهی دارد و حوادث دوران جاهلیت و مردم آن
روزگار را از همه بهتر می داند. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمود: این
دانش برای کسی که بدان آگاه است، هیچ گونه سود و زیانی ندارد و همچنین برای
مردم. بدانید که دانش بر سه دسته است:

الف) دانستن آیات قرآن و تفسیر آن؛

ب) دانش اخلاق که بر انسان واجب است آن را فرا گیرد؛

ج) دانستن سنت های دین و احکام.

پس هر چه غیر از این سه است، علم نیست، بلکه فضیلت است.

شخصی از رسول خدا «صلی الله علیه و آله» پرسید: دانش یعنی چه؟ پیامبر بی درنگ
پاسخ داد: سکوت کردن. مرد پرسید: دیگر چه معنا دارد؟ پیامبر فرمود: گوش فرا
دادن. باز پرسید: پس از آن چه؟ فرمود: به خاطر سپردن. پرسید: بعد از به خاطر
سپردن چه؟ پاسخ فرمود: عمل کردن به آن. در آخر پرسید: ای رسول خدا! بعد از عمل
کردن به آن چه معنی دارد؟ پیامبر پاسخ داد: انتشار دادن آن.

دانش و بینش از نگاه امام صادق «علیه السلام»

شنیده بود پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرموده است:
یک ساعت تفکر کردن برتر از یک شب عبادت تا صبح است، ولی پیوسته به این موضوع
می اندیشید که منظور پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» چگونه تفکری است. آیا
هر تفکری برابر است با یک شب عبادت تا صبح؟ برای دریافت پاسخ خود نزد امام صادق
«علیه السلام» رفت و پرسش خود را مطرح کرد، ولی آن حضرت به گونه ای کنایه آمیز
به پرسش او پاسخ داد. امام فرمود: «انسان هرگاه از کنار خانه ای خراب شده و
خالی از سکنه عبور می کند، بگوید کجایند آنان که تو را ساختند و آنان که در تو
سکونت داشتند؟ چرا سخنی نمی گویی؟»

با این پاسخ کوتاه، به او فهماند که تفکری ارزشمند است که با آن آدمی پاسخ این
پرسش ها را بیابد که به کجا می رود و هدف او از زندگانی دنیا چیست.

کم ارزشی عبادت بدون علم و اندیشه

در آموزه های اسلامی عبادت بدون بصیرت بی ارزش است و بصیرت
جز با تفقه و تعمق در مسائل و یادگیری و آموختن به دست نمی آید. در همسایگی
اسحاق بن عمار خانه مردی قرار داشت که به عبادت زیاد و انفاق بسیار در میان
مردم مشهور بود و همگان از او به نیکی یاد می کردند؛ زیرا کسی از او خلافی
ندیده بود. رفتار نیک او برای اسحاق بن عمار این پرسش را ایجاد کرد که او با
این رفتار، انسان صالحی است یا خیر. او می خواست وظیفه خود را نسبت به همسایه
خود بداند. بدین منظور، نزد امام صادق «علیه السلام» رفت و از امام پرسید:
«همسایه ای دارم که بسیار نماز می خواند، انفاق می کند و بسیار به حج می رود و
از او خلافی هم نسبت به خاندان اهل بیت عصمت «علیهم السلام» دیده نشده است. او
چگونه انسانی است؟ امام صادق «علیه السلام» پرسید: آیا اهل دانش و اندیشه در
مسائل دینی و عبادی نیز هست؟ اسحاق پاسخ داد: خیر، با این که بسیار عبادت
می کند، ولی اهل اندیشه نیست، امام فرمود: پس با این حساب، کردار نیک او سبب
بالا رفتن او نمی شود».

وسواس، زاییده بی دانشی

وسواس از جمله مسائل پیچیده و مشکل روحی روانی است که گاه
گریبانگیر فرد مسلمان می شود. این مسئله برخاسته از شک و دو دلی است، بنابراین
دون شأن یک دانشمند به شمار می رود. در اسلام به شدت از آن نهی شده و منکوب
است. در دوران امام صادق«علیه السلام» مردی دانشمند بود که وسواس زیادی داشت.
او گاه چند بار وضو می گرفت، ولی در آن شک می کرد و دوباره وضو می گرفت. پیش از
وضو، چندین بار اعضای وضو را می شست و بعد وضو می گرفت، ولی باز هم در آن شک
می کرد.

عبدالله بن سنان که وضو ساختن او را دیده بود، نزد امام
صادق «علیه السلام» آمد و از امام پرسید: او با این که انسان عاقل و اندیشمندی
است، ولی در وضو دچار وسواس است. تفکر و وسوسه چگونه با هم سازگارند؟ امام صادق
«علیه السلام» فرمود: وسوسه از شیطان است و کسی که وسواس دارد، از شیطان پیروی
می کند. این اصلاً با تفکر هم خوانی ندارد. عبدالله پرسید: چگونه این پیروی از
شیطان است؟ امام صادق پاسخ داد: اگر او انسانی اندیشمند باشد، اگر از او بپرسی
این وسواس تو از کجا پدید آمده است، پاسخ خواهد داد: از شیطان است؛ زیرا انسان
متفکر، می داند که وسوسه از ناحیه شیطان به او رسیده است، ولی هنگام عمل بر اثر
بی فکری و ضعف اراده، قادر به جلوگیری از آن نیست. خداوند نیز می فرماید: «مِنْ
شَرِّ الوَسْواسِ الخَنّاس، الَّذی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النّاس»؛ «[پناه
می برم] از گزند وسوسه های شیطان مرموز که در سینه انسان ها وسوسه می کند»
(ناس: ۴ و ۵).»

ضرورت مراجعه به دانایان

می گویند: همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر
زاده نشده اند. یک فرد هر چه هم دانشمند باشد نمی تواند بر تمام مسائل تسلط
علمی داشته باشد؛ مگر این که به سرچشمه علم الهی متصل باشد و از پیمانه وحی
سیراب شده باشد. بنابراین هر کس باید در حیطه دانش و تخصص خود اظهار نظر کند.
این مسئله در زمان امام صادق «علیه السلام» نیز دیده می شد. نوشته اند: روزی
حمزه بن طیار که خود دانشمندی بود در محضر امام صادق «علیه السلام» ایستاد و
شروع به سخنرانی کرد. او لابه لای سخنان خود، به گوشه هایی از سخنان پدر امام،
حضرت باقر «علیه السلام» اشاره می کرد و برای تأیید حرف خود از آن کمک می گرفت.
امام صادق «علیه السلام» نیز سکوت اختیار کرده بود و فقط به سخنان حمزه بن طیار
گوش فرا می داد.

اندکی گذشت و حمزه همچنان مشغول به سخن گفتن بود تا این که
در فرازی از سخنرانی خود، امام صادق «علیه السلام» به او اشاره کرد که سخنش را
قطع کند و به او فرمود: «همین جا توقف کن و دیگر چیزی مگو!» حمزه از این سخن
امام تعجب کرد، ولی پیش از آن که بخواهد دلیل آن را بپرسد، امام به او فرمود:
«به اموری رسیدید که حکمتش را نمی دانید و برایتان پوشیده است. این جا وظیفه
شماست که درنگ اختیار کنید و آن را از پیشوایان راه و دانایان طریقت بپرسید.
آنان به وظیفه خود عمل و شما را به راه راست هدایت می کنند، همان گونه که
خداوند بلند مرتبه می فرماید: «فَسْئَلُوا أهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُم لا
تَعْلَمُونَ»؛ «اگر مسئله ای را نمی دانید، از دانایان بپرسید»، (نحل: ۴۳ و
انبیاء: ۷).

ضرورت وجود کارشناس دین

رجوع به متخصصان در هر مسئله ای شرط عقل است و در مسائل
دینی واجب می باشد. این مؤلفه یکی از مثبتات تقلید در فروع می باشد. ابو شاکر
از فرقه دیصانیه بود و خدا را قبول نداشت. او روزی قرآن را گشود و با دیدن
آیه ای، فکر کرد که می تواند با تأویلی دیگر گونه، از آن برای عقاید باطل خود
سود جوید. آیه را به خاطر سپرد و سراغ شاگرد چیره دست امام صادق «علیه السلام»
هشام بن حکم رفت. وقتی او را دید، با پوزخندی شیطنت آمیز گفت: در قرآن شما
آیه ای وجود دارد که مرا درباره وحدانیت خدا به شک انداخته است. هشام که
می دانست توطئه ای در کار است و هیچ آیه ای از قرآن چنین دلالتی ندارد، گفت:
کدام آیه را می گویی؟ ابو شاکر گفت: آن جا که نوشته است: «وَ هُوَ الَّذی فی
السَّماء اِلَهٌ و فِی الارْضِ اِلهٌ» بنابراین، در آسمان یک خدا وجود دارد و
در زمین هم خدای دیگری هست».

هشام مدتی اندیشید و به او گفت که به پرسش او پاسخ خواهد
داد. به فکر فرو رفت. مطمئن بود که هرگز چنین نیست و ابو شاکر تأویلی واژگونه
از آیه به کار برده است. نمی دانست که مراد آیه چیست و چگونه بایستی به او پاسخ
گوید: او چند روزی به این موضوع فکر کرد، ولی نتوانست پاسخی مناسب بیابد. از
این رو، برای انجام حج و شرف یابی به محضر اس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.