پاورپوینت کامل مقایسه زبده البیان با کنز العرفان (۱) ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقایسه زبده البیان با کنز العرفان (۱) ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقایسه زبده البیان با کنز العرفان (۱) ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقایسه زبده البیان با کنز العرفان (۱) ۱۱۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۹۶
مقدمه
از آنجا که قرآن به عنوان اولین و معتبرترین ادله معارف اسلامی عموما و احکام فقهی خصوصا، مورد قبول همه فرقه های اسلامی
و بویژه شیعه امامیه است، از همان ابتدا، فقها توجه و عنایت خاصی در مورد تفسیر و بیان آن بخش از آیات قرآن که مستقیما
مربوط به احکام شرعیه است، از خود نشان داده اند و در نتیجه این توجه در کنار تفاسیر مجموعه ای و تربیتی قرآن که معمولا از
ابتدا تا انتهای قرآن را مورد بررسی قرار داده اند، تفاسیر خاصی، ویژه بیان احکام شرعی و فقهی قرآن از طرف عده ای از فقها،
نگاشته شد که به تفاسیر آیات الاحکام مشهور گشت . شاید بتوان این گونه تفاسیر آیات الاحکامی را اولین تفاسیر موضوعی قرآن
کریم محسوب کرد که بخشی خاص از آیات قرآن را که مربوط به یک موضوع به عنوان «مباحث فقهی قرآن » است، مورد بحث و
بررسی قرار داده اند، هر چند سایر مفسران هم بعضا در ضمن تفاسیر کلی خود اشاراتی به این گونه مباحث کرده اند ولی از انسجام
و پیوستگی لازم برخوردار نیست; زیرا آیات الاحکام در سراسر قرآن پراکنده است و منحصر به یک سوره یا جزء نیست . گفتنی
است که بعضی مفسران در تفاسیر خود هیچ گونه اشاره ای به مضامین فقهی این بخش از آیات نکرده و تفاسیر آن آیات را به این
نوع کتابهای آیات الاحکامی واگذار کرده اند، مگر بندرت، آن هم به عنوان تناسب با بحث مطروحه مورد نظرشان .
به هرحال، در این موضوع کتابهای متعددی نگاشته شده است که از بین آنها چند اثر از جایگاه ویژه و مهمی برخوردار است و مورد
استقبال علما و فقها قرار گرفته و مجتهدان برای استنباط مسائل شرعی به آنها رجوع می کنند . اهم کتب آیات الاحکام شیعه
عبارتند از:
۱ – فقه القرآن، قطب الدین راوندی متوفای ۵۷۳ ق;
۲ – کنز العرفان، فاضل مقداد سیوری متوفای ۸۲۶ ق;
۳ – زبده البیان، مقدس اردبیلی متوفای ۹۹۳ ق;
۴ – مسالک الافهام، فاضل جواد کاظمی;
۵ – النهایه فی تفسیر الخمسمائه آیه، علامه احمد بن عبدالله بحرانی متوفای ۷۷۱ ق;
۶ – معارج السؤل ومدارج المامول، علامه کمال الدین محمداسترآبادی متوفای ۹۰۰ ق;
۷ – تفسیر شاهی، علامه امیر ابوالفتح حسینی متوفای ۹۸۶ ق . که برای سلطان تهماسب صفوی به فارسی نگاشته شده است;
۸ – مفاتیح الاحکام، علامه سراج الدین قاسم طباطبائی قهبائی متوفای ۱۰۹۲ ق;
۹ – قلائد الدرر، علامه شیخ احمد جزائری نجفی متوفای ۱۱۵۰ ق;
۱۰ – دلایل المرام، علامه حاج ملا محمد استرآبادی – مشهور به شریعتمدار – متوفای ۱۲۶۳ ق;
۱۱ – درر الایتام، علامه شیخ علی شریعتمدار متوفای ۱۳۱۵ ق;
۱۲ – مقلاد الرشاد، علامه مولی محمد مهدی مراغی حائری متوفای ۱۳۴۵ ق . (۲)
زبده البیان و کنزالعرفان
با نگاهی اجمالی به عناوین و فهرست موضوعات دو کتاب مذکور، تفاوتهایی بین آن دو آشکار می گردد که می توان آنها را از
امتیازات زبده البیان محسوب کرد . البته ناگفته نماند که کثرت عناوین و موضوعات کنز العرفان نسبت به زبده البیان موضوعی
نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، یعنی از نظر تقسیم بندی و فصل بندی مباحث، کنز العرفان نسبت به زبده البیان گسترده تر و
وسیعتر است و این مدعا با مقایسه تعداد عناوین هر یک براحتی ثابت می شود . زبده البیان شامل ۱۲۰ عنوان است در حالی که
فهرست کنز العرفان شامل ۱۷۰ عنوان است . ولی در عین حال، مقدس اردبیلی به مباحث و موضوعاتی در ضمن کتابهای مختلف
فقهی پرداخته است که آن عناوین در کنز العرفان به چشم نمی خورد و یا مؤلف کنز العرفان خیلی جزئی از کنارش رد شده است .
ما به پنج عنوان مهم از عناوین جدیدی که در زبده البیان مشخصا ذکر شده است ولی در کنز العرفان موجود نیست، اشاره
می کنیم (۳) و امتیازات هر یک از آنها را برمی شماریم که البته تکیه اصلی و عمده ما بر روی عنوان «امر به معروف و نهی از منکر»
است که نسبت به سایر موضوعات، هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هم اینکه این بحث در زبده البیان کتاب مستقلی را به
خود اختصاص داده است، در حالی که در کنز العرفان به عنوان تتمه و ملحقات «کتاب الجهاد» مطرح شده و خیلی خلاصه و سریع
بدون ذکر مصادیق و شواهد از آن گذشته است .
پنج موضوعی که به عنوان امتیاز و ویژگی خاص زبده البیان نسبت به کنز العرفان مطرح است و ما تفصیلا در مورد هر یک از آنها
بحث خواهیم کرد عبارتند از:
۱ – بحث ایمان و متعلقات آن ضمن «کتاب الطهاره » ;
۲ – بحث ریا و سمعه و عجب ضمن «کتاب الصلاه » ;
۳ – بحث شرایط امامت در ضمن «کتاب الطهاره » ;
۴ – بحث اجتهاد و تقلید در «کتاب امر به معروف و نهی از منکر» ;
۵ – کتاب مستقل و جداگانه در باره مباحث امر به معروف و نهی از منکر .
۱ – ایمان و ملحقات آن
از آنجا که صحت و قبولی هر عبادتی متوقف بر ایمان و اعتقاد به خداوند است، پیش از وارد شدن به بیان آیات الاحکام، مناسب
است به پاره ای آیات که در باره نقش ایمان در زندگی انسان است، اشاره شود:
۱ – «اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون » . (۴)
۲ – «الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاه و مما رزقناهم ینفقون » . (۵)
وجه تکرار کلمه «اؤلئک » ، که اسم اشاره است، به جهت تاکید و مبالغه در هدایت و راهنمایی مؤمنان است . رهبری و هدایت در این
آیات عبارت از کمال مطلوب انسانی است و شامل کسانی می گردد که از صفات مذکور در این قبیل آیات برخوردار باشند .
دلات این آیات بر یک سلسله احکام
این گونه آیات دلالت دارند بر وجوب هر چیزی که باعث فلاح و رستگاری می شود از قبیل تقوا، ایمان به غیب، اقامه نماز، روزه،
زکات، دوری از محرمات، انفاق به محرومان و . . . .
خلاصه، از آنجا که انجام دادن این گونه امور موجب رستگاری است و خود رستگاری هم واجب است، انجام دادن این اعمال نیز از
باب مقدمه واجب است .
مراد از تقوا این است که در هر جایی که خداوند به آن امر کرده است حاضر باشی و از هر جا نهی کرده است دوری جویی . مراد از
ایمان به غیب، گاهی تصدیق امور نامحسوس است و گاهی علومی است که از انسان پوشیده است . گاهی نیز تایید اجمالی آن
چیزهایی است که از جانب پروردگار به وسیله انبیا نزول یافته است و گاهی هم تصدیق همه واجبات و مستحبات و سایر احکام
است و بنابر قولی هم، ایمان به رستاخیز و بهشت و دوزخ است .
معتزله ایمان به غیب را انجام دادن طاعات می دانند و در مجمع البیان نیز منقول است که مراد از ایمان به غیبت گرویدن با دل و
قلب و فعل واجبات و ترک محرمات است .
در کشاف زمخشری و همچنین تفسیر بیضاوی آمده است که، هر که در اعتقادش خلل باشد منافق است و هر که در اقرارش خلل
باشد کافر است و هر که در عملش خلل باشد فاسق است . از نظر شیعه عبادات تماما معطوف به ایمان است و این مطلب، هم در
قرآن و هم در روایت مشهور است از قبیل: «و قلبه مطمئن بالایمان » ; (۶) «اولئک کتب فی قلوبهم الایمان » ; (۷) «و لما یدخل الایمان
فی قلوبکم » ; (۸) «الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم » . (۹)
فرقی که بین اسلام و ایمان است همین است که در اسلام، اقرار به زبان و اظهار اعمال ظاهری ملاک است، ولی در ایمان، مهم
قلب و دل است و تصدیق درونی و باطنی ملاک است .
در ادامه بحث ایمان، مقدس اردبیلی به طرح مساله ایمان حضرت علی می پردازد و احادیث فراوانی را از شیعه و سنی نقل می کند
و بحث ولایت را به عنوان تتمه و نتیجه ایمان مطرح می سازد و از جمله آیه شریفه «یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه
فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم » (۱۰) را در
شان حضرت علی علیه السلام
و اصحاب و یاران ایشان می داند و مراد از مرتد در آیه را خوارج و اصحاب جنگ جمل و صفین می داند و کلمه «لومه لائم » را اشاره
به ملامت و سرزنش مردم نسبت به حضرت علی علیه السلام می داند که بعد از جنگ صفین و جریان حکمین حتی از طرف
نزدیکانش مورد سرزنش قرار گرفت . (۱۱)
در حالی که در کنز العرفان بحث ایمان و کیفیت آن مطرح نشده بلکه تحت عنوان اینکه کافران هم مکلف به فروع شرعیه
می باشند، با اشاره به آیه «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون » (۱۲) نتیجه می گیرد که، اسلام
شرط قبول اعمال است و اعمال کفار مقبول نیست .
همچنین فایده دومی که به گفته وی از این آیه مستفاد می گردد این است که، برای مرتد، قضای آنچه در زمان ارتدادش فوت شده
است واجب است، گرچه برای کافر اصلی این قضا واجب نیست . دلیل آن هم اجماع علماست . و همچنین آیه شریفه «قل للذین
کفروا ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف » . (۱۳)
۲ – ریا، سمعه، عجب
اردبیلی در تتمه کتاب الصلاه با استناد به آیه شریفه:
«قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد فمن کان یرجو لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لایشرک بعباده ربه احدا» . (۱۴)
می فرماید: مراد از «لایشرک » در این آیه «لایرائی » است; یعنی عملش را برای نمایاندن به دیگران انجام ندهد . منقول است که این
آیه آخرین آیه ای است که بر پیامبر اکرم نازل شده و مستحب است موقع خواب قرائت شود .
سپس می فرماید: این آیه دلالت دارد بر وجوب اخلاص در نماز و سایر عبادات و از شروط صحت عبادت عدم شرکت غیر در آن
است; آن هم به شکلی که حتی بعد از عمل هم نباید عجب و فرح به انسان دست دهد . به عنوان تایید این مطلب، به آیه شریفه «و
یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا» (۱۵) اشاره می کند و بعد متذکر می شود که رعایت این مطلب بسیار مشکل و سخت است، مگر
خداوند کمک کند و ببخشد .
همچنین آیه، دلالت بر استقلال در عبادات دارد به نحوی که کمک گرفتن و تکیه بر دیگران در موقع عبادت جایز نیست; مثلا برای
وضو کسی نمی تواند دیگری را وادار کند تا برایش آب بریزد و امثال آن . از کشاف نقل است که: «فمن کان یامل حسن لقاء ربه او
فمن کان یخاف سوء لقاء ربه » که مراد از شرک در عبادت، عدم ریا و خودنمایی است و اینکه عملش را جز برای رضای خدا انجام
ندهد و هیچ چیز دیگری را با آن مخلوط نکند . منقول است که این آیه در مورد جند بن زهیر نازل شده است که به پیامبر اکرم
صلی الله علیه وآله عرض کرد:
من کارم را ابتدا برای خدا انجام می دهم اما وقتی دیگران از آن مطلع می شوند خوشحال می شوم . پیامبر فرمود: «خداوند عملی
را که دیگران با آن شریک باشند نمی پذیرد» .
البته در این مورد نقل دیگری هم هست که از نظر اجتماعی و روانی قابل تامل است و آن این است که پیامبر فرمود:
لک اجران اجر السر و اجر العلانیه .
اگر مراد فاعل واقعا عجب و خودنمایی نباشد بلکه به خاطر ارشاد و هدایت دیگران به کار خیر باشد، در این صورت دو پاداش
خواهد داشت: یکی به خاطر عمل پنهانی خالص برای خدا و دیگری برای اعلان و مشخص شدن آن و یادگیری دیگران .
از آن حضرت نقل است که فرمود: «از شرک اصغر بپرهیزید» . عرض شد مراد چیست؟ فرمود: «ریا» . (۱۶)
شایان ذکر است که در کتاب الطهاره و کتاب الصلاه کنز العرفان، اصلا این آیه مورد استشهاد قرار نگرفته و ذکری از آن به میان
نیامده است هر چند مسلم است که عدم عجب و ریا از مسلمات است . ولی فاضل مقداد عنوان مستقلی برای آن قرار نداده بلکه به
همان عمومات نیت و اخلاص بسنده کرده است .
۳ – شرایط امامت
علامه محقق، مقدس اردبیلی ذیل آیه شریفه: «و اذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی
قال لاینال عهدی الظالمین » (۱۷) بحثی را گشوده اند به عنوان شرایط امامت که اگر چه مستقیما به طهارت ظاهری و جسمانی که
در نماز شرط است مربوط نمی شود ولی مساله طهارت را از دید معنوی و عرفانی آن مطرح کرده است و عدالت را به عنوان
طهارت، و فسق را به عنوان عدم طهارت بیان کرده است که نکته بسیار جالبی است . او بعد از بیان اینکه مراد از ابتلا در آیه،
اعمال شاق و سختی است که برای ابراهیم علیه السلام قرار داده شد از قبیل ذبح فرزند و رفتن در آتش و سایر آزمایشها، توضیح
می دهد که چون ظلم فسق است، انسان را از عدالت ساقط می کند و سپس به نقل از کشاف می فرماید: به این آیه استدلال شده
است که عدالت در امامت شرط است و فاسق صلاحیت امامت را ندارد، و چگونه می توان امامت کسی را پذیرفت که شهادت و
قضاوتش نافذ نیست و خبرش مورد اطمینان نمی باشد و حتی از ابوحنیفه همین معنی نقل شده است و از ابوعیینه نقل شده که
ظالم چگونه می تواند امام باشد در حالی که امامت برای دفع ظلم تشریع شده است و اگر ظالم امام شود محتوای این ضرب المثل
است که عرب می گوید: «من استرعی الذئب ظلم » ; هر که گرگ را چوپان کند ظلم کرده است .
البته جناب مقدس اردبیلی، در ادامه قایل به این مطلب می شود که واسطه بین ظلم و عدل ثابت است . بنابراین، از اینکه ظلم
مانع امامت است لازم نمی آید که عدل شرط آن است . بنابراین، یا باید قایل به عدم واسطه شویم که بگوییم غیر عادل نمی تواند
امامت داشته باشد یا اینکه هر امری را که برای فاسق جایز نمی دانیم برای غیر عادل هم جایز ندانیم .
آنگاه می فرماید: اگر چه آیه در باره خلافت و ولایت است، ولی می توان از آن برای عدم جواز امامت فاسق برای نماز جماعت هم
استفاده کرد; زیرا عنوان امام برای او هم منقول است .
از قاضی نقل است که این آیه دلالت بر عصمت انبیا از گناهان، حتی پیش از بعثت دارد .
توجیه این معنا چنین است که هر فردی، ولو بعضی از ایام عمرش مرتکب کبیره باشد، عنوان ظالم بر او صدق می کند زیرا او هم
فی الجمله ظالم بوده است . و تصدی امامت به ظالم نمی رسد . چنانکه اگر اطلاق مشتق را کسی که قبلا متصف به صفتی بوده
است حقیقت بدانیم، شامل می شود .
البته این نظر، خلاف رای اشاعره است; زیرا آنها قائل به وقوع حتی گناه کبیره از انبیا هستند و آیه «و عصی آدم ربه . . .» (۱۸)
«فتکونا من الظالمین » (۱۹) دلیل بر جواز ارتکاب معاصی برای انبیا می دانند . به هر حال، نتیجه ای که از این بحث گرفته می شود
این است که عدالت شرط اصلی امامت است و چون ظلم منافات با آن دارد، امامت به ظالم نمی رسد . (۲۰)
اما فاضل مقداد اگر چه این آیه را در کتاب خود ذکر کرده، ولی آن را در بخش
مستحبات وضو و غسل مطرح کرده است و اصلا اشاره ای به بحث امامت و عدالت نکرده و توجهی به آخر آیه نکرده است بلکه فقط
صدر آیه را که می فرماید: «اذابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن » نقل کرده است و طبق نقلی (که چندان مناسب و در شان امتحان و
آزمایش نیست) مراد از کلمات مورد امتحان را اموری از قبیل مضمضه و استنشاق و گرفتن ناخن و تراشیدن موهای زاید بدن و
استنجا با آب و قطع شارب و از این قبیل موارد شمرده و به توضیح و بیان همین موارد پرداخته است . البته باید گفت اگر چه امور
مذکور در جای خود نیک و لازم است، ولی در حدی نیست که خداوند بخواهد پیامبرش را به وسیله آنها امتحان کند و چنانکه از
انجام دادن آنها سربلند درآمد، او را لایق منصب امامت بداند; زیرا هر فردی می تواند از عهده این گونه امور برآید و به عنوان امتیاز
و ویژگی محسوب نمی گردد . اگر چه خبر منقول در این معنی ثابت و روشن است، ولی به هر حال شرح و بسط آن در کتاب کنز
العرفان مشهود است . (۲۱)
۴ – اجتهاد و تقلید
از جمله مباحثی که به عنوان یکی از امتیازات برجسته زبده البیان نسبت به کنز العرفان می توان به آن اشاره کرد، طرح مبحث
اجتهاد و تقلید در آخر کتاب امر به معروف و نهی از منکر است . تا جایی که در کنز العرفان مرور کردیم، حتی در لابلای سایر
مباحث هم، اثری از این عنوان نیافتیم .
محقق اردبیلی آیاتی از قبیل: «ولکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب و اکثرهم لایعقلون » (۲۲) نقل می کند و مراد از افترا بر
خداوند را تحلیل حرام و تحریم حلال می داند و سپس این حرمت و حلیت را به خداوند نسبت می دهد . آنگاه این آیه را مطرح
می کند:
«و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آباؤنا» .
: وقتی که به آنها گفته می شود که برای درک و فهم احکام الهی بشتابید به سوی آنچه خداوند نازل فرموده و از رسول او بخواهید،
می گویند: ما را همان راه روشن آبا و اجدادی کفایت می کند، (و خود را از رجوع به خدا و رسول بی نیاز می دانند).
«او لو کان آباؤهم لایعقلون شیئا ولایهتدون » . (۲۳)
: آیا حتی اگر پدران آنها گمراه و جاهل باشند و صلاحیت پیروی نداشته باشند، باز هم از اجدادشان پیروی خواهند کرد؟
محقق در این جا می گوید: استفهام در این آیه انکاری است یعنی نباید این کار را انجام دهند و مفهومش آن است که پیروی از کسی
وقتی صحیح است که علم به هدایت و رشد، در او موجود باشد و این هم بجز از طریقه حجت شرعی، حاصل نمی شود .
وی بعد از ذکر آیات فوق، نتیجه می گیرد که این آیات دلالت بر جواز تقلید فی الجمله می کند; زیرا تقلید منهی و مذموم در
مواردی است که مقلد و متبوع منحرف و گمراه بوده و صلاحیت پیروی نداشته باشد مثل آبا و اجداد قوم مذکور . ولی چنانچه از
طریق حجت شرعی اثبات شود که مقلد و مرجع، صلاحیت پیروی را داشته و در تقلید از او رشد و تعالی و هدایت موجود است، از
عموم تقلید مذموم خارج می گردد . بلکه به عبارتی می توان گفت از تقلید خارج می شود زیرا واقعا پیروی از عالم هادی همراه با
دلیل است نه بدون دلیل، البته دلیل اجمالی نه تفصیلی، در حالی که در تعریف تقلید می گویند، پیروی کردن از کسی بدون دلیل .
بنابراین، تقلید از مجتهد واجد شرایط جایز و نیکو، بلکه واجب است بعد از اینکه دلیل محکمی بر ثبوت آن اقامه شود .
زیرا آنجا که خداوند می فرماید: «ولا تقف ما لیس لک به علم » (۲۴) مراد، تقلید بدون دلیل است و از همین جا فرق بین تقلید مذموم
و تقلید ممدوح معلوم می شود ظن مذموم و ظن ممدوح – زیرا عمل به ظن هم اگر از روی دلیل علمی باشد، جایز و حسن است،
ولی اگر به صرف تقلید صورت گیرد ممنوع خواهد بود .
و آیاتی از قبیل: «ان یتبعون الا الظن و ان هم الا یخرصون » (۲۵) دلالت بر عدم جواز عمل به ظن در اصول اعتقادات دارد نه در فروع
شرعیه که مبنای آنها بر ظن و احتمال است; زیرا این گونه آیات در مورد شریک قرار دادن برای خداوند به دست مشرکان وارد
شده است . همچنین، این آیات دلالت بر عدم جواز تقلید از جاهل و مفضول دارد; زیرا می فرما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 