پاورپوینت کامل مدرسه علمیه اثنا عشریه (صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)آباده ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مدرسه علمیه اثنا عشریه (صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)آباده ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مدرسه علمیه اثنا عشریه (صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)آباده ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مدرسه علمیه اثنا عشریه (صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف)آباده ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۱۲

یکی از مدارس علمیه موفق شهرستان ها، حوزه علمیه صاحب الزمان عجل الله تعالی
فرجه الشریف آباده است. مؤسس آن، روحانی نابینا و روشن ضمیر جناب حجه الاسلام
آقای حاج شیخ عباس فرخی است. او، پس از سال ها فعالیت تبلیغی و فرهنگی و
اجتماعی آن را بنا نهاده است.زندگی و فعالیت های وی می تواند برای پویندگان
این راه نورانی، درس آموز باشد.

نوشتار زیر پاسخ های ایشان به پرسش های پیام حوزه است.

در بیست و پنجم مهرماه ۱۲۹۸ ش مطابق با ۱۳۳۸ قمری به دنیا آمدم.پدرم، مرحوم
کربلائی حسین، مرا «عباس » نام نهاد.نابینایی مادرزادی ام، مایه حزن و اندوه
پدر و مادرم بود، ولی من همیشه در این فکر بودم که: «خداوند در عوض این
نابینایی چه نعمتی به من عطا می فرماید؟». به مرور متوجه شدم هر گفت و گویی را
که می شنوم به خاطر می سپارم، به طوری که در سن سه یا چهارسالگی مطالب را به
خوبی ضبط می کردم و هر شعر و حدیثی را که می شنیدم در حافظه ام می ماند. در سال
۱۳۰۵ ش (۱۳۴۳ ق)مکتب خانه باز شد و این جانب به میل خود و رضایت پدرم به
مکتب خانه رفتم. معلمم، مرحوم سید حسین بود و ابتدا که «بسم الله الرحمن
الرحیم » را بر زبانم جاری کرد، و با آن قلب و چشم و دلم باز شد. از اول سوره حمد تا
آخر قرآن را نزد ایشان و حاج حسین دائی که فردی صحیح القراءه بود، حفظ کردم.حفظ
قرآن از سال ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۷ طول کشید، به این ترتیب قلب و روح و جانم به کلمات
ذات پروردگار عجین شده و قرآن در پوست، گوشت و جانم جای گرفت.خواندن ادعیه و
زیارات مرویه را نزد همان استاد، حفظی یاد گرفتم و چون در آن زمان مرجع تقلید
آیه الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی(ره) بود، با استفاده از استعداد خدادادی،
تمام رساله مرحوم سید را خوانده و به خاطر سپردم، سپس به یادگیری اشعار
حافظ و سعدی و فراگیری کتاب های ادبی پرداختم. بالاخره تا سال ۱۳۱۵ آن ها را
نیز آموختم. همچنین در این مدت توفیق مشارکت در بنای مسجدی را یافتم.

پس از این دوران به دروس حوزوی پرداختم و ادبیات عرب و کتاب های مقدماتی را
یاد گرفتم و قسمت زیادی از نهج البلاغه و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) را
نزد آقایان حاج غلامرضا یزدی و آقا سید محمد واعظ حفظ کردم.

با اتمام کار مسجد در سال ۱۳۶۲ق، مرحوم شیخ غلامرضا یزدی (ره) که از فحول
علمای آن زمان و از بزرگ ترین اساتید استان یزد بود، مرا به امامت مسجد نصب
کردند.

با تمام این ها در کنار اقامه جماعت و بیان مسائل دینی به کار قنات نیز
می پرداختم. مدتی بعد برای مبارزه با فرق ضاله شیخیه و صوفیه و … نزد حضرت آیه
الله العظمی بروجردی (ره) رفته و با الهام از رهنمودهای ایشان به اتفاق آقای
حاج شیخ انصاری واعظ قمی به آباده آمده و به جهاد فرهنگی پرداختیم. با آمدن جناب
آقای شیخ علی محمد موحدی (ره)که یکی از هم درس های حضرت امام و حضرت آیه الله
العظمی گلپایگانی (طاب الله مضجعهما) بود، فعالیت فرهنگی ما رونق جدیدی گرفت.
فعالیت های این حقیر در این دوران در زمینه های فرهنگی و اجتماعی نیز ادامه
یافت و علاوه بر همکاری با روحانیان اعزامی از سوی مراجع عظام به امور
عمرانی و آبادانی مساجد و برقراری جلسات دینی برای خواهران و برادران و
رسیدگی به وضع ایتام و فقرا و رفع گرفتاری مردم نیز می پرداختم. با گسترش
دامنه مبارزه علیه رژیم پهلوی، با استفاده از وکالت و اجازات مراجع عظام،
مبارزه را گسترده تر کردم و با همکاری دوستان و علما به انتشار اطلاعیه ها و…
اقدام می کردیم.در دوران مبارزاتی مدتی تحت بازداشت ساواک قرار گرفتم و بعد از
مدتی آزاد شدم.

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایجاد نهادهای انقلاب مشارکت داشتم.هم چنین به
سرپرستی و کمک نقدی این جانب سازمان تبلیغات تشکیل شد.

با آغاز جنگ تحمیلی، سیل مهاجران به آباده سرازیر شدند و این جانب به فضل خدا و
عنایت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و کمک مسئولین، مهاجرین
راکه قریب ده هزار نفر بودند اسکان داده و در حد توانایی به آن ها رسیدگی کردیم.
سپس بنیاد مهاجرین تشکیل شد و این جانب به عنوان سرپرست بنیاد منصوب شدم. با
رسیدن پیکرهای مطهر شهدا، سرکشی به خانواده های شهدا را آغاز و به امور آنان
اهتمام نمودیم و بنیاد شهید را راه اندازی کردیم.

در کنار تمامی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، آرزو و هدف من تشکیل حوزه علمیه
بود. گرچه چندین بار مکانی را اجاره و درس را شروع کردم، ولی هربار به علت
مشکلاتی به تعطیلی کشیده شد.

در اوائل انقلاب، زمینی را برای مدرسه تهیه کرده بودم (این محل در حال حاضر
خانه های مهاجرین و ساختمان صندوق قرض الحسنه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی
فرجه الشریف) می باشد) این قطعه زمین را به زمین دیگری تبدیل کردم و کلنگ آن زده
شد و باز آن را به عللی به زمین دیگری تبدیل کردم. در نهایت بنا شد زمین
قبرستانی که در حال ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.