پاورپوینت کامل بیانات دو تن از مراجع عظام در بار ه بازنگری در نظام آموزشی حوزه ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیانات دو تن از مراجع عظام در بار ه بازنگری در نظام آموزشی حوزه ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیانات دو تن از مراجع عظام در بار ه بازنگری در نظام آموزشی حوزه ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بیانات دو تن از مراجع عظام در بار ه بازنگری در نظام آموزشی حوزه ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۴

به دنبال طرح مباحثی در باره بازنگری در نظام آموزشی و اصلاح کتابهای درسی، مدیریت حوزه علمیه مصمم به برگزاری
اجلاسیه هایی شده است و در این جهت نشستی مقدماتی در مدرسه دارالشفا برگزار کرد ^(۱) .

در این نشست ابتدا آیه الله العظمی فاضل لنکرانی و در اختتام آیه الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاتهما) بیاناتی را در باره
بازنگری در نظام آموزشی حوزه ایراد فرمودند .

پیام حوزه نیز به دنبال مطالبی که در بخش مقالات، نامه ها، گفتگو و سرمقاله های خود در این باره داشته و با توجه به نکات
مهمی که در این فرمایشها بوده، چکیده ای از آن را در اینجا می آورد .

سخنرانی آیه الله العظمی فاضل لنکرانی

ایشان در ابتدای سخن خود به این نکته که اکثریت هر صنف و گروهی باید خصوصیات اصلی و شاخص آن صنف را داشته باشند
اشاره کرده و یادآور شدند که دو خصیصه اصلی روحانیان، دارا بودن علم و تقوا، آن هم در مرحله بالا ووالای آن است و تاکید کردند
که روحانیت برای اینکه جایگاه خویش را در بین مردم حفظ نماید و روز به روز بر اعتماد و عنایت مردم به خود بیفزاید، باید دو
عنصر علم و تقوا را بیش از پیش در خود ایجاد کند و آن را تعالی بخشد و محور اصلی فعالیت ها در حوزه، کسب این دو گوهر
ارزشمند باشد .

اگر علما و روحانیان چنین نباشند جامعه گرفتار مشکلات، بدبختی و تباهی خواهد شد .

ایشان اضافه کردند: آنهایی که اهل فضل و تقوا هستند، نیاز مردم را بیشتر احساس کنند و بیش از پیش زمینه های بهره برداری
مردم از وجود با ارزششان را فراهم سازند . آنگاه فرمودند:

مساله اساسی امروز حوزه، مساله نظام آموزشی است . شرایط موجود، کمی وقت و نیازهای روز اقتضا می کند که در این نظام
تغییری به وجود بیاید . اما قبل از اینکه پیشنهادم را در این باره عرض کنم یادآوری دو نکته را لازم می دانم .

نکته اول:

برادران ! فضلا ! آقایان عزیز ! فکر نشود که روشنفکری و پویایی اقتضا می کند که فقه جواهری را زیر پا بگذاریم، این معنا در بعضی
از صحبتها و نوشته ها مشاهده می شود، بدانید این طرز تفکر معنایش انهدام فقه است .

من عبارتی را شخصا از امام قدس سره شنیدم که فرمودند:

اگر روزی فقه جواهری و فقه سنتی از حوزه های ما کنار برود، آن روز، روز زوال انقلاب اسلامی ماست .

دوام انقلاب به حفظ فقه سنتی است، این کلام امام مصداق کامل: «المؤمن ینظر بنور الله » است .

بحث و پیشنهاد اصلاح در باره نظام آموزشی، معنایش این نیست که کتاب جواهر را زیر پا بگذاریم . کتاب جواهر تا آن لحظه ای که
یک روحانی نفس می کشد مورد احتیاج است . لذا بعضی از روشنفکری ها که معنایش کنار گذاشتن فقهی است که از مشایخ و
بزرگان گرفته ایم، فکر غلط و غیر صحیحی است .

لذا مساله بازنگری در نظام آموزشی، باید با حفظ اصالت فقه سنتی و فقه جواهری باشد .

نکته دوم:

در جلسات و نشستها طبعا ارتکازاتی در مورد تغییر کتابها در بین طلاب، فضلا، مدرسان پیدا می شود . اما نباید سبب شود قبل از
اینکه کتابهای درسی جایگزین پیدا بکند، کتابهای فعلی متزلزل شود . طلاب محترم فکر نکنند حالا که بناست مثلا به جای شرح
لمعه کتاب دیگری گذاشته شود، پس چه داعیه ای است که وقت را صرف یاد گرفتن این کتاب کنیم . نتیجه چنین ذهنیتهایی این
خواهد شد که متعلم نه این کتابهای مرسوم را بیاموزد و نه کتابهای دیگر را . لذا باید موقعیت کتابهای درسی فعلی با کمال قوت
به جای خودش باقی باشد .

اما در مورد بازنگری در نظام آموزشی فعلی، رعایت چهار مطلب را لازم می دانم:

مطلب اول:

در نظام جدید تفسیر را در متن کتابهای درسی قرار بدهیم . گر چه هم اکنون تفسیر از دروس عمومی حوزه است، اما این کفایت
نمی کند . البته، تفسیر همانند فقه و اصول است، در همان روز اولی که طلاب مقدمات می خوانند، نمی توانند تفسیر هم بخوانند،
اما بعد از شرح لمعه چرا تفسیر نباشد؟

تفسیر مراتبی دارد، تفسیر آسان داریم، تفسیر نیمه مشکل تا می رسیم به خارج تفسیر، خارج تفسیر به مراتب از خارج فقه و اصول
مشکلتر است . لذا خارج تفسیر از نظر علمی، حتی دقیقتر و جالبتر و شیرینتر است . پس تفسیر باید یک کتاب درسی اصلی باشد .

مطلب دوم:

برای تغییر هر کتابی باید افراد متخصص در آن فن بنشینند و با دقت و احتیاط و وسواس و با توجه به کتابهای روز، مخصوصا در
مباحث صرف و نحو و معانی و بیان و . . . کتابهای ارزنده ای انتخاب کنند و در ضمن سعی کنند مثالها و تمرینها همه از قرآن و
حدیث و نهج البلاغه باشد . چرا مثال و تمرین کتابهای درسی شعرهای جاهلیت باشد؟ با داشتن قرآن چه نیازی به این اشعار است .
ما نهج البلاغه داریم که حریری ها از ترجمه آن ناتوانند . چه نیازی داریم به مقامات حریری . از همان قدم اول (صرف و نحو)
ارتباط با قرآن و نهج البلاغه و احادیث زیاد شود .

مطلب سوم:

کتابهای ما خیلی وقت طلبه را می گیرد، در حالی که این کتابها اگر تبدیل به کتابهایی سلیس و روان شود طلبه همان مطالب را
در زمانی کوتاهتر درک می کند . پس، باید کتاب درسی مطالبش روان باشد . مثلا طلبه باید در مدت کوتاهی مجموعه ای از فلسفه
را بتواند بیاموزد . علاوه بر اینها، کتابهایی که اهل خبره و متخصصان فن تدوین کرده اند قبل از جایگزینی در معرض اشکال و نقد
فضلا قرار گیرد و با تبادل نظر حک و اصلاح شود، بعد از آنکه مورد تصویب قرار گرفت در اختیار طلاب قرار داده شود .

مطلب چهارم:

موضوعی که در نظام آموزشی ما باید کاملا مورد توجه باشد مساله اخلاق است . به یاد دارم در دورانی که در شورای
دیریت بودیم هر وقت خدمت امام قدس سره می رسیدیم، ایشان روی مساله اخلاق خیلی تکیه داشتند، عجیب تکیه داشتند . حتی
گاهی سؤال می کردند:

در حوزه چند جلسه اخلاق دارید؟ چه کسانی درس اخلاق می گویند؟

گاهی بعضی را برای تدریس اخلاق معرفی می کردند . مساله اخلاق مساله مهمی است . منتهی در مساله اخلاق دو چیز نقش دارد:
یکی تربیت، موعظه، نصیحت، بیان حالات بزرگان در طول تاریخ که انصافا زندگینامه هر کدامشان برای طلاب درسی است .

دیگر آنکه مسؤولان و مدیران و اساتید هر حوزه، باید با اخلاق و رفتار خود برای طلاب الگو و سرمشق باشند . تربیت عملی به
مراتب از تربیت قولی نافذتر و مؤثرتر است . امام صادق علیه السلام می فرماید: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم » ، دعوت به غیر
السن مؤثرتر و نافذتر است .

ما مسؤولیت تربیت طلاب جوان را بر عهده داریم، باید عملا در روح آنان اثر بگذاریم . منزل امام قدس سره را در جماران دیدید،
این است معنای «المؤمن ینظر بنور الله » .

سخنرانی آیه الله العظمی مکارم شیرازی

ایشان در ابتدا ضمن تبریک ایام غدیر، به دستاوردهای آن اشاره کردند . آنگاه به عنوان مقدمه، به کلیاتی در باره بازنگری در نظام
آموزشی اشاره کرده، فرمودند:

امیدوارم این جلسه مقدمه جلسه پرباری که در باره نظام آموزشی حوزه در آینده تشکیل خواهد شد، باشد . گاهی تصور می شود
میان دو برنامه اسلامی تضاد وجود دارد، از یک طرف به ما دستور داده اند به اینکه دو روزتان مساوی نباشد یعنی ما را دعوت به
سوی تکامل کرده اند «من ساوی یوماه فهو مغبون » . و در دعای امام سجاد علیه السلام و دعای ایام هفته و . . . تعبیر به ساعت دارد .
در همه برنامه های دینی و از جمله حوزه ها و کتابهای درسی، تبلیغ و دیگر مسائل آن نباید سکون باشد .

از طرف دیگر ما را به حفظ سنتها مامور کردند، علی علیه السلام در نامه معروف خود به مالک اشتر می فرماید: «ولاتنقضن سنه
صالحه » .

ما در میان این دو چیز قرار داریم، آیا اینها با هم تضاد دارد؟ اگر بخواهیم سنتها را حفظ کنیم، باید بایستیم، اگر تکامل بخواهیم
پیدا کنیم باید سنتها را کنار بگذاریم، در کشاکش حفظ سنتها و تداوم تکامل چه باید کرد؟ این یک تضاد کاملا بدوی است که با
کمی تامل می توان جواب آن را داد، و آن اینکه همیشه افرادی که سر کار می آیند تجربیاتی دارند و از مجموعه اینها نتایجی
می گیرند و این نتایج را به صورت سنت برای آیندگان می گذار