پاورپوینت کامل اصول تبلیغ ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اصول تبلیغ ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اصول تبلیغ ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اصول تبلیغ ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۰

موضوع بحث «پاورپوینت کامل اصول تبلیغ ۶۹ اسلاید در PowerPoint » است در آغاز مقدماتی را یادآورمی شوم:

مقصود ما در این گفتار تبلیغ دینی و مذهبی است، نه تبلیغ سیاسی و اقتصادی. سیاستمداران و بازرگانان بزرگ دنیا
برای پیشرفت مقاصد سیاسی و بازرگانی خویش تبلیغاتی دارند که راه ورسم خاص خویش را دارد و از حوزه بحث فعلی
خارج است.

ریشه کلمه تبلیغ

کلمه تبلیغ از قرآن مجید گرفته شده است اولین بار در دین مقدس اسلام این ماده و این کلمه به همین معنی که مراد و
مقصود مااست به کار برده شده است و در چندین آیه قرآن، این ماده به صورت مصدر ثلاثی و فعل مضارع و فعل امر به کار
رفته است. درسوره احزاب فرموده است:

(الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه ولا یخشون احدا الا الله وکفی بالله حسیبا). (۱)

«آن کسانی که پیام های خدا را می رسانند، تبلیغ می کنند و ازخدا می ترسند و جز خدا از هیچ کس باک ندارند و خدا در
مقام حساب کافی است و خود می تواند به هر حسابی برسد».

در جای دیگر می فرماید:

(یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی
القوم الکافرین). (۲)

مطابق عقیده شیعه که بسیاری از علما و عظمای اهل سنت نیز باآن موافق هستند، این آیه در باره نصب
امیرالمؤمنین(ع) به مقام خلافت در ذی الحجه سال دهم هجرت و سال آخر عمر خاتم الانبیا(ص)است و ترجمه آن
چنین است:

«ای فرستاده ما، تبلیغ کن و برسان آن چه را نازل شده است به سوی تو از پروردگارت و اگر این کار را نکردی، هیچ پیامی
رانرسانده ای و هیچ کاری برای ما نکرده ای و خدا تو را از مردم نگه داری می کند، همانا خدا مردم کافر را هدایت نمی کند».

عبارت «مبلغ » که الان مصطلح است در قرآن مجید به کار نرفته است، اما در نهج البلاغه این تعبیر آمده است. می توان
گفت، اول کسی که – در سندهای اسلامی که در دست ما است – کلمه مبلغ را به معنی مبلغ مذهبی به کار برده است
امیرالمؤمنین(ع) است، چنان که در خطبه ۱۰۱ نهج البلاغه این عبارت موجود است:

«فوالذی فلق الحبه و برا النسمه ان الذی انبئکم به عن النبی الامی(ص) ما کذب المبلغ ولا جهل السامع ».

این جمله ها را علی(ع) پیش از آن می گوید که می خواهد از سلطنت وحکومت معاویه بن ابی سفیان و سلطه او بر
مسلمانان خبر دهد وچون خبری است که برای بسیاری قرع سمع می کند که علی(ع) ازآینده چگونه و چرا خبر می دهد
می فرماید:

«به آن خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید همانا آنچه رامن به شما خبر می دهم از پیامبر امی(ص) گرفته ام، به خدا
قسم مبلغ دروغ نگفت و شنونده هم نادان نبود».

ابن ابی الحدید می گوید: مراد امیرالمؤمنین از مبلغ و سامع، هردو، خود حضرت است و نفس شریف خود را در این دو
تعبیر اراده کرده است. (۳) اما بنده طبق شواهدی از نهج البلاغه که مجال بیان آن نیست احتمال می دهم، مراد از مبلغ
خاتم الانبیا و از سامع امیرالمؤمنین است. پس معنی عبارت این است: نه پیغمبر دروغ گفت به من، و نه من مستمع و
شاگرد نادانی بودم. او راست گفت و من هم درست ضبط کردم، چنان که در جای دیگر نهج البلاغه می گوید:

«ماکذبت ولا کذبت ولا ظللت ولا ضل بی ». (۴)

به خدا قسم نه من دروغ گفتم و نه آنکه به من گفت، دروغ گفت ونه من گمراه شدم، و نه مرا گمراه کرده اند، یعنی
محمد(ص)راستگو بود و من هم به راستی و درستی از وی گرفتم و به امانت آنچه را که از او گرفتم راست می گویم.

اولین مبلغ در اسلام

مقدمه دوم) اولین کسی که می توان در اسلام به او عنوان مبلغ دادکیست؟ جمله ای در نهج البلاغه است که ما را به این که
پیغمبرمبلغ دوم است ارشاد می کند آن جمله این است:

«و ما یبلغ عن الله بعد رسل السماء الا البشر». بنابراین مبلغ اول در اسلام جبرئیل(ع) است که قرآن مجید را بر خاتم انبیا
نازل کرده است و مبلغ دوم خاتم الانبیا(ص) است.

البته نباید نگران این شد که پیامبر(ص) در مرتبه دوم قرارگرفت، زیرا، حضرت در خطبه خیف منی فرموده است:

«فرب حامل فقه الی من هو افقه منه »; (۵) اشکالی ندارد که جبرئیل راوی باشد و پیام خدا را به خاتم انبیا برساند و
رسول اکرم(ص) افقه از او باشد چنان که در همین اخبار و روایات فقه اسلامی – حتی در غیر ابواب فقه – نظایر بسیار دارد،
این طورنیست که کسانی که از خاتم انبیا یا ائمه طاهرین روایات واحادیثی گرفته اند و به علما و دانشمندان این چهارده
قرن گذشته اسلامی و قرون آینده اسلامی رسانیده اند و واسطه بوده اند، همه آن واسطه ها از همه این علما داناتر بودند،
غالبا به عکس است،شاید در صد نفر راوی یک نفر مثل علامه حلی نبوده است، شاید درهزار راوی یک نفر مثل خواجه
نصیر طوسی نبوده است. حال وارداصل موضوع می شویم.

اقسام تبلیغ

تبلیغ به مستقیم و غیرمستقیم تقسیم می شود. تبلیغ غیرمستقیم به مراتب مؤثرتر و مفیدتر است.

تبلیغ مستقیم

در تبلیغ مستقیم مبلغین دین مقدس اسلام در اصول و فروع دین، ودیگر معارف دینی، حتی تاریخ اسلام مردم را هدایت
می کنند،نامسلمانی را مسلمان و مسلمان را مسلمان تر و مسلمان غیرشیعه ای را به مذهب و معارف شیعه رهبری
می کنند.

تبلیغ غیرمستقیم

اما تبلیغ غیرمستقیم شیوه ای از تبلیغ است که خواه ناخواه باهر کسی همراه است و از هر کسی ساخته است. هر فردی
خواه وناخواه مبلغ افکار و روحیات و طرز تعلیم و تربیتی است که فراگرفته است، به عبارت دیگر هر فرد هنگام ورود به
هر مجلسی، باافکار خود به آن مجلس می آید، با روحیات خود به آن مجلس قدم می گذارد، با عقاید خوب یا بدی که دارد،
وارد آن محیط می شود وخواه و ناخواه تا حدودی در آن محیط اثر می گذارد.

اثر تبلیغی رفتار مسلمانان

هر فرد مسلمانی تا آن جا که مسلمان است، با همان عمل های عبادی و مراقبتی که در کارهای معاملاتی و بازاری خودش
دارد گرچه درمقام تبلیغ نیست ولی یکی از مبلغین پرقیمت اسلام است. یک مسلمان معتقد اگر هم بخواهد تبلیغ نکند
نمی شود مگر این که از اسلام خارج شود. مسلمان نماز می خواند، روزه می گیرد، دروغ نمی گوید،راست می گوید، به
معاملات مشروع تقید دارد، تمام این اعمال وتقیدات و خط مشی، تبلیغ این عقاید و افکار و اعمال است.

نمونه ای را یادآوری می کنیم:

در سال پنجم بعثت خاتم الانبیا(ص)، کار آزار و فشار قریش برمسلمانان کم بضاعت بی کس مکه معظمه به قدری دشوار
شد که ماندن در مکه برای آن دسته از مسلمانان که پناهی و کسی نداشتندامکان ناپذیر شد و رسول اکرم(ص) به یازده
مرد و چهار زن مسلمان اجازه داد از مکه معظمه و از کشور حجاز از طریق دریای احمر به کشور مسیحی مذهب حبشه
مسافرت کنند، و آن جا بمانند و مراسم دینی خود را انجام دهند تا خدا به آنان فرجی عنایت کند. درسال هفتم بعثت،
هجرت وسیع تری انجام شد و هشتاد و سه مرد یاهشتاد و دو مرد و هجده زن یعنی صد یا صد و یک نفر مسلمان ازطریق
دریای احمر به حبشه رفتند. و عده ای از آنان حدود سیزده سال در کشور مسیحی مذهب آن روز حبشه ماندند. یکی از
این مهاجران جعفر بن ابی طالب عموزاده خاتم انبیا(ص) بود، اینان رفتند تا از فشار قریش رهایی پیدا کنند.

یک مورخ وقتی این قضیه تاریخی را می نویسد، چه آن مورخ طبری یایعقوبی یا ابن اثیر باشد، چه دیگری، جز این جریان
تاریخی رانخواهد نوشت، مورخ حقش جز این نیست که جریان تاریخی و روش وقوع یک حادثه را بیان کند، اما تحقیق و
نتیجه گرفتن و تحلیل این واقعه بر عهده محقق است که از متون تاریخ به نتایجی می رسد.

یک مورخ اگر مورد سؤال واقع شود که چرا پانزده نفر در سال پنجم و صد و یک نفر در سال هفتم بعثت از خانه و زندگی و
خواهرو برادر و زن و شوهر و رفیق کوچه و محله گذشتند و به کشورحبشه رفتند؟

جوابی که مورخ می دهد این است که اینان سخت در فشار بودند،زندگی بر اینان تنگ شده بود ناچار به کشوری که در
آنجا سخن ازخدا و نبوت و کتاب آسمانی انجیل بود و مشترکات زیادی بامسلمین داشتند، رفتند.

هجرت به حبشه تبلیغی بزرگ و غیرمستقیم

اما یک محقق پاسخ اش این است که پنج سال از عمر تعلیمات پیغمبراسلام گذشته است، مقداری از افکار اسلامی و
تعلیمات خاتم انبیا(ص)، تعدادی از آیات کوتاه سوره های کوچک مکی نازل شده است. قرآن در مغزهای افراد با ایمان جا
گرفته است. ازسویی دیگر محیط مکه برای این که این مغزها که تحت تاثیرتعلیمات خاتم انبیا قرار گرفته است از خود
عکس العمل نشان دهدمساعد نیست، آن روز باید پانزده نفر به آن محیط مساعد بروند،فردا هم صد و یک نفر دیگر به آن
جا بروند و عملی انجام دهندکه مورخ نام آن را گریختن از فشار و شکنجه دشمن می گذارد ولی محقق آن را، رفتن عده ای
با افکار و تعلیمات و فرهنگ نو از این محیط به آن محیط می داند که تاثیر تبلیغی دارند. لازم نیست پیغمبر به آن ها بگوید
که شما را برای تبلیغ می فرستم. در این تبلیغ غیرمستقیم لازم نیست که خود مبلغ را هم آگاه کنند.

جعفربن ابی طالب فردی با وضع خاص روحی و اخلاقی و توحید و ایمان ساخته شده است، مسیحیان به گونه ای به
عیسی(ع) می نگرند، و اوبه گونه ای دیگر، جعفر بن ابی طالب در حالی که از عیسی(ع)تجلیل و تکریم می نماید، و او را
پیامبر خدا می داند ولی شیوه فکر او در اثر تعلیمات مکتبی که جعفر را پرورش داده است باطرز فکر مسیحیان متفاوت
است.

با این طرز فکر، او و صد زن و مرد مسلمان دیگر به حبشه می روند.

نماز می خوانند، «لا اله الا الله » و «محمد رسول الله »می گویند، در مجلس پادشاه حبشه سخن از عیسی به میان می آید،
جعفر به پا می خیزد و آیات کریمه قرآنی را که درباره عیسی(ع)از پیغمبر فرا گرفته است را می خواند و پادشاه آن کشور
عظیم راتحت تاثیر قرار می دهد.

روح مطلب این است که صد و یک نفر مبلغ اسلامی، طرز تعلیم وتربیت اسلامی را با حضورشان در آن محیط تبلیغ
می کنند. نکته تاسف آوری را نیز عرض کنم:

از روزی که پای مسلمانان شیعه مذهب ایران به اروپا و سپس آمریکا، باز شد اگر همه کسانی که به عناوین مختلف از ایران
به کشورهای غرب به عنوان سفیر کبیر و محصل و سرپرست محصلین وتحصیل پزشکی و تحصیل علوم ریاضی و به هر
عنوان دیگر غیر ازتبلیغ اسلام در این مدت پنجاه و شصت و هفتاد سال به کشورهای مختلف شرق و غرب جهان سفر
کردند، مسلمان می بودند، و در هر جاکه می رفتند نماز اسلامی را می خواندند، روزه اسلامی را می گرفتند،زکات فطره
اسلامی را می دادند، نماز عیدین اسلامی را به پامی کردند، شراب را به خاطر اینکه در قرآن حرام است نمی نوشیدند،با
بیگانگان نمی رقصیدند، در مجالس معصیت به حکم این که مسلمانند حاضر نمی شدند، با مسیحیان دنیا هم یک کلمه بر
خلاف راستی و درستی و امانت و صداقت صحبت نمی کردند و نمی گفتند، چه نیازی داشتیم که نام مبلغ بر کسی بنهیم و
او

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.