پاورپوینت کامل شمیم طاقدیس ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شمیم طاقدیس ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شمیم طاقدیس ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شمیم طاقدیس ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۶
پیش گفتار
دانشمند فاضل، پژوهشگر نوآور، فقیه صاحب نام و ادیب نامدار، ملااحمد نراقی ملقب به فاضل نراقی و فرزند خلف
ملامحمدمهدی نراقی از مفاخر اسلام و مشاهیر شیعه است .
وی در سال ۱۱۸۵ ق (۱) چشم به جهان گشود و با بهره گرفتن از معارف بزرگانی هم چون ملامحمد مهدی نراقی، محمدمهدی
بحرالعلوم، کاشف العظا، آقا باقر بهبهانی (۲) و . . . و برخورداری از بینش پژوهشگرانه و روحیه تحقیق و تتبع، خود را تا والاترین
جایگاه های علم و معرفت بالا برد .
وی شخصیتی جامع الاطراف است که در عرصه های مختلف آنچنان درخشیده است که گویی تمام عمر با برکت خود را در تحقیق
و تدقیق صرف کرده است .
تنوع آثار و جمع میان اخلاق، عرفان، فقه، اصول، حساب و ادب شاهد این ادعاست .
ستاره پرفروغ این شخصیت ماندگار و جاوید الاثر سرانجام در سال ۱۲۴۴ق (۳) افول کرد .
جنبه ادبی نراقی
در میان ابعاد مختلف و اوصاف برجسته فاضل نراقی آنچه در این مقال کندوکاو خواهد شد، شعر و ادب است که عرصه تجلی
دریافت ها و بینش و بصیرت اوست .
نقد و تحلیل این موضوع در خدمت تبیین نظرگاه عرفانی – اسلامی وی خواهد بود . گفتار او ایمان پرور و نطقش مسلمانی است
که گفت:
گرچه گفتار تو ایمان پرور است
هم سخن هایت همه نغز وتر است
ریزد از نطقت مسلمانی همه
هست گفتار تو سلمانی همه (۴)
ملااحمد نراقی «شاعر نحریر ایرانی » (۵) ، متخلص به صفایی علاوه بر دیوان شعر، مثنوی بلندی به نام مثنوی طاقدیس سروده
است . طاقدیس که به معنای طاق مانند می باشد، نام تخت خسرو پرویز بود که سه طبقه داشت و تمام حالات فلکی و نجومی در
آن ظاهر می شد . (۶)
این مثنوی از یک سو به واسطه در برداشتن موضوعات و مقامات عرفانی و اخلاقی، مثنوی طاقدیس نام گرفت، او خود می گوید:
داستانم را کنون آمد ختام
صفه ای از طاقدیسم شد تمام
صفه ای از چهار صفه شد تمام
آن سه باش تا ترا آید پیام
و از سویی دیگر چون صفه های طاقدیس آن نه از جنس آب و گل و عمارت، که از جنس دل است، پس او خود در نامگذاری
مثنوی اش به معنای عمارت و ایوان نیز نظر داشته است .
صفه ای دیگر بیارایم کنون
اهل جان را گردم آنجا رهنمون
صفه ای سازم ولی نه از آب و گل
سازم آنجا خلوتی با اهل دل
در این نوشتار به موضوعات زیر می پردازیم:
نراقی در آیینه طاقدیس;
مثنوی معنوی و مثنوی طاقدیس;
طاقدیس تفسیر منظوم آیات و روایات;
تمثیل در طاقدیس .
نراقی در آیینه طاقدیس
مثنوی طاقدیس از جنس شعر اغوا کننده نیست و سراینده نیز در زمره سرکشتگان در هروادی نیست . (۷)
مثنوی طاقدیس سلسله ای داستانی آن هم داستان راستان است که عرصه بروز و ظهور افکاری بلند و عرفانی شده است .
ای رفیقان بشنوید این داستان
بشنوید این داستان از راستان (۸)
مثنوی طاقدیس از جنس مثنوی معنوی و هم چون کلام معجزه آسای لسان الغیب، شعر اندیشه است . صبغه اندیشه بر جنبه ا
نگیزه اش غالب است و از این رو در مقام ارزش گذاری، جمال معنوی آن به مراتب افزون تر از نغمه موسیقیایی آن است . اگر در
کلام او اطناب و تکرار دیده می شود و اگر برخی ابیات او را تنها با جابه جا کردن کلمات می توان به نثر تبدیل کرد، هیچ حرجی
نیست; زیرا او خود در باره ابزار بودن این سخن منظوم به روشنی می گوید:
گر سخن با یاد یار دلکش است
گوبه هر لفظی که خواهی آن خوش است
تاتو در اندیشه وزنی و سجع
سرزند صبح و شود خاموش شمع
از برای خاطر من ای حریف
قافیه بگذار و بگذر از ردیف
اندرین خلوت سخن بیگانه است
وضع الفاظ از پی افسانه است
فاضل نراقی، زبان رمز را بر آشکارگویی ترجیح داده، تفسیر و معرفت خود را در لباسی آشکار و ملموس عرضه داشته است و درک
رموز مثنوی طاقدیس او، کلید دست یابی به اندوخته های این مخزن الاسرار گرانبهاست . او با نقل قصه و حکایت، آتشی در دل
می افروزد که استخوان را می سوزاند و هوش از سر می برد .
داستانی آرم امشب در میان
کآتش اندازم به مغز و استخوان
گفته ام بس داستان عاشقان
گویمت امشب ولی یک داستان
کان همه از دل فراموشت شود
هم زدل تاب وزسر هوشت برد (۹)
افزون بر زبان رمز و تمثیل – که به آن خواهیم پرداخت – برخی ابیات در بیان دیدگاه فاضل نراقی به روشنی گواهند . او در باب
جبر و اختیار قایل به جمع آن دو و تفریق حدود آن ها بوده، می گوید:
گرنباشد اختیار، آید خطا
امر و نهی و وعده وزجر و عطا (۱۰)
در جایی دیگر همه ذرات عالم را فرمانبردار اراده حق تعالی دانسته، سبب ها را طلسم و اسباب جهان را چیزی جز بهانه نمی داند .
در ترسیم مسلخ ذبح اسماعیل و از کار افتادن کارد، چنین پدیده های جهان را مسخر اراده خداوند دانسته می گوید:
گفت معذورم بدار ای بوالکرم
گرنه در دست تو فرمان می برم
حق می گوید مبر این ناس را
خون مریز آن فرق فرقد سای را
آلتم بی خبر از کار خود
نی زخود آرام و نی هنگار خود
نی من تنها چنینم ای خبیر
جمله ذرات عالم دان اسیر
پیش حکم حق همه گوشند و چشم
تا چه فرمانشان رسد از مهر و خشم
گر بگوید چرخ را آرام گیر
تا ابد گردد فراموشش سیر
هر سببی را از مسببی دان اثر
آن سبب ها را طلسمی در نظر
راست گویم ای رفیق مهربان
جز بهانه نیست اسباب جهان
فاضل نراقی دریای رحمت حق را بیکران، اقلیم لطف او را بی پایان و نیش و رنج راه او را نوش و نصیب جان می داند . بدین ترتیب
هر چند سلوک طریق معرفت را پایانی نیست، ولی عزم گام نهادن در این طریق و احراز کم ترین مرتبه اقبال به حضرت حق را
ماجور دانسته می گوید:
هیچ رنجی در رهش بی گنج نیست
بی نصیب، آن کس که او را رنج نیست
نیش بی صدنوش در این راه نیست
نیست خاری کش گلی همراه نیست
بی عطا هرگز گدا ز اینجا نرفت
دزد از این خانه بی کالا نرفت
صورت خدمت کنی مزد آورند
ناروا جنس آوری نیکو خرند (۱۱)
برخی از عمده ترین مضامین مثنوی طاقدیس را می توان این گونه برشمرد:
تمثیل و حکایت منظوم از قبیل داستان طوطی و شاه و . . . .
تفسیر منظوم آیات قرآن از قبیل: «انا عرضنا الامانه » و «لاتیاسوا» و . . . .
بسط و تفصیل مضامین قرآنی از قبیل: داستان ابراهیم خلیل و ابتلا و آزمون وی، تمرد شیطان از سجده و تعظیم، ثبوت معاد
جسمانی، حکایت زلیخا و . . . .
شرح و تفسیر احادیث از قبیل: حدیث من مات ولم یعرف، تفکر ساعه، من عرف نفسه و . . . .
شرح فرازهایی از ادعیه شریفه از قبیل الهی و سیدی ان صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک و . . . .
مثنوی معنوی و مثنوی طاقدیس
بی تردید با تامل و تورق در مثنوی طاقدیس به زودی میزان تاثیر و چشم داشت فاضل نراقی به معارف و ذخایر مثنوی مولانا
هویدا می شود . مولانا و فاضل هر دو به خلق آثاری پرداخته اند که با الهام از کلام وحی، از بطون مختلف برخوردارند . منظومه های
آن دو، لباس محسوسات بر تن کرده مراتب عرفان را به تفسیر می کشند . اگر مثنوی مولانا تفسیر عرفانی قرآن است، بی تردید
مثنوی طاقدیس نیز تفسیر عرفانی دیگری از آن است .
آنان هر دو زبان رمز را در کالبد تمثیل و مثل، مناسب تشخیص داده اند و با استفاده از استعاره و مجاز، پرده از مقام عرفانی و
معرفت خداشناسی خود برداشته اند . پایان هر مقطع از تمثیل و حکایت مثنوی معنوی و مثنوی طاقدیس اغلب با معرفی نمادها و
شخصیت های آن همراه است . هم چنان که در داستان «مردی که در چاه افتاد» به روشنی مراد خود را از چاه، رسن، موشان، اژدها،
شیرمست، انگبین و زنبور به ترتیب این گونه بیان می کند .
هست این دنیا چه و عمرت رسن
روز و شب هستند موشان بی سخن
اژدها قبرست بگشوده دهان
منتظر تا پاره گردد ریسمان
دهر باشد شیرمست پرغرور
تا کشد جان تو را از تن برون
مال دنیا انگبین و اهل آن
جمله زنبورند نی بل بر غمان (۱۲)
مولانا وقتی می خواهد دامن استطراف را برچیند و موضوع سابق را پی گیرد این چنین خود را خطاب می کند .
باز گردان قصه عشق ایاز
کان یکی گنجی است مالا مال راز
و فاضل نراقی نیز این گونه به بیان تتمه سخن سابق خود می پردازد:
این سخن پایان ندارد ای قلم
قصه طوطی وشه را کن رقم
سرآغاز طاقدیس و مثنوی
«در حالی که در مثنوی معنوی همه چیز از حکایت و شکایت نی آغاز می شود» (۱۳) در مثنوی طاقدیس قصه طوطی و شاه، مطلع
سخن قرار گرفته است و بدین ترتیب مولوی با شکایت آغاز می کند و نراقی با حکایت . اما این هر دو، در پی یک امرند . حکایت
طوطی و شاه نیز نی نامه دیگریست که ناله گسستن و بریدن سر داده است .
مولانا می گوید:
بشنو از نی چون حکایت می کند
وز جدایی ها شکایت می کند
و فاضل نراقی می گوید:
ای رفیقان بشنوید این داستان
بشنوید این داستان از راستان
نراقی هر چند مثنوی خود را با توصیه شنیدن نوای نی آغاز نکرده است، ولی چون نای نی را حدیث یار می داند غزلش را به این
دردانه زیبا تزیین کرده، می گوید:
تاکی دلا به مدرسه طامات و ترهات
بشنو حدیث یار دوروزی زنای نی (۱۴)
مولانا تمثیل طوطی و بازرگان را خلق کرده و ملای نراقی تمثیل طوطی و شاه را . مولانا با طوطی و بازرگان در پی آن است که
بگوید تا نمیری، نرهی “مرده شو چون من که تا یابی خلاص” و ملای نراقی در پی آن است که بگوید:
چون که شد آب از سر آن چشمه دور
تیره گشت و ناتوان و تلخ و شور
آری آن کو دور شد از اصل خویش
جان او افسرده گردد سینه ریش
در میان هر دو مثنوی مضامین مشترک فراوانی به چشم می خورد که از آن جمله می توان به قصه حضرت ابراهیم، داستان یوسف
و زلیخا، توصیف عقل، عشق و . . . . اشاره کرد:
فاضل نراقی می گوید:
هرکه شد معشوق، عاشق نیز هست
در دل او عشق شورانگیز هست
این سخن را گر همی خواهی بیان
رو یحبهم و یحبونه بخوان (۱۵)
مولانا نیز می گوید:
چون یحبون بخواندی در نبی
با یحبهم قرین در مطلبی
مولانا و فاضل هر دو مست شراب ازلی هستند آشکارا می گویند:
تا میکده باز و می بجا است
کار من خسته دل به کام است
شراب آنان از جنس شرابی است که پیش از خلقت کرم وجود داشته است و ابن فارض نیز که خود از آن جامی برگرفته این مستی و
عشق را این گونه به تصویر می کشد .
شربنا علی ذکر الحبیب مدامه
سکرنابها من قبل ان یخلق الکرم
لها البدر کاس وهی شمس یدیرها
هلال وکم یبدو اذا مزجت نجم
ولولا شذاها ما اهتدیت لحانها
ولولا سناها ما تصورها الوهم (۱۶)
مثنوی و طاقدیس مملو از ذکر خدا
استاد زرین کوب در باره آغاز عاجل مثنوی معنوی می گوید:
در بین آثار مهم ادب قدیم فارسی شاید مثنوی مولانا تنها کتاب عمده ای از نوع خود باشد که بر حسب معمول زمان با حمد و
بسم الله و تحمید آغاز نشده است . (۱۷)
این سخن در باب مثنوی طاقدیس نیز صادق است، زیرا آن نیز به لفظ تحمید و بسمله آراسته نشده است . ولی چگونه می توان
پذیرفت منظومه ای که سراسر خداشناسی و معرفت است ابتر باشد؟ مگر نه این است که مثنوی سراسر تحمید و بسمله است؟ !
پس آغاز و انجامش همه ذکر است . مثنوی معنوی و طاقدیس هر دو با حمد و ستایش آغاز شده اند، ولی حمدی به شیوه خاص
خود .
طاقدیس، تفسیر منظوم آیات و روایات
مثنوی طاقدیس، تفسیر عرفانی قرآن و منظومه اخلاق و معرفت است . گواه تاثیر معارف دین بر مضامین، طاقدیس توضیح
واضحات خواهد بود و اما در عین حال در این فرصت برخی از مظاهر تجلی آیات و روایات در این منظومه آورده می شود .
احادیث شریفه، ادعیه نجات بخش، آیات و مضامین کلام وحی از جمله مؤثرات این مقوله می باشد . در مثنوی طاقدیس که شرح
گسترده و برخی احادیث نیز هست شارح به تفصیل، رمز و اطلاق تعابیر احادیث را به نظم در آورده است . او در شرح حدیث العقل
ماعبد به الرحمن و اکتسب به الجنان ابتدا عقل را تعریف کرده، سپس بر سبیل استعاره به توصیف و ترسیم چشم، گوش، پاوزبان
آن پرداخته است .
عقل می دانی چه باشد ای پسر
آنکه باشد سوی جنت راهبر
عقل می دانی چه باشد ای رفیق
آن که برهاند ترا از هر مضیق
عقل را باشد دو چشمی دوربین
وز هزاران سیل چشم دوربین
عقل را باشد دو گوش حق نیوش
گوش ها دارد به آواز سروش
عقل را باشد زبانی راست گو
هر سخن را بی کم و بی کاست گوی
عقل را پایی بود گردون نورد
پیش پایش پست، سقف لاژورد
مولانا نیز که ۴۸۸ بار از کلمه عقل بهره برده است می گوید:
عقل را دو دیده در پایان کار
بهر آن گل می کشد او رنج خار
آنجا که دعای عمیق و دقیق کمیل به حب و عشق پرداخته، عذاب الهی را بسی قابل تحمل و فراق محبوب را فوق طاقت دانسته
است، چون حکایت دل دادن و دلدادگی است و او نیز در این مضمون در سرش جز شوق وصل یار نیست به شرح و تفسیر آن
پرداخته می گوید:
صبر گیرم آورم در آتشت
گو چسان صبر آرم از خوی خوشت
در عذابت گیرم آوردم شکیب
چون بسازم با فراقت ای حبیب
چون ز امر توست دوزخ، جنت است
چون تو فرمایی، عذابم رحمت است
آتش تو گلشن و ریحان من
دوزخ تو جنت رضوان من
من ز دوزخ از چه ترسم کیستم
جز یکی کارتو، دیگر چیستم
و تمثیل محسوس گلشن بودن آتش را در بیان زر و زرگر این چنین ملموس می نماید:
بین که زرگر زر در آتش می کند
آتش آن را صاف و بی غش می کند
آهنی آهنگر اندر کوره برد
پس به پتکش ساخت اجزا خرد خرد
ساخت شمشیری از آن کشور گشای
در کمرهای شهانش داد جای
مولای متقیان در بیان انگیزه عبادت گزاران، خوف و طمع را اخلال در عبادت احرار دانسته و ملای نراقی این معرفت را به رشته
نظم کشیده است .
طاعت من نی زشوق جنت است
نی زبیم آتش پروحشت است
از عبادت نی طمع دارم نه بیم
هر چه می خواهی بکن ما از توایم
چون تو را اهل پرستش یافتم
در سپاس و طاعتت بشتافتم
طاعت مزدور بهر اجرت است
بنده را طاعت زخوف وخشیت است
از جمله مظاهر تاثر مثنوی طاقدیس از معارف دینی، اقتباس آیات قرآن است . به عبارت دیگر در کنار تلمیح و تفسیر آیات کلام
وحی، در موارد متعدد روشن گویی بیش تری به کار برده، منظومه خود را به الفاظ آیات نیز مرصع و مزین کرده است . از جمله این
موارد می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
آیه ۱۶۰ سوره بقره:
این سخن را گرهمی خواهی بیان
رو”یحبهم و یحبونه” رابخوان
آیه ۲ سوره اسرا:
زینت از تشریف “فضلناش” داد
تارکش را تاج “کرمنا” نهاد
آیه ۴۸ سوره کهف:
کور بود و جان آدم را ندید
پس زامر”اسجدوا” گردن کشید
آیه ۱۳۹ سوره اعراف:
از تجلی نحو طور بارقا
صاردکا خر موسی صاعقا
آیه ۲۷۲ سوره بقره:
غیر “یوتی الحکمه” آن مرد غبی
می نداند آیه ای را از نبی
آیه ۱۳ سوره فجر:
اینک از قرآن مالفظی بخوان
“ان ربک هم لبالمرصاد” دان
آیه ۵ سوره تبت:
“ویلکم یا قوم” من تقلید کم
او هو”حبل من مسد فی جیدکم”
آیه ۵۴ سوره زمر:
ناامیدی کفر باشد ای عمو
روبخوان “لاتیاسوا” “لاتقنطوا”
آیه ۴۶ سوره نساء:
در کتاب حق بخوان “تنهی الصلوه”
للمصلی علی جمیع المنکرات
آیه ۲۵ سوره حدید:
کین چه حالتست که اکنون شد پدید
شد کجا سرو”انزلنا الحدید”
سرگذشت پیامبران در طاقدیس
از جمله موضوعاتی که در مثنوی طاقدیس، مورد توجه ملااحمد نراقی قرار گرفته است، بیان منظوم و تفسیر گونه دوره هایی از
سرگذشت پیامبران الهی است . در این اثنا، علاوه بر نقل قصه گونه، به تحلیل و تعلیل نیز پرداخته است، که بیان خواهد شد .
مقاطعی از سرگذشت حضرت آدم، شعیب، یوسف، موسی و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 