پاورپوینت کامل سعادت در دیدگاه علامه نراقی و ارسطو ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سعادت در دیدگاه علامه نراقی و ارسطو ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سعادت در دیدگاه علامه نراقی و ارسطو ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سعادت در دیدگاه علامه نراقی و ارسطو ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۸

دیدگاه اخلاقی علامه بزرگوار مرحوم مولی مهدی نراقی را می توانیم در زمره مکتب های سعادت گرا به حساب آوریم و از این روی
این دیدگاه را در میان نظریات غایت انگار قرار می دهیم . آنچه در این نوشتار به آن توجه شده است، اولا و بالذات بررسی مکتب
سعادت گرایانه ایشان است و ثانیا و بالعرض بررسی تطبیقی و اجمالی دیدگاه های ایشان و نظریات ارسطو است .

هر چند این مهم را باید در تحقیقات مفصل تر و با دامنه گسترده تری انجام دهیم که از حوصله این نوشتار خارج است .

در این نوشتار نخست به معنای واژه سعادت از دیدگاه ارسطو و مرحوم نراقی می پردازیم، سپس به بحثی درباره تحقق سعادت
خواهیم پرداخت و در ادامه گفتاری درباره سعادت و لذت را مطرح می کنیم .

سعادت چیست؟

با واژه سعادت و نیز معادل آن یعنی EUDAIMONIA و نیز واژه سعید و معادل آن Eudaimon در آثار و نوشته هایی که
منسوب به ارسطو است و نیز در آثار مرحوم مولی محمد مهدی نراقی بویژه جامع السعادات از جایگاه ویژه و خاصی برخوردارند .

و این مطلب ما را بر آن می دارد که در اولین گام به بیان دیدگاه این دو اندیشمند و تعریفی که از سعادت دارند بپردازیم .

سعادت در دیدگاه ارسطو

ارسطو سعادت و خیر انسان را در رشد کامل و به کارگیری قابلیت های مهم نوع بشر می داند . (۱)

وی در کتاب اخلاق نیکوم خوس که مهم ترین کتاب اخلاقی اوست می نویسد:

الف) سعادت بالاترین خیر انسانی است .

ب) سعادت به معنای زندگی و رفتار خوب است .

اما درباره این که چه نوع از زندگی خوب محسوب می گردد، اختلاف نظر وجود دارد . (۲)

به نظر ارسطو:

خیر بشر را باید بر حسب خودش فهمید، از طرق معرفتی درونی در باب حالات حیات بشر و از طریق بصیرت در قابلیت های به
هم پیوسته ای که طبیعت انسان را سامان می دهد .

این معرفت محتاج تجربه شخصی است، این معرفت به مدعاهایی مربوط است و پاسخ می گوید که در حواس شخص بالغ درباره
چیزهایی که برای ما ارزشمند است ظهور یافته باشد و نیز به مدعاهایی که با استدلال کلی و انتزاعی عرضه می گردد . (۳)

به بیان دیگر سعادت عبارت است از تامین بیش ترین خیر و اعلا درجه خیر آدمی .

خیراعلا از نظر ارسطو، سعادت است و سعادت به عنوان فعالیتی مستمر بر طبق بهترین و کامل ترین فضیلت تعریف شده است که
به وسیله مقدار کافی از خیرهای جسمانی و خارجی همچون تندرستی و ثروت تکمیل می شود (۴) .

سعادت در دیدگاه نراقی

از سوی دیگر مرحوم نراقی غایت تهذیب نفس و تکمیل آن با فضایل را رسیدن به خیر و سعادت می داند (۵) ایشان در تعریف
سعادت می آورد:

سعادت رسیدن آدمی به کمال نهفته در سرشت خود است با حرکت و فعالیت ارادی نفسانی اش (۶) .

آدمی در ذات و سرشت خود، قابلیت رسیدن به حالات و کمالاتی را دارد که با انجام فعالیت های اختیاری و ارادی مناسب می تواند
به آن کمالات نایل شود .

سعادت از دیدگاه مرحوم نراقی یعنی رسیدن به کمالاتی که فرد قابلیت نیل به آن ها را داشته است، می باشد و فردی که به این
کمالات می رسد سعید نامیده می شود .

اگر دو دیدگاه مزبور را کنار هم قرار دهیم، تقریبا به این نتیجه می رسیم که این اندیشمندان، سعات را در به فعلیت رساندن
توانایی ها و کمالاتی می دانند که در سرشت آدمی نهفته است، کمالاتی که به عقیده ارسطو از مختصات نوع انسان است .

تحقق سعادت

بعد از بیان سعادت از دیدگاه ارسطو و فاضل نراقی به این بحث می پردازیم که تحقق سعادت چگونه است .

تحقق سعادت از دیدگاه ارسطو

همان گونه که پیش تر گفتیم، ارسطو خیر آدمی را در رشد کامل و به کارگیری قابلیت های خاص نوع بشر می دانست و سعادت را
تامین بیشترین خیر می خواند .

ارسطو این قابلیت ها را همان جنبه های سرشت آدمیان به عنوان موجودات عاقل می داند . به این بیان که آدمیان قوه آن را دارند
که در باره صدق مسایل نظری همچون ریاضیات، علوم طبیعی و متافیزیک به تحقیق بپردازند . آنان می توانند خود و خیر طبیعی
خودشان را ادراک کنند . آنان می توانند خواسته های غیر عقلانی خود (یعنی شهوات و عواطف) را با ادراک عقلانی خود راجع به
خیر بشر هماهنگ کنند . بنابراین خیربشر بیش از هر چیز در کمال این سه قوه نهفته است که از طریق رشد فضایل مناسب با هر
قوه حاصل می آید:

۱ – فضایل عقل نظری (که همان حکمت یا سوفیا است).

۲ – فضایل عقل عملی (حکمت عملی و اجزای آن).

۳ – فضایل اخلاقی یا فضیلت های منش انسانی (فضایلی که خواسته های غیر عقلانی را سازمان می دهد).

آنان که تمامی فضایل انسانی را کسب می کنند و زندگی خود را از طریق آن هدایت می کنند، به طور طبیعی به سوی حیاتی
شکوفا و سعادتمند رهنمون می شوند، مشروط بر اینکه از ناحیه امراض یا محرومیت از خیرهای ضروری بیرونی، با اشکال جدی
مواجه نشوند .

ارسطو با اینکه سعادت را در گرو کمال تمام این قوا می داند، اما تاکید فراوانی بر فضایل عقل نظری دارد، زیرا به عقیده ایشان
آدمیان به واسطه قوه ادراک نظری است که تا حدی به خدا شبیه می شوند و بدین ترتیب تا اندازه ای از آن نوع خیر حیات که
خداوند همواره و به حد کمال از آن بهره مند است، بهره می برند (۷) .

ایشان تقریبا در آخرین بخش های کتاب اخلاق نیکوماخوس می نویسد:

هر کس عقل خود را به کار برد و ورزش دهد به نظر می رسد که هم در بهترین حال روحی است و هم به نزد خدایان از همه
گرامی تر، زیرا اگر خدایان، چنان که پنداشته می شود، توجه ای به امور بشری داشته باشند، عقل حکم می کند آن ها از آن چه به
آن ها مانندتر و در نظرشان بهتر است (یعنی عقل) خشنود شوند و نیز کسانی را که به این چیز بیشتر مهر می ورزند و حرمت
می نهند پاداش دهند; و این نشان می دهد که خدایان به آنچه نزدشان گرامی است، توجه دارند و کارشان صواب و بزرگوارانه است .
و آشکار است که همه این صفات بیش از هر کس به شخص فیلسوف تعلق دارد به این سبب وی نزد خدایان گرامی ترین کسان است .
اوست که می توان گفت خوشبخت ترین مردمان نیز خواهد بود و از این حیث نیز فیلسوف بیش از هر کسی خرسند خواهد بود . (۸)

تحقق سعادت از دیدگاه نراقی

ایشان در این باره می آورند:

بعد از آگاهی از تجرد نفس و بقای جاودان آن، بدان که نفس یا دائما در لذت غرق است و یا دائما در درد و رنج، معذب . التذاذ و
لذت بردن نفس، متوقف بر کمالی است که مختص به آن است و از آن جا که این نفس دو قوه عملیه و نظریه دارد، کمال قوه
نظریه اش عبارت است از: احاطه به حقایق موجودات (موجودات حقیقی)، آگاهی از مراتب آن موجودات و اطلاع از جزئیات و
موجودات شخصی غیر متناهیه از طریق ادراک کیفیات آن موجودات، و ترقی از این آگاهی به شناخت مطلوب حقیقی و غایه کل،
تا این که به مقام توحید نایل شود و از وساوس شیطان رها گردد و قلبش با نور معرفت اطمینان یابد، این کمال را حکمت نظری
گویند .

اما کمال قوه عملیه خالی شدن و رها شدن از صفات پست و آراسته شدن به اخلاق پسندیده می باشد . و به دنبال آن ترقی و
پیش رفت به سوی تطهیر باطن و پاک گرداندن باطن از همه چیز غیر خدایی و این حکمت عملیه است . . .

اکنون کمال قوه نظریه به منزله صورت است و کمال قوه عملیه به منزله ماده و هیچ کدام بدون دیگری تام و تمام نمی باشند و
کسی که هر دو کمال برای او حاصل شود تبدیل به عالم صغیری می گردد که مشابه عالم کبیر است و آن انسان کاملی است که
قلبش با انوار شهود درخشان است و دایره وجود با آن تکمیل می شود . (۹)

مرحوم نراقی برخلاف ارسطو، سعادت حقیقی را در کمال هر دو قوه، نظریه و عملیه با هم می داند و از این جهت دیدگاه او با
رویکردی که ارسطو داشت، متمایز می گردد . البته نکته دیگری نیز وجود دارد که می تواند وجه فارقی میان این دو اندیشه شود .
ارسطو آدمی را د

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.