پاورپوینت کامل دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و بررسی مبانی نظام حقوقی زن در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و بررسی مبانی نظام حقوقی زن در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و بررسی مبانی نظام حقوقی زن در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دفتر مطالعات و تحقیقات زنان و بررسی مبانی نظام حقوقی زن در اسلام ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۵۸

گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد

پیام حوزه: به عنوان مدخل بحث بفرمایید هدف از تاسیس و تشکیل دفتر مطالعات و تحقیقات زنان – وابسته به مرکز
دیریت حوزه های علمیه ی خواهران چه بوده است؟

در سال ۱۳۷۷ که این مرکز تاسیس شد، چند مساله ی مهم مطرح بود: کمبودی در حوزه، کمبودی در جامعه و مساله ی جهانی
سازی در بعد بین الملل .

در مساله ی جهانی سازی مدت ها است که عزم شان را جزم کرده اند که جهانیان را درخدمت اهداف اقتصادی یا ایدئولوژیک
لیبرالیسم کنترل فرهنگی کنند . برای جریان اصولگرایی اسلامی هم نقشه ریخته اند . به همین دلیل در سال ۷۴ برای کنترل
بنیاد گرایی اسلامی سه محور پیشنهاد شد که محور سومش، محور زنان بود . آنجا دقیقا به این نتیجه رسیده بودند که مهم ترین
سنگر در مقابل نظام سرمایه داری، خانواده است;چون خانواده دو کار مهم انجام می دهد: اول انتقال ارزش ها از نسلی به نسل
دیگر;چون پدرها و مادرها چیزهایی را که خودشان ارزش می دانند، به نسل بعد منتقل می کنند و این ارزش ها معمولا ارزش هایی
نیست که متناسب با نظام سرمایه داری باشد;مثلا پیوستگی اعضای خانواده و گروهی بودنشان با فرهنگ فردگرایی که آن ها تبلیغ
می کنند، نمی سازد . فرهنگ زهد و قناعت در خانواده با فرهنگی که آن ها می خواهند یعنی مصرف گرایی نمی سازد .

دوم این که خانواده موقعی که کار خودش را درست انجام دهد، هزینه ها را پایین می آورد و این یعنی بحران در مصرف برای نظام
سرمایه داری . این ها اگر نظام خانواده را سست کنند به خیلی از اهدافشان رسیده اند! پس موضوع «زن » و مسائل پیرامون آن
پتانسیل بسیار عظیمی است که می تواند هم در ایجاد جریان اصلاحی و هم در جریان انحرافی نقش ایفا کند . متاسفانه در جوامع
اسلامی نسبت به اهمیت این مساله غفلت شده و زمینه ی بسیار مناسبی برای بهره برداری و استفاده و برنامه ریزی دیگران (نظام
سرمایه داری) فراهم شده است .

الان در عراق اولین جلسه ای که با گروه های معارض زیر نظر حاکم آمریکایی برگزار شده است، از محورهای بحث شان «زنان » بوده
است «آزادی زن در نظام جدید» .

شخص کالین پاول گفته است: بحث تساوی مرد و زن و آموزش عالی زنان در ایران و خاورمیانه از مسائل اساسی است . در جریان
آموزش عالی هم الان نظام اطلاع رسانی در دست خودشان است و به راحتی فرهنگ سازی می کنند .

این یک طرف قضیه بود که مسئولیت ما را زیاد کرد . احساس کردیم که نسبت به این مقوله در حوزه خیلی حساسیت نیست و
ضرورت دارد که کسانی به طور خاص این زمینه را مورد مطالعه قرار دهند .

نکته دیگر توجه به نیازی بود که در جامعه ی زنان ما وجود دارد . زنان در جامعه مسائل و مشکلاتی دارند که بارویکرد دینی به
گونه ای حل می شود .

من فرض می کنم می خواهیم از زنان حمایت کنیم;مثلا حمایت اقتصادی . یک شکل حمایت اقتصادی این است که به آن ها کار
دهیم . فرصت های اشتغال را برای خانم ها فراهم کنیم . این یک رویکرد است . الان جریان تساوی طلب، تبلیغ می کند که زنان به
عرصه های اقتصادی بیایند .

یک رویکرد دیگر این است که در جامعه ی ما که بحران اشتغال و بیکاری داریم و فرصت اشتغال زیاد نیست . اگر فرصت اشتغال را
به خانم ها بدهیم بعدا این ها حاضر نمی شوند با مرد بیکار ازدواج کنند، ولی اگر فرصت اشتغال را به کسی که می خواهد با این
خانم ازدواج کند، بدهیم زمینه ی ازدواج شان فراهم شده و علاوه بر آن، نیاز آن خانم به کار هم به نصف رسیده، چون نصف وقتش
را به خانواده اختصاص می دهد، یک فرصت نیم وقتی دارد که اشتغال نیم وقت مشکلش را حل می کند، نفقه اش هم به عهده ی
مرد است .

این دو شیوه ی حمایتی از زنان است . حال سؤال این است که بر اساس الگوی دینی چطور باید حمایت کنیم . این ها از مباحثی
است که جامعه ی زنان منتظرند حوزه های علوم دینی به آن بپردازند . ولی تا کنون پاسخی دریافت نشده است .

متاسفانه در حوزه ی ما هم کمبودی وجود دارد . حوزه خودش را نسبت به حل مشکلات جامعه با رویکرد دینی وظیفه مند
نمی داند;بلکه نگاه شبهه محور حاکمیت دارد . این نگاه بر آن است شبهاتی که در جامعه وجود دارد، خوب است حوزه ها پاسخ
دهند;یعنی مباحثی وجود دارد که می خواهد پایه های ایدئولوژیک مارا سست کنند و ما می خواهیم پاسخ دهیم، در حالی که
خیلی از مسائلی که مطرح می شود شبهه نیست بلکه مشکل است و حوزه باید راه حل دینی آن را پیدا کند .

وقتی که بر حجاب تاکید می کنیم باید بتوانیم مشکلات حجاب زنان در بیمارستان را پاسخ دهیم . مشکل زنان مناطق گرمسیری
را در گرمای ۵۲ درجه بانقاب و پوشیه حل کنیم، مشکل زن کشاورزی که در شالیزار لباسش را تا زانو بالا می زند حل کنیم و
جواب بدهیم .

اگر فردا در کشور آلمان حکومت اسلامی شکل گرفت، آیا می توانیم مدل حجابی که داریم را برای آن ها هم طراحی کنیم؟

این ها مسائلی است که ضرورت دارد با یک نگاه تخصصی به آن بپردازیم، ولی متاسفانه نگاه تخصصی به این مقولات نبوده و نیست .

حدود ۳۰ سال است که مطالعات زنان به عنوان یک کار تخصصی در دانشگاه های بزرگ دنیا مطرح است . در دانشگاه کالیفرنیا ۱۰
رشته ی مطالعاتی ویژه ی زنان، ۱۰ گرایش در درون رشته ی مطالعات زنان وجود دارد وحدود ۲۴۵ نفر هم عضو هیات علمی آنجا
هستند . در دانشگاه های ما هم ۳ سال است که بحث رشته ی مطالعات زنان مطرح شده و رشته ای را راه انداخته اند، ولی در حوزه
این نگاه نبوده و ضرورت دارد که نگاه تخصصی به مساله داشته باشیم .

مهم تر از دو نکته ی پیشین، کمبود تئوریک است که در همه جا خودش را نشان می دهد;از جمله در مسائل زنان .

حوزه همیشه نگاهش به مسائل اجتماعی تک گزاره ای بوده است;هر گاه مساله ای پرسیده شده، آن را از مسائل پیرامونش انتزاع
کرده اند و پاسخ همان مساله را گفته اند، در حالی که این موضوع با ده ها موضوع دیگر در هم تنیده شده و بدون توجه به
مجموعه ای از موضوعات و بدون توجه به یک الگوی شامل که جهت گیری های کلی ما را روشن کند، نمی توانیم به آن بپردازیم .

ما اصولی حاکم داریم که مستند شرع است . اصول حاکم باید چتر خودش را روی آموزه های جزئی پهن کند;مثلا اصل مکملیت یا
اصل عدم تزاحم معنایش آن است که بین زن و مرد نباید تزاحم و تخاصم در برنامه ریزیشان ایجاد شود;بنابراین، اگر شما آموزش
حقوقی را به گونه ای ارائه کنید که زمینه ی تزاحم وتخاصم در خانه را به وجود بیاورد، شرعی نیست .

نگاه ما به اشتغال زن چه بوده است؟ می پرسند که آیا زن می تواند شغل انتخاب کند؟ پاسخ داده می شود، با رضایت شوهرش بله .
تنها مساله ای که به آن توجه می شود خروج از خانه به اذن شوهر است .

حال سؤال را عوض می کنیم و می پرسیم: در نظام برنامه ریزی اجتماعی آیا شرعا جایز است که فرهنگ اشتغال زنان ترویج شود؟
الان در کشور به سمت برابری در اشتغال زن و مرد، می روند ! خوب خدمت آقایان برسیم و بپرسیم: اگر برابری در اشتغال بین زن
و مرد با توجه به این که در جامعه ی ما بحران بیکاری وجود دارد، موجب شود که رویکرد جوانان به ازدواج کم شود، سن بزهکاری
پایین بیاید، سن ازدواج بالا رود، آیا این الگوی اشتغال دینی هست یا نیست؟ می گویند: دینی نیست;چون خلاف مصالح جامعه ی
اسلامی است .

به هر حال معیارها باید منقح و تبدیل به یک ضابطه ی علمی شود که بر اساس آن برنامه ریزی کنیم . با توجه به این نگاه جامع بود
که این دفتر را راه اندازی کرده ایم .

باید از نگاه تک گزاره ای به سمت تدوین نظام مند الگوی زن مسلمان برویم . الگوی زن مسلمان یعنی چه؟ یعنی زن متعادل دینی
در زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی و فردی، در حوزه اشتغال و روابط سیاسی . این ابعاد وجودی در عصر حاضر چگونه باید
هماهنگ شود، این از دغدغه های اصلی ما است .

اگر بخواهیم حکومت دینی راه بیاندازیم با نگاه تک گزاره ای، نمی شود! باید الگوی روابط زن و مرد تعریف شده باشد . الگوی
حجاب تعریف شده باشد . الگوی حضور اجتماعی زنان تعریف شده باشد، به طور کلی الگوی جامع شخصیت زنان طراحی شده
باشد . این دغدغه مارا به فکر تشکیل این دفتر انداخت . بعضی از نهادهای دولتی هم خواستار همکاری با این دفتر شدند .

پیام حوزه: به نظر شما مهم ترین چیزی که در حل مسائل زنان مؤثر است، چیست؟ حوزه ی علمیه در این عرصه چه نقشی دارد؟

مهم ترین کاری که در کشور در عرصه ی زنان می تواند مؤثر باشد وحوزه می بایست قدم های اولیه اش را بر می داشت، آن گاه به
تعامل با جامعه ی کارشناسی می پرداخت، «تدوین برنامه ی عملی ملی زنان در نظام اسلامی » است . تدوین این برنامه در حقیقت
پاسخ به این پرسش است که:

اصلاحات در حوزه ی زنان با نگاه دینی از چه روش، الگو و نظامی تبعیت کند و چگونه باید اجرا شود؟

این تدوین به چندین مرحله تحقیق احتیاج دارد:

مرحله ی اول . ساختار این الگو است . نقشه ای که این الگو باید بر اساس آن ترسیم شود، در ۱۵۰ صفحه تدوین شده و به صورت
کتاب در معرض قضاوت جامعه ی کارشناسی قرار گرفته است .

مرحله ی دوم . مبانی نظری است که الگوی جامع شخصیتی زن بر آن استوار می باشد . این مرحله در حال انجام است .

مرحله ی سوم . اصول حاکم بر شخصیت زن در اسلام است . تفاوت اصول حاکم بامبانی این است که مبانی پیش فرض های غیر
زنانه ای است که برنامه ریزی بر آن استوار می شود، اما اصول حاکم، شخصیت زن و جهت گیری کلی برنامه ریزی زنان و اصول کلی
اندیشه ی اسلامی در مورد زن را مشخص می کند;مثلا شما در انسانیت بین زن و مرد تفاوت قائل هستید یا خیر؟ این باید با استناد
به متون دینی مشخص شود . تفاوت تکوینی بین زن و مرد را قبول دارید یا نه؟ دامنه ی تفاوت های تکوینی زن و مرد کجا است؟ زن
را در ارزشمندی معادل مرد می دانید یا نه؟ اگر ارزشمندی زن و مرد یکسان است، ارزش های زنانه و مردانه داریم یا نه؟

در بعضی روایات گفته اند که بعضی از خصال برای زن خوب است و بعضی از خصال برای مرد . مثلا الکاد لعیاله کالمجاهد فی
سبیل الله . این ارزش مردانه است و برای زنان نه تنها ارزش نیست، بلکه حسب برخی روایات ضد ارزش است . در روایت است که
در آخرالزمان روزی می آید که زنان به مردانشان نفقه می دهند . رایت المراه تقهر زوجها و تنفق علیه .

آن چیزی که برای زنان ارزش است، کنترل سبد هزینه های خانوار است;یعنی خرج خانواده را کم کنند .

ارزش جهاد برای هر دو جنس هست، تحقق ارزشمندی و جهاد مرد این است که در راه خدا بذل جان و مال کند و تحقق جهاد زن،
حسن تبعل او است .

بنابراین، باید دیدگاه کلی خودمان را در حوزه ی توصیفات، ارزش گذاری ها، تکالیف و حقوق زن و … مشخص کنیم . وقتی که این
کلیات مشخص شد، وارد مرحله ی بعدی تحقیق یعنی نظام های سه گانه می شویم که عبارتند از:

تدوین نظام توصیفات;یعنی بررسی آموزه هایی که به توصیف زن پرداخته اند و تعیین جایگاه هر آموزه .

تدوین نظام ارزش ها;یعنی آموزه های جزیی که به ارزش های زنان پرداخته اند و تعیین جایگاه هر آموزه .

تدوین نظام حقوقی و تکالیف;که به تکالیف مختص زنان پرداخته اند و تعیین جایگاه هر آموزه .

مهم ترین بخش نظام های سه گانه، مشخص کردن ربط آموزه ها با هم وتعیین اهم و مهم ها است . این کار سختی است . اگر در فشار
بین الملل و در فشار مقتضیات زمانه خواستیم از بعضی آموزه های دین مان اضطرارا دست برداریم، از کدام یک از آن ها
ست برداریم؟ یعنی از «دیه زن نصف دیه مرد است » دست برداریم یا از خانواده؟ باید مرتبه ی هرکدام مشخص باشد . اگر خواستیم
اجرا کنیم کدامیک را بر دیگری ترجیح دهیم؟ در تزاحم چکار کنیم؟

مرحله ی چهارم . شناخت مقتضیات زمانی و مکانی;یعنی ظرفیت های اجتماعی و تاریخی است .

اجرای دین در کشور ایران در سال ۱۴۰۰ با اجرای دین در کشور عربستان در قرن اول و دوم متفاوت است .

نظام دینی ثابت است . اصول حاکم بر شخصیت زن هم ثابت است، اما در شرایط ویژه ی امروز که عصر تراکم اطلاعات است و
امکانات ویژه ای وجود دارد، باید آن را در ظرفیت های ویژه در آموزه های ثابت متون دینی ضرب کنیم و الگو به دست بیاوریم . الگو
به معنای ارائه ی یک تصویر از ذهنیت آرمانی مناسب با شرایط کنونی که در آن، هم عناصر ثا