پاورپوینت کامل تولید اندیشه; زمینه ها و آسیب ها ۵۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تولید اندیشه; زمینه ها و آسیب ها ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تولید اندیشه; زمینه ها و آسیب ها ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تولید اندیشه; زمینه ها و آسیب ها ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵

سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی «دام ظله » درباره ی «جنبش نرم افزاری » ، لزوم بازنگری در سیاست ها وتدوین دوباره ی
جهت گیری های اساسی حوزه به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی رابیش ازگذشته ضروری نمود .

درعین حال برداشت های سطحی وبرنامه های کلیشه ای و قلمداد کردن یک تشکیلات یاگروه خاص به عنوان مخاطب این سخنان
ازآفت های این منشور مهم به شمار می آید و می تواند مخاطبان اصلی پیام یعنی جامعه ی فرهیختگان حوزه را مایوس سازد، اما
عزم و تصمیم دانش آموختگان و پیوند آنان با سیاست گذاران حوزه این مسیر پرنشیب و صعب را هموار خواهد کرد .

با این پیام تولید اندیشه و نهضت نظریه پردازی نقطه ی توجه صاحب نظران قرار گرفته است . در این مجال، عوامل و زمینه های
تحقق تولید اندیشه، با نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت کنونی حوزه بازبینی می شود .

عوامل و زمینه های تولید اندیشه

عوامل و زمینه هایی که اگر به شایستگی تحقق یابد، زمینه های نهضت نرم افزاری شکل خواهد گرفت، عبارتند از:

مدیریت تولید انگیزه

به گفته ی امام امت (ره) «رزمندگان ما در جبهه ها در سلوک معنوی و عرفانی خویش ره صد ساله را یک شبه طی می کردند .»
سبب چه بود؟ در حالی که مبانی معرفتی و مباحث فلسفه ی اخلاقی در قم تبیین و تدریس می شد و دروس اخلاق مصطلح در
حوزه ی قم رایج و دایر بود و توصیه به اخلاق از اولین روزهای آغاز زندگی طلبگی در دروس رسمی و در جلسات مختلف تکرار
می شد و علی الاصول در فضای معنوی حوزه زمینه های رشد اخلاقی و عرفانی فراهم تر می نمود، پس علت این رشد اخلاقی عظیم
در آن محیط چه بود؟

علت آن بود که حضور در میدان جنگ حق علیه باطل، به عنوان متن و نه در حاشیه، زمینه و بستری در وجود رزمندگان ایجاد
کرده بود که کوچک ترین جرقه هامی توانست، استعداد متراکم انسانی و معنوی آنان را به کمال رساند . چنین زمینه و بستری در
جلسات درس و بحث رسمی و دور از هیاهوها و حوادث هیچ گاه به دست نمی آمد .

اگر می بینیم در مقاطعی از زمان، گروهی از نخبگان حوزه به قله ی معنویت و فضایل اخلاقی نزدیک شده اند، به دلیل مدیریت
انگیزه های آنان از سوی مربیان است . هنراستاد اخلاق آن است که شاگرد خود را در متن مبارزه عینی با شیاطین قرار دهد و
چنین احساسی را ایجاد نماید که در این جنگ میان نیستی و حیات طیبه تنها طریق نجات، مبارزه و میدان داری است .

به همین دلیل، اصرار می ورزیم که تولید دانش در حوزه، نیازمند ایجاد یک «حس مشترک » است . به عبارت دیگر فرهنگ و
روحیه ی حاکم برحوزه باید روحیه ی علم طلبی و حرکت آفرینی فرهنگی باشد .

در گذشته ی حوزه های علمیه، سربازی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف – آرمان صنفی روحانیت محسوب و ترویج می شد
و آن گاه که طلبه به این آرمان اعتقاد می یافت، حرکت آفرین می شد . مهم ترین آثار مکتوب تشیع نیز توسط عالمانی که خود را در
صحنه ی نبرد حق و باطل و در کسوت سربازی احساس می کردند، نگاشته شده است .

حال چگونه می توان این آرمان مقدس را منشا تحرک آفرینی در راستای تولید دانش و دستیابی به تمدن نوین اسلامی قرار داد؟

به نظرنگارنده طرح برخی موضوعات قابلیت این را دارند که منشایی برای ایجاد انگیزه و تحرک برای تولید دانش شوند . به
عنوان مثال:

– موضوع جهانی سازی اگر به معنای آرایش تمامیت کفر در مقابل تمامیت ایمان تفسیر شود و ابعاد مختلف آن از تولید دانش و
مفاهیم در خدمت اهداف نظام سرمایه داری و سریان یافتن پیش انگاره های ماتریالیستی در علوم انسانی، از جمله اخلاق، هنر،
حقوق، جامعه شناسی، سیاست و اقتصاد باشد;

– توزیع مفاهیم مادی به منظور تغییر قدر متیقن ها و ایجاد عرف های جدید باشد;

– استفاده از سازمان های بین المللی به مثابه ابزار فشار و سلطه باشد;

– ایجاد ادبیات جدید متناسب با فرهنگ لیبرالیستی برای مفاهمه با جامعه جهانی باشد;

– طرح های خاص نظام استکباری برای تضعیف روحانیت شیعه و مقابله با اصولگرایی اسلامی باشد;

– این همه، آن چنان ملموس ترسیم و تبیین شود، که حوزه خود را در متن نبردی سهمگین بر سرتمامی هویت خویش احساس
کند و چنین حسی در تمامی پیکره ی این نهاد مقدس خودنمایی کند، زمینه ای فراهم شده است که با مدیریت صحیح می توان به
راحتی انگیزه های ایجاد شده را در مسیر تولید مفاهیم جدید و ایجاد پایه های تمدن نوین اسلامی به کار گرفت و حوزه را از
پرداختن به منازعات جزئی و امور خرد به موضوعات محوری و کلان معطوف کرد و جهانی اندیشید و حوزه را در جایگاه هدایت
تحولات جهانی تعریف کرد .

اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی

مشکلات موجود در سیستم حوزه ها، مدیریت حوزه را بر آن داشته است که با اصلاح ساختار آموزشی و جایگزینی متون جدید و
ایجاد رشته های تخصصی، گامی به سوی پیوند میان نظام آموزشی و نیازهای نظام اسلامی بردارد، اما متاسفانه این اصلاحات،
ناکافی و گاه در خلاف مسیر مورد انتظار بوده است . باید اذعان کرد که نظام آموزشی کنونی حوزه به ویژه با حاکمیت نظام «ترمی
– واحدی » نمی تواند به شایستگی در مسیر تولید دانش و نظریه پردازی قرار گیرد .

دو معضل مهم «ضعف پایه های علمی » و «عدم پیوند با موضوعات پیچیده و نو به نو» کارآمدی حوزه را در عصر جدید با مشکل
مواجه کرده است .

تاسیس برخی دانشگاه ها و مراکز تخصصی در حوزه که در اصل به منظور پیوند میان حوزه و علوم جدید تحقق یافت، نیز به دلیل
ضعف نگاه کارشناسانه و فقدان نگاهی جامع به علوم جدید، در عمل بیش از آنکه به کارآمدی حوزه بینجامد به تاثیرپذیری از
ادبیات فلسفی غرب و ایجاد جریان روشنفکری سطحی و بحران هویت در قشری از فارغ التحصیلان منجر شده است!

تنظیم چرخه ی تولید و توزیع اندیشه

نظریه های علمی از زمانی که به شکل یک جرقه ی علمی ضعیف متولد و تا هنگامی که مبنای عمل و اصل مورد وفاق می شوند،
چه مراحلی را باید طی کنند؟ آیا تولید دانش نیازمند مدیریت در این مراحل نیست؟

به نظر می رسد به دلیل آنکه چرخه ی علمی تعریف شده ای برای تقویت، نقد و تکمیل احتمالات و نظریات علمی ترسیم نشده
است، گاهی نظریات مورد اعتنا واقع نمی شوند، به ثبت نمی رسند و حتی ذهن شخص اندیشمند هم – به دلیل حس خود کم بینی
ناشی از عدم حمایت سازمان – به آن نظریات اهتمام نمی ورزد . گاهی هم نظریات بدون طی کردن مسیر مورد نیاز و طرح در
جامعه ی علمی حوزه، به فضای عمومی جامعه راه می یابند، موافقت و مخالفت گروهی ناآشنا به مبانی و ابزارهای علمی را
برمی انگیزند و حتی مستند دستگاه های برنامه ریزی و قانون گذاری کشور واقع می شود .

متاسفانه افکار عمومی حوزه ی ما آن قدر که نسبت به ژورنالیستی شدن فقه و ورود یک احتمال بدون پشتوانه به عرصه ی افکار
عمومی حساس است، به زندانی شدن و جمود برآنچه هست، واکنش نشان نمی دهد .

چه بسا توسعه ی فقه ژورنالیستی و نظریه پردازی عوامانه نیز گاه ناشی از بسته بودن فضای بحث و بررسی در حوزه و عدم ترسیم
همان چرخه ی علمی است . با ترسیم این چرخه ی علمی است که پس از طی مراحلی، یک نظریه می تواند دیدگاهی تثبیت شده در
جامعه ی علمی شود و آن گاه است که «یکی ازنظریه های مطرح در حوزه های علوم دینی » فراتر از یک نظر شخصی اعتبار می یابد و
پس از طی مراحلی می تواند در موضع عمل، مستند دستگاه برنامه ریزی و سیاست گذاری قرار گیرد .

البته در این صورت میزان اتقان نظریه ها در موضع عمل نیز مطلبی دیگر است که باید در این چرخه لحاظ شود .

ضرورت حمایت از تولید اندیشه و آفات آن

یک اندیشمند، هم در مرحله ی تولید اندیشه و هم نشر و توزیع آن، نیازمند حمایت است .

متاسفانه امروزه چنانکه شایسته است، کار تولیدی ارزشمند به شمار نمی آید .

– وقتی ارزش گذاری و ارزیابی مؤسسات و پژوهشگران براساس تعداد آثار منتشره است نه کیفیت آن;

– وقتی پژوهش های تولیدی هم تراز پژوهش های تالیفی و تتبعی حمایت مالی و اعتباری می شوند;

– وقتی در مؤسسات علمی کسانی که تقریرکننده ی مباحث اساتید بزرگ اند، جایگاهی مطمئن تر از مستشکلان و نوآوران دارند;

– در شرایطی که آثار علمی ارزشمند به خوبی در جامعه ی فرهیختگان توزیع نمی شود;

– در شرایطی که اندیشمندان را دغدغه ی معاش به خود مشغول داشته است;

– و بالاخره در زمانی که فرهنگ مادی، سطح انتظارات فره