پاورپوینت کامل آسیب شناسی پژوهش در حوزه های علمیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آسیب شناسی پژوهش در حوزه های علمیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آسیب شناسی پژوهش در حوزه های علمیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آسیب شناسی پژوهش در حوزه های علمیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۸
چکیده
مقاله حاضر در پی آسیب شناسی وضعیت موجود پژوهش و پژوهشگری در حوزه
دین در داخل ایران است. این نوشتار به آسیب های روان شناختی، روش شناختی و
اجرایی پژوهش می پردازد و در موارد لزوم راهکارهای مناسب را پیشنهاد می کند.
در این مقاله بیشتر، از روش مشاهده و تجربه در گردآوری اطلاعات استفاده شده
است، هر چند که به نمونه های عینی و تاریخی نیز توجه شده است.
کلید واژه ها
۱. پژوهش: فرایند گردآوری و پردازش اطلاعات که همراه با نظام سازی باشد و
در حوزه خاصی از علوم به نوآوری انجامد.
۲. آسیب: عوامل منفی یا حلقه های مفقود در فرایند پژوهش که گاهی مربوط به
پژوهشگر و گاهی مربوط به مدیریت پژوهش و گاهی مربوط به زمینه های اجتماعی
و… است.
۳. پژوهشگر: شخص پژوهنده که به طور مستقیم درگیر فرایند تحقیق می شود یا
مدیریت علمی تحقیق جمعی را به عهده می گیرد.
۴. مراکز پژوهشی: مقصود از مراکز پژوهشی مدیریت اجرایی پژوهشی است که
امور اقتصادی و سیاست گذاری و نشر پژوهش را انجام می دهد.
۵. حوزه دین یا حوزه های علمیه: مقصود، مراکز پژوهشی و افراد پژوهشگر در
حوزه دین هستند که معمولاً در مراکزی به نام حوزه علمیه گرد هم می آیند و در
راستای اهداف دین اسلام به تحقیق در علوم دینی و دانش های مرتبط می پردازند.
درآمد
پژوهش در حوزه های علمیه، سابقه ای بیش از هزار سال دارد. می توان گفت
پژوهش، همزادِ تدریس و تحصیل در حوزه های علمیه است. مفسران، فقیهان،
متکلمان و فیلسوفان بزرگ شیعه و اهل سنت در طول تاریخ اسلام به پژوهش
اهمیت داده اند؛ ولی این سابقه طولانی با فراز و نشیب هایی همراه بوده است که
لازم است علل و عوامل آن بررسی شود و نتیجه آن، چراغ راه آیندگان گردد. اما
آنچه در این میان مهم است، وضعیت فعلی پژوهش در حوزه های علمیه است که
البته جدا از وضعیت پژوهش در مراکز دانشگاهی و کل کشور، بلکه منطقه و جهان
نیست و با آنها در تعامل است.
به عبارت دیگر وضعیت پژوهش در حوزه های علمیه را از چند زاویه می توان
بررسی کرد:
الف. سیر تاریخی پژوهش های حوزوی و فراز و نشیب ها و علل آن ها؛
ب. رابطه پژوهش در حوزه های علمیه با مراکز علمی داخل و خارج کشور و
راهکارهای تعامل آن با مراکز و تأثیرگذاری بر آنها و استفاده از تجربیات علمی
دیگران؛
ج. وضعیت فعلی پژوهش در حوزه های علمیه و بررسی آماری و تحلیلی آن؛
د. پاورپوینت کامل آسیب شناسی پژوهش در حوزه های علمیه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint در عصر حاضر.
نوشتارِ پیش رو، در پی مورد اخیر است، هر چند بررسی وضعیت پژوهش از
زوایای دیگر نیز ضروری و مفید است.
تقسیم بندی آسیب ها
عوامل منفی در فرایند پژوهش از چند جهت قابل تقسیم است:
الف. عوامل مربوط به پژوهشگر، در برابر عوامل مربوط به مراکز پژوهشی
(مدیریت پژوهش)؛
ب. عوامل مادی و اقتصادی، در برابر عوامل معنوی و نقایص علمی؛
ج. عوامل روان شناختی و جامعه شناختی و روش شناخی و اجرایی.
در این مقاله تلاش بر آن است که فارغ از دغدغه تقسیم بندی های مرسوم به
جمع آوری کلیه آسیب ها بپردازیم، و تا حد امکان استقصای کاملی کنیم و از جهات
گوناگون به عوامل آسیب توجه نماییم.
آسیب های پژوهش ها در حوزه دین
۱. آسیب های روش شناختی:
۱.۱.خلط «تحقیق» با «اطلاع رسانی آموزشی و ترویجی» (خلط وظایف تبلیغی با
تحقیقات اساسی)
پژوهشگر، مسئله محور است؛ یعنی مشکل و موضوع خود را تحلیل کرده به
مسائل یا مسئله تبدیل می کند و به دنبال حل آن می رود و برای آن فرضیه ای نو ارائه
می کند. اما کسی که در صدد آموزش و اطلاع رسانی ترویجی است، موضوع محور یا
مشکل محور است؛ از این رو به مقدمات و حواشی و مصادیق و ابعاد و
همسایه های مطلب می پردازد و هدف آن اقناع مخاطب یا پر کردن ذهن او از
معلومات است نه حلّ مسئله و نوآوری. از آنجا که حوزه های علمیه سه وظیفه
«تبلیغ»، «آموزش» و «پژوهش» را به عهده گرفته اند، گاهی افراد این سه مقوله را با
هم خلط می کنند و پژوهش های آنان تبدیل به اطلاع رسانی تبلیغی یا آموزشی
می شود؛ از این رو نتایج لازم را به دنبال نمی آورد.
۲.۱. تبارشناسی نکردن مسائل
برخی از مسائل تک تباراند(۲)؛ مثل مسائل فقهی نماز یا مسائل شیمی. در اینجا نیاز به
مطالعات میان رشته ای نیست. اما برخی از مسائل چند تباراند(۳)؛ مثل ماهیت ایمان
که از منظر کلام، تفسیر قرآن و روان شناسی قابل بررسی است؛ نیز علل خودکشی که
می توان آن را از منظر روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، کلام و فقه بررسی کرد.
در این گونه مسائل بدون مطالعات میان رشته ای و تطبیقی جواب کامل به دست
نمی آید. برخی از پژوهشگران به تبارشناسی مسائل توجه نمی کنند؛ از این رو مسئله
را تک بُعدی و ناقص می بینند و پژوهش آنان نتیجه کامل نمی دهد. این خطا در خلط
روش علم مورد استفاده نیز تأثیر دارد.
۳.۱. خلط گسترده علوم و روش آنها
روشن است که با روش و چارچوب یک علم، نمی توان مسائل علم دیگر را حل کرد.
روش عقلی را – که در فلسفه و منطق به کار می رود – نمی توان جایگزین روش
تجربی کرد که در علوم تجربی کاربرد دارد، یا روش نقلی که در حدیث استفاده
می شود، نمی تواند جای آن را روش دیگری بگیرد. برای مثال مرحوم آیت اللّه
خویی برای حل مسئله «جمع قرآن» از روش فقهی استفاده کرده و با ادّله اربعه فقهی
در باره یک مسئله تاریخی داوری کرده است و جمع قرآن را در زمان پیامبر(ص)
دانسته است(۴)؛ اما آیت اللّه معرفت از روش تاریخی برای حل این مسئله بهره گرفته و
روش فقهی مرسوم را در این باره غیر کارا شمرده است.
۴.۱. خلط یافته ها با اطلاعات
پژوهشگر در جریان تحقیق، نخست به اطلاعاتی خام دست می یابد که به آنها
«داده ها» یا «یافته ها» گویند. سپس این یافته ها مورد ارزیابی قرار می گیرند و
اطلاعات ارزشمند و معتبر به دست می آید. این اطلاعات معتبر برای تحقیق،
پردازش می شوند. اطلاعات شایسته و معتبر آنهایی هستند که مرتبط با موضوع،
کامل، صادق، دقیق، واضح، نو و مستند باشند. اما گاهی برخی پژوهشگران یافته ها
را به جای اطلاعات به کار می گیرند، در حالی که یافته ها ارزش کاربردی ندارند؛ برای
مثال کسی که هر حدیثی را در هر کتابی که یافت – بدون بررسی سند و ارزیابی متن
– به کار می برد؛ محقق شمرده نمی شود.
۵.۱. ناآگاهی از روش تحقیق
هر پژوهشگر و نویسنده، نیازمند روش تحقیق است، بلکه نیازمند بازآموزی و
نوسازی روش تحقیق خود در طول زمان است. برخی از پژوهشگران از این نیاز
اساسی غافل می شوند و در نتیجه، زحمات آنان ره به جایی نمی برد یا شکل و
سامان خوبی نمی یابد، یا استفاده بهینه از آنها نمی شود.
۶.۱. ناآگاهی از روش شناسی تحقیق
گاهی محققان، روش تحقیق عمومی را می دانند، ولی از اقسام روش های تحقیق، به
ویژه روش های تخصصی هر حوزه و روش پژوهش میان رشته ای آگاهی ندارند؛ از
این رو در انتخاب روش مناسب تحقیق با مشکل مواجه می شوند. از این رو لازم
است که پژوهشگران علاوه بر آگاهی از روش تحقیق، از روش شناسی روش های
تحقیق نیز آگاه باشند.
۷.۱. طرح مسائل متعدد در تحقیق واحد
تحقیق، مسئله محور است و هر چه مسئله تحقیق جزئی تر باشد، نتیجه دقیق تر
خواهد بود؛ از این رو لازم است که مشکل و موضوع تحقیق به مسائل متعدد تجزیه
شود و یک مسئله برای تحقیق انتخاب شود؛ چنان که فقیهان نامدار اسلام برای حل
موضوعات فقهی، آنها را به مسائل جزئی تقسیم می کردند و هر فرع را جداگانه مورد
بررسی قرار می دادند، و از خلط مسائل به شدت جلوگیری می کردند.
۸.۱. خلط مصادیق، آثار، ابعاد و علل محتمل در تحقیق
برخی از صاحب نظران توصیه کرده اند که از راه های زیر برای تجزیه موضوع و
مشکل به مسائل استفاده شود:
الف. تجزیه به علل محتمل؛
ب. تجزیه به آثار محتمل؛
ج. تجزیه به ابعاد مختلف؛
د. تجزیه به مصادیق.(۵)
اگر مسائل تحقیق همان طور که گذشت، از هم جدا نشوند، ممکن است
پژوهشگر مصداق را با ابعاد، یا آثار را با علل محتمل اشتباه کند و در تحقیق و نتیجه
آن به خطا برود؛ از این رو لازم است همه این موارد از هم جدا شوند.
۹.۱. حصرگرایی در تبیین و نفی دیدگاه های رقیب که به صورت طولی مطرح شده است
تبیین مطالب و تشریح علت ها می تواند به صورت طولی یا عرضی مطرح شود. هر
مسئله ای ممکن است تبیین جامعه شناختی، اسطوره ای، متافیزیکی تاریخی و…
داشته باشد. این تبیین ها هم دیگر را نفی نمی کنند، چون ساحت های آنها متفاوت
است؛ پس ممکن است همگی صحیح باشند. برای مثال «علیت» می تواند تبیین
متافیزیکی داشته باشد و به خدا نسبت داده شود و نیز می تواند تبیین فیزیکی و
مادی داشته باشد و به انسان نسبت داده شود.
مثال دیگر، نتایج روش های تفسیری متفاوت درباره یک آیه است. اگر نتیجه
روش تفسیر نقلی با نتیجه روش تفسیر علمی یا باطنی یا عقلی متفاوت بود،
می توانیم همگی را بپذیریم؛ چرا که ساحت علوم عقلی، علوم تجربی و نقلی
یکسان نیست و اینها هم دیگر را نفی نمی کنند. همان طور که در تفسیر سوره قدر از
این روش ها استفاده شده و شب قدر به شب معمولی، ۲۴ ساعت (از نظر علمی)(۶)
تفسیر شده(۷) چنانچه از حضرت فاطمه(س) نیز چنین روایتی در این باره وارد شده
است. این اصل، شبیه قاعده «الجمع مهما امکن اولی من الترک» است که در
احادیث اجرا می شد؛ یا جریان و سریان قاعده «استعمال لفظ در بیشتر از یک معنا»
که در اصول فقه مورد بحث است و در تفسیر؛ بسیاری از بزرگان، مانند صاحب
تفسیر نمونه آن را پذیرفته اند.(۸)
یک مسئله همچنین می تواند تبیین عرضی داشته باشد. در این صورت دو تبیین
در یک سطح معرفتی هستند و ممکن است قابل جمع و سازگار باشند (مثل علل
معدّه در مورد یک معلول) یا قابل جمع نباشند؛ چرا که با یکدیگر تناقص دارند. مثلاً
اگر از یک مسئله دو تبیین جامعه شناختی عرضه شود، باید یکی را انتخاب کرد و
نظریه رقیب را از صحنه خارج ساخت.
گاهی خلط میان تبیین طولی و عرضی، و حصرگرایی در پژوهش، موجب نفی
بدون دلیل دیدگاه های رقیب می شود.
۱۰.۱. تفسیر مسبوق به نظریه
برای فهم متن و تفسیر آن دو گونه می توان عمل کرد:
الف. تفسیر مسبوق به نظریه
در این شیوه، فرد دیدگاه خود را در باره موضوع تحقیق از قبل انتخاب کرده است
و می کوشد دیدگاه خود را بر متن تحمیل کند. علامه طباطبایی(رحمه الله) این شیوه
را «تطبیق» خوانده است(۹)و در احادیث اسلامی از آن با عنوان «تفسیر به رأی» یاد
می شود.(۱۰) البته تفسیر به رأی اقسام و مصادیقی دارد که این روش، یک مصداق از آن
است.
ب. تفسیر مسبوق به مسئله
یعنی پژوهشگر، مسئله خود را بر متن (مثلاً قرآن) عرضه کند و بی طرفانه نظر
ماتن را بجوید که در این صورت، مسئله یا مقبول متن است یا مردود آن و یا اصلاً در
متن مطرح نشده است.
یکی از آسیب های تحقیقات اسلامی، «تفسیر مسبوق به نظریه» است که در قرآن
و احادیث از آن به «تفسیر به رأی» تعبیر شده است و پژوهش را به کژراهه می برد. و
در واقع پژوهشگر با استفاده از این شیوه به دنبال مؤید برای نظریات خود می گردد.
۱۱.۱. بی توجهی به تاریخ علم
دیدگاه های علمی در باره مسائل هر علم در طول تاریخ تغییر می کند و غالبا هر
دیدگاه در نظریه های بعدی اثر می گذارد و گاهی یک مسئله بین چند علم یا چند
مذهب دست به دست می شود و شکل اولیه آن تغییر می یابد.
مطالعه تاریخی و تحلیلی مسائل سبب می شود مطالب و دیدگاه ها و دلایل،
معنادار شوند و شناخت سلف در پرتو خلف حاصل آید. بی توجهی به تاریخ مسئله
و علم نیز مانع فهم درست مسئله می شود. حکایت شده که مرحوم آیت اللّه
بروجردی در تحقیقات فقهی و حدیثی خود این گونه عمل می کرد و به فضای
صدور احادیث و دیدگاه علمای اهل سنت و تاریخ مسئله توجه ویژه می کرد. از
جمله مسائلی که سرنوشتی عجیب و قابل مطالعه دارد، مسئله اجماع در فقه و
اصول اهل سنت و شیعه است.
پس یکی از آسیب های آموزش و پژوهش در علوم حوزوی کم توجهی به تاریخ
علم اصول و علم فقه و… است. به طوری که گاهی همه مطلب در چند نفر از
دانشمندان خلاصه می شود.
۱۲.۱. کم توجهی به نیازسنجی در انتخابِ موضوعات پژوهشی
روش صحیح انتخاب موضوع آن است که در انتخاب موضوع تحقیق، به
معیارهای زیر توجه شود:
الف. نیاز جامعه و مراکز علمی؛
ب. استعداد و توان پژوهشگر؛
ج. علاقه پژوهشگر؛
د. ضرورت پژوهش در موضوع.
در بسیاری از موارد، مراکز پژوهشی و پژوهشگران از روش صحیح برای انتخاب
موضوع و مسئله پیروی نمی کنند، بلکه گاهی برای رفع تکلیف اقدام به انتخاب
موضوع پایان نامه می کنند و گاهی… .
لازم است موضوعات و مسائل هر حوزه پژوهشی، خود، موضوع یک پژوهشِ
وسیع کاربردی قرار گیرد و در اختیار پژوهشگران گذاشته شود.
۱۳.۱. پرداختن بیش از حد به مباحث نظری و دور شدن از مباحث کاربردی و
راهبردی
تحقیقات بنیادی و کاربردی، همه مورد نیاز است؛ اما گاهی آن قدر به
پژوهش های بنیادی و نظری اهمیت داده می شود و مسائل ذهنی مورد پژوهش یا
باز پژوهی قرار می گیرد که از تحقیقات کاربردی غفلت می گردد؛ چرا که در این
پژوهش ها به مسائل عینی جامعه توجه نمی شود. این، یکی از آسیب های جدّی در
حوزه علوم اسلامی است که نمونه های عینی آن را در بخشی از مسائل بی ثمر اصول
فقه و مانند آن می بینیم. (هر چند که بسیاری از مسائل اصول فقه، مفید و ضروری
است.)
۱۴.۱. عدم توجه به ویرایش آثار
ویرایش دارای پنج مرحله است:
الف. ویرایش فنی (مثل درج علائم سجاوندی نظیر نقطه، ویرگول و…)؛
ب. ویرایش محتوایی (مثل جابه جایی کلمات و…)؛
ج. ویرایش عمیق (مثل کم و زیاد کردن کلمات…)؛
د. بازنویسی متن (مثل استفاده از الفاظ جدید در متن و…)؛
ه باز آفرینی متن (مثل کم و زیاد کردن فصول و…).
توجه به این شیوه ها برای زیباسازی، جذاب، روان و زودیاب کردن پژوهش مؤثر
است. یکی از آسیب های پژوهش های حوزوی – که در دهه اخیر کمتر شده است –
توجه نکردن به ویرایش آثار است.
۲. آسیب های روان شناختی:
۱.۲. ترس از ابراز عقیده و نظریه پردازی
پژوهشگر باید شجاعت ابراز عقیده و نظریه پردازی مستدل را داشته، و دارای
اعتماد به نفس قوی باشد تا بتواند گامی در علم به پیش نهد.
گاهی عوامل درونی، مثل سستی اراده یا عدم اعتماد به نفس و ترس از شکست
موجب می شود که پژوهشگر سال ها نظریه خود را اعلام نکند، یا در ابراز عقیده،
تقیه و مخفی کاری کند. البته عوامل بیرونی نیز در این کار مؤثر است که در زمره
آسیب های جامعه شناختی و اجرایی بیان خواهند شد. روشن است که این آسیب،
مانع جدّی در راه پیشرفت و تولید علم است.
۲.۲. روحیه سطحی نگری در تحقیق
پژوهش با ژرف نگری رشد می یابد و بالنده می شود. برخی از پژوهشگران روحیه ای
تسامحی و سطحی نگر دارند. این روحیه به پیشرفت علوم، ضربه ای غیر قابل جبران
وارد می کند.
۳.۲. ضعف روحیه نقدپذیری و نقّادی
پژوهشگر باید روحیه ای نقّادانه داشته باشد و بر هر دلیل و مسئله ای علامت سئوال
بگذارد تا بتواند مشکلات را بشناسد و آنها را حل کند. به همان اندازه نیز لازم است
پژوهشگر، نقدپذیر باشد؛ یعنی دلایل منطقی و اشکالات مخالفان خود را با شرح
صدر مورد بررسی قرار دهد و اگر صحیح است، بپذیرد. برخی از پژوهشگران دارای
این دو روحیه نیستند؛ از این رو به پژوهش های خود آسیب جدی وارد می کنند و از
رشد خود و جامعه علمی جلوگیری می کنند.
۴.۲. شخص محوری و تمایل به تحقیقات فردی(فرار از عقل جمعی و ارزیابی)
پژوهش های جمعی نتیجه ای کامل تر و استوارتر به بار می آورند. محققان حوزه دین
از دیر باز به تحقیقات فردی عادت کرده اند؛ از این رو در گوشه کتابخانه می نشینند و
تحقیق خود را انجام داده، نتیجه آن را ارائه می کنند. این شیوه از آن جهت که
استقلال محقق و اجتهاد شخصی او محترم شمرده می شود؛ و آرای شخصی او
منتشر می شود مفید است، اما از جهت دیگر، محقق را از مشورت و بهره برداری از
نقدها و افکار دیگران محروم می سازد و رشد علم را کند می گرداند.
البته در سه دهه اخیر برخی تحقیقات جمعی در حوزه های علمیه شکل گرفته
است که البته اینها کافی نیست، بلکه این شیوه باید نهادینه شود و به صورت فرهنگ
عمومی محققان در آید؛ به ویژه در حوزه فقه که کار جمعی زیادی را می طلبد.
۵.۲. عدم رعایت اخلاق حرفه ای پژوهش
پژوهشگران افراد با اخلاق و امینی هستند، به ویژه در حوزه دین که توصیه آن به
دینداران رعایت اخلاق و امانت است. اما گاهی برخی از پژوهشگران از سر غیرت
دینی یا مذهبی و به خاطر آنکه مخالفانشان حق و انصاف را رعایت نکرده اند،
کلماتی می گویند که از قلمرو ادب نگارش و تحقیق خارج شده و توهین به دیگران به
شمار می آید. نیز ممکن است پژوهشگری از حقوق معنوی نویسندگان دیگر آگاهی
کافی نداشته باشد و مطالب دیگران را بدون آدرس نقل می کنند که این کار، نوعی
سرقت علمی به شمار می آید. این امور، شایسته یک محقق نیست و از اخلاق
حرفه ای پژوهشگری به دور است و از آسیب های اخلاقی پژوهش به شمار می آید.
البته برخی نیز آگاهانه چنین می کنند. این گونه افراد نوعی انحراف روانی دارند که
باید درمان شوند.
۶.۲. نوگریزی (نادیده انگاشتن موضوعات درجه اول)
برخی از پژوهشگران از موضوعات نو در حوزه پژوهش فرار کرده و خود را سرگرم
موضوعات کهنه، تکراری و سنتی می کنند؛ و به هر دلیلی به حوزه های نوین علمی و
به آفرینش فکری دست نمی یازند.
در هر صورت این، آسیب روانی جدّی ای است که مانع پیشرفت پژوهش
می شود و از انجام تحقیقات نوین جلوگیری می کند.
۷.۲. منفی بافی به جای تحقیق و نقد سازنده
جهت گیری تحقیق و نقد، باید سازنده باشد تا جامعه علمی را به پیش ببرد. برخی
افراد روحیه ای منفی باف دارند و همواره روح یأس و ناامیدی در جامعه و
دانشمندان می دمند و به جای نقد سازنده آثارِ آنان و ارائه راهکارهای سازنده، به
تخریب ایده ها می پردازند؛ و از نقد مشفقانه و علمی بهره نمی جویند.
۸.۲. شتاب زدگی در تحقیق و نظریه پردازی
تحقیق، وقت گیر است، اما چشم گیر نیست. این، شعار اساسی پژوهشگران حقیقی
و طبیعت تحقیق است. گاهی نتیجه سال ها تحقیق، ده صفحه مطلب است. ولی
برخی از پژوهشگران به خاطر عجله در کار، مطالب ناپخته ارائه می کنند، یا با ارائه
نظریه های غیر محققانه، به کژراهه می روند، و نه تنها باعث پیشرفت علم نمی شوند،
بلکه مانع رشد آن می شوند.
این روحیه که یکی از آسیب های روان شناختی پژوهش است، با تلقین، شکیبایی
و تقویت روحیه صبر و استقامت در پژوهشگران قابل رفع است.
۹.۲. افراط و تفریط در برخورد با افکار دیگران
در حوزه تحقیق، رعایت اعتدال و انصاف یک اصل اساسی است که زمینه ساز
شکوفایی استعدادها می شود. رعایت نکردن این اصل و برخوردهای تند، موجب
دلسردی محققان و کند شدن روند تحقیقات می شود. هم چنین سهل انگاری در نقد
و بررسی، موجب ضعیف شدن نتیجه تحقیقات می گردد که هر دو مورد، یعنی تند
روی و سهل انگاری، به پژوهش آسیب می رساند.
۱۰.۲. خودسانسوری (اختناق سفید)
محقق واقعی کسی است که تابع حقیقت باشد و هیچ چیزی را با حقیقت عوض
نکند. برخی به خاطر عوامل روان شناختی، مثل ترس، ناامنی در حوزه نظریه پردازی
و ضعف اراده و شخصیت، از ابراز عقاید و کشفیات خود پرهیز می کنند؛ یعنی
گرفتار نوعی اختناق سفید یا خود سانسوری می شوند. برنامه ریزان و مدیران
تحقیقات باید عوامل و زمینه های روانی و اجتماعی خودسانسوری را بشناسند و بر
طرف سازند.
۱۱.۲. مرعوب بیگانگان شدن (غرب زدگی)
محقق باید استقلال در نظر داشته باشد و مرعوب هیچ شخص یا مکتبی نشود و با
آزادگی به نقد و بررسی آرای دیگران بپردازد و انتخاب نظر کند. برخی از پژوهشگران
مرعوب فرهنگ برتر در جهان می شوند و هر چه را که قدرتمندان جهان می گویند،
حق می پندارند و در نتیجه دلسپرده فرهنگ بیگانه شده، اندیشه های وارداتی را
بدون نقد و بررسی می پذیرند. این حالت که نوعی ضعف روانی و ناشی از خود
بیگانگی است، آسیبی جدّی در راه تحقیقات است.
۱۲.۲. تعصب های قومی و مذهبی
محقق حقیقی، فردی آزاده و تابع حق است، و حق را در هر کجا بیابد می پذیرد.
برخی از پژوهشگران به خاطر دلبستگی های قومی و مذهبی و… گرفتار تعصب
شده، از حق پذیری دور می شوند؛ یعنی به جای حق محوری، گرفتار قوم محوری یا
مذهب محوری می شوند.
البته باید توجه داشت که غیرت دینی، غیر از تعصب کور است و دین اسلام،
حق است؛ اما این بدان معنا نیست که هر چه را ما از ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 