پاورپوینت کامل نگاهی به حیات و آثار محقق اردبیلی قدس سره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به حیات و آثار محقق اردبیلی قدس سره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به حیات و آثار محقق اردبیلی قدس سره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به حیات و آثار محقق اردبیلی قدس سره ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۶

مقاله ای که ملاحظه می کنید به مناسبت کنگره بزرگداشت مرحوم مقدس اردبیلی تهیه و تدوین گردیده و نویسنده محترم آن
تتبعی ارزشمند پیرامون زندگینامه، اساتید، شاگردان، کرامات و فضائل اخلاقی و تالیفات و آثار علمی محقق اردبیلی انجام داده و
بخشی را نیز به روابط و مناسبات او با سلاطین صفوی اختصاص داده است . (۱)

مقدس اردبیلی

احمدبن محمد معروف به «مقدس اردبیلی » و «محقق اردبیلی » در زمره فقهای بزرگ و نامدار شیعه به شمار می آید . این فقیه
جلیل القدر قرن دهم هجری یکی از فقهای بزرگ و دقیق و از نوابغ روزگار و دارای کرامات و مقامات شگفت انگیز بوده است که
بتحقیق می توان گفت جهان این قبیل افراد را کمتر به خود دیده است . در کتابهای تراجم و شرح حال نگاری از او به عنوانهایی
همچون: «عالم، فاضل، عابد، زاهد، محقق، متقی، مقدس، ثقه، جلیل القدر، بلندمرتبه، عظیم الشان، فقیه امامیه و افضل اهل زمان
خود در تقوی و ورع و زهد» (۲) یاد شده است .

علامه مجلسی در تجلیل از او می گوید: «محقق اردبیلی در تقوا و زهد و فضل به عالیترین درجات رسیده بود و من در بین علمای
گذشته و حال نظیر و همتایی برایش سراغ ندارم، خداوند متعال با ائمه طاهرین محشورش فرماید» . (۳) محدث قمی (م ۱۳۵۹ ق)
نیز مثل همین کلمات افتخارآمیز مجلسی را در بزرگداشت «مقدس » می آورد:

شیخ اجل، عالم ربانی، فقیه، محقق صمدانی، معروف به محقق اردبیلی است که در مراتب «علم » و «فضل » و «عبادت » و «زهد» و
«کرامت » و «وثاقت » و «تقوا» و «ورع » و «جلالت » به درجه ای رسیده که توصیف نشود و در قدس و تقوا به مرتبه ای رسیده که به او
«مثل » زده شود و به راستی اشعه انوار جمال و پرتو حسن آن عالم مفضال چنان تجلی کرده که بر هیچ دیده پوشیده نیست . (۴)

مقدس اردبیلی معاصر مرحوم شیخ بهائی عاملی (م ۱۰۳۰ ق) و حکیم میرداماد (م ۱۰۴۱ ق) بوده است و ظاهرا ملاقاتی هم بین
مقدس و شیخ بهائی صورت گرفته

است . استاد مطهری می نویسد: «نظریات دقیق او مورد توجه فقهاست » (۵) بخصوص قبل از تالیف جواهر الکلام و کتب شیخ اعظم
انصاری بیشتر نوشته ها و تحقیقات مقدس اردبیلی مطرح بوده است .

کار مهم و بزرگ دیگر اردبیلی برپا داشتن حوزه نجف بوده است هر چند در زمان صفویه به وجود او در ایران شدیدا نیاز بود و
سلاطین وقت و علمای عالی مقام با اصرار می خواستند به ایران بیاید، ایشان قبول نکرد و توانست حوزه چند صد ساله نجف را با
بحث و تدریس خود گرم و پرشور نگاه دارد و در برابر حوزه اصفهان آن را تقویت نماید تا آن دانشگاه بزرگ تشیع منقرض نگردد .

اساتید مقدس اردبیلی

در اینکه مقدس اردبیلی در حوزه درس چه کسانی حاضر شده و از محضرشان استفاده برده است، اطلاع زیادی در دست نیست و
به طور تفصیل و مشخص و روشن نمی دانیم اساتید ایشان چه کسانی بوده اند، ولی همین قدر گفته اند که عمده تحصیلاتش در
منقول و معقول را از محضر شاگردان شهید ثانی (شهادت ۹۶۵ ق) استفاده کرده است . علامه افندی می نویسد:

. علوم عقلی را در شیراز نزد خواجه جمال الدین محمود شیرازی – شاگرد خواجه جلال الدین دوانی – آموخت . . . و در اواخر بلکه
می توان گفت در اواسط عمرش زمانی که در نجف اقامت گزیده بود، بحث و تدریس علوم عقلی را ترک گفت و فقط به تدریس علوم
نقلی پرداخت تااینکه وفات یافت . (۶)

علامه سید محسن عاملی در تایید استفاده مقدس از محضر خواجه جمال الدین می گوید:

او همراه آخوند شیخ عبدالله یزدی (م ۹۸۱ ق) که «حاشیه در منطق » را نوشته و خواجه میرزاجان باغنوی (م ۹۹۴ ق) در درس
خواجه جمال الدین حاضر می شدند . (۷)

خود مقدس اردبیلی یکی از اساتیدش را در مبحث «قبله » ، شرح ارشاد، معرفی کرده است و شرح حال نگاران به این نکته توجه
نداشته اند . وی علامه الیاس اردبیلی، (۸) دایی مقدس اردبیلی است که در علوم ریاضی و عقلی و نجوم و هیئت تبحر داشته است
«مقدس » می نویسد:

اهل وخبره علم هیئت در این عصر، بسیار نادر است و این علم را منحصرا در دائی خود سراغ دارم که بعد از خواجه نصیرالدین
طوسی روزگار نظیرش را به خود ندیده است! خداوند وجودش را بر ما منت نهاد و از علمش ما را مستفیض ساخت و از کم توفیقی
ماست که حدود ۲۵ سال است از دیدارش بی نصیب شده ایم و شب و روز از خداوند کریم دیدارش را می طلبم . در نجف اشرف – بر
ساکنانش درود باد – خدمتش می رسیدم، هر چند در ایام اقامتش مدتی مریض بودم و مدتی هم از وجود این نعمت غافل شدم تا
اینکه ایشان از نجف مهاجرت کرد (تا اینکه می گوید) در اینجا ذکر می کنم آنچه را که از خدمت دایی ام استفاده کرده ام . (۹)

بدین ترتیب دو نفر از اساتیدش شناخته می شود .

مؤلف ریاض العلماء، سید امیر فیض الله را نیز از اساتید اردبیلی شمرده است و تصریح کرده که وی غیر از فیض الله تفریشی
(شاگرد مقدس) بوده است . (۱۰)

شاگردان مقدس اردبیلی

در باره شاگردان اردبیلی صاحب ریاض العلماء می نویسد: «از اساتیدم شنیدم که شاگردان او ده نفر بودند که همه آنها از فضلا و
علما بوده اند» (۱۱) و بعد چهار نفر از آنها را نام می برد ما این ده نفر شاگردان مقدس را شناسایی کرده ایم که در اینجا به طور اختصار
آنها را معرفی می کنیم .

۱) شیخ جمال الدین ابومنصور حسن بن زین الدین شهید ثانی، معروف به «صاحب معالم » (م ۱۰۱۱ ق) که پس از تحصیل علوم و
معارف اسلامی در «جبل عامل » جهت تکمیل تحصیلات همراه «صاحب مدارک » به نجف رفت و در دهه آخر (۹۸۳ الی ۹۹۳ ق) عمر
مقدس اردبیلی از محضر پر فیض او استفاده برد و همزمان از درس دوست و هم بحث مقدس، شیخ عبدالله یزدی صاحب حاشیه،
در منطق نیز بهره گرفت . در روضات الجنات آمده است که ایشان در سال ۹۹۳ (سال وفات اردبیلی) در درس مقدس شرکت
می کرد در حالی که علامه سید محسن امین مدرکی را ارائه می دهد که صاحب معالم در سال ۹۸۳ ق در نجف بوده و از درس
مقدس چند سال استفاده برده است . (۱۲)

۲) سید محمدبن علی بن حسینی موسوی عاملی معروف به «صاحب مدارک » (م ۱۰۰۹ ق) وی همراه دایی خود، صاحب معالم، در
درس مقدس حاضر می شد . مقدس اردبیلی ارشاد علامه حلی را همان سالها شرح می کرد (سال پایان تالیف شرح ارشاد الاذهان
۹۸۵ ق است) و با توجه به اینکه اردبیلی از اول کتاب نکاح تا ابتدای کتاب صید و ذباحه ارشاد الاذهان را یا شرح نکرده و یا چون به
دلیل بدخطی بعضی از نسخه های ارشاد قابل استفاده نبوده است، از شاگردش، صاحب مدارک، می خواهد قسمتهای شرح نشده
از ارشاد الاذهان را شرح نماید، ولی ایشان به جهت رعایت ادب و احترام به استادش مقدس اردبیلی آن قسمتها را از کتاب
مختصرالنافع محقق حلی (دائی علامه حلی) شرح می کند (۱۳) اما اینکه مشهور شده است که این دو شاگرد کتاب معالم اصول و
مدارک الاحکام را در زمان حیات استادشان نوشته و به او عرضه کردند و مورد تشویقش قرار گرفتند، درست نیست، چرا که
و کتاب مدارک الاحکام در سال ۹۹۸ اتمام یافته است . (۱۵)
مگر اینکه بگوییم مقدس اردبیلی پاره ای از نوشته های آنها را دیده و تحسین کرده است و بعد از ارتحال اردبیلی، آنها کتابهایشان را
به اتمام رسانده اند .

۳) امیر علام، که به قول صاحب ریاض العلماء، «علامه » است و اسم با مسمایی دارد و در اکثر علوم دست داشته بخصوص در «فقه
وفقاهت » چنان که مقدس اردبیلی هنگام وفاتش به او ارجاع می دهد و می گوید: در شرعیات از سید علام استفاده نمایید . (۱۶) ایشان
یکی از دو نفر شاگرد اردبیلی است که چگونگی شرفیابی و توفیق سعادت بزرگ دیدار مقدس با امام زمان (عج) را گزارش کرده
است و پرده از مقامات بزرگ استادش برداشته و او را بهتر به ما شناسانده است . (۱۷)

۴) خواجه فضل الله استرآبادی که از برجسته ترین شاگردان اردبیلی بوده است، در هنگام ارتحال اردبیلی، میرزا محمد استرآبادی
از او می پرسد: بعد از شما از محضر چه کسی استفاده کنیم؟ ایشان در علوم عقلی به خواجه فضل الله و در علوم شرعی به سید امیر
علام ارجاع می دهد . خواجه فضل الله تعلیقاتی بر زبده البیان استادش نگاشته و حاشیه ای هم بر الهیات شرح تجرید دارد . (۱۸)

۵) میرزا محمدبن علی بن ابراهیم استرآبادی (م ۱۰۲۶ ق) رجالی مشهور که در علم رجال سه کتاب تالیف کرده: رجال کبیر،
رجال متوسط، رجال صغیر . ایشان همان شاگردی است که در لحظات آخر عمر استادش مقدس اردبیلی، از او سؤال می کند بعد
از او به چه کسانی رجوع کنند؟ و همان طور که مذکور شد مقدس، امیر علام و خواجه فضل الله را معرفی می کند . ظاهرا
استرآبادی انتظار داشت از او هم نامی ببرد! لذا از این واقعه مقداری ناراحت می شود و بعد از ارتحال استادش نجف اشرف را ترک
گفته در مکه معظمه رحل اقامت می اندازد (۱۹) ، میرزا محمد استرآبادی، استاد محمدامین استرآبادی صاحب الفوائد العدنیه
وپایه گذار «اخباری گری » است .

۶) شیخ محمد علی بلاغی (م ۱۰۰۰ ق) صاحب تالیفات ارزشمند از جمله شرح اصول کافی، شرح ارشاد علامه حلی و حاشیه بر
معالم الاصول . (۲۰)

۷) عنایه الله قهپائی صاحب «مجمع الرجال » خود در حواشی ای که برکتاب رجال کشی دارد تصریح به استفاده از محضر اردبیلی
نموده است . (۲۱)

۸) ملا عبدالله شوشتری (م ۱۰۲۱ ق) که خود استادی بزرگ بوده و در همان زمان که از خدمت اردبیلی استفاده می کرد، حوزه
تدریس داشت و چند نفر از شاگردان اردبیلی نیز در درسش حاضر می شدند، ولی با این همه ایشان از درس مقدس استفاده می برد
. مجلسی اول که شاگرد شوشتری است در شرح مشیخه کتاب لایحضره الفقیه به این مطلب تصریح کرده است . شوشتری رساله
عملیه ای به زبان فارسی مشهور به الواجبات نگاشته است . (۲۲)

۹) خواجه فیض الله بن عبدالقاهر حسینی تفرشی (م ۱۰۲۵ ق) شاگرد برجسته مقدس اردبیلی و استاد دانشمند مشهور امیرشرف
الدین شولستانی نجفی (م ۱۰۶۳ ق) است . خواجه فیض الله نیز جریان ملاقات مقدس اردبیلی را با امام زمان (عج) گزارش کرده
است . (۲۳) او تعلیقاتی برکتاب ارزنده آیات الاحکام استادش نگاشته است . ملا مصطفی تفرشی صاحب نقد الرجال در باره اش
می نویسد: «او دارای علم بسیار و حلم و بردباری بزرگ و بیشمار و متکلم و فقیه بوده . . . همه صفات پسندیده علما و اهل صلاح و
تقوی در او جمع شده بود» . (۲۴)

۱۰) سید عباس ابن محمدموسوی بیابانکی یکی دیگر از شاگردان مقدس بوده و کتاب مجمع الفائده استادش را که در سال ۹۸۵
ق به اتمام رسیده بود در سال ۹۸۶ ق کتابت کرده است . (۲۵)

احتمال می دهند که پسر مقدس اردبیلی، ابی الصلاح تقی الدین محمد، از محضرش استفاده کرده باشد چرا که ایشان از نظر علمی
و سنی در شرایطی بوده که به تصریح خود

اردبیلی در اول حاشیه بر تجرید، آن کتاب برای ایشان تالیف شده است و فراغت از تالیفات آن در سال ۹۸۶ ق بوده است . در
صورت اثبات این مساله یازده نفر از شاگردان اردبیلی شناسایی می شوند . (۲۶)

کرامات و فضایل اخلاقی مقدس اردبیلی

کرامات و مقامات شگفت انگیز فراوانی از «اردبیلی » نقل می کنند که همه آنها حاکی از «تقوا» و «خلوص » و «صفای نفس » و توکل
واقعی به خدا و اعتقاد کامل به «توحید افعالی » است که او را بحق شایسته لقب «مقدس » ساخته است . البته لازم است این نکته را
بگوییم که بعضی از این حکایات در شان این شخصیت عمیق و محقق والامقام نیست و بیشتر به افسانه می ماند تا به حقیقت و این
گونه داستانها که آمیخته با مبالغه و افسانه است، قطعا برای «مقدس » فضلیت ساز نیست بلکه مقام علمی این فقیه جلیل القدر را
تنزل داده و در مرتبه ای قرار می دهد که گویا ایشان هیچ اطلاعی از «فقه » و مسائل شرعی نداشته است! محدث جلیل القدر شیخ
عباس قمی می نویسد:

مولانا [مقدس اردبیلی] در یک سفر از اسفار خود به کاظمین مالی را [چهارپایی] کرایه کرده بود و صاحبش همراه نبود چون
خواست از کاظمین بیرون شود یکی از اهل بغداد کاغذی به وی داد که به نجف اشرف برساند . مولانا آن کاغذ را گرفت لیکن پیاده
به نجف رفت و مرکوب را سوار نگشت و فرمود من از «مکاری » اذن حمل رقیعه [نامه] را نداشتم . فقیه [محدث قمی] گوید که من
در تحفه الاحباب (۲۷) در حال ثقه جلیل «صفوان بین یحیی » نگاشتم شبیه به این [داستانی] را از ورع آن بزرگوار در حمل دودنیار . (۲۸)

علامه محقق سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه بعد از نقل این داستان می فرماید:

اگر این حکایت در باره «صفوان » درست باشد در باره مقدس اردبیلی با آن شان و مقام فقهی اش صحیح نیست و به نظرم چنین
روایاتی از مبالغه و افراطهای فاسد نشات گرفته و بسیار بعید است چنین مسائلی از اردبیلی به ظهور رسد که اگر غیر از این باشد
باید گفت این حکایت آن قدر که مناسب و نزدیک به نکوهش اردبیلی است سزاوار و مناسب مدح و تجلیل از او نیست، برای اینکه
این کار یک نوع کم عقلی و ابلهی است . (۲۹)

البته باید گفت چنین داستانهایی در باره اصحاب امامان نیز صحیح نیست و شخصیت امثال صفوان را تنزل می دهد و یاران امامان
علیهم السلام را اشخاص بی اطلاع معرفی می کند . (۳۰)

اگر از این قبیل حکایات سست بگذریم داستانهای خواندنی و صحیح به وفور از «مقدس » سراغ داریم که چند نمونه از آنها را در
اینجا می آوریم:

۱) ملا احمد مقدس اردبیلی در سفر بود یکی از زوار که آن جناب را نمی شناخت به او گفت جامه های مرا ببر نزدیک آب و بشوی و
چرک آنها را بگیر . ملا احمد قبول کرد و جامه های آن مرد را برد و شست و آورد به او بدهد در این هنگام آن فرد ملا احمد را
شناخت و خجالت کشید مردم نیز او را توبیخ کردند . مقدس اردبیلی فرمود: چرا او را ملامت می کنید، مطلبی نشده است حقوق
برادران مؤمن بر یکدیگر بیشتر از اینهاست . حاج شیخ عباس قمی پس از نقل این واقعه می گوید:

مولانا در این کار به امام هشتم اقتدا کرده است، زیرا در روایات آمده است که روزی امام هشتم وارد حمام شد شخصی در حمام که
آن حضرت را نمی شناخت گفت: «بیا مرا کیسه بکش » امام رفت و به کیسه کشیدن او مشغول شد . سپس مردم درآمدند و امام را
شناختند و از امام برای کردار آن مرد معذرت خواهی کردند، امام با مردم سخن گفت تا نگران نباشند و همین گونه ادامه داد تا
کیسه کشیدن آن مرد را تمام کرد! (۳۱)

۲) یکی از خصوصیات پسندیده مقدس اردبیلی پذیرش هدیه بود چه کم بها بود چه گرانبها; همان طور که پیامبر گرامی هدیه را
می پذیرفت ولو جرعه ای شیر بود . (۳۲) یا هدیه ای که فقط عنوان هدیه را داشت می پذیرفت .

محدث قمی می نویسد:

عادت مولانا [مقدس اردبیلی] برآن بود که می پوشید از جامه هر چه را حلال باشد خواه پر قیمت باشد یا ارزان و هرگاه کسی به آن
بزرگوار جامه نفیس هدیه می کرد قبول می فرمود و می پوشید و مکرر اتفاق می افتاد که عمامه گرانبها به ایشان تقدیم کرده بودند
که معادل بوده با «زر خالص » چون به زیارت مشرف می شده هر سائلی که چیزی از ایشان می طلبید قطعه ای از آن را پاره می کرد و
به او می داد تا آنکه باقی می ماند برسرایشان مقدار ذراعی که به خانه مراجعت می نمود . (۳۳)

۳) یکی از ویژگیهای قابل ذکر مقدس اردبیلی روحیه فقیر نوازی بود; او فقیران را در زندگی خود شریک می کرد و به اصطلاح
«مردمی بود» .

در سالی گرانی بود و مقدس آنچه از طعام و غذا داشت بین فقرا و نیازمندان تقسیم کرد و خود نیز همانند فقرا یک سهم از آن
برداشت و این کار پسندیده اش را همچنان در آن سالهای خشکسالی و گرانی ادامه می داد تا اینکه صبر و بردباری زوجه اش به سر
آمد و براین شیوه فقیرنوازی مقدس اعتراض نمود وگفت: فرزندانت را از این غذاها محروم می سازی تا آنها مجبور شوند در این
سالهای کمبود و گرانی و پرمشقت و نداری دست نیاز به سوی مردم گشایند؟ مقدس اردبیلی بعد از این گفتگو، همسرش را ترک
گفت و به مسجد کوفه شتافت و در آنجا به اعتکاف نشست . روز دوم اعتکافش شخصی ناشناس مقداری غذای پاکیزه از گندم
خوب و آرد نرم و مرغوب به منزل مقدس آورد و به همسرش تحویل داد و در ضمن گفت این غذا و آرد را صاحب منزل فرستاد و
خودشان در مسجد جامع به اعتکاف نشسته است . اعتکاف سه روزه مقدس اتمام یافت و ایشان روانه منزل شد . همسرش گفت
طعامی را که توسط اعرابی به ما فرستادی خوب طعامی است . مقدس که از این ماجرا بی اطلاع بود متعجب گشت و فهمید که
این عنایت از کجاست و خدا را سپاس گفت . (۳۴)

او در این کار نیز به پیامبر اسلام اقتدا کرده است چرا که پیامبر از آنچه خدا روزیش می کرد بیش از آذوقه یک سال بر نمی داشت
آن هم اندکی از خرما و جو بود و مابقی را در راه خدا صرف می کرد، هر چه از وی می خواستند عطا می کرد بعد نوبت می رسید به
قوت یک سال خود از آن هم ایثار می فرمود و چه بسا پیش از آنکه سال تمام شود ذخیره اش تمام می گشت و خود محتاج آذوقه
می گردید . (۳۵)

۴) شیخ محمد حرزالدین، صاحب معارف الرجال یکی از رؤیاهای صادقه مقدس اردبیلی را در کتابش آورده که مقدس اردبیلی
سخت بیمار گشت که اصولا امید بهبودی از آن بیماری نمی رفت . مقدس قبل از بیماری در باره چگونگی نسب مادرش و علویه
بودن او بسیار تفحص کرده بود تا به این نسب افتخارآمیز اطمینان کامل پیدا نماید ولی موفق نشده بود و در همین دوران مدتی به
بستر بیماری افتاد و در عالم رؤیا توفیق دیدار محضر مبارک مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها
السلام به او دست داد و از اینکه حضرت زهرا در عالم رویا از او چهره پوشیده بود . مقدس با خود گفت: امروز اطمینان یافتم که که
علویه بودن مادرم درست نیست چرا که بی بی فاطمه زهرا از من چهره پوشانده و مرا نامحرم پنداشته؟ در عالم رؤیا به این فکر و
خیال بود که ناگهان متوجه شد که حضرت زهرا حجاب از چهره کنار زد و دوازده عدد خرما به او عطا کرد آنگاه از خواب بیدار
گشت و از این رؤیای صادقه فهمید که راز کنار زدن نقاب از چهره چه بوده و یقین کرد که مادرش «علویه » است و او هم به این
واسطه فرزند زهراست . و تناول خرما دلالت بر بهبودی از آن بیماری و عدد دوازده دلالت بر دوازده سال زندگی کردن بعد از آن
ماجرای مکاشفه آمیز دارد و چنین نیز شد و مقدس اردبیلی شفا یافت و دوازده سال زنده ماند و در این مدت آثار ارزنده ای به جا
گذاشت; از آن جمله کتاب مجمع الفائده و البرهان را که در سال ۹۷۷ ق شروع کرده بود با تمام جدیت و همت والا در سال ۹۸۵ ق
به اتمام رساند و بعد از این بهبودی، صاحب معالم و صاحب مدارک از محضرش استفاده کامل بردند و بعد از او مکتب فقهی او را
زنده نگه داشتند و سرانجام این دوازده سال پربار و با برکت به پایان رسید و مقدس در سال ۹۹۳ ق دارفانی را وداع گفت . (۳۶)

نقل می کنند مقدس اردبیلی هر وقت آهنگ زیارت کربلای معلا را می کرد نمازش را احتیاطا جمع می خواند و وقتی از او سؤال
می شد چرا نمازت را به «قصر» و «اتمام » جمع کردی؟ تمسک به قاعده مشهور علم اصول می نمود که «ان الامر بالشئ یقتضی النهی
عن ضده » و در توضیح این اصل می فرمود: طلب علم واجب عینی، و زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام عملی استحبابی است
و می ترسم از اینکه واجب را وا گذاشته به مستحب پرداخته باشم . (۳۷)

۶) از تواضع و فروتنی مقدس اردبیلی حکایاتی بسیار نقل شده که یکی از نمونه های آن تواضع در برابر شاگردانش است; توضیح
اینکه مقدس وقتی مشغول شرح ارشاد علامه حلی بوده و کتاب ارزنده مجمع الفائده والبرهان را تالیف می کرد قسمتی از آن را به
صاحب معالم و صاحب مدارک می داد و می گفت: عبارات آن را ببینید و اصلاح نمایید چرا که می دانم بعضی عبارات آن غیر فصیح
و نادرست . (۳۸)

۷) مقدس اردبیلی از شیفتگان واقعی اهل بیت علیهم السلام بوده و محبت خاندان پاک پیامبر اسلام با خون و گوشت او به هم
آمیخته بود چنانکه شرفیابی او به خدمت امام زمان و تکلم در بارگاه علی بن ابی طالب علیه السلام و رؤیای صادقه اش همه حکایت
از این علاقه و عشق می کند . محدث جلیل القدر شیخ عباس قمی می گوید: «. . . بعد از موت او بعضی از مجتهدین، او را در خواب
دیده که با هیات نیکو و جامه پاکیزه از روضه علویه بیرون شد از آن مرحوم [اردبیلی] پرسید که چه عمل شما را به این مرتبه
رسانید [مقدس اردبیلی] فرمود: ولایت صاحب این قبر [علی ابن ابی طالب علیه السلام] و محبت او . (۳۹)

۸) در بین شاگردان مقدس اردبیلی ظاهرا مسن تر از ملاعبدالله شوشتری (م ۱۰۲۱ ق) نبوده که خود، حوزه درس و بحث داشته و
جمعی از شاگردان اردبیلی نیز در آن شرکت می کردند . ملاعبدالله شوشتری بارها از مقدس اردبیلی سؤالها می کرد و با

مقدس به گفتگو می نشست ولی مکرر دیده می شد مقدس ناگهان سکوت اختیار کرده و بحث را ناتمام می گذاشت . آنگاه دست
ملاعبدالله را می گرفت و با هم به خارج شهر می رفتند و در خلوتگاه، جواب سؤالاتش را به تمام و کمال می داد . ملاعبدالله متعجب
گشته می گفت : ای برادر چرا در همانجا این پاسخهای محققانه را ارائه ندادی؟ ! و من پنداشتم جوابی برای آنها نیست . مقدس
فرمود اگر در جلوی دیدگان مردم به این بحثها می پرداختیم مایه نقصان و حقارت من و شما می شد چرا که شما تلاش می کردید
حرفتان را به کرسی بنشانی، من نیز سعی می کردم پیروزی از آن من باشد و در نتیجه از راه حق منحرف شده به جدل
می پرداختیم ولی الآن جز خداوند متعال کسی شاهد بحث مانیست و انگیزه ای جز روشن شدن حقیقت نداریم . (۴۰)

۹) مقدس اردبیلی از چنان احترامی برخوردار بود که وقتی شاه طهماسب صفوی مبنی بر کمک به یکی از سادات و رفع مشکل او
از او دریافت کرد به احترام نامه مقدس از جا برخاست و وقتی دید که مقدس اردبیلی او را «برادر» خطاب کرده به وجد آمد و گفت:
این نامه را با کفنش همراه سازند و وقتی دفنش کردند این نامه مبارک را زیر سرش در قبر گذارند تا بدین وسیله به دو فرشته نکیر
و منکر احتجاج نماید که من همان کسی هستم که مقدس مرا «برادر» خطاب کرده است . (۴۱)

۱۰) یکی از سعادتهای بزرگ اردبیلی توفیق شرفیابی به محضر مبارک ولی الله الاعظم حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه بوده
است که با وجود پنهان داشتن این دیدار، شاگردانش به آن پی برده و برای ما گزارش کرده اند و این از خصوصیات مهم کسانی است
که به حق به دیدار سراکبر و اسم اعظم نایل آمده اند و از بازگو کردن چنین توفیقی امتناع داشته اند . برخلاف بعضی از مدعیان که
برای خود دکان باز کرده و هر روز ادعای دیدار حضرتش را می کنند و بدین وسیله جمعی از اهل دین را می فریبند و از صداقت و
خلوص آنها کمال استفاده را برای اهداف دنیوی خود می کنند .

به هرحال «مکاشفه » یا «مشاهده » و یا «رؤیت » امام زمان توسط ایشان کاملا صحیح بوده (۴۲) و علاوه برایشان برخی از علمای بزرگ
از جمله ابن طاووس (م ۶۶۴ ق) ابن فهدحلی (م ۸۴۱ ق) و سیدمهدی بحرالعلوم (م ۱۲۱۲ ق) چنین توفیقی نصیبشان شده بود .

سید نعمت الله جزائری (م ۱۱۱۲ ق) در جلد اول انوار نعمانیه بعد از ذکر «ورع » مقدس اردبیلی و جایگاه بزرگ ایشان از نظر زهد و
تقوا و بعضی از کراماتش می نویسد: «یکی از اساتید موثق و مورد اطمینان من که اهل علم و عمل بود برایم حکایت کرد [چگونگی
شرفیابی مقدس به حضور امام زمان را] که مقدس اردبیلی شاگردی داشت به نام «میر فیض الله تفرشی » که دارای فضل و ورع بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.