پاورپوینت کامل سخنان حضرت آیه الله مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی ۸۱- ۸۰ ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سخنان حضرت آیه الله مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی ۸۱- ۸۰ ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سخنان حضرت آیه الله مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی ۸۱- ۸۰ ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سخنان حضرت آیه الله مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی ۸۱- ۸۰ ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۲

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد صلی الله علیه و آله و علی آله الطیبین الطاهرین لاسیما بقیه الله المنتظر
ارواحنا فداه و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

خداوند بر همه ما منت گذارد و توفیق و حیاتی داد که سال دیگری از حوزه علمیه قم را درک کنیم و گردهم جمع شویم و جشنی
داشته باشیم.

آغاز سال تحصیلی امسال مقارن شده است با ایام میلاد مبارک بانوی اسلام فاطمه زهرا علیها السلام. من این تقارن و این دو روز
مبارک را به همه شما عزیزان، مخصوصا علما و فضلا و بزرگانی که در مجلس تشریف دارند و به طلاب عزیز حوزه علمیه قم تبریک
عرض می کنم. امیدوارم به برکت بانوی بزرگوار اسلام این سال، سالی مملو از خیر و برکت و توفیق و پیروزی برای حوزه علمیه قم و
تمام حوزه های علمیه شیعه در سراسر جهان باشد. به مناسبت این تقارن مبارک من باید عرایضم را با حدیثی درباره بانوی اسلام
فاطمه زهرا علیها السلام شروع کنم و از روح بلند آن حضرت برای حل مشکلات حوزه های علمیه مدد بگیریم.

حدیث معروفی که در کتب عامه و خاصه – شیعه و اهل سنت – نقل شده است، این است که پیغمبر اکرم رو به فاطمه زهرا علیها
السلام کرد و فرمود:

«یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک »

این حدیث، با این عبارت در کتاب مستدرک حاکم نقل شده است. می دانیم مستدرک حاکم کتابی است که براساس شرایط
صحیح بخاری و صحیح مسلم نوشته شده است. حاکم می گوید من در کتاب مستدرک تمام شرایطی را که بخاری و مسلم در نقل
احادیث نقل کرده اند، من آن شرایط را رعایت کرده ام. بنابراین احادیث کتاب من، وزنی در حد وزن آن ها دارد. بخاری هم در صحیح
خود این حدیث را البته به صورت دیگر و با کمی تفاوت نقل کرده و در کتب پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام هم الی ماشاءالله
این حدیث نقل شده است.

این حدیث محتوایی فوق العاده مهم دارد. ما دوره های تکامل روح انسان را وقتی که می خواهیم بیان کنیم بر اساس آیات قرآن و
روایات می گوییم سه مرحله است:

مرحله نفس اماره، نفس لوامه و نفس مطمئنه. عالی ترین مرحله، نفس مطمئنه است. در مقام نفس اماره، انسان به سوی هر کار
خلافی ممکن است کشیده شود

«ان النفس لاماره بالسوء ^(۳) » .

همان گونه که همسر عزیز مصر به خاطر این نفس اماره دعوت به گناه کرد، گاهی تهمت زد، گاهی اشاعه فحشا کرده

«و قال نسوه فی المدینه امراه العزیز تراود فتاها عن نفسه ^(۴) »

آن مجلسی که مصداق اشاعه فحشا بود آن را به وجود آورد.

از این مرحله می رسد به نفس لوامه، گناه می کند، پشیمان می شود. توبه می کند، به درگاه خدا روی می آورد. خویشتن را سرزنش
می کند، گاه توبه را می شکند، باز هم بر می گردد و در میان این خوف و رجا در حرکت است، چون به طرف بالا صعود می کند،
نفس مقدسی است که در قرآن به آن سوگند یاد می کند

«و لا اقسم بالنفس اللوامه ^(۵) »

از این مرحله می گذرد، نفس کم کم قوی می شود به گونه ای که آسیب ناپذیر می شود. به جایی می رسد که وسوسه های نفس و
شیطان در او اثر نمی کند و مصداق

«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ^(۶) »

می شود. این اوج تکامل انسان است. به جایی می رسد که اگر تمام دنیا مرکز فساد باشد، صاحب نفس مطمئنه آلوده به فساد
نمی شود. همه رشوه خوارند او رشوه نمی خورد، در محیطی که همه دروغگویند، او لب به دروغ و زبان به دروغ نمی گشاید. چرا؟
چون صاحب نفس مطمئنه است و بیمه شده است.

مقامش را قرآن می گوید

«راضیه مرضیه »

هم خدا از او راضی است، هم او از خدا. یعنی رسیده به مقام تسلیم. هرچه خدا می خواهد، او می خواهد، هرچه خدا فرمان می دهد،
اطاعت می کند، این اوج تکامل انسان ها است. اما این حدیث یک چیزی در مقابل آن می گوید. از مقام تسلیم گذشته است.
می گوید:

«ان الله یغضب لغضبک »

وقتی تو غضب کنی خدا غضب می کند. وقتی تو راضی شوی، خدا راضی می شود. رضای خدا دنبال رضای او و سخط خدا دنبال
سخط او است.

بالاترین افتخار انسان این است که تابع حق باشد. بر محور حق بگردد.

علی علیه السلام به جایی رسیده است که «ادرالحق » حق بر محور او می گردد. همسرش زهرا علیها السلام

«ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک »

و خود علی علیه السلام کسی است که حق بر محور وجود او می گردد. این نمی شود مگر به خاطر فنای فی الله شدن. فنای مشرعه،
نه فنای صوفیه. یعنی به جایی می رسد که جز خدا نمی بیند و به غیر خدا نمی اندیشد. اراده او محو در اراده خدا می شود. خواست
او، خواست خدا و عدم اراده او عدم اراده خدا.

ان شاءالله بتوانیم در پرتو نور وجود آن ها، سالی پر برکت در حوزه های علمیه داشته باشیم.

اما درباره حوزه های علمیه بنده دو نکته کوتا عرض می کنم:

نکته اول: اهمیت حوزه های علمیه است. این حوزه های علمیه که امروز در دست ماست، آسان به دست ما نرسیده است.
فداکاری های عظیمی در این راه شده است. حوزه های علمیه، شهدای بزرگی داده است. شهید اول و شهید ثانی و شهید ثالث و
شهدای دیگر. این ها شهدای جنگ تحمیلی نیستند. این ها شهدای حوزه ها، به خاطر حوزه ها هستند. چه فشارها، چه تهدیدها. از
کی؟ اگر خوب دقت کنیم از عصر پیغمبر صلی الله علیه و آله از همان آیه «نفر» «فلولا نفر من کل فرقه منهم طائفه لیتفقهوا
فی الدین ^(۷) » طایفه، گروهی است. یعنی حوزه ای بوده، یعنی جمعیتی بوده در مدینه. تفقه در دین بوده بعدش هم

«لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم »

بنابر این اولین حوزه علمیه در اسلام در مدینه تشکیل شد و در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و بزرگانی هم چون علی
علیه السلام، ادامه پیدا کرد در محضر علی علیه السلام تا رسید به محضر امام باقر علیه السلام و محضر امام صادق علیه السلام.

حوزه چهار هزار نفری امام صادق علیه السلام را همه شنیده اید. این حوزه ها در عصر ائمه علیهم السلام، گاهی در فراز بود و گاهی
در نشیب. گاهی فشار زیاد بود و گاهی کم تر، تا رسید به زمان غیبت. وقتی به زمان غیبت رسید احساس نیاز بیش تری شد. شاید
یکی از اولین حوزه های رسمی که در عالم تشیع تشکیل شد، حوزه شیخ طوسی در بغداد بود. دشمنان اهل بیت علیهم السلام
مزاحم شیخ طوسی در بغداد شدند و کرسی درس او را آتش زدند و حوزه درسی او را متوقف کردند، ناچار آمد به نجف اشرف
(بیش از هزار سال پیش) و حوزه علمیه نجف را پایه گذاری کرد. این حوزه با گذشت زمان، روز به روز بالنده تر و با شکوه تر شد. در
قم هم، زمان ائمه علیهم السلام حوزه علمیه بود. برای این که محدثینی که به عنوان قمییون در علم رجال معروفند، این ها در واقع
تشکیل دهنده گان حوزه علمیه قم از زمان خود معصومین علیهم السلام بوده اند. این حوزه هم فراز و نشیب داشت، تا این که
مرحوم آیت الله العظمی حائری آمد و یک موج تازه ای در این حوزه به راه انداخت و روز به روز دامنه دارتر شد. زمان مرحوم
آیت الله العظمی بروجردی گسترده تر شد تا به زمان ما رسید. ما در حوزه علمیه قم در آن زمان نبودیم و سن مان هم اقتضا نمی کرد،
اما کسانی که در آن زمان بودند اساتید ما نقل می کردند چنان فشار رضا خان بر حوزه علمیه قم شدید شده بود که روزها طلاب
می رفتند در باغ ها و صحراهای اطراف قم و شب بر می گشتند به مدرسه فیضیه و مدارس دیگر. نمی توانستند روز در مدارس قم
ظاهر شوند و برنامه ها را ادامه بدهند. من این را برای نسل جوانی عرض می کنم که در دامان انقلاب پرورش یافته است تا بدانند
این حوزه با این عظمت که سرچشمه مهم ترین انقلاب دینی در عصر ما شده، چه فراز و نشیب ها و چه مشکلاتی را پشت سر
گذاشته تا به این جا رسیده است. حوزه، بزرگ ترین سنگر برای دین و برای تشیع است. یقین داشته باشید، حوزه علمیه قم در تمام
دنیای اسلام اعم از شیعه و اهل سنت بی نظیر است. حوزه ای با این همه مراکز تحقیقاتی، قبلا من شنیده بودم. بیش از صد مرکز
تحقیقاتی در حوزه علمیه قم داریم، اخیر