پاورپوینت کامل گفت و گوی تمدن ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گفت و گوی تمدن ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گوی تمدن ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گوی تمدن ها ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۶
ما مسلمانان همیشه خواهان گفت و گو هستیم، البته نه فقط در موضع گیری های موقتی و نه زمانی که موقعیت ایجاب
کند، بلکه آئین ما، ما را بدان دعوت کرده، در این باره تشویق می کند.
این امر به خاطر آن است تا آشکار گردد، انسان ها از نظر نوع یکی هستند و آفرینش آنها از یک مبدا است. اراده خداوند
بر این قرار گرفته است که انسان ها را به صورت دسته ها و گروهها بیافریند تا یکدیگر را بشناسند. منظور از شناختن این
نیست که از لحاظ شخص، یکدیگر را بشناسند، بلکه منظور این است که همدیگر را بشناسند تا در کارهای نیک به
همدیگر یاری رسانند. البته به نظر ما، در اینجا ابهامی وجود دارد که باید روشن گردد. معانی اصطلاحاتی که بکار
می بریم، تا حدودی برای ما محدودیت ایجاد می کند; زیرا بسیاری از این اصطلاحات معانی در هم آمیخته ای دارند که ما
را به اشتباه می اندازند. البته این موضوع فقط در مورد شناخت کلمه نیست، بلکه ابعاد سیاسی و فرهنگی و ایدئولوژی را
هم در برمی گیرد و از آن فراتر می رود.
پس مقصود از تمدن و روابطش با فرهنگ و گفت و گوی تمدنها چیست؟
فرهنگ در پایینترین سطح خود، عبارتست از انجام دادن آنچه که پذیرفته اند; مانند برآوردن نیازهای طبیعی از قبیل
خوراک، پوشاک و تولید مثل.
اما فرهنگ در سطح بالاتر و عالیتر، دارای سه ویژگی است که عبارتند از:
۱- رشد فکری و پذیرش انتقاد از فکر، تا اندیشه ها پیشرفت نماید. ۲- زیبایی دوستی و فهم و درک زیبایی ها و دریافت
ظرافت های هنری ۳- دوری گزیدن از خودسری ها و برتری طلبی ها و برخورداری از ارزش های اخلاقی.
اگر مفهوم فرهنگ را به طور خاص در نظر بگیریم، تمدن عام است و فرهنگ، تمدن خاصی است که به گروهی از مردم
بر می گردد و به یک فرد خاص ارتباط ندارد، بلکه یک ملت در آن سهیم هستند و ملت ها به وسیله آن شناخته می شوند.
در ورای هر تمدن دینی، فرهنگ های خاصی وجود دارند که در جریان یک تمدن ثابت هستند.
فرهنگ های عربی که ما در پایینترین سطح آن رشد پیدا کردیم، مجموعه ای از تقلیدها و عادتهاست. اما فرهنگ اصلی ما
در سطح عالی، همان راهی است که غزالی از لحاظ معنوی و ابن رشد از بعد فکری و ابن حزم از جهت اخلاقی و ابن
خلدون در وجه اجتماعی، نشان دادند.
ما عرب هابا فرهنگ خود و همچنین با فرهنگ فارسی و ترکمن، تمدن اسلامی را ساختیم، در حالی که همه در آن
مشارکت داشتیم.
این تمدن اسلامی، از لحاظ دانش و تفکر و دادگری، در پایان هزاره اول قرن میلادی سرآمد بود. پس از آن، در طول
قرون متمادی، به تدریج رو به ضعف و سستی گرایید. اکنون که در آستانه هزاره سوم بسر می بریم، با بحران دوگانه ای
مواجه هستیم:
از یک طرف می خواهیم از زمانه عقب نمانیم و با پیشرفت زمان حرکت کنیم که چنین امری با نادانی و جهل امکان پذیر
نیست و فقط با بحث و گفت و گو و خودآگاهی میسر است.
از طرف دیگر، تمدن غرب پس از فروپاشی کمونیسم، تنها خطری که احساس می کند، اسلام است و می خواهد ما را از
بازگشت به اسلام باز دارد و به گمان خود، شعارهای جدیدی تحت عنوان عربیت و اسلام مطرح می کند یا اینکه سعی
دارد ما را به تاریخ قبل از اسلام مثل فراعنه در مصر، آشوری ها در عراق، فینیقی ها در لبنان و یا بربرها در مغرب و الجزایر
برگرداند . غربی ها همیشه گفت وگوها را میان مسلمان و غیر مسلمان مطرح می کنند، در حالی که ما بر این باوریم که
بحث و گفت و گو باید به بهترین وجه باشد تا از آن نتیجه گرفته شود. عقل سلیم هیچ گاه برخورد تمدن ها را درست
نمی داند و یک مسلمان هیچ گاه نمی خواهد برخورد داشته باشد; برای اینکه برخورد باعث خونریزی و نابودی می شود، در
حالی که تمدن معنایش آبادانی و امنیت و آسایش خاطر است.
از برخورد تا گفت و گو
تاریخ روابط دو تمدن اسلام و غرب نشان داده است که نمی توانند با هم کنار بیایند; زیرا در برخورد، سعی بر آن است که
یکی دیگری را از میان بردارد.
این برخورد و درگیری همان طوری که مارشال بیجو (Bugeaud) گفته است، برای امت اسلامی شمشیر و آلت
جنگ افروزی به دنبال داشت; به عبارت دیگر، هم زرادخانه های جنگی و هم غارت اقتصادی را با خود آورد.
اما غرب جنگ فکری را بر سه پایه ایجاد آبادانی و یاری رساندن به کشورها و شرق شناسی قرار داد; زیرا با درگیری فکری
زمینه ای فراهم می سازد که پس از اشغال نظامی، از آنها پیروی کنیم و الگوهایمان را از غرب بگیریم و از اسلام که در آن
شیوه حکومت و اداره امور و قانونگذاری وجود دارد، دور شویم.
ما پس از جنگ جهانی دوم، با دو قدرت مواجه شدیم:
قدرت نظامی غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا و قدرت نظامی شرق به رهبری اتحاد جماهیر شوروی.
ما که در جهان سوم بسر می بریم و مربوط به جهان اسلام و جنوب هستیم، باید سعی کنیم از تناقضات بین دو قدرت
استفاده کنیم تا مشکلاتمان را حل نماییم.
اما پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جدا شدن اردوی شرق، وضع جهان با شوکت تمدن غرب که پرچم اتحاد
جماهیر شوروی را به پایین کشیده بود، بهم خورد و غرب اراده کرد که انسان ها باید به لحاظ حقوق فردی، آزادی، اقتصاد
بازار و حقوق انسانی، تسلیم او شوند.
اندیشمندان غرب، اهمیت این تغییرات را در صحنه جهانی پس از سقوط کمونیسم و پایان جنگ سرد، دریافته بودند.
برخی از آنان دعوت به گفت وگوی تمدن ها می کردند و برخی نیز برخورد تمدن ها را پیش می کشیدند.
عجیب این است که وسایل ارتباط جمعی و تبلیغاتی غرب، آرا و نظرات اندیشمندان معتقد به برخورد تمدن ها را ارائه
می دادند.
برای همین است که نام فوکویاما و هانتینگتون، در میان این اندیشمندان می درخشد. اولی می گوید بشر به آخر تاریخ
رسیده است و بالاخره پیروزی نهایی از آن غربی هاست. دومی می گوید، باید از خطر اسلام بترسیم، به غرب سفارش
می کند که سعی نماید هیچ گونه پیمانی میان تمدن اسلامی و تمدن کنفوسیوسی برقرار نکند و بیشتر به استحکام
تمدن خود بپردازد و تعصب تمدن غرب را در اروپای شرقی و حتی ژاپن وارد کند.
دلیل ابراز این اندیشه ها، این است که غرب به این نتیجه رسیده است و آن را از طریق وسایل ارتباط جمعی، مطرح
می کند.
نیکسون، رئیس جمهور سابق آمریکا، با دبیر کل اتحادیه جهانی، بالادور و نماینده دولت سابق فرانسه نشستی داشتند.
همه آنان به اتفاق آرا، اسلام را به عنوان خطری بزرگ مطرح کردند و بناچار، پیرامون موارد زیر بحث کردند:
۱) باید توجه داشته باشیم، طوری وارد شویم که می خواهیم کمک کنیم، از همان مبدا قرآنی که می فرماید (لااکراه فی
الدین، در دین اجبار نیست) شروع کنیم.
۲) بحث را در میان عموم ببریم، نه اینکه فقط در میان اندیشمندان و متفکرین دینی مطرح کنیم، بلکه در میان
اقتصاددانان و سیاستمداران و ادیان و هنرمندان و ریاضی دانان و روزنامه نگاران هم به بحث بگذاریم.
استعمار، اول با اقتصاد شروع می کند، سپس ارتش و نیروی نظامی را به عنوان پشتیبان منافع اقتصادی خود قرار
می دهد. سپس فرهنگی را می آورد تا از اقتصاد و ارتش جانبداری کند و سپس این فرهنگ را در میان همه ترویج می کند،
بعد خواستار گفت و گو در همه زمینه ها می شود.
غرب برای گفت و گو به موارد زیر توجه دارد:
۱) می خواهد سازمان های متعددی در کشورهای جهان سوم وجود داشته باشد و خود این سازمان ها، دستوراتی صادر
کنند که با معیارهای تمدن غرب همخوانی داشته باشد.
منظور آنها از تمدن این است که فکر غرب را اصل قرار دهند و از منابع دیگر تمدن ها، از جمله منابع تمدن اسلامی،
استفاده نکنند. همه ملت ها باید غذای فکری خود را از آنها بگیرند و با یک چشم بنگرند و از یک ریه برای تنفس استفاده
کنند.
خطرناکتر این که آن چشم لوچ است و آ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 