پاورپوینت کامل دور نمای گفت و گو میان اسلام و غرب ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دور نمای گفت و گو میان اسلام و غرب ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دور نمای گفت و گو میان اسلام و غرب ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دور نمای گفت و گو میان اسلام و غرب ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۰
گفت و گوی میان اسلام و غرب حقیقتا موضوعی جذاب می باشد، ولی آیا این امر در سایه عدم توازن قدرت آنها ممکن
می باشد؟ این سؤالی است که دوست دارم در ضمن مبحث احتمال گفت و گو تمدن ها مطرح شود. ولی قبل از آن دوست
دارم که به مساله برخورد و ارتباط اسلام و غرب به عنوان دو وجودی که از یک منبع سرچشمه گرفته اند، توجه داشته
باشیم.
بسیاری از افراد اصطلاح تمدن را برای اشاره به جامعه همگون فرهنگی – تاریخی بکار می برند. با وجود نکات ابهام زیاد
این اصطلاح، بسیاری از افراد در تعیین معانی مشترک برای آن موفق هستند. شاید این موضوع در حد خودش برای باز
کردن باب گفت و گو کافی باشد. ولی به نظر من تمیز بین اسلام و غرب به عنوان دو تمدن جدای از هم، کار آسانی
نمی باشد.
مجموعه معیارها و ارزش هایی که غرب برپایه آن استوار است، به اصول معرفتی و شناختی بر می گردد که متاثر از
حکمت و اندیشه های یونان باستان، یهودیت و مسیحیت می باشد، ولی آنچه که در ارتباط با دگرگونی غرب نسبت به آن
اظهار بی اطلاعی می شود، نقش اسلام در ظهور و پیدایش رنسانس و تجددگرایی اروپا است. امروز بسیاری از محققین با
این نظریه فکری تنگ نظرانه مخالفت می نمایند، علی رغم اینکه پژوهشگرانی مانند ساموئل هانتینگتون از دانشگاه
هاروارد و برنارد لوئیس از دانشگاه پرینستون، ترجیح می دهند نقش اسلام را در شکل گیری آن کم جلوه دهند. آنها
معتقدند اسلام وارث منفی ارزش های یونانی به عنوان حلقه اتصال بین تمدن یونان و غرب می باشد. این امر نقش سلبی
تمدن اسلامی را رد می نماید و اسلام را به عنوان یکی از سه مصدر اساسی غرب، به اضافه فلسفه یونانی و میراث یهودی –
مسیحی قرار می دهد. در تایید گفته من، اسلام شریک فلسفی اساسی در غرب معاصر است و نزدیکی و تشابه آشکاری
بین ارزش ها و افکار اسلامی و ارزش ها و افکار یهودی و مسیحی وجود دارد. استعمار غرب در مدت دویست سال سلطه بر
کشورهای اسلامی، تاثیر قابل ملاحظه ای در تحولات و دگرگونی های آن داشته که حس سیاسی – فلسفی اسلام معاصر
شاهد آن بوده است. پس، از بین بردن روش های سنتی آموزش و تبدیل آن به سازمان های تربیتی غربی، به تنهایی ضامن
تغییر نگرش بسیاری از مسلمانان جهان بوده است; همانطور که تعیین مرز بین کشورهای اسلامی توسط غرب، منجر به
بروز مفهوم سیاسی جدیدی به نام قومیت گرایی در جهان اسلام شده و باعث تضعیف همبستگی سیاسی و وحدت
اجتماعی – که تمدن اسلامی متصف به آن بوده – گردیده است. علی رغم اینکه ارزش های غربی و پیامدهای سیاسی –
اجتماعی آن بر مسلمین تحمیل می شد، تاثیر آن باعث ایجاد تغییرات مهمی در تفکر مسلمانان شده است. بدین سان،
غرب به شکل بزرگی در تشکیل یا از بین بردن یا تحریف هویت معاصر جهان اسلام نقش داشته است.
با این وجود، موفقیت غرب در این زمینه بسیار اندک بوده است، بطوری که ملاحظه می کنیم، جهان اسلام امروز
مجموعه ای از روش های سنتی و معاصر را بطور همزمان ارائه می دهد که ترکیبی از سنن قدیمی و جدید است که
گذشته و حال را به هم پیوند می دهد. پس جامعه ای سنتی و امروزین (مدرن) است و این در حالی است که تمدن غربی و
اسلامی را دریک زمان در خود دارد. برخوردها و بحران هایی که در جهان اسلام مشاهده می کنیم، چیزی نیست جز تلاش
تمدن سنتی تا از تناقضات و برخوردهای خودی دوری شود. همانطور که مهاجرت گروهی از مسلمانان به غرب و
موفقیت آنها در حفظ هویت فرهنگی خودشان و عدم جذب در فرهنگ غربی، صبغه و رنگ اسلامی را به اجزای متنوع
تشکیل دهنده فرهنگ غرب اضافه می کند. با وجود بیش از بیست میلیون مسلمان در غرب (که بیشتر از جمعیت
هلندی ها، بلژیکی ها، سوئدی ها و بلکه یهودی ها می باشد) مساله اسلام در غرب، نسبت به مساله اسلام و غرب، از
همیت بیشتری برخوردار شده است.
به این ترتیب در می یابیم که اسلام و غرب تا حد زیادی تمدن مشترکی را تشکیل می دهند و پیوسته بر هم تاثیر
می گذارند و ارتباط و پیوند آن دو، با توجه به تجربه تاریخی مشترک و تاثیر متقابل، ادامه پیدا می کند. مهمتر از همه،
افکار و اندیشه ای است که نظرات ارزشی و سیاسی هر یک از آن دو را مشخص می کند; مگر اینکه این تبادل ارزش ها و
افکار و فلسفه ها و روح فرهنگی به دلیل آنچه که به عنوان «گفت و گو» شناخته می شود، پایان نیافته باشد. پس غرب با
دیده تعجب و شگفتی به امپراتوری های اسلامی نوپا و جوامع اسلامی که تا قبل از جنگ های صلیبی از رشد اقتصادی –
فرهنگی خوبی برخوردار بودند، نگاه می کرد و این در حالی بود که مسلمانان بعد از شکست در جنگ های صلیبی غرب،
از آنها تاثیر پذیرفته، سرزمین های اسلامی به تصرف غرب در آمد و امروز مسلمانان از روش و راه و رسم غربی پیروی
می کنند تا عظمت اسلام را باز گردانند.
در اینجا به ناچار، جهت اطلاع خواننده، باید گفت که با وجود متصف بودن این تبادل تمدنی و شناختی به امور رومانتیک،
همانطور که پیشتر بیان کردیم، از طریق ارتباط همراه با زور صورت گرفته است. این تبادل فکری – فرهنگی همراه یک
سری جنگ های صلیبی و استعمار کینه توزانه و جنگ های استقلال، زیان آور بوده است. کشورهای غربی و اسلامی، این
معارف را از طریق برخورد و نزاع کسب کرده اند نه از طریق همکاری متقابل، پس چنانچه که به نظر می رسد، تمدن
بیشتر معارف و دانش خویش را هنگامی که تحت سیطره و اشغال دیگر کشورها هستد، کسب می کنند. ولی مفهوم گفت
و گو محیطی خالی از هرگونه سیطره و تهدید را می طلبد. در اینجا این سؤال پیش می آید که آیا شرایط فعلی سیاست
جهانی، خالی از روح سیطره و تهدید می باشد؟ آیا برای دست اندرکاران گفت و گوی تمدن ها، امکان نادیده انگاشتن این
قدرت و استمرار در تنظیم دیدارهایی که امکان شناخت بین همه فراهم شود، وجود دارد؟
پس مسلمانان در بیشتر مواقع، در حالت مواجهه و رویارویی با غرب هستند. آمریکا و همپیمانانش، مجازات ها و
تحریم های زیادی را نسبت به تعدادی از کشورهای اسلامی اعمال کرده اند، این در حالی است که نیروهای نظامی غرب
مستقر شده در خلیج فارس، باعث نگرانی و ناخشنودی بسیاری از مسلمانان شده اند. در اینجاست که غرب در بسیاری از
درگیری های فعلی در چچن، فلسطین و سودان، بر خلاف منافع کشورهای اسلامی عمل می کند. در این میان، بسیاری از
رهبران غرب خواهان خفه کردن نطفه بیداری اسلامی هستند; همان طور که بسیاری از مسلمانان غرب تهدید به
نابودی می شوند. علاوه بر آن، توانایی های اقتصادی – نظامی غرب نسبت به کشورهای اسلامی ، برتری چشمگیری دارند،
بطوری که صحبت از توانایی مسلمانان جهت جلوگیری از تهدیدات غرب را بیهوده و بی معنی جلوه می دهند. تسلط بر
منابع اطلاعاتی جهانی و وسایل ارتباطی – شناختی، از رسانه های گروهی گرفته تا مراکز علمی، غرب را قادر به اعمال
نظر و دخالت در تحولات جهانی و ارتباطات بشری ساخته است.
در غرب، بحث آزادی بیان و امتیازات متعدد زیادی است، ولی همه آنها مصرف و کاربرد داخلی و محلی دارد، اما در
سطح جهانی، آزادی بیان همراه با کنترل بسیاری است و تبلیغات سیاسی حقایق را وارونه جلوه می دهد. جهان غرب
تعددگرایی و تنوع گرایی را در سطح جهانی نمی پذیرد. در حالی که ارزش ها و اندیشه های غربی، دموکراسی، فردگرایی،
لائیسم و آزادی اقتصادی، به عنوان اصول اساسی سیاست خارجی کشورهای غربی، در سطح جهان رواج گسترده ای
دارند. هرگونه مخالفت یا اعتراضی علیه آن اندیشه ها و مفاهیم، به عنوان خطری تلقی می شود که جهان را تهدید می کند
و چاره ای جز غلبه بر آن نمی باشد. نگاهی گذرا به نقشه جهانی بر این امر تاکید می کند که هریک از کشورهای خارج از
صف، که مخالف تسلط غرب باشند، نمی توانند اظهار مخالفت کنند. پس یا باید تقلید از غرب و یا رویارویی و مواجهه با آن
را پذیرفت. انتخاب اول نیاز به هوشیاری زیادی ندارد، ولی انتخاب دوم مستلزم نیرو و توانایی های لازم می باشد.
برای مثال، ایران، کوبا و سودان از مجازات های بین المللی ظالمانه رنج می برند و این به معنای دفاع از کارنامه حقوق بشر
این کشورها نمی باشد. پس، از روشی که غرب در حمایت و هواداری از چین، صرب و روسیه در پیش گرفت، چنین
برداشت می شود که مسائل حقوق بشر با وجود اهمیت آنها، عامل اصلی در شکل گیری سیاست خارجی دول غربی
محسوب نمی شود. روابط بین المللی کمتر مشروط به روشی است که دولت ها در رفتار و برخورد خود با شهروندان خویش
از آن پیروی می کنند. اگر ما اهتمام خاصی را ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 