پاورپوینت کامل گزارش; اولین تماسهای اسلام با ملل بالکان ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارش; اولین تماسهای اسلام با ملل بالکان ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش; اولین تماسهای اسلام با ملل بالکان ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش; اولین تماسهای اسلام با ملل بالکان ۱۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۴

مقدمه

تمدن اسلامی نیروی حاکم بر تعداد زیادی از ملتها است که از اقیانوس اطلس در غرب تا هند و چین در شرق و از غرب و شمال
آفریقا در جنوب تا آسیای مرکزی در شمال، شبه جزیره بالکان را در جنوب شرقی احاطه کرده است. این منطقه همچنین با
تمدنهای «کوچک » دیگری از سایر ملل در سراسر جهان روبرو و آن را جذب کرده و با آلترناتیوهای جدید اخلاقی و معنوی معرفی
نموده است.

معرفی دقیق ملتی که بیشترین سهم را در شکل دادن و توسعه و گسترش اسلام داشته، بسیار مشکل است. به هر حال، عربها
افتخار دارند به عنوان اولین کسانی که برای گسترش دستورات الهی قرآن اقدام کردند، شناخته شوند. ولی آنها تنها نبودند.
فارسها، بربرها، مغولها و عثمانیها نیز سهم بسیاری در گسترش آن داشته اند.

در شبه جزیره بالکان این تفکر حاکم است که عثمانیها در گسترش اسلام در این منطقه جدی بوده اند. اما اگر بخواهیم ظهور
تمدن اسلامی در شبه جزیره بالکان را به ترکها محدود کنیم، دچار یک اشتباه بزرگ شده ایم; زیرا کلیه دستاوردهای مادی و
فرهنگی از طریق اسلام – کاملترین شیوه زندگی – توسط ملل بالکان بویژه آلبانیایی ها و بوسنیایی ها کسب شده است.

ذکر این نکته که ملل بالکان روابط گسترده تجاری، سیاسی و نظامی با شرکا و طرفهای مسلمانشان داشته اند، ضروری به نظر
می رسد. تبادل هیاتهای رسمی و همچنین مهاجرتهای فردی و گروهی مردم از دیگر ویژگیهای روابط قوی میان آنها می باشد. اما
روابط ملل بالکان با عثمانیها، در مقایسه با دیگر مسلمانان، طولانیتر و عمیقتر است و از اواخر قرن پانزدهم تا جنگهای بالکان در
سال ۱۹۱۲، به طول انجامیده است.

روابط میان ملل بالکان (بویژه آلبانیایی ها) و اعراب از دیرباز – حتی قبل از دوره مسیحیت – وجود داشته است و جهان عرب
دارای اهمیت زیادی برای حتمیت بخشیدن به پدیده آلبانی و بوسنی بوده است (بخوانید پذیرش سریع اسلام). با این حال،
علی رغم این واقعیات، این مساله هیچ گاه مورد توجه هیچ یک از مؤسسات تحقیقی و محققین قرار نگرفته است.

این مساله در ماهیت بسیار پیچیده است; زیرا جنبه های جامعه شناختی، قومی، فرهنگی، سیاسی، ایدئولوژیکی و مذهبی آن،
بسیار دخیل است. غرض ورزی های سیاسی و فرضیات غلط به عنوان «اطلاعات صحیح تاریخی » عنوان شده، تبدیل به بخشی از
مواضع رسمی در خصوص اسلام می شوند.

بنابراین یک مطالعه جدید برای کشف حقایق لازم است. باید یک پژوهش جدید تاریخی – خالی از هر نوع غرض ورزی – در
خصوص جنبه های مذهبی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی زندگی فئودالی پیش از اسلام ملل بالکان، بویژه آلبانیایی ها صورت
پذیرد.

تعداد مورخین و محققین مسلمانی که به طور جدی در مورد دوره پیش از عثمانیها تحقیق و پژوهش کرده اند، بسیار کم می باشد.
،موفاکو، (Mufaku) ،کالشی، (Kaleshi) ،چابی، (Cabaj) و غیره و در میان بوسنیایی ها به هند، (Hand) و هادیجاحی، (Hadijahi) اشاره نمود. ولی باعث تاسف است که
بسیاری از آثار تاریخی مهم شرقی، به سادگی مورد استفاده محققین ما قرار نگرفته است; زیرا اکثر آنها به زبانهای عربی، ترکی و
فارسی نوشته شده است. ترجمه این آثار باید هر چه سریعتر انجام شود.

۱- شرایط تاریخی و اجتماعی ملل بالکان

دوره زمانی مورد بحث، از آغاز مسیحی شدن مردم بالکان تا فتح آن توسط عثمانیها طی قرون ۱۴ و ۱۵ و پس از آن که اسلام به
طور سریع مورد پذیرش آلبانیایی ها و سپس سایر ملل قرار گرفت، می باشد. بنابراین، برای درک بهتر موضوع پذیرش سریع اسلام
توسط ملل بالکان، ضروری است شرایط تاریخی، اجتماعی و مذهبی مردمی که در شبه جزیره زندگی می کردند – در ابتدا ایلیری ها
و سپس اقوام اسلاو – نشان داده شود.

ایلیری ها که در بین رودخانه دانوب و دریای آدریاتیک اسکان داشتند، مشرک بودند، هر چند که مسیحیت به کندی در حال
گسترش بود. در سال ۳۱۳ میلادی، امپراتوری رم طی «حکم مذهبی میلان »، مسیحیت را به عنوان مذهب رسمی اعلام کرد و
مردم شبه جزیره بالکان تحت فشار شدید، آن را پذیرفتند.

رومی ها وارد سرزمینهای ایلیری ها، بویژه سالونیکا در جنوب، سواحل دریای آدریاتیک در غرب و دالماتیا، (Dalmatia) در
شمال غربی شدند. در این زمان بود که اولین اجتماعات مسیحی در میان ایلیری ها پدید آمد. حمله اقوام ژرمن بین قرون ۴ تا ۶،
موجب شکست امپراتوری رم در سال ۴۷۶ شد. در پایان قرن پنجم و آغاز قرن ششم، بلغارها و تعداد دیگری از اقوام اسلاو، شروع
به حمله به مرزهای امپراتوری بیزانس و غارت آنجا کردند. نتیجه این حملات که از پایان قرن ششم تا قرن هفتم به طول انجامید،
سکونت دائم آنها در سرزمینهای بین رودخانه دانوب و دریای اژه بود.

به قول پترویچ، اسلاوها با جمعیت بومی (ایلیری ها) در شرق صربستان کنونی روبرو شدند که رمی (مسیحی) نشده بودند. وی
اسامی مکانها و مردم را به عنوان شاهد ارائه می کند. این دوره، ویژگیهایی همچون نهادینه کردن دین مسیحیت و روابط قوی آن با
فئودالهای حاکم را دارد. شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی که این دوره به همراه داشت، موجب طغیانهای عظیم شد.

در طول این دوره در ایلریا، همانند بسیاری از مکانهای دیگر، شرایط سخت اقتصادی و نارضایتی مذهبی، راه را برای نظریه های
جدید باز کرد و برخی از آنها، بر ضد نهادینه سازی دین مسیحیت بودند. مذاهب کوچک مانند مانویت، آریاگرایی و غیره، در هر
گوشه ای پدیدار شد. این مذاهب ارتباطی با کلیسا نداشتند و همین مساله، موجب سختگیریهای بیشتر علیه آنها شد. در قرن نهم،
امپراتوری بیزانس علائق زیادی در بالکان داشت و قادر بود مجددا بیشتر سرزمین فعلی آلبانی را تحت کنترل قرار دهد. به هر
حال، حملات قبایل اسلاو، بویژه صربها، اثبات کرد که این امپراتوری یک مشکل بزرگ در سر راه خود دارد.

هیل، (Hill) یادآور می شود که بلغارها در اواخر قرن نهم، موفق به تسلط بر شرق آلبانی شده، تا نزدیکی بندر دورس پیش رفتند.
دمیرای، (Demiraj) نیز معتقد است که بلغارها بین سالهای ۸۱۵ تا ۱۰۱۸، بر اکثر سرزمین کنونی آلبانی و حتی کوزوو تسلط و
حاکمیت داشتند. بنابراین در اوایل قرن یازدهم، آلبانی صحنه نبرد میان امپراتوری بیزانس و بلغارها بود. در سال ۱۰۱۸، بلغارها در
یک نبرد در نزدیکی شهر برات شکست خوردند و آلبانی به تصرف بیزانس درآمد و حکومت وحشت واسیل دوم شروع شد. اما در
طول قرن یازدهم، تعدادی شورش، از جمله در سالهای ۱۰۴۰، ۱۰۴۳، ۱۰۷۰، ۱۰۷۸ و ۱۰۸۰ به وقوع پیوست.

در سال ۱۰۵۴، به دلیل کشمکشهای داخلی در دین مسیحیت، کوزوو به دو بخش تقسیم شد. شرق کوزوو زیر نفوذ کلیسای
ارتدوکس و غرب آن زیر نفوذ کلیسای کاتولیک قرار گرفت. این اوضاع نابسامان تا سال ۱۳۴۷ میلادی که صربها تحت رهبری
استفان دوشان، (Stefan Dushan) تمام سرزمین آلبانی را مورد تاخت و تاز قرار داده، رومی ها و بیزانسی ها را بیرون کردند،
ادامه داشت. کوزوو نیز پیش از آن، تحت تسلط صربها قرار گرفته بود. این نکته مورد توافق همه مورخین است که صربها طی قرون
۱۲ تا ۱۴ که مناطق دچانی، جاکوا، پیا، درنیسا و لاپی را مورد تاخت و تاز قرار می دادند، در کوزوو مستقر بودند.

تهاجمهای مختلف، اختلافات مذهبی بین کاتولیکها و ارتدوکسها و غیره، وضعیت ایلیری – آلبانیایی ها را به مراتب بدتر کرده بود.
زمانی که استفان دوشان مرد، پادشاهی صرب سرنوشت بدی پیدا کرد و فئودالها، شاهزادگیهای کوچک مستقلی ایجاد کردند.
فئودالهای آلبانیایی نیز از این فرصت استفاده کرده، سه پادشاهی مستقل تشکیل دادند: پادشاهی آرتا در جنوب آلبانی، پادشاهی
دورس در مرکز و پادشاهی اشکودرا در شمال آلبانی که بزرگترین آن نیز بود. به عبارت دیگر، نهادینه سازی مسیحیت مورد پذیرش
قرار نگرفت. بوگومیل ها، (Bocumils) ،اجداد بوسنیایی های فعلی، در این مورد ایستادگی کردند. آنها حدود قرن دهم به
مت شبه جزیره بالکان مهاجرت کرده، در شرق آن، یعنی روملیا (رومانی کنونی)، ساکن شدند. عقاید مذهبی آنها به شدت از
یهودیت و مانویت تاثیر پذیرفته بود. زمانی که آنها طی قرون ۱۲ تا ۱۴، تحت سلطه صربها قرار گرفتند، مورد اذیت و آزار آنها قرار
گرفته، به مرور طی قرن سیزدهم، مجبور به مهاجرت به سمت غربی شبه جزیره (که امروز بوسنی نامیده می شود) شدند.
ارتدوکسها و کاتولیکها نیز به آنها برچسب مرتد می زدند.

۲- عواملی که اسلام را تبدیل به یک واقعیت در بالکان نمود

اولین اثرات تمدن اسلامی در شبه جزیره بالکان به مدتها پیش از دوره قرون وسطی برمی گردد. اولین مسلمانان در میان ملل
بالکان، زمانی پیدا شدند که مقارن با شروع اولین حملات قبایل صرب در بالکان که مسیحی نبوده و عقاید مخصوص به خود را
داشتند، بود. هادیجاحی، محقق بوسنیایی، می گوید: «این مساله واقعیت دارد; زیرا حقایقی در این مورد وجود دارد که آن را اثبات
می کند و در نتیجه، اولین ظهور مسیحیت در بالکان، باید با ظهور همزمان اسلام در این منطقه مورد توجه قرار گیرد.»

موقعیت استراتژیکی بالکان از نظر جغرافیایی، مردم این منطقه (بویژه آلبانیایی ها) را مجبور به مخاطره و برقراری تماس با ملل
دیگر، بویژه ملل اطراف دریای اژه و خاور نزدیک، کرده است. مورخان و باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که مردم بالکان
روابط تجاری گسترده ای با دیگران برقرار کرده بودند. ملل بالکان در مسیر جاده ابریشم که اروپا را به چین و ایران وصل می کرد،
قرار داشتند. آنها علاوه بر سفرهای زمینی، به سفرهای دریایی نیز عادت داشتند و موجب برقراری روابط دو جانبه سیاسی،
اقتصادی و نظامی با کشورهای دیگر شدند.

قبل از آنکه به طور عمیق، این مساله را که چطور تمدن اسلامی وارد شبه جزیره بالکان شد، مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم،
لازم است نگاهی به عواملی داشته باشیم که پذیرش سریع اسلام را برای مردم بالکان امکان پذیر ساخت. این عوامل در ماهیت با
یکدیگر متفاوت هستند، ولی در عین حال هر یک تاثیر خود را داشته است.

الف) عوامل مذهبی

در تاریخ آلبانیایی ها و همچنین سایر ملل بالکان، این مساله که چطور اسلام در شبه جزیره بالکان نفوذ پیدا کرد، معمولا نادیده
گرفته شده است. اما علی رغم مشکلاتی که وجود دارد، باید ببینیم که اسلام چه چیزی در مقابل مسیحیت، مانویت یا مشرکین
ارائه کرد که به طور سریع مورد پذیرش ایلیری – آلبانیایی ها قرار گرفت.

اسلام موجب شد مردم به طور واضح بفهمند که خدا کیست و ماموریت انسان در زمین چه بوده است. اسلام جدای از جنبه های
معنوی آن، اصولی در مورد تنظیم زندگی روزانه مردم دارد و هر عمل فردی ما می بایست در تطابق با قوانین الهی باشد. اسلام در
قرآن، آلترناتیوهای مادی و معنوی جدیدی ارائه می کند. اسلام توصیه به یگانه پرستی و رعایت قانون لامنتهی (شریعت) می کند و
اهداف آن، به انسان به عنوان خلیفه خداوند در زمین کمک کرده، وی را توانگر می سازد.

استاوریانوس، (Stavrianos) ،مورخ اروپایی، تاکید می کند: «خود مذهب اسلام موجب پذیرش سریع و گسترده آن بود.»
مسیحیت تنها تعدادی عقاید تعصب آمیز و محدودکننده مذهبی را معرفی می کند، در حالی که اسلام یک روش کامل برای زندگی
است که دستورات معنوی را با سایر مقررات مربوط به زندگی روزمره پیوند می زند. اسلام موکدا اصل توحید را از طریق بسیاری
از پیامبرانش تبلیغ کرده است، هر چند در طی زمان، مفاهیم یگانه پرستی روند نزولی یافته است. اسلام به دنبال وارونه کردن این
روند از طریق تبلیغ یکتایی خداوند است که در بسیاری از آیات قرآن، به این نکته اشاره شده است.

یک عامل بحث برانگیز مسیحیت که مردم را مجبور به تفکر می کند، الوهیت و خداگونگی مسیح است. الوهیت مسیح، محصول
دوره های بعد از مسیح است و این یک حقیقت تاریخی غیرقابل انکار است. نظریه مسیح به عنوان «انسان – خدا» مشمول عملکرد
مسیحیت در سال ۴۵۱ می شد، هر چند برخی از فرقه های مسیحی، هنوز از پذیرش آن سر باز می زنند.

شیوه زندگی حضرت محمد (ص) اهمیت زیادی داشته و بر مردم تاثیرگذار بوده است. کسانی که می خواهند پسر یا دختر کامل،
شوهر یا زن کامل، پدر یا مادر کامل و حتی حکمران کاملی باشند، باید از این سرمشق پیروی کنند. قرآن خود حضرت محمد (ص)
را به عنوان بهترین مدل معرفی می کند و این برخلاف شخصیت مسیح است که در طول زندگی کوتاهش، نتوانست برای مردم
شیوه مورد نیاز، جهت تبعیت را معرفی کند.

برخی جنبه های دیگر از عملکرد مسیحیت، مانند تجرد، برخلاف سرشت انسان است. این عوامل همراه با نادانی و عملکرد
ناشایست کشیشها، موجب شد مردم نسبت به مسیحیت بی تفاوت باشند و در نتیجه از اسلام استقبال شد.

ب) عامل اخلاقی

ارزشهای اخلاقی نقش مهمی در توسعه یک جامعه بازی می کنند و اسلام تاکید بسیاری بر آنها دارد. ارزشهای اخلاقی یک
مسلمان را می توان در پیروی وی از خداوند یافت و این ارزشها در کلیه اعمال روزانه اجرا می شود. اندرزهای بشردوستانه مسلمانان
– اول از برادر مسلمانت مراقبت کن و سپس از خودت – یک معنای کاملا جدید، به روابط انسانی داد. همه چیز بر اساس عشق،
همکاری، عدالت و نظایر آن شکل گرفته است. قرآن در مجموع، حصارهای مبتنی بر نژاد، رنگ یا زبان را رد می کند. اسلام با
واقعیت بی انتهای «ترغیب خوبی و نکوهش بدی » مطابقت دارد. قرآن و حضرت محمد (ص) نمونه های بسیاری به ما نشان داده اند.
این عامل جدید زندگی مسلمانان را کاملتر، خلاقتر و معنی دارتر می کند. هر عملی که یک مسلمان انجام می دهد، بخشی از
دستورات اسلامی است. خداوند تنها انسانها را تشویق به داشتن اعتقاد در نماز و دعا نمی کند، بلکه داشتن اعتقاد در عمل را نیز
تشویق می کند. داستانهای ابن بطوطه، جهانگرد معروف مسلمان، مثالهایی در این زمینه هستند. در سال ۱۳۱۳، وی از آسیای
صغیر بازدید کرد و از مهمان نوازی مردم آنجا ستایش کرده است.

از سوی دیگر، باید خاطرنشان کرد که اصول عقاید مسیحیت، تنها محدود به جنبه های معنوی زندگی می شد. مسیحیت هرگز
دستورات اخلاق عملی را به عنوان یک مجموعه به جامعه ارائه نکرده است و به همین دلیل، با ظهور اسلام، مسیحیت زمینه خود
را در جذب مردم از دست داد.

ج) عامل فرهنگی و روشنفکری

اسلام دینی است که اساطیر و خرافات را به رسمیت نمی شناسد. در واقع، یک دین ساده و منطقی است که تاکید بسیاری بر
فراگیری دانش دارد. خداوند فراگیری دانش را برای نوع بشر واجب دانسته، بر اساس این اصل است که تمدن اسلامی چهارده قرن
پیشرفت توام با موفقیت را پشت سر گذاشته است. ویرانگری و تخریب مغولها در بغداد، یا مسیحیان در اسپانیا، یا صلیبیون در
خاورمیانه، یا با رومی ها در ایلیریا و یونان را هیچ گاه مسلمانان نداشته اند. آنها تمام جنبه های مثبت تمدنهای قدیمی را کسب
کرده، مورد استفاده قرار دادند. اسد، یکی از دانشمندان معروفی مسلمان، گفته است: اسلام یک تمدن جدید پارک و سرشار از
زندگی بود که از میراث فراموش شده فرهنگی اروپا استفاده کرد.

در تاریخ اسلام، هیچ گاه نمونه هایی نظیر برونو، کوپرنیکوس، گالیله و غیره وجود نداشته است. ستاره شناسی، شیمی، پزشکی،
فیزیک و سایر علوم، هیچ گاه برچسب علوم مضره را نخورده است، بلکه مانند یک گنج، هر روز غنیتر شده است. اسلام هرگز
تقسیم علوم به علوم دینی و غیردینی را به رسمیت نشناخته است. حضرت محمد (ص) خود مردم را ترغیب به فراگیری هر چه
بیشتر علوم می کرد. این نزدیکی و قرابت میان اسلام و علم، باعث شد مردم قدمهای مثبتی به سمت آن بردارند و در نهایت آن را با
آغوش باز بپذیرند.

د) عامل سیاسی و اقتصادی

بعضی ها سعی کرده اند، اسلام را بدون اشاره به هیچ یک از اصول سیاسی و اقتصادی آن، نشان دهند. این اقدام به منظور جای
دادن اسلام در همان وضعیت مسیحیت و یا ادیان دیگر بود.

اسلام یک مفهوم جدید و کامل از روابط انسانی را معرفی می کرد که ناسیونالیسم، تقسیم طبقاتی، طبقه روحانی و غیره در آن
جایی نداشت. یگانه هدف اسلام، برپایی حکومت خداوند است که در آن روابط انسان با خدا و همچنین برپایی دموکراسی که در آن
روابط مردم با یکدیگر ملحوظ شده باشد. در سیستم سیاسی اسلام، مفهوم خلیفه اللهی، به معنای آن است که قدرت عالی با
خداوند است.

مساوات پیش از قانون، یکی دیگر از اصول سیستم سیاسی اسلام است و حتی عالیترین مقام دولتی – خلیفه – نیز نمی تواند از این
تعهد، شانه خالی کند.

از دیگر اصول سیاسی اسلام، راهبردهای قطعی برای اجرای امور حکومتی است. (نگاه کنید به قانون الهی، شریعت) هر چیزی
می بایست با قانون الهی و سنت پیامبر مطابقت داشته باشد. علاوه بر این، اصل دموکراسی حیاتی است و کلیه امور حکومتی نیز از
طریق مشورت انجام می شود (اصل شورا). حقوق بشر از جمله حق بیان، حق عمل، حق انتخاب کردن و شدن، حق آموزش و غیره،
از اصول ذکر شده بالا نشات می گیرد.

اقدامات سرکوبگرانه سیاسی امپراتوری بیزانس علیه ملل بالکان که توضیح داده شد، در تسریع پذیرش اسلام مؤثر بود.
پیروزیهایی که مسلمانان در مقابله با امپراتوریهای رم و ایران بدست آوردند نیز تاثیر روانی بسیاری بر مردم داشت و به گسترش
اسلام کمک کرد.

اما گذشته از جنبه سیاسی، اسلام تاکید بسیاری بر جنبه اقتصادی دارد. راههای عادلانه بدست آوردن سود، کسب ثروت بطور
عادلانه و میانه روی در خرج، از اصول اقتصادی اسلام است. در این چارچوب، هر شخص موظف است از طریق راههای معتبر،
زندگی خود را تامین کند.

مفهوم خلیفه اللهی در مورد زندگی اقتصادی مسلمانان نیز کاربرد دارد. هر چه که در زمین وجود دارد، متعلق به خداوند است و
انسان تنها می تواند از آنها استفاده کند. اسلام بر مساوات میان مردم تاکید فراوانی دارد و این نه به معنای ثروت برابر، بلکه به
معنای فرصت برابر برای همه است. برای نائل شدن به این هدف، اسلام مکانیسم هایی را تعیین کرده است که از جمله می توان به
زکات، صدقه اجباری و اختیاری، قوانین ارث، مؤسسات وقف، جزیه و غیره اشاره کرد. تمام این مکانیسم ها، نقش مهمی در تحکیم
سیستم اقتصادی اسلام دارد. ه) عامل اجتماعی

زمانی که مسلمانان با ملل بالکان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.