پاورپوینت کامل گزارش – دو چهره از اسلام در بریتانیا (۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارش – دو چهره از اسلام در بریتانیا (۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش – دو چهره از اسلام در بریتانیا (۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش – دو چهره از اسلام در بریتانیا (۲) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۸

اشاره:

در ماهنامه شماره ۲۱ به چهره اول اسلام در بریتانیا اشاره کردیم و گفتیم که اسلام در بریتانیا از وضعیت بهتری برخوردار
می باشد. فعالیت بیش از ۶۰۰ مسجد به همراه مراکز بزرگ اسلامی مثل مرکز اسلامی “اکسفورد” و “برایتون” و وجود تعداد
زیادی از مهاجرین مسلمان بیانگر این حقیقت است. تاکید حکومت بریتانیا به احترام و تفاهم متقابل با جهان اسلام و
همچنین ضرورت شناخت ارزشهای دینی – فرهنگی و اجتماعی اسلام را می توان از اظهارات اسقف اعظم کانتربری
مبنی بر لزوم شناخت صحیح از اسلامی و گفت وگوی متقابل استنباط نمود. علاوه بر این، اجرای قانون تساوی فرصتهای
آموزشی و اظهارات مثبت ولی عهد انگلستان، شاهزاده چالز، در خصوص اهمیت روابط اسلام و غرب و همچنین اعتراف
وی به اعتدال و میانه روی دین اسلام و پیامبر اسلام را می توان از دلایل دیگر مثبت بودن چهره اسلام در بریتانیا دانست.

چنانچه گفته شد، این چهره سعی در حفظ حرمت اسلام و تفاهم و شناخت بعضی از حقایق اسلام دارد و ضمن دفاع از
اسلام، نه تنها آن را دین جهل، تندروی و دشمنی با دیگران نمی داند، بلکه آن را دین تسامح و همکاری نیز می شناسد.

اما این فقط یک روی سکه از اسلام در بریتانیا می باشد و روی دیگر سکه تکرار چیزی است که به طور کلی در غرب شاهد
آن هستیم، در بریتانیا هم عده ای هستند که آتش اختلاف بین اسلام و غرب را بر می افروزند و باعث وحشت مردم
بریتانیا از اسلام و مسلمین می شوند و ضمن سوء استفاده از عدم شناخت مردم نسبت به اسلام، سعی دارند تصویری
منفی و انحرافی از آن ارائه دهند و با توهین به پیامبر اکرم(ص) و همچنین تحریف مباحث تاریخ اسلام، خواهان تحقق
اهداف پلیدشان و تحریف آیات قرآن و احادیث نبوی (ص) می باشند. از این رو می توان گفت که تصویر دیگر اسلام در
بریتانیا که در این شماره به آن اشاره خواهیم کرد، نیز قابل مطالعه و بررسی است.

سلمان رشدی، نمونه اقدامات تحریف آمیز علیه اسلام

در اواخر ژوئن ۱۹۹۷، به دنبال پخش تصاویری تلویزیونی از چهره حضرت رسول اکرم (ص) که به صورت توهین آمیزی بر
روی دیوارهای بیت المقدس به تصویر کشیده شده بود، نا آرامی و بحران سراسر جهان اسلام را در بر گرفت.

این تصاویر که حضرت رسول را به صورت ناشایستی نشان می داد، گفته می شود توسط زنی اسرائیلی به نام “تایتانا”
کشیده شده و جهت جریحه دار کردن عواطف فلسطینیان، توسط سازمانهای تندرو و افراطی اسرائیل توزیع شده است.

چند ساعت بعد از نمایش این تصاویر در شبکه های تلویزیونی آفریقایی و اروپایی، این موضوع بحث عمده و اصلی
مطبوعات جهانی شده، موجبات بروز ناآرامی و آشوب در نقاط مختلف جهان اسلام مثل مصر، عربستان سعودی،
مراکش، پاکستان و ایران و سایر کشورهای اسلامی را فراهم کرد.

از آنجا که اختلاف اعراب – اسرائیل، اختلاف سیاسی – حقوقی بوده، این حادثه نشان داد که بعضی از سازمانهای
صهیونیستی خواهان تبدیل این اختلاف سیاسی به اختلاف دینی هستند تا بدین طریق، امکان حل این قضیه،
غیرممکن به نظر برسد.

ضدیت و دشمنی با اسلام، امر جدیدی نمی باشد; چرا که همواره عده ای خواهان دشمنی و عداوت با اسلام هستند، اما از
آنجا که مسلمانان همواره آماده دفاع و شهادت در راه دین هستند، اسلام زنده و پابرجا خواهد ماند، خداوند نیز حافظ
قرآن و دین راستینش می باشد. (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون)”تایتانا” که خود آلت دست اسرائیلیها قرار گرفته
بود، مانند بسیاری از افراد دیگر که در غرب ظهور کرده و به ضدیت و دشمنی با اسلام پرداخته بودند، بعد از مدتی به
فراموشی سپرده خواهد شد و در تاریخ نامی از او باقی نخواهد ماند.

چهره دوم اسلام در بریتانیا چیزی غیر از موضوع تکراری غرب در قبال اسلام نمی باشد که تبلور آن را شاید بتوان در
قضیه سلمان رشدی و کتاب “آیات شیطانی” دانست. رسانه های تبلیغاتی به طور گسترده ای سعی می کردند که ماجرای
سلمان رشدی را به عنوان مهمترین واقعه قرن بیستم اعلام کنند. مطبوعات بریتانیا پیوسته در خصوص این ماجرا
می نوشتند و شبکه های تلویزیونی هم از سلمان رشدی به عنوان نابغه و انسان برتر قرن یاد می کردند و ضمن برگزاری
کنفرانسها و انجام مصاحبه با شخصیتهای برجسته، به بررسی و گفت وگو در مورد شخصیت علمی وی و اثر جدید او
می پرداختند.

سلمان رشدی که با کتاب خود درآمد زیادی کسب کرده بود، بعد از صدور فتوای [حضرت امام] مبنی بر مباح بودن قتل
او، دوباره مطرح شد و این امر بهانه و دستاویز لازم برای توهین مجدد به اسلام را فراهم کرد، یک مرتبه با مطرح شدن
مجدد قضیه سلمان رشدی و انحراف فکری و اخلاقی مطرح شده توسط او و مرتبه دوم ارائه تصویری خشن از اسلام
مبنی بر اینکه اسلام دین قتل و کشتار است و مسلمانان در اختلاف فکری خویش با دیگران، زبانی جز خشونت
نمی شناسند. سلمان رشدی و کتابش “آیات شیطانی” بدون هیچ توجیهی در تاریخ ثبت شد و این در حالی است که وی نه ”
شکسپیر” و نه “همینگوی” و نه “آندره ژید” می باشد و از نوابغ ادبی نویسندگی جهان نیز به شمار نمی آید و به اعتراف
بسیاری از منتقدین غربی، نویسنده درجه دو محسوب می شود.

از طرف دیگر، نگارش کتاب “آیات شیطانی” به نظر بسیاری از صاحبنظران ادبی غربی، نه تنها بلیغ و شیوا نبوده. بلکه
بسیار مبهم و احمقانه نیز می باشد و کتابش در حد کارهای درجه ۳ می باشد که از استحکام علمی لازم برخوردار نبوده و
از نظر فن نویسندگی نیز در سطح ضعیفی قرار دارد که شایسته نیست این همه مورد توجه قرار گیرد.

آنچه که روشن است، نویسنده کتاب مسلمانی بوده که علنا ارتداد خویش را اعلام کرده و زبان و قلمش را در جهت حمله
به اسلام، کتاب خدا، رسول و اصحابش به کار گرفته و به خروجش از اسلام آشکارا احساس فخر کرده است، این در حالی
است که کتاب مملو از توهین و حمله به اسلام و خاندان نبوت بوده است.

اگر چه مطبوعات و رسانه های غربی با تلاش زیاد به این اثر شاخ و برگ داده اند و آن را به عنوان سند جهانی “محکومیت
اسلام” معرفی کرده اند، اما به اذعان بسیاری از منتقدان غربی، این اثر چیزی جز ناتوانی فکری و فنی نمی باشد.

کشورهای اسلامی هم همان طور که انتظار می رفت، از خود عکس العمل نشان دادند و [حضرت امام] خمینی فتوایی
مبنی بر ارتداد سلمان رشدی و جواز قتل او صادر کرد. به دنبال آن، مطبوعات و شبکه های تلویزیونی از اسلامی سخن به
میان آوردند که به مخالفین فکری خویش جز با قتل و کشتار پاسخ نمی دهد و چنین تحلیل می کردند که اسلام دین
خشونت و قتل و خونریزی بوده، به مسلمانان اجازه اختلاف آرا نمی دهند و پیوسته کسانی را که از نظر فکری – عقیدتی
با آنها موافق نیستند، مورد حمله قرار می دهند.

در سفرم به آمریکا، آلمان و بریتانیا و در گفت و گوهایی که با اساتید دانشگاه، علمای مسیحی و یهودی و تعدادی از
روزنامه نگاران و سیاستمداران داشتم، دریافتم که قضیه سلمان رشدی همچنان در صدر بحثها قرار دارد. آنها مطرح
می کردند که چرا مسلمانان روحیه انتقادپذیری ندارند؟ چرا اسلام به آزادی اندیشه احترام نمی گذارد؟ چرا مخالفان
فکری خودش را از بین می برد؟ شبیه این سؤالات را بارها شنیده ایم، افرادی هستند که مسائل کوچک را بزرگ جلوه
می دهند. “مثل ضرب المثل یک کلاغ را چهل کلاغ کردن”.

سلمان رشدی در اثر خویش هیچ گونه تحلیل و یا نقدی ارائه نداده، بلکه کتابش، سراسر اتهام و دشنام و ناسزا نسبت به
دین مبین اسلام، پیامبر گرامی آن، زنان پیامبر، اصحاب آن حضرت و فرشتگان مقرب الهی می باشد.

آنچه حساسیت برانگیز می باشد، این است که کتابی چنین بی محتوا و مملو از دروغ و دشمنی آشکار و اتهامات ناروا و
فاقد استنادات تاریخی، چگونه ممکن است این همه در کشورهای غربی مورد توجه قرار گیرد؟ آیا این همه جنجال
تبلیغاتی علیه فتوای [حضرت امام]

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.