پاورپوینت کامل گزارش; وضعیت اسلام در فرانسه ۹۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گزارش; وضعیت اسلام در فرانسه ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش; وضعیت اسلام در فرانسه ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش; وضعیت اسلام در فرانسه ۹۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۱
تاریخچه ورود:
تاریخ حضور مسلمانان در قاره اروپا، به سالهای بسیار دور، یعنی دوره های اولیه اسلام، بر می گردد. تجار و بازرگانان مسلمان و
نمایندگان سیاسی، یکی از عوامل مهم گسترش اسلام در سراسر جهان و از جمله قاره اروپا بوده اند. مسلمانان در تمامی دوران
حضور در اروپا، میراث بسیار با ارزش فرهنگی از خود به یادگار گذاشتند. حضور اولیه مسلمانان، در سیسیل ایتالیا و اسپانیا بود که
با پیروزی نرمن ها در منطقه سیسیل در قرن یازدهم و بر اسپانیا در سال ۱۴۹۲ حضور مسلمانان بسیار کم رنگ شد. بعد از آن، در
دوره مغولها با تسلط مغولها بر آسیای مرکزی، دین اسلام به عنوان دین اکثریت قریب به اتفاق آن جوامع شناخته شده، از آن
طریق، بسیاری از مسلمانان در قالب سربازان دولتی، تجار و بازرگانان با نفوذ در قلمرو روسیه، مانند فنلاند، لهستان و اوکراین،
دست به ترویج اسلام زدند. با شروع حکومت عثمانی، گسترش اسلام به سوی اروپای مرکزی و حوزه بالکان شروع شد. این مساله
باعث گسترش جمعیت ترک زبان در کشورهایی چون بلغارستان، یوگسلاوی، رومانی و یونان شد. تعداد بی شماری از مردم این
مناطق هم رفته رفته مسلمان شدند، تا حدی که کشور آلبانی در قلب اروپا، به کشوری با اکثریت مسلمان تبدیل شد.
بخش مهم جمعیت کنونی مسلمان در اروپا، معلول مهاجرت مسلمانان، مخصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، می باشد. در دهه ۶۰
قرن بیستم، به دلیل نیاز مبرم اروپا به نیروی کار، جمعیت مهاجران مسلمان در جست و جوی کار در حال شکل گیری بود. در این
میان، جمعیت پناهنده سیاسی نیز قابل توجه می باشند.
حتی قبل از بروز جنگ جهانی اول، مهاجرت مسلمانان به فرانسه، به عنوان کارگران ارزان شمال آفریقا شروع شده بود. «در سال
۱۹۱۲، بیش از پنج هزار نفر کارگر الجزایری در کارخانه روغن کشی زیتون شهر مارسی و یا صنایع و معادن و شمال و جنوب کشور
اشتغال داشتند. با بالا رفتن میزان مرگ و میر در جنگ، سیل مهاجرت ابعاد جدیدتری به خود گرفت. در خلال سالهای جنگ،
بیش از دویست هزار الجزایری به این کشور وارد شدند که ۲۳ آنها، برای همیشه در آنجا باقی ماندند.» (۱)
در سالهای دهه ۱۹۶۰، علاوه بر الجزایریها و هارکیس ها(گروه همکاران و سربازان تشکیلات استعماری فرانسه در الجزایر هستند
که بعد از پیروزی انقلاب الجزایر، آنها نیز گر چه اصالتا الجزایری بودند، ولی چاره ای جز ترک کشور نداشتند.)، مهاجرینی از
کشورهای تونس و مراکش و بعدها از مسلمانان کشورهای باختری، مالی و سنگال و دیگر کشورهای عربی و ترکیه نیز به این
جمعیت اضافه شدند و این روند تا سال ۱۹۸۰ ادامه داشت. اکثریت این جمعیت را مردان تشکیل می دادند و به همین خاطر، آنها در
صدد آوردن خانواده خود به این کشور برآمدند. در دوران رکود اقتصادی سال ۱۹۷۴، دولت فرانسه، همانند سایر کشورهای اروپایی
که با بیکاری مزمن مواجه شده بود، درصدد جلوگیری از سیل مهاجرین و بازگرداندن آنها برآمد، ولی به دلیل قوانین دست و پا
گیر، عملا این برنامه با شکست مواجه گردید. رشد جمعیت مسلمانان فرانسه به علت مهاجرین غیر قانونی، نرخ بالای زاد و ولد و
استثنا قائل شدن برای دادن اجازه اقامت به اعضای خانواده افراد مقیم، همچنان رو به تزاید بوده است. بنابراین، با وجود میلیونها
فرانسوی بیکار، نسل دوم مهاجرین جایگاه اقتصادی مطلوبی در لایه بندی طبقاتی جامعه فرانسه ندارد و خود را زائد و اضافی به
شمار می آورد.
جمعیت مسلمان فرانسه
فرانسه، به خاطر روابط تاریخی اش با بخشی از جهان عرب، بیشترین جامعه مسلمانان را در اروپای غربی در درون خود جای داده
است. اسلام، بعد از کاتولیک، به عنوان دومین مذهب کشور می باشد، به طوری که تعداد مسلمانان بیش از پروتستانها و یهودیان
است. تعداد مسلمانان حدود۱۱۰ جمعیت این کشور را تشکیل داده است، به طوری که آن را از ۴ تا ۵ میلیون و بعضی تا ۸ میلیون
برآورده کرده اند که این اختلاف، به دلیل عدم تظاهر بسیاری به اسلام و عدم حضور در مساجد می باشد; چرا که مذهب به عنوان
مانعی در راه جذب مسلمانان در جامعه فرانسوی می باشد. تقریبا بیش از نیمی از این جمعیت، دارای حقوق شهروندی هستند.
برابر آمار و تحقیقاتی که انجام گرفته است، بیشترین تعداد مسلمانان، در شهرهای پاریس، مارسی و لیون اقامت دارند.
آقای «نیکولابو»، در کتابی تحت عنوان «پاریس پایتخت عربی »، می نویسد: “مراکز عرب نشین پاریس ،مانند خیابان «بارپیس » و
خیابان «هوشی » و منطقه «ایل دوفرانس » در بسیاری از این محلات و قهوه خانه های آن، ثروتمندان و پولدارهای لبنانی و یا
کارگران الجزایری و مغربی زندگی می کنند، به طوری که دو جانب ساحل رودخانه «سن »، یک محیط عربی به حساب می آید و
هاله ای از عربیت بر آن مشاهده می شود. از دیر زمان، به خاطر حضور این توده های عربی، از ملیتهای مغربی، مصری، سوری،
عراقی، لبنانی و به ویژه الجزایری، پاریس یک پایگاه عربی در اروپا به حساب می آمده است.” (۲)
حقوق مسلمانان و دیدگاه دولت فرانسه در مورد آنها
دولت فرانسه درصدد ادغام جمعیت مسلمان آن کشور در جامعه فرانسه است. در درجه اول هدف، فرانسوی بودن و سپس حفظ
اعتقاد به اسلام است. مسلمانان، همانند دولت، چندان نظر خوبی نسبت به بنیادگرایان الجزایری ندارند، ولی مخالف طرفداری
دولت فرانسه از رژیم نظامی الجزایر می باشند، علی رغم آن در اذهان فرانسویان، اسلام با بنیادگرایی مرتبط است و بنابر یک نظر
سنجی، دو سوم فرانسویان، اسلام را با تعصب مذهبی مرتبط می دانند. با این وجود، اکثریت مسلمانان به قانون احترام می گذارند.
فرانسویان معتقدند که مسلمانان با سایر مهاجرین مانند لهستانیها، پرتغالیها و یا یهودیانی که بیش از آنها به فرانسه آمده اند،
تفاوت دارند. نظر آنها بر این است که اصولا مسلمانان نمی توانند جذب جامعه فرانسه شوند.
این کشور درطی دو قرن گذشته، بیش از هر کشور دیگری در اروپا در جذب خارجیان اهتمام ورزیده است. این سیاست، با
سیاست آلمان و انگلستان در تضاد است. سیاست کلی آلمان، بازگرداندن مسلمانان به کشورشان است. سیاست انگلستان نادیده
گرفتن آنهاست. به نظر می رسد، در این میان تنها فرانسه مصر به جذب مسلمانان آن کشور در جامعه مسیحی است و همان
طوری که گفته شد، هدف فرانسوی بودن در درجه اول سپس حفظ اعتقاد به اسلام است. دولت، تدارک روحانیون مسلمان و رژیم
غذایی مطابق شرع اسلام را در ارتش و زندانها رعایت می کند. بخش صنعت و تجارت برای کارمندان مسلمان، تسهیلاتی جهت
اجرای احکام شرعی و نماز فراهم می کنند و هر سال، سی هزار نفر مسلمان برای مناسک حج به مکه می روند. «برخی از آنها فرانسه
را همچون وطن خود دوست داشته و حتی برای پیروزی فرانسه، جانفشانی کرده اند; چنان که گروه نظامیان عرب در ارتش
فرانسه، دارای تشکیلات نسبتا منسجم و شناخته شده ای هستند. برخی نیز اسامی خود را از عربی به فرانسه تغییر داده و مانند
ادوارد بیلیه به ریاست یک شبکه تلویزیونی منصوب شده و حتی به عنوان سفیر به دیگر کشورها اعزام شده اند. گفته می شود که
سالانه بیش از دویست نفر اسامی عربی خود را تغییر داده و بدین وسیله، به مشاغل مهم و دلخواه خود که ویژه فرانسویان می باشد،
دست می یابند.» (۳)
اعراب مقیم فرانسه عموما به کارهای بدنی اشتغال داشته، گروه فقرای فرانسه را تشکیل می دهند. در دهه های اخیر که بیکاری در
فرانسه زیاد شده، علی رغم آن که اولین قربانیان آن، مسلمانان هستند، ولی حزب دست راستی افراطی ژان ماری لوپن، علت عمده
بیکاری فرانسویان را حضور خارجی ها در این کشور می داند و از آن بهره برداری می کند. «قوانین اجتماعی کار در فرانسه،
خوشبختانه، مساله مذهب و اعتقاد را جدا از کار دانسته، بنابراین همه کسانی که در فرانسه اقامت دارند، به طور مساوی می توانند
در محیطهای مختلف کاری اشتغال داشته باشند. البته در خلال سالهای دهه ۱۹۳۰ میلادی و همزمان با اوج گیری فعالین
ناسیونالیست ها و فاشیست ها در آلمان و ایتالیا، در فرانسه نیز گروههای مشابه دست به اقدامات مهمی زدند که باعث شد تا دولت،
مساله اساسنامه اقلیتها را به تصویب برساند، ولی بعدها این قانون نیز لغو شد.» (۴)
البته برخی از آنها دارای شرکتهای کوچک تجاری و خدماتی می باشند. از نظر فرهنگی نیز برخی سازمانهای فرهنگی وابسته به
اعراب در فرانسه فعال اند، حتی در پنج ایستگاه رادیویی در آن کشور به زبان عربی برنامه دارند، تلویزیون عربی نیز در آن کشور
وجود دارد. با این وجود، اعراب به تدریج جذب جامعه فرانسه شده، از آن الگو می گیرند; چنان که بسیاری از آنها ترجیح می دهند
همسر فرانسوی اختیار کنند. (۵)
اعراب فرانسوی همان گونه که نمی توانند به خدمت نظامی گمارده شوند، به نوعی، از امور سیاسی نیز دور نگهداشته شده، فقط
به فکر تامین معیشت خود می باشند. آقای محمد بشاری، رئیس مؤسسه مسلمانان فرانسه، معتقد است که عربهای مقیم فرانسه
به تدریج فرهنگ فرانسه را جذب کرده، از اصل خود دوری می گزینند. وی این امر را خطر مهمی برای اعراب مقیم فرانسه قلمداد
می کند. وی دلایل متعددی را برای بیگانگی فرهنگی ذکر می کند که از آن جمله می توان نیاز مهاجرین به اجازه نامه های لازم
جهت کار و زندگی در آن کشور، عدم حضور یک مرجع دینی معتبر و معقول، رواج تفکر آزادی خواهانه که موجب رواج امیال
غریزی و فردگرایی می شود را نام برد. (۶)
پس از بمب گذاریهای سال ۱۹۸۶ و تظاهرات میدان جمهوری علیه سلمان رشدی، فرانسویها فهمیدند که مسلمانان این کشور،
مهاجرین آرام و دلباخته و شیفته جذب در این کشور نمی باشند. شمار انجمنهای اسلامی در فرانسه از ۱۰۵۰ در سال ۱۹۹۱ به بیش
از ۲۰۰۰ در سال بعد از آن رسیده است که نشانه فعالیت شدید مهاجرین می باشد.» (۷)
دیدگاه کلی دولت فرانسه نسبت به مسلمانان این کشور را می توان در سخنرانی مورخ ۲۳ نوامبر ۱۹۹۷ آقای ژان پی یر شونمان،
وزیر کشور فرانسه و مسؤول مذاهب در فرانسه، درک نمود. وی اظهار داشت که مشکلاتی به خاطر وجود یک «مخاطب با
مشروعیت » وجود دارد، ولی این مساله سد و مشکل لاینحلی نیست. به هر حال، دولت راه حل و انتخابات خود را در این زمینه
تحمیل نخواهد نمود، بلکه پیشنهاداتی را که به او شده، مورد بررسی و تصویب قرار خواهد داد.
ژان پی یر شونمان از ابتکار وزیر اسبق کشور، پی یر ژوکس که کمیته تفکر در مورد اسلام را ایجاد نموده بود، فاصله گرفت. وزیر
فعلی کشور از مسلمانان درخواست نموده تا به او کمک نمایند و پایه یک رابطه طبیعی میان اسلام و دولت فرانسه را بگذراند.
وزیر کشور در این راستا اظهار داشت: “در میز جمهوری، جا برای اسلام وجود دارد. این مساله تنها یک حق برای مسلمانان نیست،
بلکه شانسی برای آنان و برای فرانسه است تا در خاک آن، یک اسلام مدرن وجود داشته باشد. شایسته مسلمانان نیست که برای
نیایش، در محلهای نامناسب و دور از شان اعتقادشان گردهم آیند. جمهوری فرانسه، هنگامی به ارزشهایش وفادار خواهد بود که
هر گونه تبعیض را در مورد شهروند مسلمان نفی نماید.” در پایان وزیر کشور اظهار داشت که در حال بررسی ایجاد یک نهاد جهت
گردآوری بررسیهای تحقیقاتی و استادان جهت شناساندن بهتر اسلام، می باشد. (۸)
مساجد و مراکز اسلامی
بر اساس قوانین فرانسه، فعالیت همه ادیان در این کشور آزاد شناخته شده است، ولی هیچ گونه حقوق و یا مستمری و یا کمکی به
گروههای مذهبی در نظر گرفته نشده است. بنابراین و بر اساس قوانین، دریافت هر گونه کمک و یا مساعدتی از دولت، خصوصا
برای مسلمانان، غیر قابل تصور است. «بر اساس قوانین موجود و آزادیهای قانونی در این کشور، رفته رفته مسلمانها دست به
تشکیل سازمانها و مؤسسات مذهبی و غیر مذهبی زده اند، تا جایی که در سال ۱۹۷۶، بیش از ۲۰ مؤسسه مختلف به ثبت رسیده
بود.» (۹)
در کل فرانسه، حدود ۸ مسجد جامع وجود دارد که از آن میان می توان از مساجد بزرگ پاریس، مسجد کوچه پولونسو،
مسجدالدعوه، مسجد لیون، مسجد گالینی، بلال، ابوبکر، عمر و نام برد. علاوه بر آن، می توان از حدود صد نمازخانه تقریبا آبرومند
و نمازخانه های کوچکی که در مغازه ها، خانه ها، کارگاههایی که در سراسر فرانسه به این امر اختصاص یافته، نام برد. (در مجموع
بیش از ۱۵۰۰ محل عبادت مختص مسلمانان وجود دارد که این تعداد در سال ۱۹۷۰، ۳۳ عدد بود).
با وجود این که مسلمانان علاقه زیادی در ساخت مساجد دارند، محدودیت های اداری، مانع بزرگی است و به همین خاطر است که
مردم به طرف نمازخانه ها کشیده شده اند.
مسجد بزرگ پاریس
این مسجد جامع در سال ۱۹۲۶ به خاطر حق شناسی از سربازان مسلمانی که در جنگ اول جان خود را فدای جمهوری فرانسه
کردند، ساخته شده که در یکی از محلات پر جمعیت و فقیر نشین پاریس واقع شده است. مدیریت مسجد تا سال ۱۹۵۷، به عهده
فرانسویها بوده است. در این سال یک نفر الجزایری به نام «حمزه ابوبکر» برای مدیریت این مسجد منصوب شد. وی نیز در سال
۱۹۸۲ بازنشسته شده، رسما اعلام کرد که از این به بعد، دولت الجزایر عهده دار مدیریت مسجد خواهد بود.
در زمینه رهبری مسلمانان فرانسه، بین مسجد پاریس و فدراسیون ملی مسلمانان فرانسه که ارتباطات نزدیکی با اتحادیه اسلامی
و عربستان سعودی دارند، همواره رقابتی علنی وجود داشته است. به نظر می رسد مسجد پاریس در این راه امتیازاتی به دست
آورده و از پشتیبانی دولت فرانسه نیز برخوردار گردیده است. به گفته ناظران، با توجه به اوضاع و احوال کنونی الجزایر، دولت
فرانسه مایل است بتواند روی مسجد پاریس، به عنوان «ویترین تاریخی یک اسلام میانه رو»، حساب کند تا هم بتواند واکنش هایی را
که از پیروزی احتمالی جبهه نجات اسلامی در فرانسه برانگیخته خواهد شد، در هم شکندو هم برای بازگشت رهبران کنونی
الجزایر که در آن صورت از پاریس درخواست پناهندگی سیاسی خواهند کرد، مذاکره نماید. (۱۰)
مسجد جامع لیون
در سپتامبر ۱۹۹۴، مسجد جامع بزرگ دیگری در لیون که دومین شهر بزرگ فرانسه است، افتتاح شد که هزینه آن از طرف
عربستان سعودی تامین شده بود. پیش از افتتاح این مسجد، مشاجراتی میان مسلمانان و غیر مسلمانان و مقامات شهری در
گرفته بود و نهایتا قبول کردند که گلدسته مسجد کوتاهتر از نقشه طراحی شده، ساخته شود و از آن برای گفتن اذان استفاده
نشود. در مراسم افتتاح، شارل پاسکوآ، وزیر کشور وقت، شرکت داشت که حضور وی بسیار پر معنی بود. وی در سخنان خود گفت: ”
از این پس لازم است یک اسلام فرانسوی داشته باشیم و مسلمانان این کشور باید هیچ عملی که مغایر باضوابط جمهوری باشد،
انجام ندهند.” (۱۱)
مسجد الدعوه
در محله بیستم پاریس مسجدی وجود دارد که مسجد الدعوه یا استالینگراد (نام ایستگاه مترو نزدیک آن) خوانده می شود.
بسیاری از ساکنان این محله مسلمان هستند. این مسجد از لحاظ وسعت، بزرگترین مسجد فرانسه است، ولی طوری ساخته شده
که زیاد چشمگیر نیست. این مسجد یک انباری است که در اوایل ۱۹۸۰ با پول عربستان سعودی خریداری شده است. امام این
مسجد «العربی الکشاط » الجزایری است که به لحاظ سیاسی، مخالف رژیم نظامی الجزایر و هوادار جنبش اسلامی است، اما در عین
حال، مخالف خشونت انقلابی است. وی اغلب در گفت و گوی بین مسلمانان و مسیحیان مشارکت دارد و مبلغ اسلامی تسامح گری
است. درامر حل شدن مسلمانان در جامعه فرانسه، معتقد است که مسلمانان نمی توانند هویت خود را انکار کنند. وی می گوید:
خوشبختانه دیان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 