پاورپوینت کامل اروپا و اسلام (۵) ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اروپا و اسلام (۵) ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اروپا و اسلام (۵) ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اروپا و اسلام (۵) ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
>
۲۵
اشاره:
در شماره های ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۲۴ ماهنامه “اسلام و غرب”، به بحث در مورد مفاهیم اروپا و اسلام، تفاوت اسلام و مسیحیت،
دیدگاههای این دو نسبت به یکدیگر، جنگها و درگیریهای آنها، تاثیر متقابل جنگهای صلیبی بر اروپا و جهان اسلام، پیروزیهای
متناوب دو طرف عثمانی و اروپا در جنگها، تقابل تمدنی اروپا با اسلام، وضعیت جهانی اسلام در قرن هجدهم، گسترش استعمار
اروپایی، روابط متقابل اقتصادی اروپا و جهان اسلام، ضعف اقتصادی جهان اسلام و تغییر دیدگاه اروپاییان نسبت به جهان اسلام و
بالعکس پرداخته شد.
در این تقابل میان اسلام و اروپا و دیگر نقاط، مسلمانان، فلسفه و علوم یونانی را که اروپاییان برای چندین قرن در پی کشف آن
برنیامده بودند، ذکاوت و سیاستمداری ایران و حتی میراث مسیحیت اروپایی و بیزانس را به ارث بردند. فراز و نشیب حمله و
حمله متقابل میان این دو، با پیروزی ناتمامی از جانب مسیحیان شروع شد و با شکست قطعی آنها به پایان رسید. با ورود اسلام به
اروپا، در اسپانیا و سیسیل اعتقاد به اسلام و فرهنگ عربی، جذابیت با شکوهی را به ظهور می رسانید و حتی کسانی که به دین
مسیحیت وفادار ماندند، اغلب زبان عربی را برای خود اقتباس کردند.
در قرن شانزدهم ترس غالبی در میان سردمداران اروپایی از اسلام و عثمانی مستولی شده بود. آنها امپراتوری عثمانی را مقتدر و
دارای ارتشی با تجربه و انسجام دیرینه و دارای نظم و انتظام همیشگی و در مقابل اروپا را دارای نیروهای آسیب پذیر، همیشه
خوشگذران، روحیه شکسته و سربازان غیر انتظام یافته می دانستند. کم کم با سفرهای دریایی ماجراجویان و جویندگان طلا و
کشفیات تازه آنها، به علاوه پیشرفت تسلیحاتی اروپا، این موازنه را به نفع اروپا تغییر داد.
در قرن هجدهم، شاهد انقلاب صنعتی در اروپا و عقب افتادن مسلمانان در این زمینه می باشیم. اروپاییان کم کم با کمک روسیه
شروع به باز پس گیری سرزمینهای خود کردند و مسلمانان در فکر حفظ و نگهداری از مواضع به دست آمده خود بودند. در این
میان روسها بر اساس پیمان کوکوک کی نارکا امتیازات زیادی از مسلمانان گرفتند. موج جدیدی از پیشرفت اروپا در اواسط قرن
نوزدهم با وجود وضعیت صلح در روسیه و در نهایت امر، تصرف خانهای آسیای مرکزی شروع گردید و به نوبت، از طریق اشغال
تونس توسط فرانسه در سال ۱۸۸۱ و اشغال مصر توسط انگلستان در سال بعد ادامه یافت.
با سفرهای دریایی اکتشافی اروپاییان و در سطح بسیار وسیعتری، امپراتوریهای بازرگانی و استعماری که اروپاییان ایجاد کردند،
تغییرات وسیعی در شرایط و زمینه تجارت میان اروپا و جهان اسلام بوجود آمد. در مقایسه، خاورمیانه شرقی و غربی تا قرن
نوزدهم بسیار ضعیفتر از آن روزهای بزرگ قرن شانزدهم شده بود. چیزی که می توان به خصوص در روابط اروپاییان با
سرزمینهای اسلامی، مخصوصا خاورمیانه مشاهده کرد، این است که در هر دو طرف، نمایندگان و افراد ذی نفع در تغییر اقتصادی،
اجنبی بوده اند. اجنبیها همان اروپاییان بودند و حتی در خاورمیانه نیز بازیگران اصلی یا خارجی بودند و یا از اعضای اقلیتهای
مذهبی که از طرف جامعه اکثریت در حاشیه قرار گرفته بودند. کم کم با تماسهای بیشتر مسلمانان و اروپاییان تفاهمات دو طرفه
بیشتری بوجود آمد و دیدگاههای آنها نسبت به یکدیگر تغییر پیدا کرد. در این قسمت توجه خوانندگان را به ادامه بحث جلب
می نماییم.
وضعیت اسلام در قرن بیستم
تا سال ۱۹۲۰ چنین به نظر می رسید که غلبه بر اسلام کامل و نهایی شده است. سرزمینهای وسیع و مردمان مسلمان بیشماری از
آسیا و آفریقا به طور کامل، تحت کنترل امپراطوریهای اروپایی درآمده بودند. بعضی از آنها تحت کنترل شاهزاده های بومی و اکثر
آنها تحت استعمار مستقیم قرار داشتند. تنها تعداد اندکی از کوهستانهای خشک و مناطق بیابانی که بسیار فقیر بود و به سختی
قابل استفاده بودند، تا حدودی استقلال خود را حفظ کرده بودند. در امپراطوری سابق روسیه، انقلاب و جنگ داخلی، موجب
رهایی موقت از دست قدرت مرکزی گردید و اجازه ظهور به رژیمهای مستقل در بعضی از تصرفات سزاری سابق داده شد.
پیروزیهای بلشویکها باعث اعاده مجدد کنترل مرکزی از جانب آنها گردید. روسیه برای چشم پوشی از بالتیک، لهستان و
سرزمینهای بالکان که تحت انقیاد سزار بودند، تا مدتها تحت فشار اروپا قرار گرفته بودند; در سرزمینهای اسلامی، فتح و همگرایی
مجدد کامل شده بود. در ماه آوریل ۱۹۲۰، ارتش سرخ که در حال پیشروی بود، جمهوری مستقل آذربایجان را از بین برد، با این
حرکت روند جمهوری که در اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفته بود، متوقف شد. این قضیه توسط دیگر جمهوریهای تاتار، باشقیر و
مسلمانان آسیای مرکزی، جایی که کمیسرهای کمونیست می توانستند به بهترین وجه نقش شاهزادگان بومی را بازی کنند،
پیگیری شد. مسلمانان اتحاد جماهیر شوروی، همانند مسلمانان انگلستان، فرانسه، و امپراطوری آلمان، یک بار دیگر به صورت
قسمتی از سیستم سیاسی با مرکزیت یک پایتخت اروپایی درآمدند; علاوه بر این آنها تحت انقیاد نوعی تبلیغات ضد اسلامی بودند
که به شدت از طرف دولت حمایت می شد و به طور مستقیم یا غیر مستقیم، از طرف هیاتهایی از قبیل مجمع مبارزین بی دین
و مؤسسه الحاد علمی League of the Militant Godless رهبری می شدند.
به یقین این امر تبلیغات مسیحیت نبود و با فعالیتهای آزمایشی محتاطانه مبلغین مسیحی در امپراتوریهای غربی تفاوت داشت. با
این حال، از سکولاریزم رادیکالی که اصول فکری آن کاملا اروپایی بود، الهام می گرفت، گر چه عواقب بعدی آن چنین نبود.
تجزیه امپراتوری عثمانی و عواقب آن
در قلب اسلام، فقط دو دولت اسلامی ترکیه و ایران، استقلال خود را حفظ کرده بودند. اما ایران، طی جنگ جهانی اول، به عنوان
منطقه جنگی ای شناخته شده بود که در آن، روسیه، انگلستان و نیروهای عثمانی آزادانه فعالیت می کردند. این کشور به حدی به
حالت هرج و مرج کشیده شده بود که با وجود پایان خصومتها، به آرامش فوری دست نیافت. امپراتوری عثمانی در ابتدا، به مدت
چندین قرن، به نوک نیزه اسلام تبدیل شده بود و بعدها به سپر اسلام تبدیل گشت و بعد از آن شکست خورد، پایتختش به اشغال
درآمد و استانهایش بین قدرتهای غربی و متحدین یونانی اش تقسیم شد. تجزیه امپراتوری عثمانی، در عهدنامه سورس Sevres
که توسط نمایندگان سلاطین در ۱۰ آگوست ۱۹۲۰ به امضا رسید، تایید و جزء به جزء به رشته تحریر درآمد.
شهر سورس به خاطر جنگهای حساس خود معروف است. معاهده ای که در آنجا توسط دیپلماتها به امضا رسید، خرد، شکننده و
ناکامل بود و خیلی زود درهم ریخته شد. چکشی که باعث شکستن آن شد، در دست یک ژنرال ترک به نام مصطفی کمال بود که
بعدا به آتاتورک معروف شد. با توجه به ضرب المثل معروف آمریکایی، “اگر شما نمی توانید آنها را شکست بدهید، به آنها ملحق
شوید،” کمال آتاتورک هر دو این کار را به انجام رساند و فعالیتهای مداوم وی در رد تسلط اروپائیان و در آغوش گرفتن تمدن
اروپائی حاکی از نقطه عطفی است که از جهات گوناگون با قبل از آن قابل مقایسه است، یعنی هم با پیروزی در قسطنطنیه و هم
با شکست در وین.
این اولین شکستی نبود که متوجه یک کشور آسیایی در جهت تبدیل خود به یک کشور اروپایی می گشت. در سال ۱۹۰۵، پیروزی
ژاپن بر امپراتوری روسیه و توقف توسعه روسها در شرق دور، باعث شادمانی و بارقه امیدی در سرتاسر آسیا گردید که شامل
عثمانی نیز می شد. اما روسیه، همچنان که اروپا را به عنوان غرب نمی شناخت، با ژاپن نیز کمتر به عنوان یک کشور آسیایی برخورد
کرده بود، مخصوصا در سرزمینهای اسلامی که آسیایی بودن هنوز به عنوان یک مفهوم، ریشه ندوانیده بود. وقتی که آتاتورک
یونانیها را به عقب راند، امپراتوری انگلستان را مستاصل نمود، اولین پیروزی مهم مسلمانان را علیه یک قدرت مسیحی رقم رد و
موجی از انبساط و خوشحالی در سرتاسر دنیای اسلام، از آفریقای غربی تحت استعمار فرانسه و انگلستان تا هندوستان شرقی
تحت استعمار هند به ارمغان آورد.
جنبش کمالیستی در مراحل اولیه، در آناتولی فقط در مناسبات مذهبی دخالت می نمود. هدف آن، آزاد سازی “سرزمینهای
اسلامی” و “مردمان مسلمان” و اخراج مهاجمین کافر بود. رجال برجسته مسلمان در میان حامیان اولیه کمالیستها، برجسته و
ممتاز بودند، ۷۳ نفر از ۳۶۱ عضو اولین مجمع بزرگ ملی که در سال ۱۹۲۰ در آنکارا دور هم گرد آمده بودند، از روحانیون دینی
بودند. در فوریه ۱۹۲۱، کنگره پان اسلامی در سیواس Sivas جهت بسیج حمایتها تشکیل گردید. چندین نماینده از کشورهای
عربی در آن شرکت کردند. کسانی که در جنگ کشته می شدند، شهید و از رهبر پیروزمند نیز با نام غازی یاد می شد. هر دوی این
لغات، در زمره واژه های جهاد، جنگ مقدس اسلام، به شمار می روند. یک نویسنده الجزایری به نام مالک بنابی در خاطرات خود به
صراحت اشاره می کند که چگونه گزارشهایی که از تازه قهرمان مسلمان در ترکیه و پیروزی های وی بر قدرتهای استعماری
می رسید، باعث تهییج مسلمان الجزایر می شد. در سرتاسر آسیا و آفریقا، مصطفی کمال نمونه بارزی بود که پیروزهایش کم و بیش
با تلاشهای دیگری که علیه امپریالیست اجنبی و کافر انجام می شد، قابل مقایسه بود.
در سالهای اخیر، افسانه دیگری از آتاتورک در حال ظهور بود. در بعضی از منازل مسلمانان، جایگزین قهرمانان برجسته شده بود،
البته نه به عنوان مدافع دلاوری که برای دفاع از مردم خود با اروپاییها به مقابله برخاسته و آنها را شکست داده بود، بلکه بیشتر به
عنوان آدم بی وجدانی که در لحظه پیروزیش به آنها (اروپاییان) پیوست و به خاطر تسلیم و واگذاری پیروزیها به آنها، گناهکار
شناخته شد. در دنیای تفکر بنیادگرایان، اسلام هم از خارج و هم از داخل مورد حمله قرار می گیرد. تعداد و قدرت دشمنان
خارجی زیاد و چهره هایی از قبیل امپریالیسم، که بعضا هم به عنوان سربازان جنگ صلیبی معرفی می شوند، متحد تبلیغاتی آنان،
صهیونیسم که دست نشانده آنان است و همچنین کمونیست که به عنوان رقیب امپریالیسم قلمداد می گردد، را شامل می شوند.
این نقشها ممکن است در حوزه هایی که مشغول برخی تحرکات بنیادگرایی شوند و قبلا از ایدئولوژیهای اروپایی فوق تاثیر
پذیرفته اند، جابجا گردند، اما معمولا دشمن داخلی خطرناک تر است چرا که هم شرارتش بیشتر است و هم تهدیدش. دلیل
شرارت بیشتر آن به خاطر مخفیانه و خائنانه بودن خصومت آن است و علت تهدید بیشتر آن بدین خاطر است که این دشمن از
داخل حمله می کند و با توطئه خود جامعه مسلمانان را از تمامیت دینی و هدایت الهی محروم می سازد اینکار جز اینکه حملات، نه
چندان مهم دشمنان خارجی را به حداقل می رساند، چیز دیگری انجام نمی دهد.
این دشمنان داخلی، از لحاظ سیاسی متفاوت می باشند; آنها شامل چهره های مختلفی از قبیل فاروق شاه و جمال عبدالناصر
رئیس جمهور مصر، شاه و مخالفان لیبرال و سوسیالیستش در ایران، حافظ اسد، رئیس جمهور سوریه و صدام حسین در عراق
می باشند. چیزی که در همه آنها مشترک می باشد، این است که همگی متجدد هستند، بدین معنا که از نظر اسلام، آنها کافران
جدیدی هستند که هدفشان تضعیف و از بین بردن هنجارها، حقوق و ارزشهای اسلامی و جایگزینی آنها با هنجارها و حقوق
ارزشهای کفرآمیز وارده از غرب می باشد، تا اینکه حکومت الهی را به صورت اسلام و تقدس جدیدی درآوردند و یا به عبارت دیگر،
آن را غربی می کنند. در این راههای شیطانی وجه مشترک همه آنها همان فاتحی است که در ابتدا، در پی اضمحلال خلیفه گری بود،
حقوق مقدس اسلام را کنار گذاشت و کسانی را که برای قرنها این حقوق و عرف، فرهنگ و آموزش و پرورش را به اجرا درآورده
بودند، از اریکه قدرت معزول ساخت، او کسی جز مصطفی کمال پاشا نیست.
مصطفی کمال پاشا، درواقع اولین حکمران مسلمانی بود که اسلام را متزلزل ساخت، شریعت را ملغی و عرف اروپاییان را بر تمامی
زندگی عمومی و اجتماعی مسلمانان جاری ساخت. با فرمانهای او، ترکهای مسلمان مجبور بودند تا زبان خود را با دست خط لاتین
بنویسند، فقط با یک زن ازدواج کنند و عمامه ها و فینه های خود را برداشته و به جای آنها کلاه بر سر بگذارند. این تغییرات تنها
جاه طلبیهای یک حاکم مطلق بوالهوس نبود. آنها اظهارات و توافقات آشکار و نمایانی از یک تغییر اجتماعی اساسی و درواقع
مدنی بودند. بسیاری از اصلاحات غربگرای او، از سوی دیگر دولتهای اسلامی، از قبیل دولتهایی که مبارزان اسلامی تندرو و سنتی
در راس آنها بودند، پیگیری شد، اما هیچ کدام از آنها از لحاظ ذوق و شوق و ثبات و موفقیت قابل مقایسه با آن نبودند. این روزها
عکس العمل شدیدی علیه آنها در جهان اسلام به وقوع پیوسته است که حتی شامل جمهوری ترکیه نیز می شود.
روابط متقابل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی
انقلاب کمالیستی و فلسفه ای که آن را به پیش می برد، دارای زمینه تاریخی دراز مدتی بود که تا حدی به حمله اولیه ترکها به اروپا
باز می گشت. ترکها در ابتدای کار به اهمیت پیروی از اروپاییان در زمینه تسلیحات و هنرهای نظامی پی برده، به ناچار در تقابل با
مردانی بودند که این سلاحها را برای آنها ساخته، فروخته و حتی تا حدی به کار می انداختند. آنها از لح
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 