پاورپوینت کامل تمدن جهانی در پایان قرن بیستم – اخلاق جهانی و وظیفه انسانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تمدن جهانی در پایان قرن بیستم – اخلاق جهانی و وظیفه انسانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تمدن جهانی در پایان قرن بیستم – اخلاق جهانی و وظیفه انسانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تمدن جهانی در پایان قرن بیستم – اخلاق جهانی و وظیفه انسانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۵
اشاره:
مقاله حاضر براساس آخرین نظرات کمیسیون پلورالیسم دینی که در محل کنفرانس جهانی «ادیان برای صلح » در آلمان
برگزار شده، نوشته شده، گفت و گوی فرهنگها را آخرین چاره انسان معاصر از منجلاب فقر فکری و فرهنگی می داند.
کارل یوزف کوشل، در خلاصه سخنرانی خود که در سمپوزیوم بنیاد «توسعه و صلح » در تاریخ ۱۱/۱۲/۱۹۹۸ تحت عنوان
«پاورپوینت کامل تمدن جهانی در پایان قرن بیستم – اخلاق جهانی و وظیفه انسانی ۳۶ اسلاید در PowerPoint در شروع قرن جدید» ایراد شده، در پی اثبات این
موضوع است که حتی دین هم نمی تواند عامل همزیستی اخلاقی انسانهای معاصر باشد; چرا که در دوران اخیر، به تجربه
ثابت شده که قدرت دینی از بدترین نوع قدرتهاست. انسان قرن آینده را نمی توان به دین نظری مجاب کرد و عملکرد
ادیان در قرنهای گذشته نیز به تنهایی پاسخگوی نیازهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی انسان و الگوی او در قرن بیست و
یکم نمی باشد.
کسی که بر فراز بلندی ایستاده و بر تغییر و پایان یک قرن و شروع سده دیگر می نگرد، بهتر می تواند نظری به عملکرد
نسلهای گذشته بیفکند و تاملی در باب پیش درآمد روند طویل المدت توسعه که برای ما امکان تحول ر اء;ء ترسیم
کرده است، داشته باشد. آلمان فعلی بهترین مثال بارز در این زمینه است. این روند در بسیاری از کشورهای اروپایی سه
مرحله پلورالیسم را پشت سر گذاشته است.
اولین مرحله در قرن شانزدهم، در وحدت قرون وسطایی کلیساها شکاف ایجاد شد. می توان آن را پلورالیسم مذهبی (konfessionell) و درون کلیسایی (innerchristlicgh) نامید. در قرن هیجدهم، دومین مرحله پلورالیسم شکل
گرفت: جهش از «وحدت کلیسایی » و شکاف جامعه به دو قشر دینی کلیسایی و دنیایی (سکولار) انسانی. مرحله ای که
مدخلی برای ورود به دوران مدرن بود.
از این مرحله به بعد بود که اصطلاح آزادی وجدان (Gewissenfreiheit) و آزادی دینی (Religionsfreiheit)
دو مشخصه اصلی زندگیمان شد. ما در قرن بیستم وارث این نوع پلورالیسم دو گانه بودیم.
ولی در اواسط قرن بیستم در اروپای غربی، مرحله سومی در پلورالیسم طرح شد که در بسیاری جوامع هنوز مرحله
جدیدی محسوب می شود و در پاره ای از کشورها هنوز راه نیافته است. می توان این مرحله را پلورالیسم دینی نامید.
به طور متوسط ۷/۲ میلیون مسلمان در آلمان و سراسر اروپا تقریبا بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون مسلمان زندگی می کنند. این رقم
حاکی از آن است که سال ۲۰۲۰ ما باید در اروپا ۴۰ میلیون مسلمان داشته باشیم. در آلمان هنوز هم حضور چنین اقلیت
دینی فعالی به لحاظ تاریخی جدی گرفته نشده است. در آلمان، یهودیت در آغاز دهه ۳۰ که بیشترین اقلیت به لحاظ دینی
و فرهنگی بود، «فقط » حدود ۵۵۰ هزار نفر را شامل می شد. تاکنون هیچ اقلیتی به میزان مسلمانان نداشته ایم و هرگز دین
دوم مملکت ما، آلمان، اسلام نبوده است. چنین رقمی جامعه اروپایی را به یک رویارویی (Herausfordeung)
سیاسی می کشاند. تاکنون پلورالیسم دینی نوعی آرامبخش برای مذهب و همچنین انسان گرایی سکولار بوده است.
به بیانی واضحتر، تفکیک بعضا مجزا و بعضا دوستانه جامعه در دو حوزه مختلف کلیسایی (دینی) و سکولار (دنیایی)،
خود حوزه دیگری را در جامعه بوجود می آورد. یک طرف بانی گروه متدین کلیسایی و طرف دیگر بانی تشکیل گروه
افراطی سکولار می شود. هر یک دیگری را زیر سؤال می برد. افراط هر یک سبب نادیده گرفتن افکار طرف دیگر می شود.
شکاف بین دو قشر از جامعه به حدی می رسد که یکدیگر را نمی فهمند. گفت و گو در ابتدای این راه معنا دارد و نه در
انتهای آن. وقتی که شکافها عمیق شود، وصل آنها توسط گفت و گو امکان ناپذیر است. بگذریم از اینکه گفت و گو، خود
فرهنگ خاصی را می طلبد; فرهنگی که هم بتواند خود را بشناساند و هم دیگری را بخوبی بشناسد و بفهمد. مرحله سوم
پلورالیسم، به کلی از آنچه تاکنون در جامعه گذشته، فرق دارد.
بنابر این تحلیل یکدست و به لحاظ تجربی غیر تصادفی ساموئل هانتینگتون، رئیس مؤسسه مطالعات استراتژیکی
دانشگاه هاروارد که در پنج سال اخیر جنبشی را در فکر اجتماعی سیاسی پدید آورده است، چندان تعجب برانگیز نیست.
مقاله منتشره در سال ۱۹۹۳ تحت عنوان «برخورد تمدنها» که در سال ۱۹۹۶ به طور مفصلتر و تحلیلی تر با عنوان «جنگ
تمدنها» به چاپ رسید، در وهله اول از این جهت توجه را بر نمی انگیزاند که هانتینگتون می خواسته در شروع قرن ۲۱،
تعیین قانع کننده ای از وضعیت سیاست جهانی ارائه نماید.
هانتینگتون در نظریه خود بوضوح واهمه غربیها را که به طور مبهم و غیر مستقیم، وضعیت کنونی جهان را ثابت می کند،
مطرح کرد. بعد از نزاع شرق و غرب که همه به آن عادت کرده بودیم و در دراز مدت حتی خود را «قابل محاسبه » جلوه
می داد، یک نظم جهانی استوار از این برخورد پدید آمد و آن رشد تاثیر تعلیمات اسلامی بر سیاست جهانی بود. بازتاب
تفکر هانتینگتون نیز اثر منفی تفکر غربی در جهان اسلام را وضوح بیشتری بخشد. اگر او در نهان فکری خویش قصد
اثبات تهاجمی بودن فکر اسلامی را می پروراند، در عالم تحقق و عینی، تیشه بر ریشه غرب زد و مظلومیت فکر اسلامی
علنی تر شد.
در این مبحث کوتاه، جای طرح انتقادی فکر و نظریه هانتینگتون نیست. به جای آن در نظر دارم تحلیلی از جهان بینی
دینی در پایان هزاره دوم ارائه دهم و به دو نکته مهم در این خصوص اشاره نمایم:
۱) به رغم تمامی تحلیلهای سیاسی که اغلب سطحی هم هست، هیچ یک از منتقدان دینی، منکر لزوم «دین جهانی » (
و اخلاق جهانی (Weltethik) و تاثیر آن بر توده مردم در سراسر جهان نشده اند. همه تحلیلها بر
این محور است که نظم سیاسی جهانی به طور یکسان مقدور نیست، ولی دین و اخلاق، لازمه تداوم حیات بشری در
عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است.
۲) به رغم رشد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 