پاورپوینت کامل روابط اسلام و غرب و گفت وگوی… ۷۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روابط اسلام و غرب و گفت وگوی… ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روابط اسلام و غرب و گفت وگوی… ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روابط اسلام و غرب و گفت وگوی… ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۰

در آغاز بحث، خواهشمند است مختصرا در خصوص کارهای تحقیقاتی خود توضیح دهید؟

بنده کامران فانی، عضو هیات علمی کتابخانه ملی می باشم. کار اصلی من در حوزه کتاب و نشر کتاب و کتابداری بوده است. کارهایی هم که کرده ام، در زمینه تالیف و ترجمه است و چندین کتاب در زمینه ادبیات، فلسفه و فلسفه اسلامی و در حوزه نقد ادبی و طبعا در حوزه کار حرفه ای و تخصصی خودم، کتابداری و اطلاع رسانی، تالیف و ترجمه نموده ام.

قبل از ورود به بحث اسلام و غرب، باید تبیینی از دو مفهوم اسلام و غرب و ماهیت روابط این دو داشته باشیم. بحثهای متفاوتی صورت گرفته است: بحث جغرافیایی که روابط شرق و غرب را مطرح می کند، بحث تمدنی و روابط دو حوزه تمدنی و بحث دینی و روابط اسلام و مسیحیت. نظر خودتان را در خصوص مفهوم اسلام و غرب وماهیت روابط آن دو بیان کنید.

اصطلاح اسلام و غرب البته تعبیر مناسب و متداولی است، ولی نیاز به یک توضیح است. مقصود از اسلام در درجه اول دین اسلام است. طبعا در یک سو دین قرار می گیرد، ولی وقتی از غرب سخن می گوییم، بیشتر در وهله اول یک مفهوم جغرافیایی را در نظر می گیریم. بنابراین، اسلام و غرب در نگاه اول رابطه یک دین با یک حوزه جغرافیایی است که طبعا منظور نباید این باشد. متاسفانه همان طور که گفتم اصطلاح اسلام و غرب، اصطلاح متداول، ولی تا آنجا که باید گویا نیست. می توانست ترکیبی از چند نوع باشد. به یک مفهوم، اگر اسلام را در یک سو قرار دهیم، در سوی دیگر طبعا مسیحیت قرار می گیرد. این می شود رابطه دو دین با همدیگر. اگر بخواهیم رابطه صرفا جغرافیایی در نظر بگیریم، چون کانون و مرکز تمدن اسلامی همیشه در خاور نزدیک و خاورمیانه بوده، طبعا رابطه خاورمیانه با غرب اروپا مطرح می شود که این را به معنای شرق و غرب هم گرفته اند; یعنی اسلام را حوزه شرقی جهان متمدن فرض کرده اند و غرب را حوزه غربی آن. این در واقع می شود حوزه تمدنی که تا حدی درست است، ولی چون شرق و غرب به معانی مختلف و تعابیر گوناگون بکار رفته است، این هم نباید رسا باشد. زمانی است که شما از دو تمدن سخن می گویید; چون وقتی می خواهیم از اسلام صحبت کنیم، مقصود تمدن و فرهنگ اسلامی است; یعنی مجموعه کل اقوام و مللی که در تاسیس و شکوفایی تمدنی که ویژگی اصلیش اسلامی بودن آنها بوده، سهم داشته است. در اینجا یک حوزه تمدنی اسلامی داریم که از نظر جغرافیایی کم و بیش با شرق منطبق است و از سوی دیگر حوزه تمدن غرب را داریم. البته حوزه تمدن غربی تمدن جدیدی است و در واقع ما باید از دوران معاصر، یعنی از قرن ۱۵ و۱۶ میلادی، شروع کنیم و طبعا آن وقت رابطه اسلام با جهان جغرافیایی غربی در قرون وسطی مورد نظر قرار نمی گیرد و مورد غفلت واقع می شود، بنابراین این هم مناسب نیست. من خود شخصا هیچ اصطلاح مناسب خیلی رسا و جامع و مانعی که رابطه این دورانشان دهد، پیدا نکردم. بنابراین، همان مفهوم اسلام و غرب را با توسع معنی در نظر می گیریم، یعنی هم به معنی دین، هم به معنی تمدن و هم حوزه جغرافیایی و در واقع از همه مهمتر، دو نوع جهان بینی و جهان نگری است که در مقابل هم هستند و مهمتر اینکه همیشه با همدیگر به نوعی رابط داشته اند; یعنی هیچ وقت دو حوزه تمدنی جدا از هم نبوده اند. در واقع این مساله را در مورد چین و غرب به این معنی خیلی کم می توانیم مطرح کنیم; چون چین همیشه یک تمدن منزوی و کم و بیش در بسته بوده است و اگر بخواهیم رابطه اش را با غرب مورد مطالعه قرار دهیم، به دوران جدید می رسیم. به هر حال، این مفهوم (اسلام و غرب) مفهوم متداولی است، ولی باید روشن شود که غرض از این مفهوم، تمام جنبه های فرهنگی و تمدنی این دو حوزه است.

در همین چارچوب و در مقابل نظریه برخورد تمدنها، جناب آقای خاتمی نظریه گفت و گوی تمدنها و فرهنگها را مطرح می نماید. به نظر حضرتعالی این نظریه چه تاثیری بر روابط دو حوزه تمدنی و فرهنگی اسلام و غرب و آینده آن خواهد داشت؟

این مطلب چیز تازه ای نیست. در واقع، شاید بیش از هزار سال است که اسلام و غرب با همدیگر وارد یک نوع گفت و گو شده اند. همانطور که گفتم تمدن اسلامی با تمدن غربی، چه تمدن غربی در قرون وسطی و چه در دوران مدرن و جدید، همیشه یک نوع رابطه با هم داشته اند و هیچ وقت جدا از هم نبوده اند. مثال چین را که زدم برای همین بود که تمدن چینی در واقع جدا بود، ولی حوزه تمدنی اسلام هیچ وقت بدون رابطه با حوزه تمدن غرب نبود و تمدن غرب هم همین طور. به یک نحو می شود گفت گفت و گو بیش از هزار سال است که به انحای مختلف آغاز شده است. طبعا تکیه بر آن در آخر قرن بیستم و آغاز هزاره سوم، گواهی بر اهمیت این نوع رابطه ای که وجود داشته، می باشد. همان طور که گفتم رابطه ای بیش از هزار ساله و رابطه ای بغرنج و پیچیده ای بوده است و تاکید آقای خاتمی این است که با نگاه به گذشته ای که این دو تمدن نسبت به همدیگر داشته اند، حالا در آستانه هزاره سوم بتوانیم راههای تازه تری را برای باب این تبادل نظر و گفت و گو پیدا کنیم.

من می خواستم که روی دو نکته تکیه نمایم و دو حد رابطه تمدن اسلامی و تمدن غربی را، یکی در آغاز و یکی در پایان، مورد گفت و گو قرار دهم، تمدن اسلامی در آغاز تاسیس خود در قرن اول هجری و قرن هفتم میلادی با غرب در تماس قرار گرفت. در اینجا من غرب را به مفهوم خیلی وسیع و گسترده اش مد نظر قرار می دهم. تمدن امروز غرب حاصل تمدن یونان باستان است. غربی ها خود را وارث و دنباله این تمدن می دانند. آغاز احیای غرب را رنسانس می نامند که نوعی بازگشت به گذشته است. مقصود از گذشته، تمدن یونانی و رومی است. اولین رابطه ای که جهان اسلامی با غرب پیدا کرد، با همین تمدن،یعنی تمدن یونانی، بود و به نظر من یکی از پربارترین رابطه هایی بوده است که ما در حوزه تاریخ تمدنها می بینیم. جهان اسلام در قرن اول و دوم در حال تاسیس یک تمدن بود، چون دین اسلام یک نگاه و نگرش تازه ای نسبت به جهان به انسانها بخشید تا بر مبنای این نگاه و نگرش تازه، یک تمدن جدید را تاسیس کنند. طبعا اقوام گذشته تمدنها و فرهنگهای خود را داشتند و اینها در قالب جهان بینی اسلامی شکل و صورت تازه ای به خود گرفت. این با کمک تمام این اقوام بود; از جمله اقوام ایرانی که نقش مهمی در تاسیس و شکوفایی این تمدن داشتند. این تمدن در آغاز در مقابل تمدن دیگری قرار گرفته بود که این تمدن دیگر – تمدن یونانی مسیحی – در این حوزه جغرافیایی قبلا هم وجود داشت. به نظر من، در همین زمان بود که باب یک گفت و گوی درونی و نه بیرونی بین طلیعه تمدن اسلامی و تمدن دیگری که ما آن را تمدن یونانی می نامیم، به معنی وسیع کلمه از یونان باستان تا دوران یونانی مآبی و هلینیستی، آغاز شد و یکی از پربارترین ثمره ها را هم بخشید و آن انتقال علوم و فسلفه یونانی به جهان اسلام می باشد که یکی از بهترین نمونه ها و مثالهای انتقال یک فکر از یک حوزه به حوزه دیگر است. به نظر من این دوران، دوران مهمی بوده است و هنوز هم این برخورد سازنده ای که نیاکان ما در زمینه علوم و فلسفه داشته اند، می تواند برای ما راهگشا باشد. این دوران، دوران شکوفایی بود که با یک برنامه ریزی جدی و منطقی ما به ترجمه آثار اصیل علمی و فلسفی دست زدیم. شاید در کمتر از صد سال تقریبا همه آثار مهم معارف آن زمان را به زبان عربی بازگرداندند و این آغاز کار بود و بر مبنای همین توشه ای که گرفته بودند، خود شروع به تفکر و بازبینی گذشته و تاسیس یک تمدن جدید، بویژه در زمینه حوزه های علمی و فلسفی نمودند. در قرن سوم هجری، تمدن اسلامی خود یک هویت مشخص و مستقلی در زمینه علم و فلسفه گرفت. من بیشتر روی این مساله تکیه می کنم بدان علت است که در آن زمان تکیه قدمای ما بیشتر روی مسائل علمی و فلسفی بود تا جنبه های ادبی یا هنری و یا حتی تاریخ نگاری یک تمدن. آثاری که ترجمه می شد بیشتر در این حوزه بود. بدون اینکه شما زمینه مناسب را فراهم کنید، امکانپذیر نبود که فکری از یک جهان به جهان دیگر منتقل شود. نیاکان ما چگونه موفق شدند که به این سهولت و دقت تمدن دیگر را اول درک کنند، بعد بتوانند آن را منتقل کنند و از همه مهمتر آن را هضم کنند و بخشی از نگاه و نگرش خودشان نمایند و بتوانند بر مبنای آن خود به اندیشه ورزی تازه بپردازند. به نظر من، همیشه به خصوص در زمانه ما که بار دیگر در مقابل تمدنی قرار گرفته ایم که نیاز به این انتقال را حتما حس می نماییم، بازنگری به این دوره شکوفای انتقال فکر از یک حوزه به یک حوزه دیگر می تواند به ما کمک کند. متاسفانه راجع به آن دوره مخصوص و مبانی آن و نه جنبه های تاریخی اش، کمتر کار شده است. به نظر من اگر مبانی نظری آن دوره و شرایط آن زمان که باعث این رونق و شکوفایی گفت و گو و رابطه شده است را مورد بررسی قرار دهیم، شاید بتواند حتی در زمانه ما به ما کمک کند.

درست است که این تاثیر بیشتر یک طرفه بود، ولی به آن صورت هم نبود که ما صرفا گیرنده باشیم. از یک طرف، بعد از اینکه این انتقال انجام گرفت و پایه و اساس محکمی پیدا کرد، طبعا به سوی دیگر رفت و این سوی دوم که چند قرن بعد رخ داد، انتقال علوم و فلسفه و تفکر اسلامی به جهان قرون وسطی غربی بود که آن هم یکی از دوران پرشکوه و شکوفا است که آن تمدن هم – تمدن غرب مسیحی قرون وسطی – شاید۳ یا ۴ قرن بعد همان کاری را انجام داد که چند قرن پیش، نیاکان اسلامی ما انجام داده بودند و آثار عربی را بخصوص در زمینه علوم و فلسفه، از زبان عربی به زبان لاتین برگردانند. این هم دوره بسیار موفقی بود و باعث رنسانس قرون وسطی شد و این دو نمونه از هر دو سو، نشان می دهد که اولا باب گفت و گو و ارتباط همیشه باز بوده است. دوم و از آن مهمتر، این گفت و گو، گفت و گوی ثمربخشی بوده است و برای هر دو تمدن مفید واقع شده است. شاید ما بتوانیم از این گذشته این درس را برای گفت و گوی سومی که در دوران جدید با غرب پیدا کردیم و خواهیم کرد، بگیریم. نگاه به گذشته به ما کمک می کند که راه آینده هموارتر شود.

به رغم وجود دو دوران شکوفا و طلایی روابط اسلام و غرب که شما به آن اشاره نمودید، ما در دوران گذشته شاهد یک سری تفاهمات، برخوردها و موانعی در روابط این دو تمدن بوده ایم. جنابعالی این سوء تفاهمات و موانع رابطه اسلام و غرب را در دوران جدید در چه می بینید؟

در گذشته این سوء تفاهمات بوده است. [اسلام و غرب] به هر حال دو حوزه سیاسی هم بوده اند، یعنی جهان اسلام و جهان رومی و یونانی شرقی که دنیای بیزانس بوده و بین دو تمدن دوران بسیار طولانی جنگ و کشمکش به مدت چندین قرن وجود داشته است. از نظر فکری هم [کشمکش] وجود داشت. به هر حال، دین اسلام یک دین تازه ای را عرضه می کرد; بخصوص متکلمین مسیحی در همان اوایل طبعا در مقام دفاع از عقاید خودشان و پاسخگویی برآمدند و از همان ابتدا سوءتفاهمی بین دو تمدن پیدا شد، ولی تکیه من روی همین مساله بود. همیشه در ارتباط دو تمدن حوزه هایی است که سوءتفاهمش کمتر است. در حوزه های سیاسی همیشه بین دو قدرت سیاسی، نوعی کشمکش وجود داشت. در عقاید و جزمیات دینی هم طبعا همیشه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.