پاورپوینت کامل دلایل دوری از دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دلایل دوری از دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلایل دوری از دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دلایل دوری از دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
>
مقدمه
خداجویی و تمایل به پرستش خداوند و قبول آیین پاک از هر عیب و خرافه و جهل، در وجود انسان یک امر فطری است. خداوند کریم در قرآن مجید می فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِک الدِّینُ الْقَیمُ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ
پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده دگرگونی در آفرینش الهی نیست این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند!» (روم/۳۰)
در آیه ی دیگری نیز می فرماید که در عالمی قبل از این عالم خداوند معرفت خود را به همه ی انسان ها عرضه کرد و آن ها پروردگار متعال را با همه ی صفاتش شناختند و به این شناخت اعتراف کردند.[۱]
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّک مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کنَّا عَنْ هذا غافِلین – و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خویشتن ساخت (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی می دهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم (و از پیمان فطری توحید بی خبر ماندیم)»(اعراف/۱۷۲)
حال نکته ی قابل تأمل این است که با وجود فطری بودن خداجویی و حتی فطری بودن «قبول دین خالص» و این که تنها دین خالص که مورد قبول خداوند خواهد بود «اسلام» است،[۲] چرا بسیاری از انسان ها از قبول دین یا قبول دین خالص و حقیقی سرباز می زنند.
عوامل این موضوع به دو بخش درونی و بیرونی هر فرد مربوط می شود، ولی ما در این جا بنا داریم تا به طور اجمال بیشتر به عوامل بیرونی آن بپردازیم.
عوامل درونی
با وجودی که عوامل بسیاری در هدایت و پذیرش دین توسط افراد تاثیر دارد، ولی مهم ترین آن خواست خود انسان است که بخواهد هدایت شود یا به دلیل پیروی از هوای نفس، خواستار هدایت نباشد.
«لا إِکراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی – در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است.» (بقره/۲۵۶)
«إِنَّ الَّذینَ ارْتَدُّوا عَلی أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُمُ الْهُدَی الشَّیطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلی لَهُم – کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!» (محمد/۲۵)
قرآن مهم ترین دلیل عدم هدایت افراد را «پیروی از هوی و هوس» می داند.
در تفسیر نمونه در خصوص این مطلب آمده است:[۳]
در آیه ۴۲ سوره فرقان سخن مشرکان را نقل می کند که گفتند: «اگر ما بر پرستش خدایانمان استقامت نمی کردیم بیم آن می رفت که ما را گمراه سازد و ارتباطمان را با آن ها قطع کند – إِنْ کادَ لَیضِلُّنا عَنْ آلِهَتِنا لَوْ لا أَنْ صَبَرْنا عَلَیها»
قرآن در آیه ۴۳ به سخنان آن ها این گونه پاسخ می دهد که: روی سخن را به پیامبر کرده، به عنوان دلداری و تسلّی خاطر و هم به عنوان بیان دلیل اصلی عدم پذیرش دعوت پیامبر از سوی آنان می فرماید: «آیا دیدی کسی که معبود خود را هوای نفس خویش برگزیده؟! – أَ رَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ.» «آیا با این حالت تو قادر به هدایت او و دفاع از او هستی؟! – أَ فَأَنْتَ تَکونُ عَلَیهِ وَکیلًا.»
یعنی، اگر آن ها در برابر دعوت تو دست به استهزاء و انکار و انواع مخالفت ها زدند به خاطر آن نبوده که منطق تو ضعیف و دلائل تو غیر قانع کننده و در آئینت جای شک و تردید است، بلکه به خاطر این است که آن ها پیرو فرمان عقل و منطق نیستند، معبود آن ها هوای نفسشان است.
در بیان قرآن هوی پرستی سر چشمه ی همه ی گمراهی ها است:
۱) غفلت و بی خبری: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ – از کسی که قلب او را غافل از یاد خود کرده ایم و پیرو هوای خویش است اطاعت مکن.» (کهف/۲۸)
۲) کفر و بی ایمانی: «فَلا یصُدَّنَّک عَنْها مَنْ لا یؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ – تو را از ایمان به قیامت باز ندارد کسی که ایمان به آن ندارد و پیرو هوای خویش است.» (طه/۱۶)
۳) بدترین گمراهی: «وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیرِ هُدی مِنَ اللَّهِ – چه کسی گمراه تر است از آن کس که از هوای نفس خویش پیروی می کند و هدایت الهی نیافته است.» (قصص/۵۰)
۴) نقطه ی مقابل حق طلبی: «فَاحْکمْ بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی فَیضِلَّک عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ – در میان مردم به حق داوری کن و پیرو هوی مباش که تو را از راه خدا گمراه می کند.» (ص/۲۶)
۵) مانع عدالت: «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوی أَنْ تَعْدِلُوا – پیروی هوی مانع اجرای عدالت شما نگردد.» (نساء/۱۳۵)
۶) گسترش فساد در سرتاسر هستی: «وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ – اگر حق از هوی و هوس آن ها پیروی کند آسمان ها و زمین و تمام کسانی که در آن ها هستند فاسد می شوند.» (مؤمنون/۷۱)
در روایات اسلامی نیز تعبیرات تکان دهنده ای در این زمینه به چشم می خورد:
در روایتی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام می خوانیم: «الهوی عدو العقل – هواپرستی دشمن عقل است»
و همان حضرت می فرماید: «لا دین مع هوی * و لا عقل مع هوی – هرگز نه دین با هواپرستی جمع می شود و نه عقل»
پایان متن تفسیر نمونه
عوامل بیرونی
۱) عدم تبیین صحیح و دقیق معتقدات مذهبی
اگر تبیین دقیق و روشنی از جهان بینی مذهبی و جایگاه خداوند و انسان و ارتباط میان آن دو به دست ندهیم و به تشریح زوایای وحی و وساطت آن در راستای تکامل انسان و نقش امام در هدایت انسان و معاد و مباحث مربوط به آن نپردازیم و سطحی نگری کنیم، تصویری عامیانه و مبهم از اسلام ارائه می شود. چنین تصویری از دین، موجب گریز بسیاری از مردم، به ویژه دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها از دین خواهدشد. چنین مباحثی که ارکان مذهب راتشکیل می دهد، از صدر اسلام تا کنون با بهترین و مناسب ترین برهان ها در قرآن، روایات و کتب کلامی و فلسفی و عرفانی مطرح شده است. کافی است در این زمینه بعد از تفقه در قرآن مجید و تفاسیر و کتب روایی، به کتاب های متقنی که درباره ی اصول دین و مباحث مبداء و معاد مطرح شده است، مراجعه شود.
عدم اطلاع درست از معارف ناب اسلامی و براهینی که درباره اصول عقاید عنوان شده است، ویژه عوام نیست. بسیاری از دانش آموزان و دانش جویان و حتی مربیان هم دچار این ضعف هستند.
شهید مطهری فرموده است: «مربّیان دین باید اوّل بکوشند خودشان عالم و محقّق و دین شناس بشوند و به نام دین مفاهیم و معانی نامعقولی در اذهان مردم وارد نکنند که همان معانی نامعقول منشأ حرکت های ضدّ دینی می شوند، ثانیاً در اصلاح محیط بکوشند و از آلودگی های محیط تا حدود امکان بکاهند، ثالثاً از همه مهم تر و بالاتر این که به نام دین و به اسم دین با فطریات مردم معارضه و مبارزه نکنند؛ آن وقت است که خواهند دید مردم «یدْخُلُونَ فی دینِ اللَّهِ أَفْواجا – گروه گروه وارد دین خدا می شوند.»[۴] (نصر/۲)
متاسفانه در دنیایی که تمام رشته های علوم تخصصی شده است «علوم دینی» مظلوم ترین علوم است، زیرا همه ی اشخاص در هر گروه اجتماعی به خود حق می دهند با کم ترین اطلاعات دینی، در خصوص دین اظهار نظر کنند. این امر موجب گمراهی های بسیار و دوری مردم و شنوندگان مفاهیم از اسلام می گردد. حال ممکن است حتی فردی در علوم دیگر متبحر باشد ولی در خصوص مسائل دین مطالعه نداشته باشد، در این مورد باید اظهار نظر و تبیین مطالب دینی را به کارشناسان امر واگذار نماید. به عنوان مثال هیچ کس برای جراحی مغز و اعصاب نزد علمای علم فیزیک نمی رود، اگر چه بزرگ ترین فیزیکدان عالم باشد!
استاد مطهری قدس سره در این زمینه می فرماید:[۵]
برای بنده بسیار روشن است که افرادی که تصور صحیح از این مسائل داشته باشند به خصوص از جنبه ی الهیات اسلامی، بسیار بسیار کم اند. مرحوم دکتر محمد اقبال پاکستانی به حق مردی است متفکر و اندیشمند، ولی این مرد بزرگ با فلسفه ی اسلامی آشنا نبوده است، (وی) کتابی تألیف کرده به نام سیر فلسفه در ایران که به هر چیزی دیگر از «سیر فلسفه در ایران» شبیه تر است.
این مرد بزرگ در مجموعه ای که از او به نام احیای فکر دینی در اسلام ترجمه و چاپ شده است مقاله ای دارد تحت عنوان «محک فلسفی تجلّیات تجربه دینی». در آن مقاله برخی براهین فلسفی بر اثبات خدا از آن جمله برهان معروف وجوب و امکان – و به تعبیر آن کتاب «برهان جهان شناختی» – و دیگر برهان اتقان صنع – و به تعبیر آن کتاب «برهان هدف شناختی» – را انتقاد می کند.
تأمل در بیانات اقبال می رساند که وی تصور صحیحی از این مسائل نداشته است و به خصوص از مفهوم اسلامی این ها هیچ گونه آگاه نبوده است.
پایان فرمایش علامه ی شهید آیت الله مطهری
۲) احساس کاذب بی فایده بودن دین و عقاید دینی در زندگی انسان
برخی می پندارند دین کاربردی در زندگی بشر امروزی ندارد و می گویند:
«در گذشته، زندگی مواجه با هزاران مصائب و مشکلات از یک طرف و هزاران مسائل و مجهولات از طرف دیگر بود، بشر خود را عاجز و محتاج و متواضع می دید. رفع مشکلات و بی چارگی ها و حل مجهولات و ابهام ها را از خدایان و موجودات فوق طبیعی و روحانیون می خواست… در زمین نیز اداره و نظام امور،کم و بیش با دستگاه های دینی بود. بنابراین به این مطالب، احتیاج و انس خاص داشت. ولی بعدها که ترقیات صنعت و پیشرفت وسایل مبارزه با عوامل طبیعت و دفاع انسان، توسعه و تکامل یافت و زندگیِ به نسبت مرفه و مطمئنی نصیب بشر گشت و اکتشافات علمی به نوبه خود، پرده از بسیاری از اسرار و مجهولات برداشت… و از طرف دیگر اموراجتماعی و مدنی از دستگاه های دینی منفک شد، رفته رفته یک حالت بی نیازی، بلکه بی اعتنایی در مردم نسبت به خدا و دین و آداب دینی شیوع یافت.»[۶]
درست است که پیشرفت های علمی سبب تسلط فراوان انسان بر طبیعت و منابع آن شده است، اما انسان هنوز نتوانسته است بر مشکلات روحی خویش فائق آید و علم و صنعت به تنهایی قادر به تأمین آرامش روحی و معنوی انسان نیست. به طور خلاصه، به هیچ وجه، نگرانی و ناراحتی از صحنه کشورهای پیشرفته و متمدن رخت نبسته است. به هیچ وجه، علم و صنعت و نظامات حقوقی و قضایی و اقتصادی و سیاسی بشری آن اعتماد و امنیت و ارتباطی را که مطلوب بشر و مورد احتیاج و ضرورت گردش سالم امور و پیشرفت آنان می باشد، پیش نیاورده بلکه آن چه از این بابت هست، میراث گذشته است.
با نگاهی به وضعیت کنونی جهان به طور محسوس دیده می شود که نه تنها در التیام و ارتباط سالم تشکیل دهنده کاخ اجتماع بشر، سستی و از هم گسیختگی پدید آمده، بلکه از درون نیز روز به روز تهی و خالی می گردد. با از بین رفتن یا تضعیف مبانی و آرمان ها و سنت های اخلاقی، یک سلسله خلأهای روانی و فکری در عواطف و مغزها و اعمال ملت های متمدن پدیدار شده و می شود.
منحنی تغییرات تکامل علم و عقل بشر از قرن نوزدهم نسبت به قرون گذشته با سرعت تصاعدی سرسام آوری بالا می رود. «آرتور کستلر» [۷] در مقابل این منحنی صعودی عقل انسانی، یک منحنی نزولی را که آن هم در این قرون به طور سرسام آور تنزل می کند و سجایا و اخلاق انسان این دو قرن را نشان داده، قرار می دهد. جانشین شدن علم به جای مذهب و اخلاق، هر چند سطح زندگی را بالا برده و انسان را بر طبیعت غالب ساخته است اما به عکس، غلبه ی انسان را برخودش و بر شهوات و امیالش تأمین نکرده است. بحران عصر ما ناشی از این است که از قرار معلوم، علم که جای مذهب و اخلاق را گرفته، قادر به انجام تمام وظایف نمی باشد.
۳) عدم توانایی و نارسایی فلسفه های غیر اسلامی در ارائه جهان بینی صحیح
آیت الله شهید مطهری در باره نارسایی فلسفه غرب در ارائه جهان بینی صحیح می گوید: «بسیاری از مفاهیم فلسفی که در اروپا سر و صدای زیادی به پا می کند، از جمله مسائل پیش پا افتاده فلسفه اسلامی است. در ترجمه های فلسفه ی غربی به مطالب مضحکی برمی خوریم که به عنوان مطالب فلسفی از فیلسوفا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 